دوستان شهوانی سلام … امروز یکی از بهترین روزهای عمرم بود … امروز من و دوستم برای خرید لباس راهی شهر دیگه ای شدیم … دوستم چند تا لباس سکسی خرید … چند تا شورت و دستکش و …

واسه من هم شورت لامبادا خرید … .😍 وعده کرده بودیم که زنانه پوشی رو برای بعد از ظهر انجام بدیم .‌… بخاطر همین بعد از صرف ناهار دوستم رو به منزلم بردم . حال و هوای عجیبی داشتیم … لباسها از داخل ماشین برداشتیم … و داخل اتاق رفتیم دوستم بدون هیچ گونه معطلی لباسهایی رو که خریده  بود آورد و یه شورت به من داد و گفت این هم لامبادایی که دوست داشتی … من هم بدون معطلی پوشیدم … از خوشحالی داشتم دیوونه میشدم … او مشغول پوشیدن لباسها شد … من هم مثل همیشه روسری و چادر مشکی و سوتین … البته یه دامن مشکی هم پوشیدم … … 😇

به دوستم پیشنهاد کردم که چادر بپوشه🤩 .، او هم قبول کرد … چادر عربی رو از داخل ساک در آوردم و بهش دادم .😘… سریع روی سرش انداخت … کم کم حس کردم از چادر عربی داره لذت میبره و مثل اینکه خیلی خوشش اومده بود و می‌گفت این  چادر مال من باشه .

بعد همدیگه رو بغل کردیم و فشار دادیم … و مثل دو خواهر چادری کنار هم لحظات خوبی رو برای هم رقم زدیم … 😘

امروز تونستم دوستمو چادری کنم … 😍 چادر عربی رو که بهش دادم کلا بدنشو داخلش مخفی می‌کرد.  . 😇😇

من هم چادر شالدار رو پوشیدم و معاشقه ما شروع شد 🥰😍… خیلی دوست داشتم برم توی آغوش دوستم و او کیر منو بگیره . اتفاقا این کار رو هم میکردیم … دوستم دستکش هاشو پوشیده بود . من هم از لاک ناخن استفاده کردم … 
گاهی همدیگه رو بغل میکردیم . گاهی فشار می‌دادیم. عشقم باسن زنونه ام رو مالش میداد . و من کونم رو روی کیرش فشار میدادم … …☺☺
یادمه قبلا توی شهوانی دوستی داشتم که می‌گفت بلاخره یه روزی جلو کیر زانو میزنی ، او راست می‌گفت من بلاخره با همه حجابم و با همه نجابتم جلو دوستم زانو زدم . و با دستم کیرش رو گرفتم و با همه وجودم کیرش رو فشار دادم . 😇😇😇😇😇☺
خلاصه لحظات خوب و خوشی رو پشت سر گذاشتیم … 
خوشحالم از این که بلاخره به آرزوی دیرینه ام رسیدم … همیشه دوست داشتم یه رفیق با حال و مطمئن داشته باشم که جلو او راحت زنانه پوشی کنم . گاهی سرمو بزارم روی شونه هاش.  منو بغل کنه . و من از حس زنانه ام بیشتر لذت ببرم … که این آرزوی من برآورده شد …🥰😍
من این خاطره رو با تهیه عکس برای شما به اشتراک میزارم
تصاویر من و عشقم …
از دیدن هم دیگه به وجد اومدیم 🤩🤩


همدیگه رو بغل کردیم 🤗


این در آغوش گرفتن ها رو دوست دارم 😘


**خواهرانه ای ، با چاشنی ایمان قلبی **











اصلا فکرش رو هم نمیکردم یه روزی بلاخره جلوی یه نفر زانو بزنم و کیرش رو رو تو دستم بگیرم … اون هم با چادر … 😍😍😍
ببینید بازی سرنوشت و تقدیر رو 🤩🤩


غرق مستی و ناز بودم 🥰🥰🥰🥰😇
وقتی منو از پشت سر توی آغوش خودش فشار داد حس کردم امن ترین جای دنیا هستم . دیگه خودمو توی آغوشش رها کردم .‌دیگه حفظ حجابم واسم مهم نبود چون توی آغوش مَحرَم ترین دوستم بودم 🤩🤩🤩🤩😍

😇😇





☺☺☺☺