جنتلمن اخمو (۱)

1401/11/29

سلام خیلی سریع مقدماتو خلاصه میکنم که به اصل مطلب برسم
ساناز هستم ۳۲ ساله شوهرم نیما ۳۴ ساله مربی بدنسازی قد ۱۸۷ خوش هیکل و خوشگل خودمم قد ۱۷۰ ورزشکار و تو یکی از پاساژای لوکس شهرمون طبقه دوم بوتیک زنونه دارم اوضاع مالیمون خوبه موقع ازدواج بابام یه واحد آپارتمان بهم داد بابای نیما هم یه ماشین بهمون داد دوتامون درامدمون خوبه فقط نیما یه کم زیادی تو چشمه و توجه زنها و دخترهارو جلب میکنه که خودشم خوشش میاد و یه جورایی مغرورش کرده که منو ناراحت میکنه، البته توزندگیمون مشکل خاصی نداریم و سکسمون به راهه تو سکس خیلی به هیکل ورزیده و عضلانی و سیکس پکش افتخار میکنه یه جورایی که من فکر میکنم داره منت میزاره، گفتم که منم پیلاتس کار میکنم و هیچ ایرادی تو هیکل و قیافه م نیس اما یه جورایی از رفتاراش و نحوه برخوردش آزرده میشم
زندگی ما با دورهمیهای دوستانه و مسافرتهای کیش و شمال متنوع و بدور از یکنواختی در طول روز هم با همسایه های مغازه که چنتا خانوم همسن خودم هستن سر میکنم که احساس میکنم رو نیما کراش دارن، نیما هرازگاهی که میاد دنبالم، زیرچشمی میبینم که براشون دلبری میکنه
نبش پاساژمون یه پرفیوم شاپه که یه مرد میانسال مدیریتش میکنه که توپاساژ به جنتلمن اخمو میشناسیمش، حدود ۵۰ ساله سرسنگین و شیکپوش که در طول هفته لباس تکراری نمیپوشید، واسه تولد نیما خواستم براش ادکلن بگیرم رفتم مغازش پشت میز عینک مطالعه به چشم کتاب میخوند صدای ترانه فرانسویش تو مغازه پیچیده بود، سلام دادم از رو عینکش نگام کرد جواب سلاممو داد،کتابشو بست و بلند شد وگفت: چه خدمتی میتونم بکنم خانوم؟
-یه ادکلن مردونه باکلاس میخام برای کادو به شوهرم
:اوکی در خدمتم چه رایحه ای دوس دارن؟
_ببخشید متوجه نشدم
:منظورم اینه که عطری که میخاین گرم،سرد،تلخ،شیرین چه تمی دوس دارین
-آهان بله موندگاریش زیاد و رایحه ش خاص باشه
چن تا ادکلن آورد که ندیده بودم و بوهاشون عالی بود نمیتونستم انتخاب کنم گفتم: واقعا نمیتونم انتخاب کنم
:الان چی استفاده میکنن؟
تو فکر رفتم که نیما چه عطری میزنه که متوجه شدم چشمامون تو هم گره خورده هول شدم و گفتم : بلک افغان
:اوکی خودتون از بوش خوشتون میاد؟
-راستش نه سردرد میگیرم باهاش اما خودش خیلی دوس داره میگه بهم قدرت میده
وقتی توضیح میدادم تو چشام خیره بود و لبخندی زد و گفت: ببخشیدا بلک افغان یه کم زیادی چیپ شده من این عطرو پیشنهاد میدم از ویترین جلو دستش یه عطر آورد و توضیحات کامل از پیشینه برند و عطر مورد اشاره ش داد که مخصوص چه فصل،تیپ و مراسماتی هست یه جورایی از توضیح کاملش حز کردم و گفتم: همینو میخام قیمت لطفا
:ناقابله مهمون باشید
