زن پسر خاله معتادم

1402/03/13

سلام اسم من سروشه ۲۵ سالمه امیدوارم از این داستان خوشتون بیاد.بار اولمه مینویسم پس ببخشید اگه بد شده .
موضوع از این قراره من یه پسرخاله دارم که معتاد بود خونوادشو زنشو اذیت میکرد خلاصه جوری شد که رفت کمپ و خانوادش برا اینکه بهش سربزنن بعضی وقتا میومدن خونه ما،زنش(سارا)۲۲ ساله یه دختر لاغر اندام با یه کون خوش تراشو سینه ۶۵ ۷۰ .قد بلند بود که واقعا صورتش خوشگل بود .خلاصه هی میومدن خونه ما . از زنش تا اون موقع جز دوست داشتن پسر خالم چیزی ندیده بودم ، اصن روش نظری نداشتم منم یه پسر خوش اخلاقم ک اکثر فامیلا باهام دردودل میکنن یا مشورت میگیرن .یه بار که اومده بودن به پسر خالم سر بزنن اومدن خونه ما.ما یه حیاط خلوت داشتیم که اونجا قلیون میکشیدیم یه قلیون گذاشتم داشتیم می کشیدیم منو زن پسر خالم که شروع کرد راجب شوهرش حرف زدن منم دلداریش میدادم میگفتم درست میشه و فلان و بیسار . یهو حس کردم حرفاش داره به سمت خارش میره. ولی خب میترسیدم گفتم سارا درست میشه نگران نباش تو دختر خوشگل و مهربونی هستی لیاقتت بیشتر از ایناس ولی تحمل کن زندگیت درست میشه.خلاصه خیلی ازش تعریف کردم دیدم بدش نمیاد.یهو بغض کرد و گفت حسم نسبت به شوهرم از بین رفته دیگه دوسش ندارم گفتم آروم باش عزیزم خدا بزرگه درست میشه قلیونو دادم دستش بکشه زد پشت دستم یکم دیگه حرف زدیم قلبم تند میزد فکرم رفته بود سمت سکس باهاش با کاراش فهمیدم دلش میخواد باهام باشه
نمیدونستم چجوری بهش بگم که مخشو بزنم .گفتم سارا تو واقعا جذابی الکی بهش گفتم خیلی وقته میبینمت واقعا دوست دارم وقتی زن گرفتم یکی باشه شبیه تو .روش نمیشد نگام کنه گفت سروش منم دوسه ساله که شوهرم معتاده وقتی رفتار تورو میبینم دوس دارم همش باهات دردودل کنم همینجوری که حرف میزد گریش در اومد (بعدا فهمیدم اون گریش الکی بوده کلا از رو هوس اونو گفته وگرنه قبل اون روز هیچ حسی به هم نداشتیم) خلاصه حرف که میزد دستشو گرفتم یکم ماساژ دادم گفتم هر وقت خواستی من هستم دیگه پیام بازیمون شروع شد و دیگه کارم راحت بود مخشو زدم. هر سری میومد خونمون صمیمی تر میشدیم
تا اینکه یه شب تو چت بهش راجب اندامش حرف زدمو کم کم کارمون به سکس چت کشید. میگفت شبا خیس میخوابم یه بالش میچسبونم به کصم فشارش میدم به یادت
خونه ما جوری بود که خالی نمیشد اونام صبح ک میومدن. تا ظهر پیش ما بودن و بعدش میرفتن کمپ. بعدم میرفتن خونه خودشون نمیشد کاری کنیم
تا اینکه یه شب بهش گفتم یه بهونه بیار بمون خونه ما که صبحش سکس کنیم
گفت نمیشه ناجوره منم تنها بودم با پدر مادرم ولی همش خونه بودن سارام نمیتونست تنها بیاد
تا اینکه یه روز پدر مادرم رفتن خونه خواهرم بچش مریض بود .خونه خواهرم روستا بود مطمئن بودم حداقل یه شب نمیان .به سارا گفتم صبح یه بهونه جور کن بیا .بهونه بانک اورده بود که میخواد یه حساب باز کنه برای وامو کار داره. خانواده شوهرش گیر میدادن بهش ولی اون روزو پیچونده بود. شبش رفتم حمام صاف و صوف کردم خوابم نمیبرد همش اندامش جلو چشمم بود. .
خلاصه خوابیدم تا ساعت هفت صبح پاشدم پدر مادرم داشتن آماده میشدن برن .سارام بیدار شده بود آماده بود که بیاد .همه چی جور بود ولی تپش قلب داشتم کیرمم بد سیخ بود فک میکردم تا ببینمش میکنمش
سارا رسید خونمون درو باز کردم اومد تو از پشت پنجره نگاش کردم
چه کس محشری شده بود .آرایشش چقدر بهش میومد.
