سلام دوستان

می خواهیم اینجا درباره رابطه ی سکس و اعتیاد صحبت کنیم و تجربیات مان را به اشتراک بگذاریم. آگاهی از این بحث به نظرم برای سرنوشت شما دوستان که احتمالا بیشترتان جوان هستید بینهایت مهم است.

البته من موعظه گر نیستم و از موعظه گری هم بیزارم. شاید شما از تبلیغات کلیشه ای رسانه های حکومتی علیه مواد مخدر خسته شده باشید و فکر کنید این تبلیغات هم مثل همه ی حرف های دیگه شون دروغه. اما چیزی که من اینجا می خواهم بگم و توی تلویزیون به شما گفته نمی شود این است که به نظرم بیشتر گرایش جوان ها و بخصوص دانشجوها به اعتیاد به خاطر محرومیت ناشی از جداسازی جنستی است که حکومت جهل و نکبت اسلامی به مردم تحمیل کرده. من اینجا قصد مقاله سیاسی نوشتن ندارم فقط می خواهم تجربه شخصی خودم را با شما عزیزان در میان بگذارم به این امید که شما دچار بلایی نشوید که من شدم.

من دانشجوی مهندسی یکی از بهترین دانشگاه های تهران بودم. اعتیاد من به مواد از یک رابطه ی عشقی با یک همکلاسی شروع شد. البته مثل همه ی دانشجوهای شهرستانی دیگر من و دختری که دوست داشتم در خوابگاه زندگی می کردیم و به خاطر سیستم احمقانه ی جداسازی دختر و پسر ما هم مثل بقیه دانشجوهای خوابگاهی امکان با هم بودن و سکس را نداشتیم. حتی تو خیابون هم با ترس و لرز با هم قدم می زدیم و حتی جرأت گرفتن دستش رو نداشتم. خلاصه همین عاشقی باعث شد که دیگه من از جلق زدن (که سوپاپ اطمینان خوبی برای تخلیه میل جنسی و آرامش روانی ام بود) دست بردارم.

به تدریج فشارهای روانی عاشقیت باعث شد اول رو آوردم به سیگار. بعدش در جمع دوستان حشیش رو تجربه کردم. ما فکر می کردیم با کشیدن این مخدرات داریم یک جور بیلاخ به سیستم نشان می دهیم. هم حال می کنیم و هم کار زرنگی و قهرمانانه ای می کنیم. غافل از اینکه این حکومت ضدبشر خیلی هم دوست داره که جوان ها لش و عملی بشوند.

حشیش رو به راحتی از هزار تا جوان بیکاری که در پارک نزدیک دانشگاه ساقی گری می کردند تهیه می کردیم. بعدش با راهنمایی دوستان پیشکسوت! رسیدم به داروهای کدئینه و بعضی داروهای مجاز که در دز بالا روانگردان هستند (اینجا اسم نمی برم که بدآموزی نشه!). این محافل دوستانه ی دانشجویی در واقع پناهگاهی بود برای من که شکست ها و ناکامی های جنسی خودم رو فراموش کنم. به قول معروف آدم بدبخت دنبال آدم بدبخت می گرده و همه ی ما کم و بیش همدرد بودیم: همه ی ما محرومیت جنسی داشتیم.

