به خواست دوستم نفر سوم شدم (۲)

1402/02/03

...قسمت قبل

سلام بر دوستان شهوانی . امیدوارم تا اینجا از خاطره من خوشتون اومده باشه … بریم برای ادامه :
بهنام دست ندا رو گرفت و جلوتر به سمت اطاق خواب رفتن و منم پشت سر اونا حرکت کردم . به محض رسیدن ، ندا در لبه کناری تخت به پشت دراز کشید و بهنام هم افتاد روش و مشغول لب گرفتن از هم شدن ، راستش من یه لحظه موندم که چیکار کنم، نه جایی بود که رو تخت بشینم و نه پوزیشنی بود که بتونم منم کاری انجام بدم ، همینجور وایستاده بودم بالا سرشون که ندا متوجه وضعیت شد و با دستش کیرمو گرفت و مشغول ماساژ کیرم شد ، انگار بهنام هم فهمید که یجورایی باید منو مشارکت بده و سریع با سر دادن خودش به سمت پایین ، وسط پاهای ندا قرار گرفت و مشغول لیس زدن کص ندا شد … هنوز فرصتش پیش نیومده بود که کص ندای عزیزم رو که شبهای زیادی به یادش سیخ کرده بودم از زاویه درست ببینم … فقط حین رقص که سر پا بود و من از پشت کون و قسمتی از کصش رو لیس زدم تونستم نصفه و نیمه کصش رو ببینم … با خالی شدن بالاتنه ندا ، یه دستم رو گذاشتم روی یکی از ممه های ۷۵ ندا و آروم فشارش داد و اونم با صدای ظریف آه ، کارم رو تایید کرد … همزمان کیرم که دستش بود به سمت خودش کشید که ناجار شدم جلوتر برم و به جلو خم بشم که کیرم به دهانش برسه … ندا با لیس زدنهای کوتاه از نوک کیرم و زبون کشیدن به بدنه کیر مقدمات یه ساک حسابی رو آماده می‌کرد و منم به مالیدن سینه هاش ادامه میدادم … بهنام هم که حسابی اون پایین داشت می‌خورد و دیگه صدای آخ و اوخ شهوتناک ندا اطاق رو پر کرده بود … ندا با ولع تمام کیرم رو تو دهانش فرو می‌کرد و خیلی حرفه ای بدون اينکه دندون بزنه برام ساک میزد و من واقعا رو ابرا بودم … اگه مست نبودم قطعا تو همون دقایق اول آبم میومد … ندا از نفس زدن ها و سر و صداش معلوم بود که داره لذت میبره و آماده گاییدن شده و با گفتن : عشقم بسه دیگه … کیر میخوااام … بکن توش … خودشو تکونی داد که به بهنام نشون بده که دلش دخول میخواد … بهنام پا شد و اومد لبه تخت و گفت : اول رضا جون … من که هر شب فرصتش رو دارم و به من اشاره کرد که برم رو کارش … خودشم جای منو گرفت و کیر نیم خیزش رو به طرف دهان ندا برد … من که بی صبرانه آرزوی این لحظه رو میکشیدم بلافاصله رفتم پایین پاهای ندا و اونارو به طرف شکمش جمع کردم و کیرم رو تو شیار کصش چند بار کشیدم و برای اولین بار تونستم کص ندارو از نزدیک ببینم … وااااای خدای من … باورم نمیشد یه زن اینقدر کص دخترانه داشته باشه … فقط یه خط صاف وسط یه کلوچه سفید پف کرده ، بدون هیچ لبه و زائده ای که بیرون زده باشه … واقعا هوس کردم که حسابی بخورمش ولی چون دوسداشتم از سکسمون ندا رضایت کامل داشته باشه ، با چند بار بالا پایین کردن کیرم تو شیار کص طلایی ندا ، سرش رو به طرف سوراخش هدایت کردم و با کمی فشار دادمش داخل … باور نمی‌کنید اگه بگم از بس تنگ بود که کیرم به زحمت ذره ذره جا میشد هر چند بهنام هم کیر تقریبا هم سایز من داشت … خلاصه همراه با صدای آخ و اوخ ندا که نتونستم تشخیص بدم از سر لذت هست یا درد ، همه کیرم رو فرستادم تو کصش و آروم آروم شروع کردم به عقب و جلو کردن … ندا کیر بهنام رو یه لحظه از دهانش خارج کرد و گفت : عشقم مرسی … این کیرو … این لحظه رو میخواستم … مرسی که اجازه دادی به رضا کص بدم … این حرف ندا منو بیشتر حشری کرد و به سرعت تلمبه زدنم افزود … پاهای ندا رو روی دوشم گذاشته بودم و با تمام قدرت داشتم میزدم … آرزو میکردم این لحظات واقعی باشه و یهو از خواب نپرم ببینم رویا بوده ، بس که بارها صحنه های مختلف گاییدن ندا رو تو ذهنم تصویر سازی کرده بودم … رضا هم از دیدن گاییده شدن زنش حشرش بالا زده بود به ندا گفت : نفسم بعد از این دوتا شوهر داری ، رضا رفیق قابل اعتماد منه و با اون خیالم راحته … هر وقت هوس کردی میتونی بیای و بهش کص بدی … بعد از این احتیاجی به اجازه من ندارید … اووووف … حال میکنی … ببین رضا چه تلمبه هایی میزنه … شدی جنده دوتامون … بعد از این دیگه کصت تشنه نمیمونه … دونفری آبش میدیم …
واااای این حرفای بهنام و سر و صدای ندا داشت منو به مرحله ارضا نزدیک می‌کرد و اصلا دلم نمیخواست با اومدن آبم ضایع بشم … باید حسابی میکردمش تا خاطره این سکس براش ماندگار بشه ، واسه همین کیرمو کشیدم بیرون و مشغول خوردن کص خیس و داغ ندا جونم شدم … چقدر خوش طعم بود این کص و آبش … با تمام اشتیاق و اشتها داشتم براش میخوردم و اونم با سر و صدا و حرفهای سکسی بهم میفهموند که کارمو درست انجام میدم … یه کم که خوردم رضا گفت : دادش بیا اینور منم یه چندتا بزنم … من کشیدم کنار و خودمو انداختم اون طرف ندا روی تخت که خالی بود و مشغول لب گرفتن از ندا و مالیدن سینه هاش شدم و بهنام هم داشت رگباری تلمبه میزد ، بعد از حدود پنج شش دقیقه گاییدن سنگین ندا ، گفت : عشقم قولت که یادت نرفته ؟ کم مونده بیام …
