سلام
اولش بگم هرکی هر فحشی بده به خودش داده
اسمها مستعاره
اسم من شهرام ۱۰سالی میشه که ازدواج کردم. اسم خانمم نسترن. دوتا خواهرزن دارم که داستان من برا خواهرزن کوچیکمه. این قضیه مال سوم فروردین سال ۹۶. اسم این خواهرزن رو میزارم ژیلا. از اول نامزدی ما ژیلا خیلی کرم میریخت و کلا رو مخ من بود. هیکلش تو کل خانواده و فامیلای خودشون و ما تک بود. سینه های سایز ۸۰ باسن درشت توچشم قدمعمولی زنونه و رنگ پوست سفید. اون اوایل خیلی دوسش داشتم و دلم میخواست هرجورکه شده باهاش باشم. چند باری که رو تخت دراز کشیده بودم و بدنم کامل زیر پتو بود میومد پیشم به هوای صحبت کردن روی دستم که زیر پتو بود مینشست و خیلی بهم حال میداد. گذشت تا اونشب که تاریخشو گفتم دایی کوچیکه خانمم با خانمش مهمون مابود. پدرخانم و مادرخانم و ژیلاجونم اومده بودن. شب براشام تدارک جوجه دیده بودیم که وسط مهمونی یه دفعه برق واحد ما کلا قطع شد. زنگ زدیم اداره برق اومدن. من رفتم پشت بوم که جوجه بپزم که ژیلاهم اومد پیشم. اونجا بود که برا اولین بار و از ته قلبم بهش گفتم چقدر دوسش دارم. خلاصه برق اومد و مهمونا دیگه آماده رفتن شدن. منم رفتم برا بدرقه که یادم نیست دقیقا چی شد که ژیلا دوباره برگشت تو خونه و به مادرش گفت من شب اینجا میمونم. شب خانمم با ژیلا رفتن اطاق خواب ما و من تو پذیرایی خوابیدم. خانمم خوابش خیلی سنگینه و به خاطر خستگی خیلی زود خوابید. منم دلو به دریا زدم و یه پیام دادم به ژیلا که بیداری؟ گفت آره چطور مگه؟ گفتم کمرم خیلی درد میکنه میای یکم ماساژم بدی؟ بعد با یکم ناز اومد. من دمر روی شکم خوابیدم و اون نشست کنارم و شروع کرد به ماساژ دادن. گفتم بیا بشین رو کمرم. بدون حرف اومد نشست و شروع کرد به ماساژ دادن. تو کل عمرم هیچوقت به اون اندازه لذت نبردم. ضربان قلبم رفت بالا و بعد از ۱۰ دقیقه خواست بلندشه که پاهاشو با دستام گرفتم. زیرش کامل برگشتم و بهش گفتم که خیلی دوست دارم. کاش تو زن من بودی. میپرستیدمت. این داستان گذشت و کار ما به چند بار سکس هم رسید. اما من دوست نداشتم باهاش سکس به معنای دخول داشته باشم. من واقعا اوج لذتم با ژیلا در خوردن و مکیدن کس و کون و ممه هاش بود. بعدها باهام خیلی سرد شد. اونم تقصیر خودم بود. هنوزم دوست دارم اگه موقعیتی بشه و خودش دلش بخواد فقط براش بخورم. انقدر بخورمش که تو دهنم ارضا بشه. اگه اومد تو شهوانی و اینو خوند بدونه که منتظر چراغ سبزش هستم و برای رسیدن بهش لحظه شماری میکنم.
پایان
نوشته: مستعار شهرام
این داستان بود یا پیامک ؛یحتمل تو سکس هم بی مقدمه میری سر اصل مطلب ،ژیلا حق داشت بیچاره ازت سرد بشه.
تراوشات مغز یه کس مغز
یه جورایی پیش آب کس بود تا داستان
حیف وقت که برای خوندن این چرت و پرت گذاشتم.
اه اه.
این داستانای اب دوغ خیاری چیه که اپلود میکنی ادمین بیناموس .مگه ما وقتمون رو از تو فاضلاب گیر اوردیم؟این کسشعرا رو اول بخون اگر بدرد نخور بودن سر کیرت رو بکش به هیکل نویسندهش
منم وضعیت تو رو داشتم ولی نون زیر کبابم راه نداد الان چند ساله که فقط بعضی شبا تو خواب ی حالی باهاش میکنم. فعلا که در حسرت دیدارش آواره ترینم.🤪
فحش نمیدم واقعیتی که خودت گقتی بازگو می کنم.زنت اینقدر خوابش سنگینه ده نفر هم بکنشش حالیش نمیشه یا شایدم می فهمه خودشو میزنه کوچه علی چپ وکیفشو می بره تو فامیل دوس داری بکنی ولی اون همش به غریبه ها میده
فحش نمیدم واقعیتی که خودت گقتی بازگو می کنم.زنت اینقدر خوابش سنگینه ده نفر هم بکنشش حالیش نمیشه یا شایدم می فهمه خودشو میزنه کوچه علی چپ وکیفشو می بره تو فامیل دوس داری بکنی ولی اون همش به غریبه ها میده
خیلی داستان بیخود و آبکی بود.
ضمنن با توجه به متن اول داستانت من بهت فحش نمیدم ولی همسایمون گفت بهت بگم کیرم دهنت که همون اول کرم ریختی واسه فحش خوردن!!!