امروز از سر جلسه که اومدم بیرون از دور دیدم یکی از پسرا که زودتر از جلسه اومده بود بیرون داشت دم در با مامانم حرف میزدن و گوشی دستشون بود تا منو دید یه چیزی بهش گفت و پسره رفت. از مامانم پرسیدم چی میگفتین گفت داشتم میپرسیدم کنکور چطور بود و پسر منو ندیدید و اینجور چیزا…
حس میکنم دروغ میگه و با پسره دوست شده. چطوری میشه فهمید؟
برو یواشکی گوشیشو چک کن ولی دروغ میگه مامانت مثل اینکه باز شده
↩ Horny son
برو پسری که بهش کاره دارو با ضر خر مثل سگ بزن فقط ناشناس برو که پلیس نتونه پیدات کنه
دیگه فانتزی بیغیرتی این بلاها و شکاک بودن رو هم سرت میاره