من می خوام این پست رو با اشک بنویسم ولی منتظر نظراتون هستم استقبال کنید نیستم میدونم همه میان اینجا که جق بزنن ولی می خوام حرفی بزنم که خالی شم از بغض ام نه سوژه ی جنسی شما شویم . ما دخترا ما محدویت تو این کشور به دنیا میایم با تبعیض جنسیتی می سوزیم و می سازیم و اگه دلمونو به دریا بزنیم یک بازنده می شیم مثل بنده دونه دونه میگم براتون اولین بار سکس چت کرده بودم پونزده سالم بود وقتی داییم دید گوشیمو شکست منم رگمو زدم شمال بودیم همین روز بود 5 فروردین پنج سال گذشته ولی هنوز یادمه من همیشه دنیام تو اهنگ هام خلاصه می شد عاشق کافی شاپ بودم هیچ وقت اجازه نداشتم برم یا تفریحی داشته باشم دوست پسر که نمی ذاشتن چون شهر ما کوچیک بود و ممکن بود اشنا ببینه دخترا فامیلمونم منو ادم حساب نمی کردن از حسادتشون بود البته داداشمم فقط بلد بود به ارایش و لباس پوشیدنم گیر بده یادمه شونزده سالم بود اومدم خونه خالم با دکولته و جوراب شلواری نپوشیده بوده و اونا کلی بهم حرفای زشت زدن و گفتن تیپم مثل لاشیاس خیلی دوست داشتم بتونم مث داداشم با دوستام برم شمال دوست داشتم خانوادم بهم پول و ماشین بدن مثل داداشم ولی عقیدشون بود دختر مال مردمه باید خرجشو شوهرش بده ماشین میخواد چیکار ؟ یادمه وبلاگ داشتم زندگی من یک وبلاگ شده بود و لب تاپ اهنی که بغلش کنم مثل یک عشق دل ببندم به مجازی از تنهایی و اهنگ هام و فیلم هام ولی همونم وسطش بابام مودمو قطع می کرد و پستم اپ نمی شد و حالم گرفته می شد و تمام زحماتم به فاک می رفت روی دیوارای اتاقم وقتی سیزده سالم مثل زندانی های سیاسی اعتراض نوشتم با ماژیک قرمز یادمه این کارو کردم در اتاقمو روم قفل کردن و حبسم کردن هر وخ حرف زدم گفتن اخه تو دختری اخه تو ایرانی دختر بودن جرم نیست ایرانی بودن طلسمی نیست نگم که از روزی که فهمیدن باکره نیستم گای سگو بغل کردم هر روزم جهنم شد می خواستن موهامو با ماشین بزنن رنج کشیدم کلی برای ازادی اخرشم دوست پسرم تو لاشی ای پسر سیگار بکشه عیب نیست دختر بکشه حتما لاشیه … بسه بیایم فرهنگ سازی کنیم اخه خود خدام لعنتی برای ما دزد گیر گذاشته اینگار ولی پسرا برن تایلند هم پول بدن اشکال نداره اخه مخصوص اوناس لذت بیایم درستش کنیم دهه هشتاد نسوزه مث هفتاد
چقد خوب میشد از خودت شروع کنی
کیرم تو هر چی عقاید قرون وسطاییه اعصابم بد تخمی میشه وقتی مشکلات این جامعه رو میبینم وقتی میبینم خیلی از دخترا اجازه هیچ غلطیو ندارن صداشونم در نمیاد بعد پسرا اجازه خوردن هر گوهیو دارن هیچکسم چیزی بهشون نمیگه تو جامعه کیری ما یکی از مشکلات اصلیمون دینه یه مشت عرب کصخوله که مال 1400 سال پیشه و زن به شکل یه وسیله بوده و اگر با مردی حرفی میزده چوب به کونش میکردن ببخشید فحش دادم اعصابم داغون میشه این وضعیتو میبینم به امید آزادی همه افراد چه زن چه مرد از زیر سلطه این عقاید کیری
چقد خوب میشد از خودت شروع کنی
چیکار کنم آقای باهوش؟؟
به امید روزی که هیچکی مجبور به انجام کاری که نمیخواد انجام بده نباشه
پسر و دختر نداره، مرد و زن نداره. درسته چیزایی که گفتی درباره دخترها بیشتر هست ولی خیلی از پسرها هم قربانی فرهنگ و جامعه شدن.
