در کتاب شق الشوشول از شیخ کلنگی آمده است زمانی خلیفه وقت لشگری پنجاه هزار نفری از مسلمین گرد آورد تا سرزمین های مسیحیان را تسخیر نماید. خلیفه از امام نقی نیز درخواست نمود که به عنوان امام امت لشگر اسلام را همراهی نماید تا به سربازان اسلام امید داده و برای آنها دعا نماید.
دو ماه بعد به خلیفه خبر رسید که کل لشگر اسلام به فناک رفته و فقط امام نقی و فرمانده ی لشگر جان سالم به در برده اند.
فرمانده آش و لاش نزد خلیفه آمد و خلیفه به او گفت: “مردک، این چه گندی بود زدید؟! کل لشگر مسلمین را به فناک دادید و حالا به من خبر رسیده که حتی یک مسیحی خراش هم بر نداشته! خاک دو عالم بر سرت! بگو ببینم چه غلطی کردید؟”
فرمانده با زاری پاسخ داد: “سرورم به خدا قسم که من بی تقصیرم! این نقی بی پدر و مادر شب قبل از جنگ آنقدر حوریان بهشتی را با لحنی اروتیک و جزییات کامل برای این جماعت فلک زده توصیف کرد که عنان از کف داده و لخت و عور بدون زره و سلاح، با دهانی کف کرده و آلتی شق کرده به اردوگاه مسیحیان حمله ور شدند و مسیحیان نیز دهان تمام شان را سرویس نمودند!”
خلیفه گفت: “حال خود این نقی پفیوز کجاست؟”
فرمانده پاسخ داد: “به سراغ بیوه های سربازان رفته تا خوب های شان را سوا و صیغه نماید.”
خلیفه سری تکان داد و گفت: “به خدا قسم اگر ذره ای شک داشتم که این مردک از نسل رسول خداست، حال این شک به یقین تبدیل گردید!”

نقی تو رو به ممه‌های گلشیفته
به آبروی نداشته که از ما ریخته

↩ ×÷استادعقل‌کل-+
از تاریخ نقری نقل است که امام نقی همیشه می فرمودند که اسلام دین شادی و نشاط و صلح و دوستی است و به همین جهت ایشان همیشه در اموری مانند سر بریدن، سنگسار، پرتاب از بلندی، قطع انگشتان، بریدن ضربدری دست و پا، تجاوز به زنان اسرا و کامجویی از طفل شیرخواره سعی می نمودند که تبسم از لبان نازنین شان پاک نشود.
مورخان یکی از دلایل پیوستن مردم به این دین شاد و نشاط انگیز را همین قلب رئوف و لبخندهای ملیح امام نقی می دانند.

↩ ×÷استادعقل‌کل-+
ابولاشی امام نقی (ع) را پرسید: “یا نقی، این اول سالی چه آرزوی شخصی داری؟”
حضرت با بغضی در گلو فرمودند: "اسمم را حتی برای یک بار هم شده روی شله زرد بنویسند!"🥺

از ابو سوزاک ابن سفلیسی نقل است خلیفه ی عباسی امام نقی را مدتی به جای بند سیاسی، در بند خلاف کارهای حرفه ای محبوس کرده بود. معاشرت با این افراد روی ادبیات حضرت تاثیر گذاشته و ایشان بعد از آزادی خطاب به اصحاب فرمودند: “امامت از آب بینی بز هم برای من کم ارزش تر است. اگر امید به هدایت شما مادر به خطاها نبود، امامت به تخمم هم نبود.”

منبع: خدمات متقابل ائمه و خلافکاران، جلد بنفشه

↩ ×÷استادعقل‌کل-+
از ابو کون دولا، نقل است که امام نقی نقل کرده که جدم رسولولا کنیزی داشت ممه کوچولو به اسم گه شیفته.
نقل است که این کنیز را مولای متقلبان به ایشان هبه کرده بود چراکه بسیار فتیش غائط خوری داشته

نقی ای همای رحمت تو چه کرده ای خدا را
که به ما چنین فکندی همه سایه‌ی صفا را
دل اگر خداشناسی همه در رخ نقی بین
به نقی شناختم به خدا قسم خدا را

با آل نقی هر که درافتاد ورافتاد!

