بارها پیش میومد که سر کار، اقای رییس بهم میگفت؛ سامان ! شیلا خانومت زنگ زده و گفته حوصلهم سر رفته بیا دنبالم بریم بیرون دور دور، بعدشم یا میریم خونهتون یا میریم خونه باغ، تو بمون سر کار تا میرم بر میگردم، منم میگفتم نمیشه منم ببرید با خودتون؟
میگفت نه ، شیلا خواسته اینبار تو نباشی، ولی نگران نباش برات فیلم میگیریم و میفرستیم یا تماس تصویری میگیرم که ببینی با زن خوشگلت چیکار میکنم، حسابی خوش میگذرونیم و تو هم تو کف دیدنش بمون تا بر میگردم ، از شیلا هم میخوام که شورت خیسش برات نگه داره تا بر میگردی خونه .منم وقتی کیر شق شده رییس میدیدم که برای زنم از تو شلوارش زده بیرون ذوق میکردم و براش میمالیدم که حسابی اماده بشه برا لا پای همیشه خیس خانومی، خدا میدونه تا میرفتن و بر میگشتن چه حس و حال خوبی داشتم و …
اینم چند ثانیه خاطره انگیز از دستمالی کردن شیلا جونم توی ماشین، اگه خوب لایک و کامنت بخوره فیلم عشق و حالشون توی خونه باغ هم میزارم…💕♠♠♠