یک تصادف (۲)

1401/03/05

...قسمت قبل

قسمت دوم
.
.
اون شب به فیلم سینمایی و حرف زدن از دانشگاه و بیکاری و اینطور چیزا گذشت. خیلی گفتیم و خندیدیم و با چالشای زندگیامون بیشتر آشنا شدیم. حس کردم رابطمون وارد مرحله جدیدی شد. دیگه ساعت نزدیک ۳ صبح بود، علی رو تختش دراز کشید و منم یه تشک انداختم پایین تختش و دراز کشیدم… علی شب بخیر گفت و خوابید. با وجود قرصایی که خورده بود بازم خوب بیدار مونده بود.
قبل خواب بازم داشتم به کیر علی و اتفاقات امشب تو خونه فکر میکردم. تو هال که نشسته بودیم چند باری شلوارکشو نگاه کردم. وقتی رو مبل لم داده بود و پاهاشو گذاشته بود رو میز، برجستگی کیر و خایش تو شلوارک چشمم رو خیره میکرد بهش. گاهیم با دست میگرفتشون یکم میمالید یا جابه‌جا شون میکرد…
باهمین فکرا دوباره راست کردم. دستمو بردم تو شرتم آروم داشتم با همین تصورات کیرمو میمالیدم و تصوراتم رو بیشتر کردم و خودمو درحال مالیدن کیر علی و خایه مالیش میدیدم که یهو آبم اومد و ریخت تو شرتم…
وای چه افتضاحی، بوی آب کیر تو اتاق یه طرف، شرت خیس شده من یه طرف. رفتم دستشویی تر تمیز کردم اومدم خوابیدم.
بیدار شدم ساعت حدود ۲ ظهر بود. دیدم علی بیداره رو تخت داره با گوشی ور میره:
+روز بخیر، کی بیدار شدی؟
-خیلی نیست. راحت خوابیدی؟
+آره بابا مثه خرس.
-معلومه با اون حرکت قبل خوابت بایدم سنگین بخوابی.
مثل میخ چسبیدم تو جام حتی پلکم نمیتوستم بزنم. با خودم گفتم مگه بیدار بوده؟ ینی دیده؟
+چی میگی؟ چه فعالیتی؟
-منو سیاه نکن توله. حالا با فکر کدوم کصی زدی؟
+علی ولم کن چی میگی!!!
پاشدم سریع رفتم دستشویی و تو آینه صورتمو میشستم و به خودم لعنت میفرستادم که آبروت رفت بدبخت جقی!!!
اومدم بیرون رفتم چایی درست کردم و وسایل صبحونه آماده کردم‌.
گذاشتم تو یه سینی همه چیو بردم اتاق که باهم بخوریم:
+دستت درد نکنه امید
-قربونت عزیزم
+ولی حالا جدی با فکر چی زدی امید؟
-ای بابا ولم کن دیگه
+نه جون من بگو
-کص نبود، بیخیال شو دیگه
+پس با فکر کیر من زدی؟؟؟ بگو دیگه! المیرا بود؟
تا گفت «فکر کیر من» خندم گرفت.
-نه بابا المیرا رو چیکار دارم. یکم هورنی بودم چند وقت بود نزده بودم یهو حسش اومد.
+ایول. حاجی حق داری. منم خیلی وقته سکس نداشتم. با این پا هم که فعلا افتادیم ته خونه.
اینو که گفت انگار یه جرقه ای زد ته دلم. منم شیطونی کردم و گفتم غمت نباشه، من هستم. با خنده گفت: ینی میخوای بهم بدی؟ منم زدم زیر خنده گفتم اگه زیاد فشار اومد بهت حاضرم فداکاری کنم برات رفیق!
من که به شوخی گرفته بودم همه چیو ولی از طرفی حس کردم یه اتفاقاتی داره بینمون میفته…
بعد صبحونه آماده شدم رفتم خونه. رفتم دوش گرفتم و شرتمو حسابی شستم که لکه نمونه روش.
-پورن
تقریبا غروب بود دیدم باز گوشیم زنگ میخوره. علی بود. گفت بچه ها اومدن ببینن منو، تو ام پاشو‌ بیا. پاشدم یکم به خودم رسیدگی کردم. رسیدم دیدم یه سری رفیقای علی و چند تا از دوستای مشترکمون هستن. نشستیم دور هم به چرت و پرت گفتن و خندیدن. توجه کردم دیدم خانواده علی نیستن همچنان. بچه ها یکی یکی میرفتن ‌و منم داشتم آبمیوه و خوراکیایی که آورده بودن رو جا میدادم تو یخچال. دوتا از دوستای مشترکمون موندن که علی گفت اگه پایه اید بمونید امشب یکم عرق بخوریم. اون دوتا گفتن میمونیم ولی آخر شب باید برگردیم خونه. من از علی یواش پرسیدم مامانت نمیاد؟ با اشاره گفت نه. تو بمونیا شبو. گفتم اوکی.