ندا : نه عشقم ، یادمه ، با کمال میل …
یهو بهنام کیرشو از کص ندا کشید بیرون و اومد بالای سرش و ندا با حالت نیم خیز به طرف بهنام برگشت و کیرش رو به دهن گرفت شروع کرد به ساک زدن … بهنام از خود بیخود شده بود و با دو دست سر ندا رو گرفته بود داشت دهنش رو می‌میگایید، تا اینکه با نعره آبش رو تو دهن ندا خالی کرد و ندا یه حالت عق بهش دست داد ولی خودشو کنتر کرد و بعد از اینکه بهنام همه آبشو تو دهان ندا خالی کرد ، ندا با عجله پاشد و تند به طرف سرویس بهداشتی رفت …
من : داداش خسته نباشی … انگار اولین بارش بود آبتو می‌خورد؟
بهنام : آره رضا جون ، تا امشب هر چقدر اصرار کرده بودم ، نمی‌خورد برام ، ولی قولش رو داده بود که تو اولین شبی که سه تایی با هم باشیم برام میخوره …
تو این فاصله ندا از سرویس برگشت و گفت : رضا من میخوام با کیرت حال بیام ، پس لطفا نذار آبت زود بیاد
واقعا نمیدونستم آیا میتونم مقاومت کنم یا نه ؟ برای همین جواب ندادم
ندا اومد بالا تخت و نشست رو کیرم و خودش با دستش کیرم رو هدایت کرد تا بره داخل … و شروع کرد به بالا پایین شدن … رضا از شدت تاثیر الکل و خستگی سکس ، روی فرش اطاق خواب دراز کشیده بود و در حالی که چشماش رو بسته بود ، آروم گفت : رضا جون لطفا به ندا حسابی حال بده …
من که یکی از ممه های ندا تو دهنم بود ، یه لحظه ممه رو ول کردم و گفتم : چشم دادش … تمام سعی خودمو میکنم … ولی این نداجون بس که کصش تنگه ، داره دیوونم میکنه ، نمیدونم چقدر میتونم دوام بیارم … ندا نفس نفس میزد و معلوم بود که خسته شده ، کشیدمش به سمت خودم و همزمان که داشتم لباشو میخوردم ، از پایین هم شروع کردم با سرعت بالا به کمر زدن و صدای برخورد ضربه های قسمت بالای کیرم به کص و بخشی از کون ندا ، اطاق رو پر کرده بود … ندا صدای آخ و اوخش بالا گرفت و با حالت هیجان و التماس و با چهره زیبای آکنده از شهوت گفت : بزن ، بزن ، منو بگا ، دارم میام ، تندتر بزن … آههههه … واااای مامان … کصممممم … رضا جنده تو بکن … هر شب بهت کص میدم … بکن … بکن … آخخخخخ … و شدید به خودش لرزید و احساس کردم آب داغی با حجم زیاد از کصش به بیرون فوران کرد و بی حال افتاد روی من … منم در حالیکه هنوز کیرم تا ته تو کصش بود ، تلمبه زدن رو متوقف کردم و مشغول نوازش موهاش و دست کشیدن به پشتش و کون برجسته و تپلش شدم و به آرومی تو گوشش زمزمه میکردم : عاشقتم … خیلی باحالی … مزه داد عزیزم ؟ خوب بود ؟ و ندا که هنوز نفس نفس میزد ، گفت : مرسی … مرسی … عالی بود … یادم نمیاد آخرین بار کی اینجوری ارضا شدم …
حین صحبت با ندا ، کم کم مجددا کیرم رو تو کصش تکان دادم و به آرومی تلمبه زدن رو از نو شروع کردم …
ندا گفت : پوزیشن عوض کنیم … من دیگه نا ندارم … بقیه کار با خودت …
خوابوندمش به پهلو ، سرش رو گذاشتم رو بازوم ، یک پاشو کم بردم بالا و از پشت کیرم رو دوباره تو کصش فرو کردم و مشغول تلمبه زدن شدم … از این پوزیشن خیلی لذت میبرم و اکثرا همسرم رو هم با همین پوزیشن میکنم … واااای کون برجسته ندا تو بغلم بود و با هر ضربه ، به شکمم برخورد می‌کرد و لذت گاییدن ندا رو برام چند برابر می‌کرد… دست آزادم رو هم از جلو به کصش رسونده بودم و همزمان با تلمبه زدن ، براش میمالیدم ، بازم صدای ندا جونم اوج گرفت و لابلای آخ و اوخش، میگفت : بکن … جنده تو جر بده … واااای خدا دارم میمیرم … چقدر دلم اینجور سکسی رو خواسته بود … من کم کم داشتم به اوج می‌رسیدم… تو گوشش گفتم : عشقم دارم میام ، کجا بریزم ، که با صدای شبیه فریاد گفت : بریز تو کصم … کصمو پر کن … میخوام بدم بهنام بخوره … دوسداره آب مرد رو از کصم لیس بزنه … واااای این حرفهای حشری دیگه امونم رو برید و باشدت تو کص ندا خالی شدم … و همزمان ندا هم شروع به لرزیدن کرد …فکر می‌کنم برای بار دوم ارضا شد . یادم نمیاد موقع ارضا چه سر و صدایی کردم ، ولی بعدها ندا میگفت که از شدت شهوت داشتی صداهایی شبیه زوزه از خودت در می آوردی …
شاید اون شب یکی از بهترین سکسهای عمرم رو تجربه کردم …
ندا همچنان در آغوشم بود و کیرم تا ته تو کصش … سرم رو بلند کردم دیدم بهنام تو خواب عمیق فرو رفته و نمیدونم چقدر از حرفهای شهوت انگیز و عاشقانه من و ندا رو شنیده … ولی با اطمینان از خواب بودن بهنام ، ندا رو سفت از پشت بغل کردم و ضمن تشکر ، تو گوش زمزمه های عاشقانه نجوا میکردم …

