من سینا ۳۵ ساله این داستان و میخوام بگم بر میگرده ۱۷ سالگیم تو یه تابستون بود خانواده منو خالهام رفتن شمال منو پسر داییم و یه پسر خالم که از من بزرگتر بودن نرفتیم چون دوتا خونه خالی بود میترسیدن دزد بیاد چون ۱۰ یا ۱۵ روزی میخواستن برن ماهم سه تایی تنها به فکر عشق و حال بودیم و خونه و خالی امیر پسر داییم ۲۳ سالش بود و رضا پسر خالم سرباز بود ۱۸ سال یه هفته اول همش دنبال سیگار کشبدن وامیر هم تریاک میکشید خلاصه خوش میگذشت بهمون شبها هم یه فیلم سوپر نگا میکردیم و اخر شب دو نفر تو یه خونه میموندیم یه نفر تنها میرفت تو خونه خالم از این بگم امیر یه خورده حس بچه بازی داشت زیاد هم باهم راحت نبودیم در مورد حرفهای سکسی بهم دیگه تا یه شب پای فیلم سوپر بودیم امیر گفت بابا بریم یه کس یا کونی بیاریم بکنیم فردا کیرشو تو شلوار گرفت بزرگیش تو شلوار معلوم بود قرار شد فردا بریم کس گیر بیاریم هرجور شده که موفق نشیدیم اخر شب حال گرفته برگشتیم یه فیلم سوپر جدید پیدا کردیم و اوندیم خونه فیلم و دیدیم اون شب قرار شد منو امیر بریم خونه خالم رضا هم تنها بمونه فیلم سوپر و ببینه ما رفتیم انیر خمار تریاک کشیدن بودتا رسیدیم رفت پای گاز لخت شد با شرت نشست پای بساط تریاک منم دیدم اون با شرته منم با شرت میگشتم تو خونه امیر گفت ای بایا بدجور امشب راست کرده بودیم دلم کس میخواست کیرش راست شد تو شرتش گفت کاشکی یکی از زنهای تو فیلم سوپر میشد بیاد بیرون بکنیمش دیدم کیرشو دراورد وایییی چه بزرگ بود تو دلم یه جوری شد دلم خواست بهش دست بزنم که گفت حواسد کجاس سینا گفتم بابا این چیه کیز خره مگه راحت ۲۳ سانت و کلفت داشت گفت مگه مال تو چقدره ببینم مال من ۱۴ سانت بود و باریک گفتم ول کن بی خیال گفت نه ببینم دراوردم خندید گفت این کیره به نظرد گفتم حالا اینه چیکار کنم سیگار روشن کردم و نشستم پای بساط ولی من اهل دود نبودم ولی کیرش رفته بود رو مخم کا امیر گفت سینا بیا برای هم دیگه جلق بزنیم منم از خدا خواسته اولش گفتم نه گفت بین خودمون میمونه گفت بیا بشین پیشم با دستاش شرتمو کشبد پایین شرت خودشم کشید پایین دستمو برد سمت کیرش واییییی خدایا داشت قلبم میترکید ولی اون تریاک میکشید منم براش جلق میزدم دیدم گفت فیلمها بدجوری حشریم کردن دوست دارم بکنم یه نگا بهم کرددستشو برد رو کونم منم جلق میزدم براش و یه حالی داشتم قلیم تند تند میزد با چشماش نگام میرد و کونمو میمالید که یه دفعه گردمنو بوسید گفت امشب زن من میشی قول میدم بین خودمون بمونه منم دهنم خشک شده بود هیچ نگفتم یه حس عجیبی بود سرمو کشید پایین براش ساک بزنم منم ناخداگاه سر کیرشو بوس کردم