عرقو آوردن و مزه ها رو آماده کردیم. من به علی گفتم مطمینی بخوری چیزیت نمیشه؟ گفتش سرچ کردم نوشته بود مانعی نداره ولی نخوری بهتره.
بعد چند پیک دیگه هممون گرم شده بودیم و گفتن بطری بازی کنیم. بعد از چندبار سوالای مسخره، از علی پرسیدن چرا با دوس دخترت کات کردی؟ اونم گفت دیگه بهش حسی نداشتم.
برام عجیب بود جوابش. علی حدود یکسال پیش کات کرد و بعد کاتش ما صمیمی تر شدیم.
بطری افتاد به من و یکی از بچه ها که سر سوال قبلی ازم کفری شده بود گفت جرات یا حقیقت؟ منم جراتو انتخاب کردم. اون نامردم گفت بین جویدن جوراب من یا بوسیدن خایه علی یکیو انجام بده!
(فکر کنم برجستگی خایه هاش برا اونم جلب توجه کرده بود)
منم بعد کلی غرغر و اینا گفتم اوکی، خایه علی! ولی از رو شلواراااا! علی دستشو کوبید رو پیشونیش و یکم لای پاشو باز کرد که من راحت باشم. منم رفتم جلو رو زانو خم شدم جلو و خایه هاشو بوس کردم.
همون لحظه علی با خنده گفت: اوفففففف ادامه بده…
منم دوتا دیگه ماچ گنده کردم…
پاشدم گفتم بدبخت منو از ماچ کردن خایه علی میترسونی. بیا تحویل بگیر.
بعد بازی پاشدیم یکم رقص و مسخره بازی و آهنگ گوش کردن. که دیگه اون دوتا آماده شدن رفتن.
من موندم و علی و حرکتی که تو بطری بازی زدیم:
+عوضی یکاری کردی حسابی خایه هاتو ببوسماااا!
-مگه چیشد خودت گفتی اگه فشار روم بود فداکاری میکنی!
اینو که شنیدم یکم جسور تر شدم. رفتم جلوش:
+هنوز فشار روته؟
-خیییییلی
+پورن بزارم ببینیم؟
-پایه ام
نشستم کنارش رو کاناپه، یه پورن پلی کردم که یه دختر داشت برا پسره ساک میزد. نگاهم به شلوارک علی بود که دیدم داره برجسته تر میشه. خودم با دیدن شلوارکش داشتم راست میکردم. یهو دستش رفت تو شلوارکش. گفت بزن جلو بره رو کار. زدم جلو ولی همش اورال سکس بود. زدم ویدیو بعدی. دوتا پسر بودن و یه دختر. که یهو وسطش پسره هم داشت برا پسره ساک میزد. خواستم بزنم بره، که گفت خوبه بزار باشه. انگار اون جرقه ته دلم، شعله ور شد. بعد چند دقیقه قطاری داشتن سکس میکردن که یهو دختره پاشد و موندن دوتا پسرا که حسابی از هم لب میگرفتن و سکس میکردن و دختره هم داشت سینه بات رو میمالید.
به خودم اومدم دیدم علی داره نگاهم میکنه. نگاش کردم. چشمامون تو هم قفل بود. شهوتو تو چشماش میدیدم. تا به حال انقدر از نزدیک چشم تو چشم نبودیم. دیدم لباشو با زبون خیس کرد. حس کردم یه نشونست. منم لبامو خیس کردم. چشمامو بستم. رفتم جلو و لبشو بوسیدم. دیدم واکنشی نمیده. یکم اومدم عقب. نگاش کردم. پرسیدم خوبی؟ با پلکاش گفت آره. این سری خودش اومد جلو. لب پایینمو گرفت بین لب و دندوناش. یکم گاز گرفت. دردم اومد. ولی چیزی نگفتم. ادامه داد. دیگه حسابی لبامون خیس شده بود و آب دهنامون یکی. دستمو بردم رو شرتش. شروع کردم خایه هاشو مالیدن. لباش تو دهنم بود و یه آهی کشید. اومدم بالاتر با نوک انگشتام میکشیدم رو کیرش. ناله ش بلند تر شد.