-ممنون از لطف و توضیحتون فقط لطفا برام تخفیف بدین همسایه هستیم
:بله میدونم
حساب کردم خواستم برم که گفت یه لحضه لطفا این عطر زنونه هم تست داشته باشین
-ممنون لطف دارین یه ادکلن مخمل آبی اورد و گفت : شالتونو باز کنید لطفا، با تعجب شالمو باز کردم و دوپاف رو گردنم پاشید و گفت : بهترین جا برای عطر رو گردنه که نبض قوی داره و به بهترین شکل ممکن پخش میشه، یه جورایی شدم، تشکر کردم و خداحافظی کردم، همینکه هوای تازه بیرون بهم خورد بوی عطر منفجر شد تو بینیم واقعا شوکه کننده بود،ثانیه به ثانیه رایحه ش لذتبخشتر میشد، واکنش دوستای همسایه از بوی عطر جالب بود برام، هنوز ترانه فرانسوی تو گوشم بود و مست عطر
قرار بود شام تو رستوران بخوریم و فقط دوتاییمون تولد بگیریم نیما زنگ زد که ۹ جلو رستوران منتظرمه، قبل از ۹ رسیدم نیومده بود برف داشت کم کم مییارید و هوا سرد بود تو ماشین منتظر موندم بوی عطر زیر گردنم بدجور با مشامم بازی میکرد و روحمو جلا میداد تو عمرم همچین عطری نزده بودم که مستم کنه یعنی اصلا نمیدونستم چی هست همیشه از برندهای آشنای چنل،دیور و ورساچی استفاده کرده بودم که اکثرا میشناختن اما این یکی خیلی فرق میکرد به درونم چنگ مینداخت، موزیک خارجی تو عطرفروشی نمیزاشت پخش ماشینو روشن کنم حدودای ۹وربع نیما اومد و پارک کرد و پیاده شد مثل همیشه شیک و خوشگل خیلی مغرور به سمتم اومد پیاده شدم و گفت: کی اومدی؟
-یه ربعی میشه
:اوکی بریم اینجا سرده
بابت تاخیرش عذرخواهی نکرد، ماشینو قفل کردم و دنبالش داخل رستوران شدم ،میزمون رزرو و تزئین شده بود دوتا گارسون بهمون میرسیدن و در کانون توجه سایرین بودیم اما نیما اصلا بوی عطر منو متوجه نشد بعد از صرف شام ، کیک بزرگی که قبلا نیما سفارش داده بود رو میزمون گذاشته شد با ۳۴ تا شمع روی میز که خودنمایی میکرد یهو موسیقی هَپی بِرث دی پخش شد و متعاقبش سوت و کف سایر مشتریهای رستوران، نیما غرق لذت از نمایش بود و سرمست ازینکه همه با تحسین نگاهش میکنند یک تکه از کیک بزرگ را گذاشت تو بشقاب و به پیشخدمت گفت بقیه را بین حاظرین تقسیم کن ، منم عطریو که تو باکس تزیین کرده بودمو بهش دادم کادوشو باز کرد و چن پاف به خودش زد دقیقا همونی بود که جنتلمن اخمو توصیف کرده رایحه دریا با استخدوس و مرکبات واقعا بینظیر بود اما مشخص بود که نیما خوشش نیومده بود، اون عطرهای تلخ و سنگین را مردانه میدونست در حالی که یک عطر فِرِش روحنواز دریافت کرده بود و با سلایق اکتسابیش نمیخوند اما من مست عطر شده بودم ، امروز دوتا عطر تست کرده بودم که غیر از شامه،روح و روانمو درگیر کرده بود، چن تا از مشتریهای رستوران پس از خوردن کیک به نیما تبریک گفتند و زنها بخاطر استایلش با چشم میخوردنش و نیما سرمست ازین نمایشش بود، شب تو رختخواب ازش پرسیدم عطرتو دوس نداشتی ؟
