بابام هرشب منو میکنه

1395/04/06

سلام
اسم من پریساست واین اتفاق شیش ماه پیش افتاد براهمین جزیاتش یادمه.ب نظرم هرکس خاطرات بچگی یاخیلی سال پیش روباجزیات مینویسه دروغه.من تاحالاننوشتم ببخشید
من الان بیست سالمه پدرم 45سالشه وریس بانک صادراته.
وضع مالیمون خداروشکرخوبه.اسم بابام تورجه.
از10سالگی مادرموازدست دادم بخاطرسرطان خون.
من تک فرزندم.مرگ مادرم باعث شد من وپدر انس بگیریم.
ازخودم بگم قدم163 وزن48 بدنم سفید لاغرم مو اصلأ ندارم وسینه هام بزرگتر از سن و وزنمن ونوک سربالان وصورتی. از دیدن بدن خودم تحریک میشم ودوس دارم بدم وکسی ببینش و نظربده
پدرم سبزس و یک کم شکم داره
من ازبچگی باپدرم حموم میرفتم ازبچگی میدونستم تنهاست و سعی میکردم نیاز محبتشو تأمین کنم.اون بخاطرمن دوباره ازدواج نکرده بود.این اواخر با پسری سکس چت کرده بودم و فیلم سوپر زیاد میدیدم. وقتی من وبابا توحموم میرفتیم توی وان بزرگ برا هرچقد که شده توبغل هم میخوابیم وسرمومیذاشتم روسینه پرموش.بارهاشده بودچون باشرت مایو بود ببینم بلندشدن جلوش. یا دست به کمرم بکشه
منم یعنی حواسم نیست ارنج دست راستمو روسرکیرش میذاشتم وبه بهونه جابه جاشدن فشارش میدادم.تو وان سوتین نمیذارم وبابام میگف نذار. هر دومون باشرت مایو.
گه گاهی لبای همو میبوسیدیم.میدونستم چطورجلوش بلند میشه وانجام میدادم. رونشو میذاشتم بین پام یا لباشومیبوسیدم و…
میدونستم نیاز داره ومیخواستم تأمینش کنم وارضاش کنم و بارهانقشه کشیده بودم
تااین که رفتیم حموم.بابا که متوجه تابلو بازیام شده بود ی شرت بلندپوشیده بود و منم شرت مایو نازک وتنگ.که چاک جلوم معلوم بود
دوش وصابون بابارفت تو وان واب گرم گذاشت تو وان
اروم رفتم توبغلش یعنی حواسم نیست زانوم زدم ب جلوش ک خواب خواب بود.گفتمش بابا دوست دارم گردنشوبوسیدم
اونم گف منم پری سرموبوسید.ران پاشو گذاشتم وسط پام وباجلوم به ران پاش فشار دادم.سکوت بود.سینمو فشاردادم وخاروندم.اززیراب ک دیدمش بزرگ شده بود
وتحریک شده بود.و بحث دانشگاه وپول ترم روپیش کشیدم وباارنج روش فشارمیدادم.صدابابا توحرف قط وصل میشد
دل زدم به دریاگفتمش بابا ی چیز میگم انجام میدی؟
گف بگو هم نقشت چیه وشیر اب رو بست
سرموگذاشتم روسینش گفتم باناز بذار جلوتوببینم.ی هو پاشوجمع کرد گف گم شو برو اون ور گم شو برو
اما باعصبانیت نگفت.اینم بگم بابام مشروب میخوره و مخالف دین وجمهوریه.گفتمش بابا بابا افررررین بذار؟
دیدم تکیه داد و بالا رو نگاه کرد
سرموروسینش گذاشتم.سکوت سکوت بودوشب عجیبی بود.حس میکردم طاقهاپشتم بازبازشدن وسوراخ پشتم ورم کرده و نبض کسم تندشده.دستم بردم زیرشرتش سر نرمشوبادوانگشتم گرفتم بزرگ بود وپهن.بادست دیگم شرتشوگرفتم وبابا باسنشوبالا اوردوشرتشوتازیرتخماش زیراوردم.وای سفید بودورگ نداشت ک توفیلم میدیدم.سرش ازاب بیرون بودودیدم هم رنگ نوک سینمه.چندباربه حالت جلق بالاپایینش کردم اروم گف نککککن.سرموبردم نزدیک دوس داشتم هرطورشده سرشوببوسم وبخورم ازشدت هیجان علاقه شهوت همه چی قاطی شده بود
بابام موهامو گرفت گفت نکن خوشم نمیاد.پاشوبریم.بدم میاد.باباتم کثافت.با ناز گفتم باااابا تروخدا.یک کم سرمو زود به کیرش نزدیک کردم و بوسیدمش. بابا دستشوگذاشت ب کمرم نفس عمیقی کشید
منم سرجلوشوتودهنم گذاشتم وحواسمومیدادم دندونام نخوره بهش زخمی بشه.سرشومیمکیدم ک دیدم دستش اروم رفت زیر کش شرتم وانگشتاش داره به سوراخ نزدیک میشه کمرموقوس دادم تاسوراخ بیادبالا وجلوموبه ران پاش فشاردادم وانگشتش ک داشت دورسوراخ پشتم میچرخید.دیوونه شدم.حالم خ بد بود.ومیدونستم اونم شهوتیه.بابا بیا انجام بدیم.دیدم حرفی نزد ازوان دراومدم