یهو سرشو کشید عقب. ترسیدم. با خودم گفتم نکنه اثر مستی بوده و الان به خودش اومده. ضربان قلبم بالا بود از اولین بوسه، تو اون لحظه دیگه میخواست از سینه ام بیاد بیرون. یهو با سر اشاره کرد به طرف کیرش. فهمیدم میخواد براش بخورم. پاشدم رفتم اونور میز. پای گچ گرفته ش رو میز بود و اون یکی رو گذاشت زمین و یکم بازش کرد. نشستم بین میز و پاش. شروع کردم مثل بطری بازی، بوسیدن و لیسیدن خایه و کیرش از رو شلوارک. همینطوری داشت نگاه میکرد. دست انداختم بند شلوارکشو باز کردم. تا زانو کشیدم پایین که دیدم اذیت میشه. کلا درش آوردم واسش. وااای! چی میدیدم!!! یه کیر ۱۹، ۲۰ سانتی کلففففت که کله ش گرد بود با خایه هایی اندازه دوتا کف دست که شل و آویزون بودن. رفتم جلو و بوش کردم. بوی بدی نداشت. صورتمو مالیدم به همه جاش و بو کردم. کنار خایه هاش، زیرش، روش، تمام کیرشو… حسابی که بوش ثبت شد تو ذهن و خاطرم. کیرشو دست گرفتم. هنوز یکم شل بود. همونطور که صورتم رو خایه هاش بود، سرشو میمالیدم به چشمام. انقد این کارو کردم تا پیش آبش اومد و پلکامو خیس کرد.
دیگه وقت نشون دادن توانایی های زبونم بود. کیرش تو دستم بود و چنان مشتمو پر کرده بود که انگشتام بهم نمیرسیدن. شروع کردم لیسیدن خایه هاش. یه آه بلند کشید و دستشو کرد تو موهام. انقد زیاد بود خایه ش که طول کشید تا همشو با زبون خیس کنم. زبونمو از زیر خایه کشیدم رفتم بالا از رو کیرش رسیدم به سوراخ کله کیرش. زبون انداختم تو سوراخش و باهاش بازی بازی میکردم که یهو لبامو گذاشتم سر کیرشو شروع کردم پایین رفتن. یه جووون بلند گفت و با دستش سرمو فشار میداد. نگاش کردم دیدم سرشو گرفته بالا و تکیه داده به مبل و چشماشو سفت بسته. دیگه فهمیدم حسابی داره لذت میبره. چنان ساک میزدم که آب دهنم از کنار لبام میزد بیرون و از بغل خایه هاش جاری میشد. با زبون جمعشون میکردم و دوباره ساک میزدم. اولش نمیتونستم بکنمش تو حلقم. ولی انگار یکم بعد، گلوم باز شد و میکردمش ته حلقم و اونم با تمام زورش سرمو فشار میداد پایین و میگفت آخ لعنتی دهنتو گاییدم تا الان کجا بودی! دیگه وقتی نفس کم میاوردم و میخواستم اوق بزنم ولم میکرد.
موهامو گرفت و سرمو کشید بالا، یه دست دیگشم گذاشت رو چونه م بهم گفت تو مال منی فهمیدی؟ منم گفتم آره عزیزم مال خودتم. معلوم بود حسابی دیوونه و شهوتی شده. دوباره سرمو برد سمت خایه ش، سعی کردم کل خایه ش رو بکنم دهنم که بازم یکمش بیرون میموند. شده بودم مثه کسی که کلی مارشمالو تو دهنشه. لپا و لبای پف کرده. همونجور که کل خایه هاش تو دهنم بود، دوباره دست کرد تو موهام یکم سرمو کشید بالا تا باهاش چشم تو چشم بشم. چه صحنه ای بود. اون از بالا نگام میکرد با اخم، در حالی که خایه هاش دهنمه و کیرش رو صورتم. بهم گفت تو جنده منی؟ با چشام گفتم آره. گفت زیر خوابمی؟ با چشام که التماس میکرد خایه هاشو در بیاره گفتم آره. گفت دهنتو گاییدم؟ دوباره آره. بعد شروع کرد آروم سیلی زدن رو لپ صورتم. یکی چپ یکی راست. انقد زد که دیگه من از درد و خستگی فک دهنم با همون دهن پر ناله کردم که دیگه بسه.
(فکر نمیکردم تو سکس خشن باشه. برخلاف شخصیت بیرونش که مهربون و حمایتگر بود و اصلا ازینجور حرفا و لفظا به کار نمیبرد، تو سکس خیلی بی پروا و خشن بود. البته ایده آل سکس منم همین بود.)
