ابتدا کمی در مورد خودم بگم اسم من شهرام ساکن همدان قد 170 چهره ای خوشگل و دل برو دارم داستانی که براتون میخام بنویسم واقعی هست و فقط اسم ها رو تغییر دادم.
من یک خواهر زن دارم بنام فهیمه که موقع ازدواج من 14 سال داشت که اوایل هیچ نوع ذهنیتی در مورد سکس و یا دستمالی اون رو نداشتم پیش منم همیشه بلوز و شلوار میپوشید و هیچوقت از من فرار نمیکرد و بعد جشن عروسی هم بعضی شبها خونه ما میموند ما هم فقط یک اتاق داشتیم و مجبور بودیم موقعی که خونه ما میموند پیش ما بخوابه یک شب که فهیمه خونه ما مونده بود اماده سکس با زنم بودم که عصر فهیمه اومد خونه ما با خودم گفتم بعد اینکه خوابید سکس رو با زنم شروع میکنم .شب شام رو خوردیم سه تایی و موقع خواب جای فهیمه رو کمی آن طرف تر از رختخواب خودمون پهن کردیم که بخوابه بعد از یک رب دیدیم ازش خبری نیست و خوابیده .و من به زنم گفتم که لخت شو میخوام سکس کنم کیر منم حدودا 22 سانتی میشه که خیلی هم کلفت هست من لباسهای خودم رو در آوردم و با کیری شق شده رفتم شروع کنم برا سکس که در تاریکی اتاق فکر نمیکردم فهیمه بیدار باشه بعد از کمی کوس همسرم رو که لیس زدم و همسرم هم کیرم رو ساک زد من موقعی که سر کیرم رو گذاشتم لب کوس زنم تا سرش رفت تو همسرم یک آه کشید که احساس کردم فهیمه سرش رو برگردونده و از زیر پتو نگاه میکنه به روی خودم نیاوردم حدود 20 دقیقه تلمبه زدم تا اینکه زنم ارضا شد بعد اون منم حدود پنج دقیقه تلمبه زدن به زور کل آبم رو توی کوس همسرم خالی کردم که همسرم رفت حمام منم رفتم زیر دوش آب یک زودتر اومدم بیرون حوله کوچیکی رو دور کمرم پیچیدم به هوای اینکه فهیمه خوابیده اومدم اتاق دیدم فهیمه که اندام لاغر و کون سکسی رو شکم خوابیده و موقعی که وارد اتاق شدم احساس کردم تکان خورد و با خودم گفتم شاید توی خواب هست که با دیدن کون فهیمه باز کیرم شق شد ولی نمیخواستم بهش دست بزنم اصلا در این فاز نبودم ولی چشمم به کون فهیمه که خورد بد جور شیطانی شدم و خواستم دستم رو بکشم روی کونش که نگاه کردم و گوش دادم دیدم همسرم هنوز زیر دوش هست و منم شلوارک پوشیدم رفتم رختخواب خودمون که فهیمه یکمی با فاصله از ما خوابیده بود پای خودم رو دراز کردم تا پام رسید به کون فهیمه پای خودم رو کشیدم به روی کون فهیمه که انقدر نرم بود که کم مونده بود بیهوش بشم .با بدتر شیطانی شدم و با خودم گفتم این که خواب هست و سنگین خوابیده کیرم رو به کونش یکم بمالم بلند شدم کیرم رو در آوردم سر کیرم رو رسوندم به شیار کون فهیمه ولی هیچ حرکتی نکردم فقط کمی فشار دادم زود از ترس اینکه همسرم بیاد بیرون از حمام زود برگشتم رختخواب خودم با فکر اینکه چطور میشد کون فهیمه رو فتح بکنم با کیر 22 سانتی که با این فکر خوابم برده بود حتی بیرون اومدن همسرم از حمام رو نفهمیده بودم .صبح که از خواب بیدار شدم روز تعطیل بود خواستم بلند بشم برم سنگک داغ بخرم همسرم هم غرق خواب بود و فهیمه هم به پشت خوابیده بود سینه های کوچکش خود نمایی میکرد و شیطان رو لعنت فرستادم رفتم نان گرفتم و برگشتم که دیدم بیدار شدن و سفره پهن و چای آماده هست .