سعید ول کن دستمو…سعید دادا ول کن این داداشمون ترسناکھ… :d(خیلی چاکریم)…

سلام بھ رئیس قبایل شھوانی دادا من با دود کسب اجازھ کردم نمیدونم رسید یا نھ.,… :d
اوھ اردیخانم اینجاس سلام عرض شد!

كنون رزم virus و رستم شنو

دگرها شنیدستی این هم شنو

كه اسفندیارش یكی disk داد

بگفتا به رستم كه ای نیكزاد

در این disk باشد یكی file ناب

كه بگرفتم از site افراسیاب

برو حال می كن بدین disk هان!

كه هم نون و هم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوی خانه اش

شتابان به دیدار رایانه اش

چو آمد به نزد mini tower اش

بزد ضربه بر دكمه power اش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت

مران disk را در drive اش گذاشت

نكرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت

یكی list از root دیسكت گرفت

در ان disk دیدش یكی file بود

بزد enter آنجا و اجرا نمود

كز ان یك demo گشت زان پس عیان

به فیلم و به موزیك و شرح و بیان

به ناگه چنان سیستمش كرد hang

كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ

چو رستم دگر باره reset نمود

همی كرد هنگ و همان شد كه بود

تهمتن كلافه شد و داد زد

ز بخت بد خویش فریاد زد

چو تهمینه فریاد رستم شنود

بیامد كه لیسانس رایانه بود

بدو گفت رستم همه مشكلش

وز ان disk و برنامه خوشگلش

چو رستم بدو داد قیچی و ریش

یكی دیسك bootable آورد پیش

یكی toolkit اندر آن disk بود

بر آورد آن را و اجرا نمود

همی گشت toolkit هارد اندرش

چو كودك كه گردد پی مادرش

به ناگه یكی رمز virus یافت

پی حذف امضای ایشان شتافت

چو virus را نیك بشناختش

مر از boot sector بر انداختش

یكی ضربه زد بر سرش toolkit

كه هر بایت ان گشت هشتاد bit

به خاك اندر افكند virus را

تهمتن به رایانه زد بوس را

چنین گفت تهمینه با شوهرش

كه این بار بگذشت از پل خرش

دگر باره اما خریت مكن

ز رایانه اصلا تو صحبت مكن

قسم خورد رستم به پروردگار

نگیرد دگر disk از اسفندیار

یاد دارم در غروبی سرد سرد
می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد
داد می زد : کهنه قالی می خرم
دسته دوم جنس عالی می خرم
کاسه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری کوزه خالی می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید بغضش شکست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟
بوی نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت اقا سفره خالی می خرید…؟!!!

هاى اى شهوتيان نام ز ساينا نبريدم
كه زبان و سر و دستان شما را ببريدم
كه بود ياوه نام از كلانتر ببرد
كه آنجا جو مطبخ بماند سترد:دى
و اينك ز رخشم جه خواهم همى
كه آن ناحريفم نفس را نباشد دمى

به رستم چنین گفت اون جومونگ!
ندارم ز امثال تو هیچ باک
که گر گنده ای من ز تو برترم
اگر تو یلی من ز تو یلترم

رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:

منم مرد مردان ایران زمین
ز مادر نزادست چون من چنین
تو ای جوجه با این قد و هیکلت
برو تا نخورده است گرز بر سرت

جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت:

تو را هیچ کس بین ایرانیان
نمی داندت چیست نام و نشان
ولی نام جومونگ و سوسانو را
همه میشناسند در هر مکان
تو جز گنده بودن به چی دلخوشی
بیا عکس من را به پوستر ببین
ببین تی وی ات را که من سوژشم
ببین حال میدن در جراید به من
منم سانگ ایل گوکه نامدار
ز من گنده تر نامده در جهان
تو در پیش من مور هم نیستی
کانال 3 رو دیدی؟ کور که نیستی

در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:

چنین گفت رستم به این مرد جنگ
جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ
چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی
که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی
مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟
من آن (تسو) سوسولت! نیستم
منم رستم، آن شیر ایــران زمین
(بویو) کوچک است در نگاهم همین

بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد:

جومونگ آمد از پشت تل سیاه
کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه!
بگفت:هین! منم آن جومونگ رشید
هم اینک صدایت به گوشــم رسید
(سوسانو) هماره بود همسرم
دهــم من به فرمان او این سرم
چون او گفته با تو نجنگم رواست
دگر هر چه گویم به او بر هواست!

