سلام من هستی ام.18سالمه و اولین خاطره ای که میخوام بنویسمش. 13سالم بود که با یه پسر جذاب دوست شدم قیافه معمولی داشت اما 6pack بود ولی خیلی هیکل جذابی داشت من اون موقع ها میخوابیدم تو حموم و آبو با فشار هدایت میکردم رو کسم و کلی کیف میکردم. کم کم مالیدنای علی شروع شده و منو دیوونه میکرد چون تو شهر کوچکی زندگی میکردیم همه قرار هامون تو مکان بود.خلاصه حسن منو حسابی میمالید لبا و سینه هامو میک میزد و شق میکرد خیلی میترسیدم واسه همین بهش نمیدادم تا این که خودمم دیگه از جق زدن بدم اومده بود و تصمیم گرفتم بهش کون بدم.من سبزه ام و کون بزرگی دارم اما سینه هام نخودی و سرپان.
اولین باری که علی کون منو افتتاح کرد یه روز گرم تابستونی بود.من رفتم جایی که گفته بود.همیشه اول شالمو در میوورد و بعد مانتوم و هجوم میورد رو سینه هام لیس میزد میک میزد وای که چقد فوق العاده میخورد.همزمان با انگشت اشارش در کسم رو آروم میمالید وقتی اونقدر آروم کسمو میمالید دیوونه میشدم از رو سینه هام لیس زد تا پیش نافم و رسید به کسم و کسمو حسابی لیسید با انگشتش هم راه کیرشو تو کون من باز میکرد… انقد لیس زد تا با لرزش شدیدی ارضا شدم انگار تو ابرا بودم دلم میخواست لباشو با تمام توانم میک بزنم اما اون داشت از فرصت استفاده میکرد و کون نخودی منو باز میکرد. بعد حالتو عوض کرد و 69 خوابیدیم دوس نداشتم کیرشو بخورم اما واسش جق زدم.کیرش سفید و خیلی خیلی کلفت بود اما زیاد دراز نبود.خوب کیرشو مالیدم بلند شد و به من گفت برگردم و بالشت بزارم زیر شکمم که کونم بیاد بالا.تمام وجودم شده بود ترس میخواستم منصرفش کنم که راضی نمیشد.کیر خودشو با سوراخ کون منو حسابی با کریستال مو چرب کرد و آروم آرمک سر کیرشو فرو کرد تو کونم وای سووووختم آتیش گرفتم بالشو گاز میگرفتم اونم کم کم کیرشو هل میداد تو کون یزرگ و خوشگل و تنگ من علی سعی داشت با سینه هام ور بره تا یکم آروم شم اما واقعا دردش غیر قابل تحمل بود. بعد که کیر کلفت و سفتش تا ته تو کونم حس کردم برا چند ثانیه متوقف شد و بعد شروع کرد به تلمبه زدن صدای نفساش کل اتاقو پر کرده بود،درد داشتم خیلی درد داشم اما تحمل کردم تا آبش اومد آخرا سرعتش خیلی تند شد و تقه هاش محکم تر و یهو آب داغش تو کونم فوران کرد و بیحال خوابید کنارم همون لحظه خیلی پشیمون بودم اما دیگه کاری بود که شده بود وقتی رفتم خونه اندازه یه نقطه از کونم خون اومد وقتی به علی گفتم کلی خندید و گفت کونتو پاره کردم… بعد از خیلی به علی کون دادم که اگه دوس داشتین داستانای مختلفمون با پزیشنای متفاوت براتون تعریف میکنم.ببخشید اگه بد بود اولین داستان من بود
نوشته: هستی
خلاصه حس مالید،بعد علی کرد؟
چرا این چرت و پرتها منتشر میکنید خدایی!!!
حسن پاس داد علي زد؟علي سانت كرد حسن زد؟ يه لحظه حس كردم خياباني داستان و نوشته
کسکش من سیزده سالم بود فرق کوسوکونمو نمیفهمیدم تو کون میدادی.باید دهنتو گاهیددددد زر مفت نزنی
احسان هات در حالیکه به کامنتها حسابی میخندید فرمود:
اصلنم معلوم نبود تو یک پسر کونی هستی مستر هستی
آخرش حسن کونت گذاشت یا علی…بعدم نفهمیدیم کونت بزرگ بود یا نقلی
برو دس خدا
قبل نوشتن یه کم به اون مغز پریود شده ات فشار میاوردی بعد نبود حداقل کس شر هم مینویس. فکر کن تا تابلو نشه
هستی جون خوب بود کس من که به دل زدن افتاد ولی چرا علی یک دفعه اسمشو عوض کردی ثبت احوال هم رفیی این وسط سکستون یا نه خودت همه کارو انجام دادی
الان این همه تایپ کردی که به من بگی اصولی ایراد بگیرم؟؟؟ پس اون همه دلیل واسه کی بود؟ واسه عمه من کخ نبود واسه شما بازدیدکنندگان گرامی بود من نمیدونم شما چندوقته اینجا میایی یا کلا زدی تو کار داستان اما من ۵ ساله اینجا بودم داستان میخوندم با این عضو نبودم اما تمام کاربرای قدیمی از جمله خاله میترا رو غیره رو میشناسم و شما هم اگه تجربه داشتی خوب تشخیص میدادی کی راست میگه و کی توهم دراماتیک میزنه و اینم بگم منم از هیچ نظری ناراحت نمیشم نه بخاطر اینکه بگم چیزی میخوام یاد بگیرم خیر ناراحت نمیشم چون این شرط عقل و فرهنگه
ﺩﺍﺳﻨﺎﻧﻬﺎﻱ ﺗﺨﻴﻠﻲ ﺍﺯ ﺍﺳﻤﺸﻮﻥ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ. ﻏﻠﻂﻬﺎﻱ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭﻱ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺩ ﺩﺍﺭﻥ. ﺍﺳﻢ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎﻱ ﺗﺨﻴﻠﻲ ﺳﻮﻡ ﺷﺨﺻﻪ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﻴﺮﻱ ﺍﻭﻝ ﺷﺨﺺ ﻣﻴﺸﻪ. ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﺭﻭ ﻧﻤﻴﺨﻮﻧﻢ. ﺍﻳﻨﺪﻓﻌﻪ ﻫﻢ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﻧﻆﺮﻡ ﺩﺭﺳﺘﻪ. . . ﻛﻪ ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﻜﺮﺩﻡ. ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻗﺼﻪ ﻛﻮ ﻧﻜﻔﺘﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺴﺮﺕ ﺟﻨﺪ ﺳﺎﻟﺶ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻛﻴﺮ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻛﻠﻔﺘﻲ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﺎ ﻳﺎ ﻛﻮﻧﻲ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺳﻦ ﻛﻴﺮﺵ ﻛﻠﻔﺖ ﺑﻮﺩ ﻳﺎ ﺳﻲ ﺟﻬﻞ ﺳﺎﻟﺶ بود
حسن اون وسط چيكا ميكرد نفهميديم آخرش