نشستیم صبحانه خوردیم که همسرم گفت یکم بریم بیرون و تابستان و هوا گرم گفتم باشه بریم بیرون شهر که باغ پدرم بود انجا فهیمه رو هم با خودمون بردیم رفتیم باغ پدرم که ناهار رو اونجا خوردیم برگشتیم زود تر خونه که ترافیک جاده گیر نکنیم که کمی مونده به تاریکی رسیدیم خونه که همسرم گفتم من خستم باز برم دوش بگیرم که رفت حمام و من و فهیمه تنها موندیم فهیمه مانتوش رو در آورد و یک شلوار ساپورت سفید پوشیده بود که کونش بد جور به چشم میومد با یک بلوز سفید بد جور هم خوش گل تر نشون میداد گفتم بریم وسایل رو از ماشین بیاریم که جلوتر از من راه افتاد من فقط چشم به کون فهیمه زوم شده بود رفتیم وسایل رو اوردیم و گذاشتیم آشپزخانه که استکانها رو فهیمه رفت بشوره که تا همسرم بیرون بیاد چای رو آماده بکنه من به بهانه برداشتن لیوان از آب چکان از پشت نزدیک شدم و دستم رو دراز کردم بطرف آب چکان و کیرم رو طوری تنظیم کردم که به شیار کون فهیمه بخوره که موفق هم شدم موقع برداشتن لیوان کیرم رو به کون فهیمه چسبوندم و در حد یک یا دو ثانیه هم مکث کردم بعدش زود رفتم عقب تر که شک نکنه اصلا انگار نه انگار فهیمه هیچ عکس العملی از خود نشان نداد اب رو خوردم رفتم لیوان رو باز اب بکشم بذارم اب چکان فهیمه هم کم مونده بود استکانها رو تمام بکنه دوباره تصمیم گرفتم از پشت کیرم رو که نیم خیز شده بود و از روشلوار بلند شدنش مشخص بود رو باز بچسبونم به شیار کون فهیمه که رفت اب بکشم لیوانی که آب خورده بودم از پشت کیرم رو کامل چسبوندم به کون فهیمه که اصلا تکان نخورد و منم بدون حرکت فقط به بهانه اب کشی لیوان فقط لیوان رو گرفته بودم زیر اب کیرم هم چسبیده به شیار کون فهیمه در اون حالت کمی موندم دیدم فهیمه هیچ اعتراضی نمیکنه و از استرس نه نفس من درست بالا میومد نه نفس فهیمه که لیوان رو گذاشتم سر جاش و زود فاصله گرفتم دیگه کیرم شق شق شده بود و داشت زیر شلوارم اذیت میکرد که گفتم شلوارم رو عوض میکنم شوارک رو برداشتم که بپوشم شلوار و شرت رو باهم در اوردم که کیر کلفتم افتاد بیرون گفتم اول داشتان که خونه ما فقط یک اتاق بود که فقط اشپزخانه داشت اتاق خواب و پذیرایی باهم بودن .در همون لحظه فهیمه هم آب رو بست همسرم هنوز بیرون نیومده بود از حمام اون لحظه فهیمه تا برگشت من تا بیام شلوارک بپوشم چشمش افتاد به کیر شق شده کلفت من و چشم برنداشت منم عمدا یکم مکث کردم بعد پوشیدم فهیمه هم الکی برگشت دوباره ژرف ظرفشویی اب رو کمی باز کرد دستاش رو بشوره که منم رفتم به بهانه اینکه منم دستام رو بشورم از پشت باز کیر شق شدم رو با جسارت بیشتر به کون نرم فهیمه چسبوندم که یک این دفعه جسارت زیادی پیدا کرده بودم کمی کیرم رو داخل شیار کون فهیمه بالا و پایین کردم دیدم هیچ عکس العملی نشون نداد و به دستان من که زیر آب طرفشویی بودن و الکی فقط اب میریخت رو دستم توجه و ذهن منم فقط در کیرم که به کون نرم و خوش فرم فهیمه چسبیده بود مونده بود که یک لحظه به خودم اومدم دیدم فهیمه بدون حرکت جلوم وایساده منم از پشت چسبوندم بهش و کیرم رو کامل با فشار بیشتر بروی کون فهیمه بالا پایین میکنم .