وبه شکم کف حموم خوابیدم.خواست بره باهزاراصرارکه نمینویسم خوابیدروم وفشارمیدادوکیرداغش وسط لپ هام بودومنم شل بودم تاباسنم نرم باشه.اصلأباورم نمیشداماهدفم ارضاشدن وحال کردن بابابود.چون بارهاازبچگی خودارضای میکردم اروم دستموبه جوجولم رسوندم ومیکشیدمش.باباارضانمیشددرحالی که من شده بودم حتی براجیش کردنم هم بلندنشدم که حالش خراب بشه وهمون طورخوابیده ادرارکردم.ک بابافهمیدوگف مخزن خالی کردی دوتامون خندیدیم.بابابلندشد خواست بره.گفتمش راحت که نشدی؟منطورموفهمیدگف.دیگ خجالت بکش.بادودستم دستاشوگرفتم
بابامن دوس دارم هم دخترت باشم هم زنت ورفتم دوباره خوابیدم.
باباپشت اخه دردت میاد احمق
اخه شنیده بودم دردداره وچندبارباخیارتجربش کرده بودم وخیلیم حال کرده بودم.بعدفهمیدم خیاره کوچیک بوده
خوابیدلپ هاروبازکردم وبابا رو ران هام نشست یک کم باانگشتاش ب کسم زدکه باعث ارضاشدن دوبارم شد
واه ونالم ک بابارودیونه کرد
اب دهنشوزدبه پشتم.باخودم گفته بودم ازوسط دوتیکه شدم ازدردش صدام درنیاد
سرکیرشواروم مالوند هی میگف دردداشت بگو
اروم سرشوداشت فشارمیدادمنم ک شل گرفته بودم
وپشتم تنگ بود.ک سرش ی هوفرورفت همزمان بادردوحشتناک به علت کش مانندبودن پشت وقتی تنگ کردم ناخواسته ازدرد کیپ شده بود پشت سر کیرش. ی جیغ بلند زدم ودستمو گاز گرفتم تا ادامه بده امابابا با عصبانیت چندبار کشید عقب درنیومد تا با فشار درش اورد
گفتم بابا چرا…باعصبانیت و فریاد کف منه عوضی ک به سازت میرقصم ببین امشب چی کردی؟با پا محکم به پام زد و گفت.بلندشو لباساتو بپوش وازحموم رفت بیرون
من رفتم زیر دوش وگریه کردم اونقدگریه کردم تاخودش اومد بردم.
پری جونم خانمی میدونم بخاطرمن بوداما خوب نیست.توهم دست خودت نبود سنت نیاز میطلبه منم تحریک شده بودم اما…
خلاصه دوساعت سخنرانی
دوشب بعدکه پیشش خوابیدم بعددوساعت راضی شد ازپشت نزدیکی کنه وتانزدیکای صب سه بارارضاشد
روحیه بابا این چندماه صدوهشتاددرجه عوض شده
سرزنده شده.رابطمون ازحالت پدرفرزندخارج شده
و یک بی رحمی و غریبگی داره شکل میگیره
ومن پشیمونم.چون قصدداشت باکارمندش ازدواج کنه ومنصرف شده ازطرفی منم اعتیادپیداکردم ووقتی انجام میده ارضامیشم.حس میکنم گرایشم ب پسراکم شده
ازنظرجسمی هم عوض شدم مثل پهن شدن باسنم وگوشت اضاف اوردن پشتم.نمیتونم هم درخواستشورد کنم وقتی دارم ظرف میشورم دامنمومیده بالاوشروع میکنه به نزدیکی.بعدازارضاشدنش میره
حتی یک بارگف ازجلو هم باید بذاری
به هرحال خودم کردم که لعنت برخودم باد…

نوشته: پری


👍 9
👎 1
239723 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

778891
2020-11-26 23:43:20 +0330 +0330

دخترهای امروزی دیگه شرم حیا ندارن کیرم توی کونت

0 ❤️

804999
2021-04-20 15:30:03 +0430 +0430

پری خانم داستانت بد نبود. منتها نمیفهمم که چرااصرار به این موضوع داری که بخاطر پدرت شما این فداکاری رو کردی در صورتی که مشخصه از شهوتتون که واسه خودت بوده و سکس توحموم و که لاپایی بود خوب توصیف کردی ،ولی انال رو تخت و خلاصه و مفید سرشو هم اوردی!!!و اینکه باسن با سکس انال بزرگ میشه کجا به اثبات رسیده که اینو تاکید داری روش . بنظر من تو داستان اگه از واقعیت بگی خیلی بهتره تا نظر عوام و جونم!!! ❤️

1 ❤️

849072
2021-12-21 18:34:13 +0330 +0330

حرفی ندارم

0 ❤️

895353
2022-09-15 03:27:22 +0430 +0430

کصکشو باباتو و خودتو گاییدم😂😂

0 ❤️