جواب داد: خوشبوه ولی عطر مرد باید تلخ باشه
-عطر منو چی؟
یه کم بو کرد و گفت: تازه خریدی؟
-نه تو فروشگاه تست کردم ببینم خوشت میاد
دماغشو جلو اورد و گردنمو بو کشید و اینبار از ته دل گفت : این واقعا محشره اسمش چیه؟
-نمیدونم یه اسم سختی داشت
:ساناز فوق العادس خیلی رو تنت نشسته حتما بخرش و محکم بغلم کرد و لب تو لب شدیم بوی عطر او هم فوق العاده بود و بهم آرامش خاصی میداد نیما درحالیکه زیرگردنمو بومیکشید میخورد کسمو تو دستاش گرفت بی هیچ مقدمه ای دو انگشتشو توکسم کرد و از پشت لمبرکونمو تو مشت دیگه ش گرفت و محکم فشار میداد،به این مدل سکس یکطرفه خشن عادت داشتم نیما دوس داشت عضلاتشو لمس کنم و بوسشون کنم همین کارو کردمو کیرش کم کم شق شد تو این اوقات باید براش میخوردم کیرشو تو دهنم کردم و آروم ساک میزدم که سرمو محکم گرفت و محکم تو حلقم تلمبه میزد کیرش دراز بود و من عوق میزدم از این کار خیلی لذت میبرد و منم عادت کرده بودم، پاهامو باز کرد و تموم کیرشو با یقدرت تو کسم جاداد و شروع به تلمبه زدن کرد پنج دقیقه ای کسمو این مدلی گایید به خواستش داگی شدم و بی وقفه تو کسم تلمبه میزد آه و ناله جفتمون فضای اتاقو گرفته بود و من زیر هیکل درشت و ورزیده نیما با قدرت هرچه بیشتر گاییده میشدم حدود بیس دقیقه با تموم پوزیشنها منو کرد و رو شکمم با یه نعره ارضا شد و به پشت رو تخت افتاد و پس از چن لحظه به خواب رفت و من ماندم و یک کوس ارضا نشده، در مدت این چند سال کمتر از ده بار ارضا شده بود اونم وقتایی بود که با هم فیلم سوپر میدیدیم، شکمم رو پاک کردم و یه دوش گرفتم بوی عطری که برا نیما گرفته بودم اتاقو گرفته بود تازه خودشو نشون میداد و آرامش خاصی بهم داد بغل نیما خوابیدم،صبح نیما موقع رفتن به باشگاه همون عطر قبلیشو زد و رفت و من هم خونه رو مرتب کردم و راهی مغازه شدم شالم بوی هیجان انگیز عطر تست شده دیروزو میداد تصمیم گرفتم که بخرمش، کرکره مغازه عطرفروشی بالا بود اما بسته، مغازمو باز کردمو تو گوشیم شدم بعد از یکساعت اومدم پایین واسه خریدن عطر اونم تو گوشیش بود سلام دادم و از جاش بلند شد کت شلوار قهوه ای خط طلایی با پیرهن زرشکی که هرچند ست نبود اما شیک و جذاب گفتم : صبح اومدم تشریف نداشتین
:بفرمایید در خدمتم
-برا عطر دیروزی که تست کردم اومدم
:آها بله ترسوندیم
-چرا؟
:فک کردم عطر آقاتون پسند نشده پس آوردین
یه لبخند رو صورتش نشست که برای اولین بار میدیدم موسیقی خارجی تو فضا پیچیده بود ملایم و زیبا، جواب دادم: نه اتفاقا عالی بود ولی اونی که تست کردین محشر بود
:من روحیه آدمارو میتونم تشخیص بدم و متوجه شدم که چی میتونه بهتون هیجان و چی بهتون آرامش بده