که احساس کردم همسرم داره از حمام میاد بیرون زود فاصله گرفتم و دیگه نه غهیمه به روی خودش اورد نه من کیرم ولی شق شده داشت منفجر میشد و چشمان فهیمه در هر بار که اینور و انور میرفت بدون اینکه حرفی بزنه فقط به کیرم من دوخته میشد که من نشستم و دیگه بلند نشدم تا یکم هوس من فروکش بکنه ولی اصلا از اینکه تونسته بودم کون فهیمه رو با کیرم لمس بکنم دیوونم میکرد و اصلا به هیچ چیزی فکر نمیکردم که گناه باشه و با کار خوبی نباشه فکر نمیکردم که موقع خوردن چای که همسرم هم دیگه یک حوله به خودش پیچیده بود گفتم بعد شام تدارک مشروب ببینیم همراه شام هم باشه ایرادی نداره که همسرم گفت فهیمه رو میان میبرن پدرش که گفتم نه چرا بره کاری نداره که بذارین بمونه که فهیمه تا این رو شنید از حرف من خوشحالم شد و به خواهرش گفت راست میگه شهرام امشب هم بمونم که همسرم به خونه پدرش زنگ زد که فهیمه امشب رو هم میمونه خونه ما که قبول کردن موقع شام مشروب ویسکی پنج پهلوان رو اوردم گذاشتم وسط همسرم هم بد عادت بود چند پیک که مشروب میزد دیگه نمیتونست بیدار بمونه و زودتر میخوابید که از عمد کمی هم پیک‌ها رو پر تر میومدم که فهیمه تا بحال مشروب به لبش نخورده بود که به اصرار من و خواهر گفتیم دو پیک بزن که به زور دو پیک کمی پرتر هم به فهیمه دادم و خورد بدنش که گرم شد گفت منم میخوام لباس راحتی بپوشم همسرم هم دیگه چشماش خمار خمار شده بودن گفتم فهیمه بیار رختخواب خواهرت رو بنداز تا راحت بخوابه که قبول کرد وقتی فهیمه بلند شد از راه رفتنش فهمیدم مست کرده نمیتونه بروی پای خودش بیاسته که همسرم دراز کشید فهیمه هم رفت شلوار پارچه ای نازک و گشاد بپوشه تا راحت باشه پشتش بطرف من بود و منم پشتم به طرف اون که نگاه کردم دیدم همسرم دیگه خواب خواب رفته زیر چشمی نگاه کردم دیدم سوتین و شرتش رو هم فهیمه در اورد تا لباس راحتی بپوشه برگشتم نگاه کردم دیدم اندام بالا تنه لاغر و کون گرد و خوش فرم بد جور چشمم رو به خودش جذب میکرد یهویی دیدم فهیمه برگشت و به چشمام نگاه کرد دید دارم به کونش نگاه میکنم زود شلوار و بلوز راحتی خواهرش رو پوشید که موقع خواب راحت باشه باز کیرم نیم خیز شده بود به فهیمه گفتم بیا بشین یک پیک دیگه برات بریزم که میترسید مست بکنه به زور قبول کرد من باز هم پیک سنگینی براش ریختم تا کمی مست تر بشه که یکم با هم در مورد دوست داشتن و یا نداشتن حرف زدیم که فهیمه گفت من میخام برم دستشویی که وقتی خواست بلند بشه مست مست بود نتونست رو پاش بیاسته که گفتم بذار من کمکت بکنم وقتی گرفتم و بلندش کردم تنم به تنش خورد باز کیرم شق شد که زیر چشمی دیدم فهیمه به کیرم نگاه میکنه دیگه جسارتم بیشتر سد طوری که خودم رو عقب نگه داشتم تا باز کیرم رو بچسبونم به کونش که نتونستم برسونم ولی کیرم داشت شلوارک رو پاره میکرد که فهیمه از دستشویی اومد بیرون که رفت رو شویی که دستاش رو بشوره باز گرفتمش که زمین نخوره موقع شستن دستاش باز کیرم رو چسبوندم بهش طوری کیرم چسبید به شیار کون فهیمه که هم شلوار فهیمه و هم شلوارک من نازک و نرم بودن که انگار کیرم رو به کون لخت فهیمه چسبوندم دیگه این دفعه جسارتم رو دو سه برابر کردم و دیگه دیدم فهیمه کمی کونش رو داد به عقب تا بیشتر حال بکنه و منم فرصت رو مناسب دیدم و دستام رو دو کمر فهیمه گلاب کردم رسما دیگه فهیمه رو بغل کردم و