دوستان این آغاز رابطه سه نفره ما بود و هنوز هم علی رغم اینکه آذرماه پارسال برگشتم تهران ، ادامه داره …
اگه خوشتون اومده باشه ، ادامه خاطره ام و سکسهایی که با ندا داشتم و تریسام و نهایتا با ورود زنم به رابطه ما که تبدیل به ضربدری شد ، براتون تعریف خواهم کرد . ببخشید که این قسمت کمی طولانی شد . خوش باشید .

نوشته: رضا


👍 38
👎 2
46701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

924607
2023-04-23 00:27:04 +0330 +0330

اونجایی که وسط داستان تعارف زده و به زنش گفته <اول رضا جون> اوج مرام و معرفت بوده باید اهنگ پوست شیر پخش میشده

2 ❤️

924620
2023-04-23 00:44:02 +0330 +0330

خیلی عالی بود دمت گرم

0 ❤️

924716
2023-04-23 11:05:30 +0330 +0330

عااالی

0 ❤️

924752
2023-04-23 16:57:59 +0330 +0330

لایک

0 ❤️

924768
2023-04-23 22:10:21 +0330 +0330

تخیلات یک جقی کص نکرده… آب ندا با فوران اومد؟!!!

0 ❤️

924879
2023-04-24 09:24:25 +0330 +0330

قشنگ بود بنویس ضربدریتونو

0 ❤️

925051
2023-04-25 12:00:58 +0330 +0330

دمت گرم هرچی طولانی تر بهتررررررر
قربون ندا با زنت
یاد یه شعر افتادم برا ندا دختر همسایه و پسر عموم مامانم به نام مصطفی شدم
هر بار که میخونم از بیمزه بودنش خندم میگیره
میگم چه اسکلی بودم اون موقه که برا مصطفی میخوندم
((مصطفی عاشق شده عاشق ندا شده ندا نایی نداره کس کون پاره نداره
مصطفی کیر نداره اگر داره کلفت نداره کیرش تو کس ندا ندای پاره آخ اوخ نداره))نظرتون در باره شعر کیریم تو شخصی برام بگید 🤨🤨

0 ❤️

925068
2023-04-25 14:19:20 +0330 +0330

عالي بووود
حتما اضافه شدن همسرت رو هم بنويس برامون
فقط زودتر تا از دهن نيفتاده😄🤝🏻

0 ❤️

925194
2023-04-26 10:51:35 +0330 +0330

خداشانس بده

0 ❤️

926638
2023-05-06 10:08:12 +0330 +0330

عالی
نفر سوم تهران کرج در خدمتیم

0 ❤️

935051
2023-06-27 14:14:24 +0330 +0330

عالی نوشتی ادامه بده عزیزم😘

0 ❤️

935970
2023-07-03 19:29:56 +0330 +0330

خوب بود بقیه شو بنویس

0 ❤️