اما چیزی که میخوام بگم کمی متفاوته با صحبت و نظر سایر دوستان، و میخوام از زاویهای دیگه و غیر منفعلانه به این موضوع نگاه و اظهار نظر کنم.
البته نمیخوام نصیحت یا اظهار فضل کنم و قطعا دوستان باتجربهتر و با سوادتر از من هستن. ولی چیزایی که میگم عمدتا حاصل دریافت خودم از تجربههایی هست که در طول سالها به دست آوردم.
مساله اینه که، همه چیز از خودمون شروع میشه، از من، از تو و از ما. این جامعهای که همه داریم ازش فرار میکنیم، این فرهنگی که همه داریم ازش مینالیم. همه و همه نتیجه کارهایی هست که ما میکنیم، جامعه چیزی نیست به جز مجموع ما در کنار هم و فرهنگ هم عقاید، افکار و رفتار متقابل ماست. روزی که به این درک برسیم که همه چیز به خودمون بستگی داره و تصمیم بگیریم که باید تغییر کنیم، اونروز اولین روز رهاییه و دیگه هیچی نمیتونه جلودار حرکت ما باشه، نه خانواده، نه مذهب، نه حکومت، نه فرهنگ و نه هیچ چیز دیگه.
تو این راه، مهم اینه که در درجه اول اعتماد به نفس بالا داشته باشی و در رسیدن به هدفی که انتخاب کردی ثابت قدم و مصمم باشی و البته باید تو انتخاب هدفت کاملا وسواسی باشی و اون چیزی رو به عنوان هدف نهاییت انتخاب کنی که واقعا خودت میخوای و رسیدن بهش برات ارزشمنده، چون سختیهای راهی که میخوای بری و اکثرش هم تنها باید بری زیاده و باید انگیزهت برای رسیدن به هدف اینقدر قوی باشه که تمام سختیها رو تحمل کنی و از راه رفته پشیمون نشی و با قدرت تا رسیدن به هدفت ادامه بدی.
در مرحله بعد راه و ابزار رسیدن به هدفت رو باید هوشمندانه انتخاب کنی، راه رسیدن، راه سخت و دشواریه و تو هم تنها هستی، پس با دقت و هوشمندی انتخاب کن. برای پیمودن این راه سخت و رسیدن به اون هدف ارزشمند، باید قوی باشی، هم به لحاظ روحی و هم جسمی، هم از نظر مادی و هم معنوی. چون هدفت با بقیه تفاوت داره قطعا نه تنها کمکی بهت نمیشه، بلکه هرطور هم بتونن جلوی حرکتت رو میگیرن، پس قوی باش، قوی قوی قوی.
اصل اول: به جسمت برس و با هر زحمتی که هست سلامتی جسمیت رو حفظ کن و بالاتر ببر و در کنارش هم راههایی پیدا کن که به سلامت روحی و عاطفیت کمک کنه. هدف سخت و راه طولانیه. پس باید در درجه اول سلامتی کامل داشته باشی برای پیموندن این مسیر سخت.
اصل دوم: به دنبال یه تخصص برو و خودت رو تو اون زمینه خیلی قوی کن. مهم نیست چه تخصصی هست، فقط باید چیزی باشه که بهش علاقه داری و بتونی توش پیشرفت کنی و به درجه بسیار بالایی از مهارت و تخصص برسی. جوری باش که بتونی استقلال مالی کامل داشته باشی و نهایتا به جایی برسی که نه اینکه وابسته به دیگران نیستی، بلکه بقیه نیازمند تو و تخصص تو باشن. و اینجاست که دیگه شرایط تحت کنترل توئه و قاعده بازی رو تو تعیین میکنی.