کامل با فشار بیشتر کیر 22 سانتی کلفتم رو چسبوندم به کون نرم و خوش فرم فهیمه که دیدم کلا چشماش رو بسته و انگار باز نفسش بند اومده من توجه نکردم دستام رو رسوندم به سینه های کوچک فهیمه و کامل فشار میدادم و فهیمه هیچ حرفی نمیزد و فقط چشماش رو بسته بود باز جسارت بیشتری به خرج دادم و کیرم رو از شلوارک بیرون انداختم و باز چسبوندم به کون فهیمه همسرم هم انگار چندین ساعت خوابیده خودش هم که خواب سنگینی داشت مشروب هم که خورده بود خوابش سنگین تر هم میشد که مطمئن شدم خواب خواب هست بعد آروم بدون اینکه اجازه بگیرم از فهیمه شلوارش رو تا زانو پایین کشیدم شرت هم که نداشت کیرم رو فرستادم لای پای فهیمه که باز هیچ عکس العملی نداشت از آشپزخانه اوردم بیرون و بردم سر بساط مشروب کامل شلوارش رو در اوردم بلوزش هم در اوردم لخت مادر زادی شد از خجالت فقط زمین رو نگاه میکرد و گر از گاهی به کیر شق شده من نگاه میکردم به پشت درازش کردم چند قطره از ویسکی رو ریختم روی کوس بی مو و سفید فهیمه که چشمش رو بست منم شروع کردم با زبونم مشروب روی کوس فهیمه رو لیس زدن که دیدم کلا چیزی نگفت و چشماش همون جور بسته هست چون نمیشد از کوس کاری کرد کیر به این کلفتی هم سوراخ کونش رو مثل تونل باز میکرد اونم اگر فهیمه میتونست دوام بیاره بلند شدم که چراغ رو خاموش بکنم کمی کرم رو انگشت خودم ریختم و اوردم در تاریکی به سوراخ کون فهیمه و کمی هم به کیر کلفت خودم زدم تا اگه بتونم سر کیرم رو بفرستم توی کون خوش فرم و نرم فهیمه که کمی با انگشتم با سوراخ کون فهیمه بازی کردم تا کمی باز بشه انگشتم وسطی رو کمی فرستام سوراخ کونش که کمی احساس کردم باز شده که در تاریکی انگشتم رو کشیدم بیرون به آرامی بروی اندام لاغر و سکسی فهیمه دراز کشیدم سر کیرم رو روی سوراخ کون فهیمه تنظیم کردم چون میدونستم امکان نداره حتی سر کیرم به سوراخ کون فهیمه توش بره دستم رو گذاشتم دهن فهیمه که انگر درد داشته باشه از جیغ زدنش جلوگیری بکنم که سر کیرم رو گذاشتم لب سوراخ کون فهیمه که کمی فشار دادم دیدم انگار نه انگار سر کیر پیاله ای کیر کلفتم یک ذره هم داخل کون فهیمه نرفت دستم رو بروی دهن فهیمه چفت کردم و کیرم رو اینبار با فشار بیشتر خواستم بکنم توی کون فهیمه که ذره ای میخواست بره توش که فهیمه با جیغ خفیف خواست از زیر کیرم فرار بکنه که من به زور نگه داشتم و نذاشتم در بره و کمی منتظر موندم بهش گفتم کمی ارومتر فشار میدم که درد نداشته باشی وگرنه مجبورم در عالم مستی کیرم رو بفرستم توی کوست که فهیمه ترسید و قبول کرد که کونش رو فتح بکنم ولی هر کاری کردم توش نرفت کیر خودم هم دیگه درد گرفته بود به سرم زد که باید از کوس بکنم چون دیگه هیچ وقت این فرصت گیرم نمیومد که فهیمه انگار فهمیده بود که میخوام کوسش رو بترکونم با صدای اروم و گریه کنان گفت تو رو خدا شهرام این کار رو باهام نکن از درد میمیرم گفتم کوس کردن زیاد درد نداره که گفت نه دیدم موقعی که کیر کلفتت رو فرستادی داخل کوس ابجیم و اون داشت ناله میکرد که تو رو خدا زود باش گفتم خواهرت داشت حال میکرد و اخرش هم دیدی لرزید و ارضا شد هر کاری کردم فهیمه قبول نکرد و با چشمان اشک بار التماس میکرد گفتم