و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید:

و این شد که رستم سخن تازه کرد
که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!)
بگفت ای جومونگا که حرف دل است
که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست
که ما پهلوانیم و این است حالمان
که دادار باید رسد بر دل این و آن!

و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند:

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران
کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان!

[quote=hami.20]سعید ول کن دستمو…سعید دادا ول کن این داداشمون ترسناکھ… :d(خیلی چاکریم)…

سلام بھ رئیس قبایل شھوانی دادا من با دود کسب اجازھ کردم نمیدونم رسید یا نھ.,… :d
اوھ اردیخانم اینجاس سلام عرض شد![/quote]
سلام دادا بیا تو دمه در بده !!! دادا صاحبش داره رزم میکنه چو رزم ایران و توران !!! سمتشون نرو ممکنه یه شمشیری گرزی تیره کمانی بهت بخوره شهید راه ناموس شی :D
بیا پیش منو سعد دارم واسه هم شعر در میکنیم

[quote=berkeh 3 rah][quote=hami.20]سعید ول کن دستمو…سعید دادا ول کن این داداشمون ترسناکھ… :d(خیلی چاکریم)…

سلام بھ رئیس قبایل شھوانی دادا من با دود کسب اجازھ کردم نمیدونم رسید یا نھ.,… :d
اوھ اردیخانم اینجاس سلام عرض شد![/quote]
سلام دادا بیا تو دمه در بده !!! دادا صاحبش داره رزم میکنه چو رزم ایران و توران !!! سمتشون نرو ممکنه یه شمشیری گرزی تیره کمانی بهت بخوره شهید راه ناموس شی :D
بیا پیش منو سعد دارم واسه هم شعر در میکنیم[/quote]
آره بیا اینورتر اینا قاطی کنن دهن مهن مارو صاف میکنن
بیا دادا

خيلي نامرديه
شما ميتونين كپی کنین!

ولی من با tell میام!

[quote=Ardimanish.]هاى اى شهوتيان نام ز ساينا نبريدم
كه زبان و سر و دستان شما را ببريدم
كه بود ياوه نام از كلانتر ببرد
كه آنجا جو مطبخ بماند سترد:دى
و اينك ز رخشم جه خواهم همى
كه آن ناحريفم نفس را نباشد دمى[/quote]
خوب تا به اینجا آردیمنش با 2 امتیاز بوده !!! امیشا بیا که دختر از دستت پرید :D =)) =))

[quote=hanie lover]=)) داداش سعید خیلی باحال بود
جنگ به جاهای حساسش رسید بیا بشین نگاه کن تخمه ای چیزی هم بیار فاز میده[/quote]
آخیش فک کردم آبجیم ازم ناراحته
ایییییییول<:P <:-P :party:
.
.
آبجی خانوم خوش هاتی (با این که من صاحب تالار نیستم)
ولی کلانتری همین نزدیکیاست . یه وقت به جرم روزهخواری و روزه آشامی می گرنت
بعد تو بیست و سی نشونت میدن
اون وقت من چه خاکی تو سرم کنم

[quote=hami…20]خيلي نامرديه
شما ميتونين كپی کنین!

ولی من با tell میام![/quote]
داش اگه نمی گفتی “کپی” بازم ملت فهمیده بودن کپی پست کردمO:) O:-) :angel:
حالا بیا کنار وایسا یه وقت آسیب نبینی

[quote=ساینا جون4]یوووووووووهووووووووووووووووو من اومدم کی هست کی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote]
به … خانومو باش …می گه کیا هستن!
خانوم یه دید بزن کامنمتارو ببینی با این دوتا چه کردی
=)) :loll: :rollinglaugh:

[quote=ساینا جون4]یوووووووووهووووووووووووووووو من اومدم کی هست کی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote]
سلام
خستھ نباشی!

