آیه 24 سوره طور:
ویطوف علیهم غلمان لهم کانهم لولو مکنون.
ترجمه:
و پسرانی مانند مروارید دست نخورده (مروارید درون صدف) گردشان می گردند.
آیه 17 سوره واقعه:
یطوف علیهم ولدن مخلدون.
ترجمه:
و پسرانی زیبا که زیبایی و جوانیشان همیشگی است گرد آنها به خدمت میگردند.
آیه 19 سوره انسان:
و یطوف علیهم ولدن مخلدون اذا رایتهم حسبتهم لولو منثورا.
ترجمه:
و گرداگرد آن بهشتیان پسرانی زیبا که تا ابد نوجوان و زیبا هستند به خدمت میگردند که در آنها چو بنگری گمان بری که مروارید
افشانده اند.
به نظر شما با توجه به ترجمه آیات که از کتاب قرآن ترجمه مهدی الهی قمشه ای گردآوری شده چه برداشتی میتوان کرد؟
اگر خدا میخواهد برای بهشتیان خدمتکار بگذارد چه اجبار و چه الزامی است که این خدمتکاران حتما باید پسران خوشگل نوجوان و جوان باشند و خوشگلی و جوانی آنها ابدی باشد و همچون مروارید درون صدف بکر و دست نخورده باشند؟
آیا این گونه آیات با این مفاهیم فکر و ذهن انسان رو به سمت همجنسگرایی و بچه بازی نمیکشاند؟
غلام یعنی پسر یعنی اگه خوب باشی تو دنیا پسرانی به تو میده که از هر لحاظ خوب باشن یعنی صبح میر ه سر کار ووقتی میاد خونه نه کسی به اون دست درازی کرده نه پسرت به کسی دست درازی کرده وتا اخر عمر به شما رسیدگی خواهند کرد این است اخرت ،،،، تا به عالم برزخ و روز قیامت برسی مال بعد از این ایاته
باید بگوییم دشمنان اسلام امروزه به هر حیله ای متوسل شده اند تا شاید بتوانند ریشه ی درخت تنومند و رو به رشد اسلام را قطع کنند اما به لطف خداوند متعال هیچ کدام از اینان و از اینان بزرگترها تا کنون نتوانسته اند به خواسته ی خود برسند چرا که خداوند خود در کتابش چنین فرموده است :
«یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون»
برآنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش گردانند و خداوند جز این نمىخواهد که نورش را کمال بخشد هر چند کافران نپسندند.
اما جواب شبهه :
طراح شبهه ادعا دارد غلمان صفتی !!! برای پسرانی بود که اعراب با آنها لواط میکردند!
برای درک معانی قرآنی و عربی بهتر است به کتابهای لغت شناسی قرآنی و عربی رجوع کنیم…
ریشه ی غلم در کتاب المفردات الفاظ قرآن اینچنین آمده است ، متن زیر ترجمه ی این فرهنگ نامه ی عربی است:
الغُلَام: کودک و جوانى که صورتش، تازه موى و سبیل برآورده. غلام بیّن الغُلُومَة و الغُلُومِیَّة: پسرى که جوان بودن و موى برآمدن صورتش آشکار است.
خداى تعالى گفت: (أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ- 40/ آل عمران) (وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ- 80/ کهف) (وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ- 82/ کهف) و در قصّه حضرت یوسف گفت: (هذا غُلامٌ- 19/ یوسف) جمع غُلَام- غِلْمَة و غِلْمَان- است
اغْتَلَمَ الغلام: وقتى است که پسر بحدّ جوانى برسد و از آنجائى که هر کس به این حدّ از سن برسد بیشتر چیز که بر او غلبه دارد نیروى جنسى است لذا- شبق- یعنى آزمند در شهوات را- غُلْمَة- گویند. اغْتَلَمَ الفحل: لقاح انجام داد.
و در فرهنگ ابجدی اینچنین معنی شده است :
الغُلَام- ج غِلْمَان و غِلْمَة و أَغْلِمَة: جوانى که موى پُشت لب او تازه برآمده باشد، بنده و نوکر، مُزد بگیر.
از این فرهنگ ها و ترجمه ها هم که بگذریم باید ببینیم در قرآن «غلام» به چه معنایی به کار رفته است:
چندین بار در قرآن ریشه ی «غلام» آمده است سعی میکنیم تک تک آنها را بررسی خواهیم کرد:
آیه ی 40 سوره ی آل عمران
قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لی غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَ امْرَأَتی عاقِرٌ قالَ کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ (40)
40 گفت: پروردگارا! در حالى که سالمندى در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندى مىتواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام مىرساند.