به پشت بخواب کمی به کوست میمالم تا آبم بیاد در تاریکی فقط میخواستم سر کیرم درست به سوراخ کوسش برسه و با فشار بفرستم توش و بترکونم بد جور مست کرده بودم هوس چشمام رو کور کرده بود حتی به فکر این نبودم مه همسرم بیدار میشه و میبینه خواهرش لخت لخت زیر کیر من خوابیده که با دست زدن به کیرم توسط فهیمه به خودم اومدم دیدم سر کرم رو داره خودش به کوس آبدارش که حشری شده بود میکشید که سر کیرم رو گذاشتم درست روی سوراخ کوس فهیمه و دستم رو گذاشتم جلوی دهن فهیمه که جیغ زد صداش بیرون نیاد دیدم فهمید که میخوام چیکار بکنم خودش هم مست کرده بود منم که بدتر از اون چون نصف شیشه ویسکی رو من خورده بودم خواست نذاره تقلا میکنه و بلند بشه دیگه شهوت و حشری شدنش از یادش رفته بود فقط به فکر فرار از زیر کیر کلفت و 22 سانت من بود من دیگه ترسیدم همسرم با این صداها بیدار بشه و دیگه کلا به فنا برم که مجبور شدم ول بکنم بهش گفتم دستم رو میکشم فقط صدات در نیاد دیگه کاری ندارم باهات که قبول کرد حرفی نزنه که اروم بلند شد لباس هاش رو پوشید و منم با کیر شق شدم موندم چیکار بکنم چطور ارضا بشه که کمی باهاش ور رفتم دیدم نشد به فهیمه گفتم تو بخواب رو به شکم لاپایی بذارم تا ابم بیاد که قبول کرد بدون صدا کمی شلوارش رو بکشی پایین و رو به شکم بخوابه تا بذارم لای پاهاش و خالی بکنم که یک دقیقه نشده بود دیدم همسرم از شانس بد من حرکت کرد و فهمیدم که میخواد بیدار بشه نگو تشنه شده زود کیرم رو کشیدم عقب و شلوار فهیمه رو زود کشیدم بالا و خودم در تاریکی رفتم کنار دراز کشیدم فهیمه هم نزدیک خواهرش خوابیده که خودش رو به خواب زده بود بلند شدم چراغ رو روشن کردم همسرم گفت بهم اب بیار بخورم که خواستم روم رو‌برگردونم که چشم همسرم افتاد به کیر شق شده من و گفت چقدر هم شق کردی بعد به فهیمه نگاه کرد ولی من یک لحظه چشمم به روی کوس فهیمه افتاد که شلوار نازکش رو‌خیس کرده بود زود به همسرم گفتم پاشو اب بخور خودت بعد میخوام کوست رو بترکونم باز گفت فهیمه بیدار میشه گفتم نه خیلی وقته خوابیده که شلوارکم رو هم در اوردم و لباسهای همسرم رو در آوردم شروع کردم به لیس زدن کوس همسرم میدونستم فهیمه هم که داره نگاه میکنم دیگه منتظر نموندم که همسرم دست به کیرم بزنه انقدر حشری شده بودم که سر کیرم رو با تنگی کوس همسرم فرستادم توش که با یک نفس عمیق از رو درد و شهوت همراهی کرد و اروم اروم میگفت بکن بکن عشقم تند تند بکن کیر تو توی کوس همه دخترا و زنها من بد تر حشری میشدم و سرعت تلمبه زدن رو بیشتر میکردم که چشمان همسرم یک لحظه به زور احساس کردم بسته هست و از رو حشری شدنش داره حرفهای سکس میزنه که منم از فرصت استفاده کردم و رو به حرفهای سکسی فانتزی بردم سکس مون رو وسط سکس که دیگه هر دو دیوونه شده بودیم و گفتم کیرم توی کوس کدوم دختر گفت هر دختری که تو دوست داری کفتم کیرم دو ست داره به کوس فهیمه بره و بکوبه توش همسرم گفت کیرت توی کوس فهیمه نمیدونست که فهیمه داره گوش میده و حال اون بد تر هم خراب شده انقدر لیس زدم کوس فهیمه رو بعدش باهاش بازی کردم الانم با این سکسی که با خواهرش کردم و به فانتزی کشیده شد من دستم رو دراز کردم و دستم رو رسوندم