اره تا اونجا گفتم که منو امیر تنها شدیم و راضیم کرد برای سکس که شروع کردم براش ساک زدن اونم تریاک میکشید و سوراخ کونمو نوازش و انگشت میکرد گفت من گی رو دوست دارم تو تا حالا دادی به کسی گفتم نه به خدا فقط نمیدونم چرا امشب اینجوری شدم گفت باشه امشب تو مثلا زن منی بی اختیار گفتم باشه رفت یه تیغ اورد موهای کوننو همشو زد گفت برو دستشویی خودتو تمیز کن رفتم برگشتم دیدم رختخواب انداخته کنار هم میترسیدم ولی یه حس خوبی هم داشتم گفت بیا بشین لخت لخت شده بود گفت لخت شو توهم کامل منم شدم با یه لحنی گفت جوووووون سینا امشب بهت میگم مریم گفتم باشه گفت سرتو بزار رو بازوم گذاشتم خیلی حرفه ایی بود لب خورد گفت مریم امشب جرد میدم گفتم باشه لبمو میخورد گفت برو کرم چرب کننده بیار رفتم سریع اوردم کونمو چرب میکرد و لبمو میخورد انگشتشو تا ته میکرد تو کونم منم کیر شو میخورددیه حالی داشتم که انگار تمام دنیا مال من بود سفت بغلم کرده بود و لبمو میخورد انگشتشم تا ته کرده بود تو کونم تند تند با انگشت کونمو باز میکرد خودمو کامل در اختبارش گذاشته بودم وقتی بهم میگفت مریم واقعا احساس میکردم دخترم گفت دمر وایسا مریم جون یه متکا گذاشت رو شکمم کونم قنبل شد اصلا به فکر این نبودم که کیر به اون کلفتی رو چطور میخواد بکنه تو کونم چون تا حالا نداده بودم نمبدونستم درد داره تو فیلم سوپر دیده بودم که میره تو راحت که امیر گفت اگه یه کم درد داست تحمل کن مریم جون گفتم چشم لبمو خورد سر کیرشو گذاشت رو سوراخ کونم یهو اسرشو فشار داد نفسم بند اومد از درد جیغ کشیدم و فرار کردم گفت چیی شد تو کونم میسوخت اشکم دراومد دستم رو کونم بود گریع میکردم گفت بخشید سینا معلومه تا حالا ندادی گفتم ندادم به خدا بردم تو رختخواب دوباره بوسم میکرد تریاک هم کشیده بود تا دم صبح هرکاری کردیم کیرش نرفت تو سوراخم ولی سه بار لا پایی منو کرد و ابشو ریخت رو کونم و عشق و حال میکردیم خوابمون برد صبح بیدار شدیم بازم بوسم کرد گفت تو دیگه زن منی منم قول ازش گرفتم بین خودمون بمونه خداییش هم نگفت دوباره با انگشت کونمو باز کرد که شاید کیرش بره تو کونم سرش رفت با بدبختی که ارضا شد گفت تو این چند روزه عزیزم همشو میزنم جا براد که توهم حال کنی بوسم کرد و رفتیم خونه ما پیش پسر خالم اونحاهم دوباره شروع کردیم عادی مثل هروز شوخی و خنده که بهم گفت امشب اینجاییم فیلم سوپر هم داریم یه چشمک بهم زدیم و خندیدیم پسرخالم گفت چی شد گفتم هیچ به یه جریانی خندیدیم بعد بهش گفتیم تا صبح جلق زدی بدبخت به اون خندیدیم شب بعدش هم براتون تعریف میکنم.