آیه ی 19 سوره ی یوسف
وَ جاءَتْ سَیَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلى دَلْوَهُ قالَ یا بُشْرى هذا غُلامٌ وَ أَسَرُّوهُ بِضاعَةً وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِما یَعْمَلُونَ (19)
19 و کاروانى از راه رسید و آبکش خود را (سر چاه) فرستادند، او دلو خود را افکند (و چون یوسف را بالا کشید) گفت: مژده! این یک پسر بچّه است و او را چون سرمایهاى پنهان داشتند و خداوند به آنچه انجام مىدادند دانا بود.
آیه 80 سوره ی کهف :
وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ(80)
و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ایمان بودند
آیه ی 82 سوره ی کهف
وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ…(82)
و اما آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود
آیه ی 8 سوره ی مریم
قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لی غُلامٌ وَ کانَتِ امْرَأَتی عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا (8)
8 گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسرى تواند بود در حالى که زنم نازاست و خود نیز از پیرى به فرتوتى رسیدهام.
آیه ی 19 سوره ی مریم
قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا (19)
19 گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسرى پاکیزه ببخشم.
آیه ی 20 سوره ی مریم
قالَتْ أَنَّى یَکُونُ لی غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا (20)
20 گفت: چگونه مرا پسرى تواند بود که بشرى به من دست نزده است و بدکاره هم نبودهام.
اون احمقی که این تاپیکو زدی و فکر کردی همه مث خودت خرن.
این آیه هایی که گفتی مژده هایی هست که به زنان بهشتی داده شده نفهم خر مغز، نه به از حیوون پست ترهای همجنس باز
آیه 84 سوره ی کهف
فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا لَقِیا غُلاماً فَقَتَلَهُ قالَ أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُکْراً (74)
پس راه افتادند تا هنگامى که پسربچ ه اى دیدند و او را کشت موسى گفت آیا انسانى بی گناه را بی آنکه کسى را کشته باشد کشت ى به راستى کارى ناپس ند کردى
من نمیدونم شما مسلمونای بی مغز همه مشکل جمعی چشم پیدا کردین…آقا چشات و باز کن و ببین گفته یطوف علیهم …چدبار چندبار بگم ضمیر هم برمیگرده به مرد …یعنی پسران خوشگل کونی که تو بهشت الله هست همه مختص مردانند …افتاد…شماها نوبرین از شدت نفهمی
دیدیم که در هیچ جای قرآن و فرهنگ لغات عربی منظور از غلام آن چیزی که طراح شبهه ادعا کرده نبود
حال «غلمان»که جمع این کلمه است چطور میتواند معنای جدا از ریشه اش را داشته باشد الله اعلم!!!
در ثانی چگونه میشود از آیه ی
«یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ (17)» یا «وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ (24)»
تعبیر به استفاده ی جنسی کرد؟؟
خداوند در آیه 17 سوره ی کهف میفرماید :
نوجوانانى جاودان (در شکوه و طراوت) پیوسته گرداگرد آنان مىگردند، (17)
با قدحها و کوزهها و جامهایى از نهرهاى جارى بهشتى (و شراب طهور)! (18)
و در آیه ی 24 سوره ی طور میفرماید:
و پیوسته بر گردشان نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مىکنند که همچون مرواریدهاى درون صدفند! (24)
اما اشکالی که به آیه ی 24 سوره ی طور گرفته شده این است که عبارت همچون مرواریدهاى درون صدفند! هم برای حوریان به کار رفته هم و برای این خدمتکاران:
حتی با کمترین دقت میتوان پی برد که منظور از این عبارت این است که بهشتیان آنچنان در ناز و نعمت اند که حتی خدمتگزارانشان ملائکه ی معمولی نیستند و در نهایت شادابی و جذابیت آماده خدمت به آنان میباشند.
تعبیر « لولو مکنون » به معنای مروارید در درون صدف است که به قدرى تازه و شفاف و زیبا است که حد ندارد هر چند در بیرون صدف نیز قسمت زیادى از زیبایى خود را حفظ مىکند ولى گرد و غبار هوا و آلودگى دستها هر چه باشد از صفاى آن مىکاهد، خدمتگزاران بهشتى آن قدر زیبا و سفید چهره و باصفا هستند که گویى مرواریدهایى در صدفند .