به کوس فهیمه که کمی اونطرف تر کنار ما دراز کشیده بود وقتی فهیمه دید دست به زور میرسه کمی خودش رو به ما نزدیک کرد من انگشتم رو گذاشتم سوراخ‌کوس فهیمه و محکم تلمبه میزدم به کوش همسرم و اونم مدام از رو مستی و سکس فانتزی میگفت کیر کلفت تو توی کون و کوس فهیمه که من دیدم انگشتم رو از رو حشر تا نصف فرستادم داخل کوس فهیمه که دیدم گرم گرم و انقدر تنگ بود که به زور بیرون میکشیدم احساس کردم گرمی خاصی داره انگشتم که در این حال زنم سه بار ارضا شده بود داشت آبم میومد که انگشتم رو‌کامل فرستادم توی کوس فهیمه و کیرم رو تا تهش فرستادم کوس همسرم و چند تا تلمبه و ضربه محکم کل ابم رو‌خالی کردم توی کوس فهیمه فهمید که سکس ما داره تموم میشه زود خودش رو جمع کرد و روش رو برگردوند من اول رفتم حمام که دیدم انگشتم کلا خونی هست فهمیدم که عجب اشتباهی کردم و پرده بکارت فهیمه رو بگا دادم حرفی نزدم و زود دوش گرفتم و‌ رفتم بیرون که همسرم هم بره دوش بگیره .که با با فهیمه تنها شدیم ولی اینبار دیگه لذت سکس رو‌بیشتر چشیده بودم به فهیمه گفتم اگه پرده بکارت نداشتی راحت میتونستم کیرم رو بفرستم تو‌ی کوست که بیشتر لذت ببری که گفت نگاه کردم دیدم کوس من خونی شده انگار پرده من بگا رفته و اونم تو زدی الان دیگه باید تو دا زن داشته باشی گفتم نه میبرمت دکتر تا کوست رو رو به راه بکنه و پرده بکارت بدوزه که گفت نه دیگه نباید میشد که شد با این‌حرفش کیرم باز میخواست بلند بشه که دیدم همسرم اومد بیرون از حمام زود رفتم سر سشوار که موهام رو خشک بکنم و بعدش گرفتم خوابیدم صبح‌ زود رفتم نان داغ گرفتم باز اوردم خونه و بعد صبحانه فهیمه گفت در مسیر منو هم برسون خونمون که همسرم هم گفت منم میگیرم بخوابم دیشب انگار تریلی از روم رد شده که که فهیمه دیدم زیر لب لبخندی زد و گفت که باشه ابجی تو بخواب در مسیر فهیمه اولش سکوت کرده بود کمی مونده بود برسیم که گفت ابجی رو بیار بعد از ظهر خونه ما تا منم بیام باهات خونتون بیاییم سکس اساسی بکنیم تا بهت یک حال اساسی بدم که قبول کردم و همسرم رو بعد از ظهر بردم خونه مادرش اینا و خودم نرفتم و بهونه کردم که با دوستام قرار دارم که رفتم سر کوچه وایسادم دیدم فهیمه اومد با اندام ظریفش بیرون و رسید به در ماشین و باز کرد و نشست بهش گفتم فهیمه نمیترسی که بریم سکس بکنیم اونم از کوس که کفت وقتی دیدم ابجی چقدر زیر اون کیر به این کلفتی داره سکس میکنه و حال میکنه چرا من نتونم که با این حرفهای رسیدیم حلوی در خونمون که پیاده شدیم رفتیم داخل تا رسیدم داخل فهیمه رو گرفتم و لباش رو گرفتم طوری میخوردم که انگار ندیدم و فهیمه هم که سنش کم‌بود ترسیده بود و تند تند به اطراف نگاه میکرد که به غیر ما دو تا کسی توی خونه نباشه که بعد ها بهم گفت در فیلم سکس که در گوشی دوستش بود دوست پسر دختره رو میبره خونشون وسط سکس پسره دوست خودش رو هم صداش کرد اتاق به زود دو تایی گاییدنش که گفتم من نامرد نیستم که بعد اون حرف تشک انداختم زیر مون کلا لختش کردم و شروع کردم لیس زدن کوس فهیمه که هم سوراخ‌کون و کوس فهیمه رو لیس میزدم که صدای اخ آخ فهیمه بلند شده بود لباس هام رو در اوردم که کیر شق شدم رو دید گفتم