من جزو تماشاگرنماھا ھستم!

سعید از طرف منم یھ چیزی کپی کن بزار!

[quote=ساینا جون4]یوووووووووهووووووووووووووووو من اومدم کی هست کی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote]
سلام

سعید راست میگھ مثل ھمیشھ با یھ سوال تکراری
“کی ھست کی نیست؟” :d

شوخی کردما…! :))

[quote=hami…20][quote=ساینا جون4]یوووووووووهووووووووووووووووو من اومدم کی هست کی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote]
سلام
خستھ نباشی!

من جزو تماشاگرنماھا ھستم!

سعید از طرف منم یھ چیزی کپی کن بزار![/quote]
دوستان اینا می خوان بجنگن یا حرکات موزون انجام بدن (شما بخون رقص)

[quote=ساینا جون4]یوووووووووهووووووووووووووووو من اومدم کی هست کی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote]
قبل از دخول شما جنگی در گرفت اندر میان 2 قوی مرد !!! اندر رزم شروع به رجز خانی نمودند که ناگهان تیر غیب هر دو را از صحنه ی پیکار ربود !!!
حالا ما موندیم تو کف :(

هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان
وین قصه ی اردی را آیینه ی عبرت دان
روزی سر و جان می داشت هم خانه و نان می داشت
اینک نه سر و جان هست نه خانه و حتی نان

[quote=سعید70][quote=ساینا جون4]یوووووووووهووووووووووووووووو من اومدم کی هست کی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote]
به … خانومو باش …می گه کیا هستن!
خانوم یه دید بزن کامنمتارو ببینی با این دوتا چه کردی
=)) :loll: :rollinglaugh:[/quote]
این دوتا کین؟؟؟؟؟؟؟؟
حوصله ندارم 42 تا کامنت رو بخونم
تازشم گول چراغا رو نخور نصفشون نیستن و الکی چراغشون روشنه

[quote=ساینا جون4][quote=سعید70][quote=ساینا جون4]یوووووووووهووووووووووووووووو من اومدم کی هست کی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote]
به … خانومو باش …می گه کیا هستن!
خانوم یه دید بزن کامنمتارو ببینی با این دوتا چه کردی
=)) :loll: :rollinglaugh:[/quote]
این دوتا کین؟؟؟؟؟؟؟؟
حوصله ندارم 42 تا کامنت رو بخونم
تازشم گول چراغا رو نخور نصفشون نیستن و الکی چراغشون روشنه[/quote]
همون طور که برکه هم گفت
جنابان امشاسپند و اردیمنیش به خاطر سرکار علیه زدن به توپ و تاپ هم
آخ بسوزه پدر عاشقی…:)) :-)) :laugh: :lol:

كنونم كه حامى سلامى بداد
سلامى جوابش دهم من به راد
واينك به خواهان و خواستن بدن
بكويم شما را كه اينجا نباشد شدن
كجا رفت امشاسبند صغير
كمانم ز خوفم برفته بزير
همى هى كنم رخش خويش
بخندم به امشاى ناداشته ريش
كجا رفتى و خفته اى نارفيق
كشيده شده از غلاف آن دو تيغ

من و اردی مثال رام و شامیم :دی
همان فیلم بالیوود را بمانیم :دی
چو هر دو خسته ازآسایه گشتیم
کمر بر رزم و جنگ و خون ببستیم
که شاید این سرای شوخ شهوت
دمی ویرانه گردد زین محبت
الا اردی بیا بانویت آمد :دی
زی زی جانا بیا همراهت آمد :دی
برش آن سو و عشقت را ادا کن :پی
سپس اینجا بیا با او وداع کن
که خواهم کشت در دم من تو را :دی (:دی جزء شعره)
که خیلی زی زی هستی؛زن ذلیلی :دی