کشید بیرون خایه هاشو و تو دهن من پر آب دهن بود، همه رو قورت دادم. تمام صورت و دهنم بوی کیر و خایه علی رو میداد. کیر و خایه ای که چند شب پیش برای اولین بار، خیره شدم بهش و با تصور دست زدن بهشون ارضا شدم. حالا تمام دهنم رو پر کرده بود. یکم که نفس کشیدم و صورتمو پاک کردم دوبارم رفتم سمت کیر شق و خیس شدش. یه ۲۰ دقیقه ای داشتم نان استاپ ساک میزدم و تو حلقم میکردم. با زبون لیسش میزدم. انقد کیر به اون کلفتی رو ساک زدم که لبامو حس نمیکردم و پشت لبام ورم کرده بود. تو تمام این مدت علی درحال ناله کردن و کشیدن موهای من و فشار سرم رو کیرش بود. دیگه زانوهام رو سرامیک درد گرفته بود.
سرمو آوردم بالا:
+بابا چه کمری داری. با ساک ارضا نمیشی؟
-خسته شدی؟
+نه. میترسم به تو فشار بیاد.
-ببین من اوکیم تو اوکی باشی. خیلی وقته سکس نکردم. کسی هم نبوده اینطوری بخورتش.
+جون بابا. اینو باید حسابی خورد.
-پس یکم دیگه بخورش تا بیاد.
+چشم.
-قربون چشمات.
حالت نشستنمو عوض کردم رفتم جلو تر چارزانو نشستم اونم یکم بیشتر لم داد کیر گنده ش صاف اومد جلو دهنم.
لبامو گذاشتم روش و مثل یه وحشی براش میخوردم. اونم هی میگفت آخ دهنتو گاییدم! کیرم تو حلقت! بخورش همشو جا کن!
اینا رو که داشت میگفت چنان حس قوی ای بهم دست داد که بدون دست زدن به کیرم، تو شرتم آبم اومد و حسی رو تجربه کردم که نمیدونم با کدوم دراگ یا مشروبی میشه دوباره حسش کرد. دنیا دور سرم چرخید و چشمام خمار شد و یه برقی انگار از کل بدنم جمع شد ‌و از کیرم زد بیرون.
فکر کنم علی متوجه نشد آبم اومده چون من به ساک زدن ادامه دادم. یک ربعی بود میخوردم که فشار و ناله هاش بیشتر شد و همچین سر منو فشار داد رو کیرش که رفت تو حلقم و شروع کرد نبض زدن و پاشیدن آبش تو حلقم. آبش که میومد کیرش تو حلقم منقبض میشد که میخواست اوقم بگیره. سرمو ول کرد و من از حلقم درش آوردم و باقی آبش تو دهنم خالی شد. انقدر آب داشت که وقتی کیرش از دهنم درومد توی دو قلوپ قورتش دادم. مزه لزج و یکم ترش داشت.
بعدم از زیر خایه هاش آروم فشار دادم تا بالای کیرش که آخرین قطرات هم بیاد بیرون و هرچی اومد رو با زبون جمع کردمو خوردم.
درحال مالیدن خایه و بوسیدن کیرش بودم، چشامو بردم بالا دیدم با حالت خسته و بی جون نگام میکنه. یه چشمک زد و منم خندیدم و لبمو غنچه کردم براش.
از حالت لم داده پاشد نشست و کیرشو‌ با دستمال خشک کرد:
+کمکم کن شلوارکمو بپوشم
-باشه
+امید ساعت چنده؟
-سه و نیم
+اوه بریم بخوابیم
-باشه بزار کمکت کنم
+تو ام میخوابی؟ یا میری برا فعالیت شبانه؟
-بامزه! حالا تو بخواب، ببینم چی میشه.
+پس دیشب واقعا با فکر کیر من زدی؟
-دیگه الان که از فکر فراتر رفت.
+ای توله. شبت بخیر.
-شب بخیر عزیزم.
علی بی خبر ازینکه من زودتر ازون ارضا شدم خوابش برد، منم کنار تختش تشک انداختم و سرم به بالش نرسیده خوابم برد.

ادامه...

نوشته: D.D


👍 28
👎 2
15201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

876043
2022-05-26 01:34:50 +0430 +0430

خوب بود تا اینجا
فقط الکی طولانیش نکن
👨‍❤️‍👨💯

0 ❤️

876077
2022-05-26 02:43:08 +0430 +0430

👏👏👏👏خدا قوت

0 ❤️

876192
2022-05-26 17:02:02 +0430 +0430

ای جانم. تجربه اینجوری با دوست خیلی لذتبخشه…

0 ❤️

876280
2022-05-27 04:36:29 +0430 +0430

قشنگ بود ولی قسمت سکس اش رو خیلی دیگه طولانی کردی

1 ❤️