هم کون وهم کوست رو یخام بکوبم که قبول نکرد و گفتم بهش که باید برام ساک بزنی قبول نکرد به زور دستمام کیرم رو کردم داخل دهان فهیمه که برام ساک بزنه بلد نبود دندون هاش کیرم رو به درد میاورد که کشیدم بیرون و سر کیرم رو‌گذاشتم سوراخ‌کوس فهیمه و با ابی که از کوس فهیمه راه افتاده بود خیس کردم و بهش گفتم تو دیگه زن منی هستی و هر موقع که دلم بخواد میخام بکنمت که اونم قبول کرد و انقدر حشری شده بود که میگفت بکن توش من اصلا یادم نبود که فقط یک انگشت نازک توی کوس فهیمه رفته و کیر به این کلفتی چطور میخواد بره توش که سر کیرم رو به ارومی فرستادم توی‌کوس فهیمه که فهیمه با جیغ بلند منو هم ترسوند گفت مردم بکش بیرون که گفتم بذار یکم بمونه که کمی مکث کردم بعد یک‌ ذره فرسته توش که دیگه نتونست دوام بیاره کم‌مونده بود نفس فهیمه قطع بشه که کیرم رو‌ کشیدم بیرون و گفتم بذار یکم باز بشه چرا نمیذاری که قبول نکرد و گفت پسر عموی دوستم همیشه کوس دوستم رو‌میکنه و لذت میبره که گفتم خب کیر اون یا کوچیک هست یا کوس دوستت رو قبلا کیر کلفتا ترکوندن و جا باز کرده که دیگه ادامه نداد گفتم میخوام کوست رو بکنم والا نمیتونیم بریم که قبول کرد سر کیرم رو گذاشتم توی کوسش ایندفع پاهاش رو دور کمرم قلاب کردم و و دراز کشیدم روش که نتونه در بره که تا به خودش بیاد به زود نصف کیرم رو فرستادم توی کوس فهیمه که صداش رفت رو‌هوا و با مشت هاش منو تنبیه میکرد ولی دیگه مگه چشمام اشک های فهیمه رو‌میدید تا نصف کیرم بیشتر توی کوس نمیرفت که با نصف کیرم شروع کردم به تلمبه زدم آروم اروم که کمی جا باز کرد تنگی کوس کیرم رو بد جور فشار میداد که احساس کردم میخواد آب کیرم بیاد که کمی هم بیشتر فشار دادم که باز جیغ بلندی زد که توجه نکردم کیرم رو کامل در کوس تنگش فرستادم و شروع کردم به تلمبه زدن که اصلا دیگه چیزی نمیدونستم اشکهای فهیمه دیگه کارساز نبود و فقط من به فکر خالی کردم آب کیرم به کوس فهیمه بودم که بلند میگفت شهرام تو رو خدا حامله نکن که گفتم خدا رو خوش نمیاد حاملش بکنم و داشت دیگه آبم میومد گفتم کیرم رو میکنم توی دهنت تمام آبم رو باید بخوری والا میریزم تمامش رو توی کوست که قبول‌کرد سر کیرم رو گذاشتم دهن فهیمه و با فشار زیاد انگار یک‌کاسه اب بزنه بیرون و سر فهیمه رو گرفته بودم نمیذاشتم سرش رو عقب بکشه که دیدم اب کیرم از کنار کیرم میریزه بیرون نمیتونه قورت بده که کیرم رو کشیدم بیرون ابش رو ریختم رو دستمال و باهم رفتیم زیر دوش که دیدم نمیتونه درست راه بره .دستش رو گرفتم بردم زیر دوش کمی هم از کون بغلش کردم ولی نذاشت کونش رو هم فتح بکنم که بعد ها به زود یکی دو بار هم موقع سکس کونش رو کردم که باعث خونریزی شد دیگه ترسیدم کونش رو نکردم .
و این بود داستان واقعی سکس با فهیمه خواهر زنم که بعدا همیشه هفته ای دو یا سه بار فقط فهیمه رو میبردم بیرون از شهر داخل باغ و کوه سکس از کوس میکنیم که دیگه یواش بواش عادت کرده به کیرم که اگر از داستان واقعی کن خوشتون اومده باشه باز براتون اون سکس ها رو هم توضیح میدم امیدوارم‌که خوشتون اومده باشه بار اولم بود که داستان سکس خودم رو مینوشتم به بزرگی خودتون ببخشید .

نوشته: شهرام