تا اونجایی گفتم کع پسر داییم امیر گفت یه شب فیلم سوپر داشتیم و پیش هم بودیم باید تا ته بکنمش تو کونت دو شب گذشته بود از اون جریان که رضا پسر خالم رفت خونه خودشون و من و امیر و فیلم سوپر تنها شدیم اخر شب بود تریاک هم کشیده بود انگار میدونست دیگه شبهای اخره و باید منو جر میداد تا رضا رفت اومد چسبید بهم لب گرفتن بازم بهم گفت مریم برو لباس بپوش گفتم لباس چیی رفت شرت خالم و اورد گفت اینو بپوش یه دامن بهم داد یه جوری شدم یه حال عجیب پوشبیدم شرت زنونه با دامن یه تاب هم تو کشو خالم پیدا کرد گفت اینم بپوش دیگه احساس میکردم واقعا مریم شدم یه کم رژ لبم برام زد گفت واقعا خوشگل شدی عزیزم رفت فیلم سوپر گذاشت خودش فقط شرت پاش بود گفت مریم جون نگا اون زنه چطور کیر میره توش توهم امشب باید اینحوری کنی برام احساس کردم تو کونم خیس شد گفتم باشه ولی درد داره گفت تحمل کن عزیزم هیچی نمیشه اولش درد داره بعد لذت میبری گفتم چشم رو دامن کونمو میمالید لبمو میخورد خیلی حرفه ایی بود جلو تلویزیون دمرم کرد خودش خوابید روم با شرت گفت نگا چطور میکندش توهم اینجوری بهم حال بده گفتم باشه دستشو برد زیر دامن از کنار شرت سوراخ کونمو میمالید انگشتشو کرد تو گفت جووون کونت خیس شده منم با صدای شهوتی گفتم اره عزیزم برای کیر تو شده امشب میخوام همشو بکنی تو دیدم کیرش دوبرابر شده دامنو داد بالا شرتو تا صفه کشید پاید دو نگشتی با کرم زیادی کونمو باز کرد منم اب از سر کیرم میزد بیرون چشمامو بسته بودم دیدم اومد گردنمو خورد سر کیرشو گذاشت رو سوراخم گفتم یواش امیر گفت چشم سرش که رفت دوباره درد شروع شد ولی تحمل کردم چون واقعا دلم میخواست تا ته بره تو کونم خودشو بالا و پایین میکرد یه کم بیشتر رفت تو گفت داره میره نترس درش اورد دوباره تف زد سر کیرش اینبار راحت تر رفت تو سرشو یه مقدار بیشتر که خوابید روم یه فشار داد جیغ کشیدم ولی محکم منو گرفت گفت رفت ولی تا نصفه رفته بود تو کونم گفت فیلم نگا کن گفتم فشار ندی ترو خدا گفت باشه عزیزم همن اندازه کافیه یواش یواش تلبمه میزد در میاورد و دوباره میکرد تو دیگه اون درد و نداشتم قربون صدقم میرفت دررگوشیم حرف میزد داشتم لذت میبردم واقعا گفت دید گفتم خوبه گفتم اره عزیزم کامل رفت بود تو کونم تلمبه میزد کیرشو در میاورد و دیگه تا میزاشت با درد و لذت راحت میرفت تو کونم گفت داگی وایسا منم هم فیلمو میدیدم هم داگی وایسادم دامن و دادرو پشتم تاب زنوته تنم بود شرت خالم پام بود شرت و زد کنار تا ته کرد تو کونم دیدم ابم از کیرم محکم زد بیرون اونم تلمبه میزد تا صبح سه بار سکس کامل کردیم امیر هم ارضا شد ابشو ریخت تو کونم انگار کیرش منفجر شد تو کونم بوسم کرد و گفت برو دستشویی بعدش باهم خندیدیم ساعت سه شب که تو بغلش بودم پشتم بهش بود که دیدم کیرشو دوباره گذاشت رو سوراخم من خواب بودم کیرشو خیس کرد دوباره کرد تو کونم تا ته بازم ارضا شد انگار واقعا زنش بودم همون روز عصر خانواده هامون برگشتن اون اخرین سکس مون بود چون چند ماه بعدش تصادف کرد فوت شد پسر داییم الان ۱۷ ساله همش به اون روزها فکر میکنم و لذت میبرم و نتونستم با کسی دیگه باشم همش به یاد اون خود ارضایی میکنم زن هم گرفتم بعضی موقعها زنمو میکنم به یاد کیر اون سکس میکنم و ارضا میشم اگه بود میدادم هم خودمو بکنه هم زنمو چون زنم همیشه میگه کیرت کوچیکه پیش خودم میگم حیف امیر نیست وگرنه میدادم جرددد بده.

نوشته: msi