مثل همه ی معتادهای دیگه به تدریج این نردبان نکبت رو طی کردم و به تریاک رسیدم. بار اول مصرف تریاک حال وحشتناکی بهم داد. وقتی می کشی احساس می کنی که خیلی می فهمی و اعتماد به نفس کاذبی پیدا می کنی که به راحتی می تونی درباره ی همه چیز وراجی کنی. فکر میکنم برای همینه که ملاها بیشترشون عملی هستند و تریاک در اسلام حرام اعلام نشده. بار اول که کشیدم وقتی دراز کشیدم انگار بدنم روی هوا بود. همه ی بدنم و به خصوص تخم و خایه ام خارش لذت بخشی داشت و رویاهای رنگی می دیدم. نشئگی بدجوری فریبنده بود. به تدریج فاصله ی این تجربه های ظاهرا تفننی تریاک کمتر شد. لذت اش هم همین طور. از ماهی یک بار به هفته ای یک بار و کمتر. دیگه محدود به جمع های دوستانه هم نماند. البته مثل همه ی معتادهای دیگه هنوز احساس نمی کردم معتاد هستم. به تدریج (باز هم با راهنمایی همان دوستان پیشکسوت که این مسیر تباهی رو قبل از من شروع کرده بودند) دیدم هروئین ساده تره و ارزون تر و حتی بیشتر حال می ده! فاصله ی اولین دماغی زدن دوا (به هروئین می گن) تا تزریق شاید سه ماه هم طول نکشید. یک بار به خاطر تزریق زیاد جنس بد به کما رفتم و اگر دوستم به دادم نرسیده بود و من رو به بیمارستان نمی برد الان هفت کفن پوسانده بودم. طوری شده بود که سر کار روزی دو سه بار می رفتم توی دستشویی و دماغی می زدم (به قولن اسنیف می کردم). آخر هفته هم به جای تفریح تزریق می کردم. خانواده ام هم فهمیده بودند و مادرم داشت دق می کرد.

من یکی شانس آوردم که کمک بهترین دوستم یعنی همسر فعلی ام من رو از این نکبت نجات داد. البته بی نهایت سخت بود. نه ترک جسمی بلکه ترک وابستگی روانی. من تا 4-5 سال هنوز خواب مصرف هروئین می دیدم و چند بار دوباره در آستانه ی سقوط قرار گرفتم ولی خودم رو کنترل کردم. الان کاملا پاک هستم و زندگی ام دوباره معنی پیدا کرده.

البته همه به قدر من خوش شانس نبودند. بعضی از دوستای پیش کسوت عملی من هیچ وقت درس شون رو تمام نکردند. یکی دوست عزیزم دچار افسردگی شد و خودکشی کرد و بعضی ها هم که تمام کردند از رتبه های یک و دو رقمی کنکور بودند الان به جای اینکه از هوش و استعدادشان برای مملکت استفاده کنند گوشه ی خانه افتاده اند و مایه سرافکندگی خانواده شون و انگل اجتماع هستند.

اینه که عزیزان من اگر دانشجو یا جوان هستید و از وضع فعلی خودتان و جامعه تان ناراضی هستید و دوست دختر می خواهید یا می خواهید از سکس تان لذت بیشتری ببرید بدترین کاری که می توانید بکنید اینه که پناه ببرید به مخدر. این درسته که تریاک برای چند بار کمر رو سفت می کنه یا شاید اعتماد به نفس تون رو برای مخ زدن افزایش می بده اما فقط برای چند بار اول مصرف. به قول معروف بعدش فقط گه تون رو سفت می کنه نه کمرتون رو. اگر می خواهید بیشتر توی سکس حال کنید کافیه غذاهای پروتئین دار ادویه جات و گردو و موز و خرما و … بخورید. اگر می خواهید سکس تون بیشتر طول بکشه و پارتنر تون رو به راحتی ارضا کنید خب از پماد لیدوکائین یا اسپری یا کاندوم های تأخیری استفاده کنید. اگر می خواهید موقع قرارتون اعتماد به نفس داشته باشید برای شروع سکس سعی کنید چند روزی جلق نزنید تا هورمون هایتان برایتان جسارت طبیعی ایجاد کنند!

ببخشید اگر حرف هام کسل کننده یا توضیح واضحات بوده اما امیدوارم تونسته باشه دست کم یک نفر رو هشیار کنه. خوشحال می شوم در این مورد نظر بقیه را هم بشنوم. به امید روزی که هیچ ایرانی به خاطر محرومیت جنسی سراغ مواد نره.