دیگه قرار سکسو گذاشته بودیم تنگ بازی نداشت اومد تو دست داد کشیدمش تو بغلم شروع کردم بوس کردن و فشار دادنش تو بغلم
چقدر گرم بود ولی میلرزید اونم استرس داشت
نشست آبمیوه آوردم خوردیم حرف میزدیمو منی که خجالتی بودم شروع کردم قربون صدقه رفتنش که چقد منتظر این روز بودم
نشستم رو مبل کنارش دیگه استرس نداشت
بغلش کردم شروع کردم لباشو خوردن
سینشو گرفتم تو مشتم لباشو میخوردم
لبامو بردم سمت گردنش شل شد گفتم سارا من که نمیذارم بری خیلی حشریم میخوام زود بکنمت اونم از خدا خواسته گفت بریم تو اتاقت رفتیم تو اتاق تشک صبحمو جم نکرده بودم دراز کشیدم گفتم بیا رو شکمم
(الان ک دارم مینویسم قلبم بد میزنه میخوامش باز)
اومد نشست کونشو گرفتم تو مشتام چک میزدم رو کونش خیلی سفت بود چون لاغر اندام بود خودش لباسشو در اورد سوتینشم باز کرد
میلرزید از شدت حشری بودن
سینه هاش یکم شل بود ولی خیلی سفید و نوک صورتی بود گرفتمشون تو مشتمو شروع کردم میک زدن .اونم کونشو رو کیرم عقب جلو میکرد
کمرشو راست کرد دکمه شلوارشو باز کردم همینجوری که روم بود شلوارک خودمم درآوردم ولی کیرمو نمیدید
گفتم میتونی بخوری بدش نیومد خوششم نیومد
ولی وقتی بلند شد کیرمو دید گفت تمیز و کلفته خوشم میاد
شروع کرد با ولع خوردن کارش درس بود گفتم شلوارتو در بیار کصتو میخوام لخت مادر زاد شد یا خدا چه کونی داشت
سفید بود تحمل نکردم بلند شدم گفتم گفت بزار سرپا بکنمت
گفتم نمیتونم بخورم (قبلا امتحان کرده بودم با دوس دخترم)خوشم نمیومد
سارا گفت فقط بکن از پشت چسبیدم بهش دستمو رسوندم به کسش خیلی خیس بود دستشو زدم به دیوار قد خوبی داشت کونش میومد رو شکمم
کسشو میمالیدمو ناله میکرد
ازش اجازه گرفتم که فحشش بدم قبول کرد
میمالیدمش بهش گفت کس دادنو دوس داری جنده
گفت تا آخر عمرم زیر کیرت میخوابم بکن منو حرفای زیادی زدیم که نمیتونم خیال پردازی کنم حسابی فحش کشش کردم میزدم در کونشو کصشو میمالیدم یهو گفت بکن منو کصم بد کیرتو میخواد
کیرمو گذاشتم دم کس خیسش
اونقد لیز بود ک راحت رفت تو ولی گشاد نبود یه آیییی گفت از درد
که باعث شد محکمتر کیرمو بکوبم تو کصش
گفت آخخخ پارم کردی
سینه هاشو از پشت گرفتم قشنگ فیت هیکلم بود
محکم کیرمو میکوبیدم تو کصشو جیغ میزد
چند دقیقه سرپا گاییدمش که آبم داشت میومد گفتم میریزم توش گفت نیا میخوام ارضا شم
ولی نتونستم خودمو بگیرم خیلی حشری بودم ارضا شدمو خودمو تو کصش خالی کردم
وقتی آبم میریخت تو کصش داشت کیرمو میک میزد خیلی حال کردم
دراز کشیدم اومد تو بغلم خیس عرق بودیم
گفتم نمیزارم حالا بری ارضات میکنم نگران نباش
یکم بوس و بغل و لب گرفتیم پاشد خودشو شست اومد همونجوری لخت بودیم تو بغل هم
حرف میزدیم
اون روز سه بار کردمش اون یه بار ارضا شد گفت بیشتر نمیشم .ولی تو هر چقدر میخوای میتونی بکنی
اون روز گذشت الان بعد یکسال هنوزم باهمیمو میگامش سکسای زیادی داشتیم از وقتی شوهرش اومد از کمپ دیگه کاملا آزاد شد .هرجا بشه میکنمش . دوستان اسما مستعار بود ولی این داستان واقعیه .سارا شوهرش نمیتونه از نظر جنسی سیرش کنه از یه طرفم وابسته کیر منه میگه هیچ وقت زن نگیر من همیشه بهت میدم .اونقدم جذابه که مثلشو نمیتونم پیدا کنم البته برای من جذابه شاید سلیقه بقیه نباشه. اگه خوشتون اومد بازم مینویسم که چه جاهایی و چه جوری گاییدمش .یه مدتم هست درباره آپلود فیلمو درآمد باهاش حرف میزنم که راضیه ولی اگه کسی میتونه راهنماییمون کنه.میخونم کامنتارو