اصل سوم: ابتدای راه سختترین جای راهه پس با انگیزه و امیدوار باش به هدفت و مراقب باش نسبت به خطرات راهی که در پیش هست. قطعا توی این راه سخت با کسانی برخورد میکنی که خواسته یا ناخواسته تو رو از هدفت دور و از حرکتت منصرف میکنن. پس خیلی باید مراقب افراد مختلفی که باهاشون روبرو میشی و نوع رابطهای که با اونها برقرار میکنی باشی. البته افرادی هم هستن که به حرکتت کمک میکنن، این افراد رو شناسایی و از کمکشون استفاده کن. چیز خیلی خیلی مهم اینه که بتونی بین این دو نوع تفاوت قائل شی و بدونی که از کی دور و به کی نزدیک بشی.
اصل چهارم: حواست باشه که هدفت وسیلهت رو توجیه نکنه. شاید سخت باشه ولی ارزشمنده. چارچوب اخلاقی داشته باش برای خودت، فقط خودت باید این چارچوب رو بسازی، هر جور که میخوای، ولی بعد از ساختنش، شدیدا بهش پایبند باش و رعایتش کن. ممکنه با زیر پا گذاشتن چارچوبت بعضی وقتها راحتتر حرکت کنی و سریعتر به هدفت نزدیک بشی، ولی مطمئن باش وقتی این زمان گذشت و به اون هدف رسیدی، اونوقت میشینی و افسوس میخوری از بعضی از کارهایی که بر خلاف چارچوب خودت انجام دادی.
اصل پنجم: از شکستهای مقطعی نترس و از راهت منصرف نشو. شکست حقیقتا میتونه پلی برای موفقیت باشه. هر لحظه و هر جا احساس کردی که جایی رو اشتباه کردی، شجاعت داشته باش، چند قدم عقب بیا و دوباره به مسیری که فکر میکنی درست هست حرکت کن. همیشه امیدوارانه به هدفت نگاه کن و جلو برو.
نهایتا، میخوام دوباره و دوباره تاکید کنم که همه چیز به خودمون بستگی داره، به من، به تو و به ما.
تا وقتی فقط بشینیم و ناله کنیم از بدی زمانه، از زشتی جامعه، از کژی بخشی از فرهنگ، از ظلم حکومت، از عقب ماندگی مذهب و از هزااااار تا چیز دیگه، (که همشون هم واقعی هست) ولی قطعا وضعمون بدتر میشه که بهتر نمیشه.
من یه گی هستم و تمایل جنسی به زن ندارم
اما بسیار مخالفم با تبعیض جنسیتی////گاهی شنیده میشه محدود کردن زن به خاطر(عذر خاهم البته)کم عقل بودن اونه
که البته کافیه بگم مرد ها هم آن چنان شعور با افتخاری ندارن و گند های بزرگی هم میزنن/همه چیز نسبی هست…
شیر زن های با غیرتی هم داریم تو ایران که سنبل اعتراضات مدنی هستند/ یا نخبه هستن تو علوم مختلف
نخاستن زن قدرت بگیره تا مرد ها بتونن سو استفاده کنن همین
هنوز خیلی مونده شما احمقها بفهمید هیچ خدایی وجود نداره.همه کاره دنیا پوله که منم فتو فراوونشو دارم
حق باتوئه. تو این کشور ب حقوق خانوما احترام نمیزارن. زن و مرد همیشه باید برابر باشند
تمام مسائل مربوط به خانم ها نشات گرفته از دین هست که از نحوه برخورد با آنان در جنگها و همچنین در زندگی زناشویی و… دستورات دینی جالبی هست که متاسفانه ریشه در فرهنگ ما کرده که باعث همین مشکلات برای دخترها شده البته رضا شاه بزرگ باز هم توانست اندکی از اعتبارشونو بهشون برگردونه که اگه دست این آخوندا بود الان شناسنامه هم نداشتین ?
از این عیبا ما پسرا هم داریم مثلا پسر بده عیبه ولی دختر بده عیب نیست