↩ امام نقی(ع)
تو روحت 😂

نقی…ناهار نخِردِمه

↩ fool22
پس یه شله زرد درست کن اروش بنویس نقی🥺

↩ Parinaz_
آخی 😭
پدر امام نقی (جوات عاقا)، حضرت را در کودکی وادار به تماشای صحنه های خشن و دهشتناک قمه زنی می کردند. حضرت که تا سالیان سال کابوس آن صحنه ها را می دیدند، در دوران کهولت پدر گرامی خود، هنگامی که ایشان قادر به حرکت نبودند، ایشان را به تخت می بستند، چراغ ها را خاموش می کردند و فیلم جن گیر را به نمایش در می آوردند و خود از خانه بیرون می رفتند.

منبع: وحشت در مکتب ائمه، باب ژانر اِسلشر و قمه زنی

↩ fool22
جهالت و نادانی شیعیان نه از بین می رود و نه اصلاح می شود، فقط از نسلی به نسل دیگر منقل می گردد.

اصل بقای تشیع، کتاب فیزیک نقوی

↩ ×÷استادعقل‌کل-+
روزی ابو سگ سنی نزد امام نقی آمد و از ایشان پرسید: “یا نقی، شیعیان را چه می شود؟! عمری عرعر می کنند که مهدی بیا مهدی بیا، حال که فردی آمده است و می گوید مهدی موعود است به او دشنام می دهند و حراست را خبر می کنند تا دستگیرش کنند! تو را به جدت بگو فاز این دیوانگان چیست؟”
حضرت فرمود: “ابو سگ سنی جان، شیعیان این امام زمان را دستگیر کردند زیرا آشکار بود که امام زمان راستین و حقیقی نمی باشد.”
ابوسگ سنی پرسید: “اگر اینگونه است از کجا باید بفهمیم که امام زمان راستین و حقیقی کدام امام زمان است؟ شیعیان از این مردکی که ادعای امام زمان بودن داشت که چیزی نپرسیدند!”
حضرت با متانت پاسخ داد: “خوب بسیار ساده است. امام زمان راستین و حقیقی آن امام زمانی است که هرگز ظهور نکند تا نایب امام زمان هر غلطی میخواهد به نام امام زمان بکند و هرکس نیز با او مخالفت نمود به جرم مخالفت با امام زمان از میان بردارد. پس نتیجه می گیریم هر امام زمانی که ظهور کند امام زمان راستین و حقیقی نبوده و تنها یک شیاد ملعون می باشد.”
نقل است ابو سگ سنی که تا به حال انقدر قانع نشده بود پس از دریدن خشتک خود شیعه شده و نام خود را به ابو خر شیعه تغییر داد.

منبع: سیره ی نقوی، باب چکیده ی دکترین مهدویت در دو خط

↩ امام نقی(ع)
یعنی کان سالم بدر برده از آن جمع؟.

↩ Rahidarshab
راوی نقل می‌کند خیر، بدجور حضرت را دریده اند.
آنچنان که حضرت در هر حالی یاد فرق شکافته جدش امیرالعسکلین بوده، بخصوص موقع ریدن!

↩ امام نقی(ع)
یعنی گنگ بنگ در آن زمان جاری بوده آیا؟

↩ Rahidarshab
برم از راوی بپرسم، می‌گم خدمتت

↩ امام نقی(ع)
بله بپرسید چون این غربیها به نام خود زده اند…

↩ Rahidarshab
پرسیدم لذا راوی گفت:
این چه پرسشی است مولای من!؟ مگر در طب اسلام شما اهل بیت، تمام مراحل درمان از طریق کون و سوراخش و فرو کردن در آن نیست!؟
خب جدتان راسولولا این طبابت را از گنگ بنگ آموخته اند دیگر!!!

↩ امام نقی(ع)
یعنی روای آنلاین ندیده بودیم که دیدیم!!
مرحبا… چه سرعتی… پس عسلام از غرب جلوتر است

↩ Rahidarshab
روزی امام نقی به یکی از اصحاب خود فرمود: “دعایی است که اگر مومن آن را بخواند بی نیاز از شفاعت می شود و بی نیاز از جدم علی وارد جنت می شود؛ میخواهی تا آن دعا را به تو بیاموزم؟”
آن شخص گفت: “یابن راسولولا، پدر و مادرم به فدایت، به خدا قسم که محتاجم به این دعا. اگر می شود آن را به من بیاموزید.”
حضرت در جواب فرمودند: “فوتِینا!!!
عمرا آن را به کسی بیاموزم! فقط خواستم دلت را بسوزانم!”