عطرو آورد و شروع به توضیحاتش کرد بااینکه من پسند کرده بودم ولی توضیحات دقیق از عطر عطش خریدشو بیشتر کرده بود مسخ توضیحات اخمو شده بودم و موسیقی ای که قبلا نشنیده بودم فضارو کاملا رویایی کرده بود دوس داشتم از همه عطرها برام بگه اما مشتری اومد و رشته توضیحاتو پاره کرد،حساب کردم و خداحافظی که بازم صدام کرد: راستی…اون عطر دیروزی یونیسکسه
-ببخشید متوجه نشدم
:جنسیت نداره مردونه زنونه س
-آهان اسپورته؟
:بله
تو مغازه عطرمو باز کردم و دو پاف زدم ، رایحه ش دارای حس خیلی غریبی بود توضیحات اخمو در مورد عطر کاملا با روح عطر مطابق بود هرکسی تو مغازه میومد اسم عطرمو میپرسید اما باشنیدن قیمت ۶ میلیونیش بیخیال میشد و من بیشتر شیفته عطرم میشدم تنها چیزی که کم بود موسیقی داخل مغازه
اون دوتا ترانه که شنیده بودم خیلی با موسیقهای خارجی معمول که شنیده بودم فرق داشت و برام خوشایند بود،شاید اگر در مکان و فضایی دیگر شنیده بودم اصلا برام جالب نبود، روم نمیشد برم ازش اسم آهنگهارو بپرسم، شب وقت تعطیل کردن مغازه دلمو به دریا زدم که ازش بپرسم اما اون رفته بود، تو ماشین هیچکدوم از ترانه ها بهم حال نداد، نیما هنوز نیومده بود و حوصله آشپزی نداشتم زنگ زدم که از بیرون پیتزا بگیره ، رو کاناپه لش کرده بودم و به ادکلن دارای فلسفه‌ش که رو میز بود نگاه میکردم ،هیچ وقت برای هیچ خریدم اینقدر ذوق نکرده بودم کاش اون موزیکهارو داشتم و گوش میدادم کانال pmc رو میوت کرده بودم و بیصدا نگاه میکردم تا نیما با دوپیتزا اومد و با تعجب گفت: دیونه شدی دختر؟
موسیقی بیصدا گوش میدی ؟
طبق معمول خودمو لوس کردم و سرمو به نشانه تایید تکون دادم و به عطر روی میز اشاره کردم که نیما پرسید : این چیه؟
-بازش کن ببینی
جعبه عطرو باز کرد و بوش کرد و باهیجان گفت: همون عطر محشره، خریدیش؟
-آره
:عاشقشم این مال من دیروزیه مال تو
-نه عشقم این زنونه س
:کاری ندارم مال منه
و چن پاف به خودش زد و رفت
بعد شام با دیدن سریال و حرفای همیشگی گذشت و من خمار اون موزیکهای آرام خارجی میخواستم همین الان داشتم و گوش میدادم که فکری به ذهنم رسید، تو کانال واتساپی پاساژ همه مغازه دارها بودن میتونستم راحت اخمو را پیداش کنم و ازش بخوام برام بفرسته، سریع سرچ کردم و راحت پیدا شد ، اسمش کامران بود، پیغام دادم
سلام
وقت بخیر
بعد چن دیقه جواب داد
سلام
شب شما بخیر
نوشتم
-ممنون بابت عطرهای پیشنهادی جفتشون معرکه ن
:مبارکت باشه
-ببخشید یه خواهشی داشتم
:امر بفرما
-دیروز و امروز دوتا موزیک گذاشته بودین که خوشم اومد ولی روم نشد ازتون بگیرم
:کدوما بودن؟
-نمیدونم
:خوانندش کی بود؟
-اونم نمیدونم
:به چه زبانی ؟
-فک کنم فرانسوی بود یکیش
:اوکی من چهارتا براتون میفرستم
-لطف میکنید
چهار فایل صوتی فرستاد و منم تشکر کردمو خداحافظ، ترانه ها که لود شد یکیش همون ترانه دیروزی بود که روش یه قلب ریپلای کردم و اونم این ایموجی🙏 را فرستاد خواستم از واتساپ خارج شم عکسشو نگاه کردم موهای جو گندمی کم پشت و سبیل هم که نصفش سفید بود تقریبا ده سالی از پدرم کوچکتر نشون میداد،تیشرت بنفش روشن که بکگراند تصویرش یه جنگل و جاده خاکی که ایران نبود، هندزفریو گذاشتم و مشغول گوش دادن ، نیما هم تو لپتاب برا شاگرداش برنامه تایپ میکرد و عکسای خودشو بادقت بررسی میکرد چن بار موزیکای کامران را گوش دادم و عطرمو بو میکردم حس جدیدی پیدا کرده بودم عطری که برای نیما خریده بودمو آوردم و بوش کردم اینم محشر بود که یهو هندزفریم از گوشم کنده شد، نیما بود گفت: تو یه چیزیت شده
-چرا چی شده
: هی عطرهارو مثل ندید بدیدها بو میکنی و چشماتو میبندی
