عکس ها ، تزئینی هست!
امسال عید با خانومم رفتیم ساری! کلی خوش گذشت! جاتون خالی! کلی فلشینگ و شیطنت تو فضای عمومی! البته هیچ عکسی نگرفتیم از این شیطنت ها و فلشینگ! چون اینقدر استرس داشت که بیشتر به فکر گیر نیوفتادن بودیم!
چون یکم گیر بازار بود،مخصوصا لب ساحل! نمیدونم شاید به خاطر ماه رمضان بوده! چون سالهای قبل اینطور نبود!
روز اول؛خانومم،تاپ و ساپورت با مانتو جلوباز پوشید و با یه آرایش خوشگل و سکسی،از خونه ای که گرفته بودیم،خارج شدیم،رفتیم ساحل فرح آباد!
با یکم فاصله از ساحل،نزدیک بوفه و سرویس بهداشتی،چادر زدیم و خانومم مانتوشو در آورد،با تاپ و ساپورت بدون شال،نشستیم روی زیلو جلوی چادر!
تقریبا بیشتر رهگذرها توجهشون به ما جلب میشد و نگاه میکردن!
مخصوصا یه پسره که دوتا چادر اونطرف تر بودن و فکر کنم از اقوام لُر بودن! به شدت زوم بود رو خانومم!
خانومم پشت به پسر نشسته بود و تاپش یکم بالا رفته بود! از پایین هم،یکم از شورتش معلوم بود! منم هی میخواستم چیزی بهش بدم! مجبورش میکردم نیم خیز بشه دستشو دراز کنه تا اون چیزو ازم بگیره! اینطوری هم به طرف پسر قمبل میکرد،هم لباسش بیشتر بالا میرفت! کاملا کمرش بیرون بود! دیشب دقت کردم! تو همون چند دقیقه آفتاب سوخته شده بود!
چند دقیقه گذشت که یه آقا و خانوم نزدیک ما شدن و آقاهه گفت؛ ماشین گشت مامورها داره این اطراف میچرخه! به ما گفتن که از ساحل برید بیرون!(سگ داشتن،به خاطر همین) شما هم حواستون باشه! الان میان گیر میدن!
خانومم یکم استرسی شد و گفت؛ پاشو بریم جای دیگه!
نزدیک یک ساعت شد،ساحل گردی ما.
بعد رفتیم مسجد مدرسه شاه عباسی و بعدشم خانه کلبادی! این دوتا جا خیلی خوب و گرم برخورد کردن! اصلا کاری که نداشتن هیچی،تازه کلی تحویل گرفتن و یه عالمه عکس گرفتیم!
فرداشم رفتیم جنگل،اونجا هم کسی گیر نداد! خیلی خوب بود.به محض اینکه مستقر میشدیم! خانومم مانتوشو درمیاورد و با تاپ و ساپورت میگشت!
خلاصه خیلی خوب بود،وقت هایی که خیلی تابلو خانوممو با چشم میخواستن بخورن.توی مسجد مدرسه شاه عباسی،مدیر مجموعه اینقدر با خانومم لاس زد، رسما دیگه ولش میکردی،میخولست خانوممو ببره تو دفترش از کص و کون جررررررش بده!
فقط لب ساحل یکم گیر بود،با اینکه هم تیپ خانومم،خیلی بودن! اما خب،آدم میترسید!
تازه توی ورود و خروج ساحل هم چندتا خانم چادری وایساده بودن که حجاب بان بودن مثلا،تذکر میدادن! هرکی حجاب نداشت،نمیگذاشتن بره داخل! ولی هر کس که وارد میشد،بعد از ورود
،لب ساحل دوباره شالشو برمیداشت!😁
نمیدونم کی قراره از شر این حجاب اجباری خلاص بشیم!
امیدوارم یه روز،بتونیم اینطوری خانومامونو ببریم ساحل👇







خودم دوست دارم،خانومم تو ساحل، اینطوری کص و کونشو به همه نشون بده! بعد چندتا مرد به کیرهای شق،برن به طرفش و خانومم بهشون بگه؛ منو بکنید،جرم بدید! داشتن همچین زن حشری و جنده ای،لذت بخشه

آخخخخخخ که از این شیطونیا بکنیم لب ساحل