منبع: آسیب شناسی روانی امام نقی، جلد قرمزه، باب گرفتن ایستگاه صحابه توسط حضرت

↩ Mehrdadarab1359@gmail.com
همانا به عنوان امام امت شما شیعیان را نصیحت میکنم، اگر دوست ندارید عقاید شما را مسخره کنند، همچین عقاید مسخره ای نداشته باشید.
بخشی از سخنان گهربار امام نقی در دیدار با جمعی از شیعه سانان

↩ ×÷استادعقل‌کل-+
مسئله اینجاست که قدرت ها سعی داشتند به ایران و ایرانی بفهمانند که نباید از همسایه خود افغانستان فراتر برود و لیاقت ایرانی همین جمهوری اسلامی است برای رسیدن به این هدف هم از خائنین شورش ۵۷ استفاده کردند و مردمی که نمیدانستند با خود چه میکنند.

متن زیر را با دقت بخوانید.

در هشتم دسامبر ۱۹۷۸ یعنی حدود دو ماه پیش از سقوط حکومت پادشاهی، بخش فارسی رادیوی بی بی سی در برنامه جهان نما گفت:
«ایران دیگر این درس را آموخته که برای همیشه رؤیای تمدن بزرگ را فراموش کند و به مقامی همپایه با کشور همجوارش افغانستان اکتفا نماید.»
‏
📚توضیح المسائل، از کلینی تا خمینی"
🖊 شجاع الدین شفا

واااااااااای مامان

همانا یک ساعت فکر کردن از هفتاد سال عبادت برتر است. (به شرط آنکه آنطور که ما می گوییم فکر کنید)
از سلسله جملات نقوی داخل پرانتز

از ابولاشی نقل است روزی امام نقی (ع) دست فرزندشان عسگری کوچولو را گرفته و می رفتند تا ایشان را در راه خدا قربانی کنند. حضرت چاقوی ضامن دار چخچخی خود را درآورده و بیخ گلوی عسگری کوچولو قرار دادند، اما هرچه صبر کردند خبری از گوسفند نشد که نشد.
هنگام غروب شد و عسگری کوچولو هی سر امام غر میزد و امام نیز زیر لب فحش خارمادر میداد تا اینکه سروکله ی جرئیل با یک بسته گوشت منجمد برزیلی پیدا شد و به امام گفت: شرمنده داش. خوردیم به کسری بودجه! یجوری با همین بساز.
حضرت که از تبعیض قائل شدن علیه ایشان از جانب شیعیان کفری بودند، پس از مشاهده ی این تبعیض از جانب الله کنترل خود را از دست داده، نعره ای دهشتناک کشیده و شوشول عسگری کوچولو را از بیخ بریدند.
منبع: بررسی توانایی کنترل خشم و تاثیر آن بر نسل ائمه، به قلم دکتر لواشک ابن ابو لاش

↩ fool22

"آقای یزید قمارباز، من حریف شما هستم."
آخرین سخنرانی امام حسین، پیش از عزیمت کاروان به سمت کربلا

اووو مای الله 💩

↩ ×÷استادعقل‌کل-+
از امیران شاه و از جهانبانی
ما سقوط کردیم تا سلیمانی🤢

در و دیوار شهر پر از کشته
آه ازین مذهب به خون تشنه😔

سرزمینی چند هزار ساله
رفت تا ته این سیاه چاله😭

ای که لعنت به جومبولی خواهان 🤮
بانی و باعثان این بطلان 😡

این جماعت ناسپاس گربه صفت
تا ابد به ریز و درشتشان لعنت!

• یابن راسولولا! هاله تون رو چرا خاموش نمی کنید؟ اینجوری که ما نمی تونیم فیلم رو ببینیم!
• امام نقی: دارم سعی می کنم خاموشش کنم عزیزان! آخه دکمه اش هرز شده لامصب.
• مسئول سینما: ای پسر رسول خدا! مادر زنم به فدایت! اگه هاله تون خاموش نمی شه بهتره سینما رو ترک کنید! جان جدتون ما رو از کار و کاسبی نندازید!

مصائب امام نقی در سالن سینما

↩ fool22
نقل است امام نقی بسیار متواضع بود و از اینکه بعضی از شیعیان در تعریف از ایشان اغراق می کردند ناراحت می شد. روزی صحابه ای نزد ایشان آمد و گفت : “شما خدا هستید.” حضرت اخم کرد و فرمود: “نه، ما برگزیده ترین خلق خدا، دلیل آفرینش آسمان ها و زمین، داناترین و پاک ترین بنده ی خدا، سرور تمامی عالمیان و نور الهی بر زمین هستیم ولی خود خدا نیستیم.”

منبع: تواضع و فروتنی در مکتب اهل بیت، جلد صورتیه

عه وا مامانم اینا