با آرزوی توفیقات روز افزونتان به همین مقدار پاسخ بسنده میکنیم
وَ اللَّهُ مُحیطٌ بِالْکافِرین…
خیلی ببخشید …میشه بپرسم این آیات چه ربطی به موضوع تاپیک داره؟
حال «غلمان»که جمع این کلمه است چطور میتواند معنای جدا از ریشه اش را داشته باشد الله اعلم!!!
در ثانی چگونه میشود از آیه ی
«یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ (17)» یا «وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ (24)»
تعبیر به استفاده ی جنسی کرد؟؟
خداوند در آیه 17 سوره ی کهف میفرماید :
نوجوانانى جاودان (در شکوه و طراوت) پیوسته گرداگرد آنان مىگردند، (17)
با قدحها و کوزهها و جامهایى از نهرهاى جارى بهشتى (و شراب طهور)! (18)
و در آیه ی 24 سوره ی طور میفرماید:
و پیوسته بر گردشان نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مىکنند که همچون مرواریدهاى درون صدفند! (24)
اما اشکالی که به آیه ی 24 سوره ی طور گرفته شده این است که عبارت همچون مرواریدهاى درون صدفند! هم برای حوریان به کار رفته هم و برای این خدمتکاران:
حتی با کمترین دقت میتوان پی برد که منظور از این عبارت این است که بهشتیان آنچنان در ناز و نعمت اند که حتی خدمتگزارانشان ملائکه ی معمولی نیستند و در نهایت شادابی و جذابیت آماده خدمت به آنان میباشند.
تعبیر « لولو مکنون » به معنای مروارید در درون صدف است که به قدرى تازه و شفاف و زیبا است که حد ندارد هر چند در بیرون صدف نیز قسمت زیادى از زیبایى خود را حفظ مىکند ولى گرد و غبار هوا و آلودگى دستها هر چه باشد از صفاى آن مىکاهد، خدمتگزاران بهشتى آن قدر زیبا و سفید چهره و باصفا هستند که گویى مرواریدهایى در صدفند .
با آرزوی توفیقات روز افزونتان به همین مقدار پاسخ بسنده میکنیم
وَ اللَّهُ مُحیطٌ بِالْکافِرین…
خب حالا من از شما پرسش میکنم…چه نیازی که خدمتکاران برای مردان پسران خوشگل و مانند مروارید درون صدف دست نخورده باشند و نوجوانی و زیبایی آنها همیشگی باشد؟…این موضوع ناخوآگاه زهن منو به سمت پسربازی میبره…آره
اگر توجه کنی در این ایات کلمه غلام بکار رفته که در ترجمه انه به پسر اشاره میشه که منظور از ان فرزند میباشد
کسی با پسر خودش عمل لواط انجام نمیده ودر ثانی اگر استدلال شما درست باشد باید سرگذشت قوم لوط را از قران پاک کرد
ولی من نفهمیدم شما از کجای قرآن و چطوری نتیجه گرفتین که واژه غلام یعنی فرزند پسر؟
آیه ی 40 سوره ی آل عمران
قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لی غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَ امْرَأَتی عاقِرٌ قالَ کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ (40)
40 گفت: پروردگارا! در حالى که سالمندى در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندى مىتواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام مىرساند.
آیه 80 سوره ی کهف :
وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ(80)
و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ایمان ب
ودند
آیه ی 8 سوره ی مریم
قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لی غُلامٌ وَ کانَتِ امْرَأَتی عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا (8)
8 گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسرى تواند بود در حالى که زنم نازاست و خود نیز از پیرى به فرتوت
ى رسیدهام
آیه ی 19 سوره ی مریم
قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا (19)
19 گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسرى پاکیزه ببخشم.
آیه ی 20 سوره ی مریم
قالَتْ أَنَّى یَکُونُ لی غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا (20)
20 گفت: چگونه مرا پسرى تواند بود که بشرى
به من دست نزده است و بدکاره هم نبودهام.
شما اونقدر کون دادید و کردیت که مغزتون هم بوی گوه گرفته 🙄 ? خلایق هر چه لایق ?
هرکسی سرش تو کار خودش باشه،
چرا برای بیگناه کردن خودت از دین و مذهب مایه میزاری، خدا بهت اختیار داده هر کاری دوست داری انجام بدی، عاقبت کارها رو هم گفته.
حکم اینام مثه همون حوری هاست … میگه مشروب نخورید اینجا هست ، ج.ن.ده نکنید اینجا هست !! با پسر حال نکنید تو بهشت از اون جیگراش هست ، ولی خب … نمیدانم ،
you are fooool