[quote=أمشاسپند]هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان
وین قصه ی اردی را آیینه ی عبرت دان
روزی سر و جان می داشت هم خانه و نان می داشت
اینک نه سر و جان هست نه خانه و حتی نان[/quote]
دوستان 2 بر 2 مساوی

به به
سلام همسر سابق
زن داداش جدید :دی
فکر یکی دیگه باش که اردی امروز به دار آویخته میشه :دی
حکمش از طرف انجمن مردسالاران اومده :دی

عرشیا که سهله
از پس ارشیا هم بر میام :دی
جلوی زنش نمیزنمش که آبروش نره :دی

[quote=أمشاسپند]به به
سلام همسر سابق
زن داداش جدید :دی
فکر یکی دیگه باش که اردی امروز به دار آویخته میشه :دی
حکمش از طرف انجمن مردسالاران اومده :دی[/quote]
3 بر 2 اردیمنش پیشی گرفت !!! حالا یه ارسال موفق از سمت راست یه زربه سر و …
ای وای اشتب شد داشتم می گفتم 3 بر 2 اردیمنش !!! ساینا خانوم کمک و تقلب نداریم

[quote=أمشاسپند]عرشیا که سهله
از پس ارشیا هم بر میام :دی
جلوی زنش نمیزنمش که آبروش نره :دی[/quote]
جنگی عزیم در راه است!!! ساینا خانوم لطفاً بیا کنار ملت دارن تماشا میکنن :D
اردیمنشا و آمیشاپسندا گر هر مقدار از شما عیاران عرصع بر کام خود مسدود یافت زبانی جنبانده نشانه خضوع و خشوع نموده شماره 1 تحریر نموه و سر تعظیم فرو آورد

ببينم كه لحنت به تعويض gasht
حماسى بلاغور كن امشاى مشت
كه عرفان سرودن نه كار تو است
كه اردى كمر را بقتل تو بست
كه يزدان عطايت كند شانسى و فرجه اى
به بيشكاه اردى تو جون كوجه اى
كه ارديمنيش آن جهاندار شاه
كه شايد ترحم كند كر بدارى تو آه
اكرجه كه يارم بيامد سلامم نداد
كرامى بدارم من او را بياد

[quote=Ardimanish.]ببينم كه لحنت به تعويض gasht
حماسى بلاغور كن امشاى مشت
كه عرفان سرودن نه كار تو است
كه اردى كمر را بقتل تو بست
كه يزدان عطايت كند شانسى و فرجه اى
به بيشكاه اردى تو جون كوجه اى
كه ارديمنيش آن جهاندار شاه
كه شايد ترحم كند كر بدارى تو آه
اكرجه كه يارم بيامد سلامم نداد
كرامى بدارم من او را بياد[/quote]
البته باید کمک عاطفی ساینا هم در نظر گرفته بشه !!!
و اینکنون رزم این دو دلاور ادامه یافت…

[quote=Ardimanish.]ببينم كه لحنت به تعويض gasht
حماسى بلاغور كن امشاى مشت
‏‏******
منیشا کجا و حماسه کجا؟
همین گونه هم رزم آرم بجا
‏‏******
كه عرفان سرودن نه كار تو است
كه اردى كمر را بقتل تو بست
‏‏******
کمر را تو شل کن که بازنده ای
تو باید برقصی که رقصنده ای
‏‏******
كه يزدان عطايت كند شانسى و فرجه اى
به بيشكاه اردى تو جون كوجه اى
‏‏******
الا ای تخم بادمجان چه لافی؟
خوشت آید که هی مهمل ببافی؟
‏‏******
كه ارديمنيش آن جهاندار شاه
كه شايد ترحم كند كر بدارى تو آه
‏‏******
گر آید سپهر زیر تر از شرمگاه
نخواهی شنید از من اردی تو آه
‏‏******
اكرجه كه يارم بيامد سلامم نداد
كرامى بدارم من او را بياد[/quote]
همان روز اول ذلیلش بدی :دی
کنون هم دوباره ذلیلش شدی :دی

فکر کنم امشاسپند کم آورد رفت :دییییییییییییییی