نوشته: سروش


👍 18
👎 15
86601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

931355
2023-06-03 23:53:21 +0330 +0330

چرتو پرت نوشتن مد شده

1 ❤️

931366
2023-06-04 00:20:01 +0330 +0330

بیا من رهنمایی کنم بهت

0 ❤️

931386
2023-06-04 02:18:30 +0330 +0330

اتفاقا معتاد که خوب می‌کنه و آبش نمیاد😁😁😅

0 ❤️

931388
2023-06-04 02:23:14 +0330 +0330

باز هم شوهر معتادِ بی لیاقت
و فاعلِ قهرمان

1 ❤️

931406
2023-06-04 06:11:14 +0330 +0330

اخ که فقط شربت و دیگر هیچ اگه اسمتم امیر بود دیگه نور علی نور میشد 😂 😂 👎

0 ❤️

931424
2023-06-04 09:08:56 +0330 +0330

یعنی خواهر سناریو فیلم پورن باید بیاین از تو بگیرن…

0 ❤️

931448
2023-06-04 14:01:27 +0330 +0330

سروش
بشین روش
برو شوش

0 ❤️

931455
2023-06-04 15:01:49 +0330 +0330

چقدر کس نوشتی!

0 ❤️

931591
2023-06-05 08:18:01 +0330 +0330

چرندیات یه مجلوق کوس ندیده بدبخت

0 ❤️

931627
2023-06-05 16:19:06 +0330 +0330

ای پهلوان
ای کیر چماق
ای چنگیز خان
ای که کیر هر سه تا شخصیت فوق توی کوس ننه دروغگوت

0 ❤️

931784
2023-06-06 12:30:50 +0330 +0330

بنده خدا چون اولین و آخرین کصی هست که دیدی یعنی چاره ای نداری جزاینکه پسندش کنی

1 ❤️

932005
2023-06-07 23:41:15 +0330 +0330

کار به راست و دروغ این داستان ندارم.نظر من کلی و فراگیره.
تا میتونین از تو فامیل چه دورچه نزدیک همه رو بکنین.نذارید غریبه بکنه. هرکدوم دم دستتون اومد بکنید.چه خوشگل چه زشت.فردا غریب گا میشن میخندن بهتونا.از من گفتن بود.

0 ❤️