بعد هندزفری و گوشش گذاشت و با تعجب نگام کرد و گفت این موزیک قدیمیا چیه گوش میدی؟
-دوس دارم خو با روحیه عطرا میخونه
:پاشوبابا برو مسواکتو بزن بخواب فاز الکی نگیر
هندزفریو گرفتم و رفتم تو تختم،صبح که بیدار شدم نیما رفته بود یک روز درمیان تو پیست دو تمرین میکرد، چایسازو روشن کردم و رفتم حموم بعد از صبحانه نیما اومد و دوش گرفت برنامه غذایی خاص خودشو داشت که خودش بادقت تهیه میکرد و میخورد و رفت باشگاه برف اومده بود و حوصله مغازه رفتنو نداشتم چون صبح تو اون وضعیت کسی نمیومد بازم رفتم تو تختم و ملافه رو کشیدم روم که هندزفریمو دیدم موزیکهارو پلی کردم و هوس عطر زدن به سرم زد اینبار عطر نیما رو زدم خیلی رویایی بود و روحمو تازه کرد یه جورایی که لباس پوشیدمو اومدم بیرون تو ماشین هم همونارو باصدای بلند پلی کردمو دوپاف عطر پاشوندم ،همه جا سفید شده بود و تو یک فضای رویایی سیر میکردم ، یه چیزهایی درونم به تحرک افتاده بود که لذت جدیدی بهم میداد چیزهایی که عمری با روزمرگی پوشیده شده بود میخواستم بیشترش کنم از جلو پاساژ که رد شدم مغازه کامران باز بود و جای پارک هم بود وارد مغازه شدم نمیدونم چرا ضربان قلبم بالارفت، باتلفن حرف میزد ،سلام دادم بازم بلند شد و با اشاره گفت که بشینم یک کاپشن پرلایت سبز تیره با یقه اسکی مشکی و شلوار جین و بوت قهوه ای ،برام عجیب بود که این مرد تو اون سن چطور میتونست اینقدرجذاب شیک کنه ، فکر کنم کردی حرف میزد کمتر از دودقیقه مکالمه شو تموم کرد و ازم عذر خواست ، منم گفتم : ببخشید دیشب مزاحمتون شدم اون چهار تراک خیلی عالی بود مخصوصا با روح عطرهای فرانسوی مطابقت داشت
:اتفاقا دوتا عطری که بردی ایتالیایی بود
این دومین سوتی بعد از گفتن عطر اسپورتم بود گفتم: چه جالب نمیدونستم ولی یه خواهش دیگه داشتم امکانش هست که چنتا دیگه ازون تراکها برام بفرستید
:چرا که نه فقط اگه بتونی معنی ترانه هارو بفهمی لذتش چن برابر میشه
-شما خودتون متوجه میشید؟
:بله تا حدودی فرانسه و ایتالیایی، عربی و انگلیس هم کامل
خیلی تعجب کردم و ابلهانه پرسیدم: عربی چرا دیگه؟
:عربی کاملترین زبان و قدرتمندترین ادبیاتو داره ضمن اینکه موسیقیش خیلی غنیه
نمیدونم چرا هرچه بیشتر مجذوب حرفها و رفتارش میشدم و گفت که امروز چنتا دیگه موزیک برام میفرسته که عربی هم یکیش باشه، خداحافظی کردم و رفتم مغازه خودم غیر از دوتا از بوتیکای مردونه کسی نیومده بود که طبیعی هم بود صدای واتساپم اومد که ۱۲ تا موزیک از کامران بود همه رو لود کردم و تک به تک گوش دادم تا رسیدبه تراک عربی، تکخوانی یک زن بدون موسیقی که عصفورشو فهمیدم به معنی گنجشک نمیدونم چرا با صدای خواننده تنم مورمور شد به توصیه کامران ترانه را سرچ کردم و متن عربیش اومد و ترنسلت کردم و با ترجمه مصرع به مصرعشو گوش دادم بعد از تموم شدن ترانه فهمیدم اشکام سرازیر شدن گیج و منگ بودم احساس غریبم قدرت پیدا کرده بود شاید این ترانه را قبلا هرجا میشنیدم کلی بابت عربی بودن مسخره ش میکردم اما الان با ترجمه و صدای گیرای خواننده مسخ شده بودم، بقیه ترانه ها را هم گوکل و ترنسلت کردم و همراه با پلی شدن معنیشو میخوندم به یکباره وارد دنیایی جدید شدم و مجددا از کامران تشکر کردم هی آهنگارو پلی میکردم و با ترجمه ش سعی میکردم تکرار کنم که تلفنم زنگ خورد،نیما بود: ساناز کجایی؟
-مغازه چطور مگه؟
:این ساعت مغازه چیکار میکنی؟
ساعت دو شده بود و هیشکی توپاساژ نبود گفتم:امروز خلوته کسی نیس گفتم یه نظافتی بکنم اصلا هواسم به ساعت نبود
:عه نهار هم که نداریم
-خودت یه چیزی بخور
:تو چی نهار خوردی
-نه
:پس میام دنبالت بریم کباب بزنیم
-اوکی عشقم

