سلام من اسمم علی هس اسم مستعار البته و اسم دختر عمم هم پرستو هست۰من االان ۲۲ سالمه و دختر عمم ۲۰ سالشه۰من توی بیست سالکی یبار دختر عمم رو دیدم از پشت داشت راه میرفتم دیدم وای ک چه کونی داشت سایز ممه هاشم متوسط بود ولی لباساش همیشه تنگ میپوشید۰خلاصه تو فکر این بودم چطور برم رومخش خلاصه دیکه از همون موقع بش پیام میدادم و اینقد پیام دادیم تا بحث بردم رو نقاط حساس بدن زن و این حرفا ۰خلاصه دیگه اینقد حرف زدیم تا با هم راحت شدیم و یبار تو پیام بش گفتم ک دوس دارم بغلت کنم اونم حالا سر شوخی یا جدی گف خو بکن ۰خلاصه دیگه ولش نکردم و همیشه در مودش صحبت میکردیم ۰خلاصه یه روز میریم خونشون مهمونی و رف دسشویی منم پشت سرش رفتم بیرون گذاشتم از دسشویی اومد بیرون بعد یهو رفتم ک بغلش کنم فرار کرد و اجازه نداد و خیلیم ترسید۰ و رفتم خونه بش پیام دادم ترسو و این حرفا . گف ن حتما میزارم بغلم کنی باید موقعیتش خوب باشه اینطور نمیشد و … خلاصه ی روز وضعیت گذاشت تنهایی ادم حوصلش سر میره منم از خدا خواسته پیام بش دادم میام پیشت تا حوصلت سر نره گف باش بیا کسی هم نیست خونه خلاصه رفتم و پشت در حیاطشون بغلش کردم ی ربع ساعتی فقط تو بغلم بود و اجازه نمیداد دس بزنم ب سینه هاش و لباش بوس کنم۰رفتم خونه و پیاما دیگه سکسی شده بودن و راحت راحت حرف میزدیم ۰ازش خواستم اجازه بده بوسش کنم و سینه هاشو بگیرم ب هزار زور قبول کرد یکی دوبار همینطور رفتم پیشش فقط از سر لباس دستمالیش میکردم۰ اما با خودم گفتم دفعه بعد ک رفتم پیشش حتما باید لباسش در بیارم و سینه هاشو بخورم ۰و همینطورم شد ازش خواستم ی تاپ بوشه و ساپورت خلاصه رفتم وتاپشو در اوردم یه سوتین صورتی پوشیده بود اونم با زوور ادر اوردم و شروع کردم ب خوردن سینه ها سینهاش دقیقا تو دستام جا میشدن ب ریع ساعت فقط مث ندیده ها سینه خوردم و لباش بوس کردم و رقتم خونه۰ یبار دیگه هم پیام داد ک کسی خونه نیس گفتم یعنی بیام پیشت گف ازه اینبار بم قول داده بود ک شلوارش در بیاره اما شورتشو نه اونم فقط بشرطی ک زیر پتو باشیم منم قبول کردم ۰خلاصه رفتم خونه پیشش اول تاپ و سوتینشو در اوردم دفه های قبل فهمیدم ک خیلی دوس داره سینه هاشو بخورم ۰شروع کردم ب خوردن سینه هاش و لباش شکمشو بوس میکردم گردنشو میخوردم دیدم حشری شده اونم داشت لبامو بوس میکرد۰گفتم بریم زیر پتو شلوارشو در اورد منم شولار و پیرهنمو در اوردم و گرتمش تو بغلم خیلی نرم بود و گرممم اما شورتشو که در نمیاورد بهم ضد حال میزد خلاصه با ی دستم سینشو گرفتم و یه دستمو ب زور بردم زیر شورتش و کردم تو کسش اول دستشو گذاشت سر دستم و گفت نمیخوام اما بعد ک خوب حشری شد دیگه چیزی نمیگفت کسش خیلی تنگ داشت اب ازش میزد بیرون چون حشریش کرده بودم اماده اماده بود کیرمم کرده بودم بین پاهاش خلاصه یهو دیدم ابم اومد و سریع پرستو رو انداختم اور و کیرمو گذاشتم تو دستمال کاغذی و بلند شدم ی بوس ازش گرفتم و رفتم خونه.
الانم قول داده یبار دیگه بزاره برم پیشش این دفعه میخوام شرتشم در بیارم و یه لاپایی خونی بکنمش و خودشم ارضا کنم.
نوشته: علی
من که سواد ندارم هرکی داره بگه لاپایی خونی چیه😅😅😅
از خنده جر خوردم وقتی این توهمات یک بچه کونی جق زده رو میخوندم😂😂😂
منم شولارم رو دراوردم بیا زیر پتو😂😂😂
خلاصه دیگه رفتی خونه عمه واسه دخترش راست کردی شوهرعمم دیده حسابی دلی از عزا در آورده خلاصه دیگه پارگیتمبارک
دست کردی تو کسش ولی نمیذاشت کیر بکنی
باوا تو دیه خیلی
کسی پایه لاپایی خونی نبود؟لاپایی تامسون هم داریم😂😂😂😂
حالتو گرفته اساسی
ولی اون دوست داره اروم اروم پیش برین که بیشتر لذت ببره
همون اولش انقدر خلاصه خلاصه کردی عنم گرفتم داش
ننویس برادر جقی ننویس
وقتی دختر عمهش پریود باشه و خونش ریخته باشه لای پاش، اونوقت این کسخول میره لاپایی خونی میکنه.
ینی حالمو بهم زدی آب کیون این چیه نوشتی جقی
من موندم اون چقدر تنها میشد مطمئنی کونت نراشت اونجا این کوسشعرا رو بلغور کردی چند نفرم کردین هر بار که بحساب اونجا خالی میشد انفر تو رو میکرد فکنم خونه تیمی رفته بودی یه ۱۲ ۱۳ نفری کردنت😂😂
خلاصه کیرم تو مغز جقیت کنن
دیوث این همه خلاصه از کجات در اوردی
واسه برجام اینقدر مذاکره نکردن…