ادامه...

نوشته: ساناز


👍 23
👎 5
35401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

915745
2023-02-18 01:54:44 +0330 +0330

کاری ب جنده بودن و خیانت کردنت ندارم ولی اینهمه از خودت تعریف کردی ک وضع مالیت خوبه جنده خانوم بعد طرف ازت میپرسه چه رایحه ای دوسداره میگی ببخشید متوجه نشدم!!! تا همینجا خوندم اومدم بگم کیرم تو کصتانی ک نوشتی

0 ❤️

915789
2023-02-18 08:04:56 +0330 +0330

کلید اسرار این قسمت جنتل من خرشانس و شاهکس کسخل

1 ❤️

915859
2023-02-18 19:46:03 +0330 +0330

تو عن نداری بو کنی بعد اومدی کستان نوشتی راجع به عطر و بوتیکو پول…

0 ❤️

915976
2023-02-19 16:34:23 +0330 +0330

تومایه های بلک افغان اگه برند مشهور بهت پیشنهاد داده باکاراتی یا اکسوز بوده سرچ کن قبل از داستان اسمهارو داشته باش استفاده کن. عطریم که باشخصیت تو مدهوشت کنه ساواج اصل شاید بوده. اینا برند جهانین داشته باش استفاده کن بقیه داستانت

0 ❤️

916229
2023-02-21 17:33:38 +0330 +0330

یه جوری از شخصیت پردازیت خوشم اومد این همه خوبیای شوهرت رو یه جوری بی ارزش کردی
میخای به یکی بدی همه شخصیتشو دوست داشتنی جلوه دادی
اصل قضیه اینه که طرف یه شوهر سالار داره بعدش دلش میخاد بره یه تجربه
سکسی با یه آدم متفاوت داشته باشه،تلاش زیادی هم کردی خیانت رو توجیه کنی که فحش نخوری
البته در این قسمت که میخاستی خودتو با کلاس نشون بدی واقعا ناموفق بودی دلایلش هم دوستان تا حدودی فرمودن

0 ❤️

916275
2023-02-22 02:29:57 +0330 +0330

جالب بود کسایی ک عطر بازن و یا بهتر بگن با بوی عطر تحریک میشن درک میکنن بعضیا عطرشون سکسی تر از خودشون 😂

0 ❤️

917342
2023-03-02 19:29:52 +0330 +0330

خیلی خوب نوشتی. واقعا عطر با آدم چیکار که نمیکنه😁🤤

0 ❤️

917800
2023-03-06 11:40:24 +0330 +0330

خیلی عالی دمت گرم. من عاشق خانمهای حشری و تنوع طلبم.
فقط اون چند باری که گفتی زیرابی رفتی رو یه توضیح خیلی مختصر در حد دو سه جمله میدی؟ جالب باید باشه

0 ❤️

924278
2023-04-20 18:11:33 +0330 +0330

منم با دوستم دقیقاااااا موافقم بخدا منم تا رایحه خوندم فهمیدم‌کص میگی انقد از خودت تعریف میکنی و کیش دورهمی ینی نمیدونی در چه رایحه ای باشه چیع؟ریدی پسرجون که خودتو زن جا زدی

0 ❤️