سکس جانانه با مشتری

1390/12/04

سلام داستان من کاملا واقعیه ولی چون برای اولین بار می نویسم ممکنه ایراداتی بهش وارد باشه پس با نظر دادن هم کمکم میکنید و هم تشویق که باز هم براتون بنویسم داستان من از اونجایی شروع میشه که من مجرد بودم و حدودا 18 سالم بود در مغازه خواروبار فروشی پدرم به اون کمک میکردم و اون برای استراحت,خریدن اجناس برای مغازه,مهمانی رفتن.مسافرت یا…از مغازه خارج میشد و من کارارو انجام میدادم یه روز توی مغازه بودم که یه خانومی که مستاجر همسایمون بود و تازه امده بودن برای خرید اومد تو همینطور که مشغول خرید بود گفت چه اهنگ قشنگی اینو کی خونده من که کمی خجالت کشده بودم اخه پدرم گفته بود که توی مغازه اهنگ نذار یا صداشو خیلی کم کن گفتم اینو شاهرخ خونده اهنگ پاییزشه گفت میشه این کاستو بدی من از روش بزنم بعد برات بیارم منم که یخورده اروم شده بودم گفتم باشه خلاصه من نوارو اوردمو اونم خریدشو کردو ازم تشکر کردو رفت این جریان ادامه پیدا کرد و ما با هم خیلی صمیمی شدیم و همینطور با هم نوار و بعد فیلم ویدیویی رد و بدل میکردیم تا اینکه یه روز یکی از فیلمامو اورد و گفت این فیلمت خیلی صحنه داشت تو خیلی از این فیلما میبینی من که جا خورده بودم گفتم فیلمه دیگه بعضیاش بیشترم داره ولی من میزنم میره جلو گفت ای شیطون, اره جون خودت راست میگی,فیلمو ازش گرفتمو اونم یه فیلم برام اوده بود,من که دیگه متوجه رفتارو منظور اون شده بودم و خیلی با هم صمیمی شده بودیم یه فیلم سوپر بهش دادم و گفتم این خیلی صحنه داره حواست باشه اونم گفت خیالت راحت فیلمو گرفتو رفت چند روزی ازش خبری نبود خیلی نگران بودم پیش خودم میگفتم عجب کاری کردم نکنه ناراحت بشه یا اصلا شر بشه.

خلاصه بعد چند روز سر ظهر که مغازه بودم یهو اومد تو سلام علیک کرد من که تو دلم هول کرده بودم گفتم کجایی خبری ازت نیست گفت فیلمت خیلی باحال بود نمیتونستم همشو یه دفعه ببینم من که خیالم راحت شده بود گفتم تو هم از این فیلما داری گفت اره یدونه برات اوردم خلاصه فیلمارو ازش گرفتمو یه فیلم سوپر دیگه بهش دادم ماجرا همینجور ادامه داشت و ما با هم تلفنی هم ارتباط داشتیم و درباره فیلما رابطه زن و مرد ,لب گرفتن, سکس صحبت میکردیم خلاصه بجایی رسید که منتظر بودیم یه جای خالی پیدا کنیم و با هم یه حالی بکنیم تا اینکه یه روز که پدرم ظهر رفته بود خونه و دیگه بر نمی گشت و قرار بود شب در مغازهرو ببندم وبرم خونه بهش زنگ زدم و جریانو بهش گفتم,گفت میخوای چیکار کنی گفتم الان سر ظهره کسی برای خرید نمیاد دو سه ساعتی وقت داریم بیا انجا در مغازه رو میبندم پشت یخچال فضای زیادی برای استراحت هست هم دیگرو یه کم بغل کنیم گفت باشه تا یه ربع دیگه میام منم سریع اونجا رو مرتب کردمو چندتا کیک و ابمیوه اماده کردم که دیدم اومد رفتم بیرون کوچه رو نگاه کردم دیدم کسی نیست گفتم برو پشت یخچال الان میام در مغازه رو بستم رفتم پیشش دیدم روسری و مانتوشو در اورده و با یه تاپ قرمز که خیلی به پوست سفیدش میومد با یه شلوار استرج اونجا نشسته اب میوه ریختم اومدم بهش بدم که از دستم گرفت گذاشت کنار و گفت بیا بغلم منم سریع بغلش کردم و دراز کشیدیم شروع کردم به لب گرفتن دستامو بردم پشت گردنش دیدم موهاش نم داره فهمیدم دوش گرفته یواش یواش دستمو بردم زیر تاپش دیدم سوتین نداره تاپشو زذم بالا وای چی میدیدم سینه های سفید مثل برف با نوکای قرمز رنگ که لب گرفتنم هم باعث شده بود قرمز تر بشه با دستم یکی از پستوناشو گرفتمو شروع کردم به لیس زدن دیدم داره نالش شروع میشه اون یکی دستمو بردم سمت کسش از روی شلوار کسشو میمالوندم یواش یواش قفل و زیپ شلوارشو بازکردمو شرتو شلوارشو با هم در اوردم دستمو دوباره گذاشتم رو کسش انگشتم اروم کردم تو سوراخ کسش خیس خیس شده بودناله هاش بلندتر شده بود صورت و سینه هاش داغ شده بود منم بد جوری کیرم راست شده بود یهو بلند شد و پیرهنمو در اورد بعد هم گفت شلوارتو در بیار منم سریع شلوارو شرتمو در اوردم اومد سراغ کیرم اونو تو دستاش گرفتو شروع کرد به مالیدن بعد سرشو اورد جلو و کیرمو کرد تو دهنش خیلی باحال میخورد یسره کیرمو لیس میزدو با لباش رو کیرم بالا و پایین میکرد بعذ چند دقیقه برگشت و دستهاشو زانوهاشو گذاشت رو زمین منم که کیرم حسابی خیس بود از پشت گذاشتم رو لبه کسش با یه فشار کوچیک راحت رفت تو کس نازش وای چه کس گرمی داشت چند بار تلمبه زدم انقدر اتیشی شده بود که یهو کسش شروع کرد به مکیدن کیرم فهمیدم که ارضا شد منم چنتا تلمبه دیگه زدم و بشتر از اون نتونستم طاقت بیارم داشت ابم میومد که از تو کسش در اوردم و ریختم روی کمرش بعد هردومون بیحال توبغل هم دراز کشیدیم بعد از چند دقیقه استراحت بلند شدیم و چنتا لب از هم گرفتیم بعد من اونو از مغازه خارج کردم این بود یکی از خاطرات من نظر یادتون نره.

نوشته: Mohsn20


👍 3
👎 0
164323 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

312258
2012-02-23 04:17:36 +0330 +0330

نمیدونم چی بگم
در کل خوب بود فقط باید ازش بیشتر میگفتی

0 ❤️

312259
2012-02-23 04:39:55 +0330 +0330
NA

kheyli jaleb bood makhsosan ke zipe va dokme shalvare esterjo baz kardi nagi khar boodan nafahmidana bashe:D

0 ❤️

312261
2012-02-23 05:09:09 +0330 +0330
NA

الان که سال ۱۳۹۰ ‎هستیم . . . نوارکه منقرض شد. . . . اون زمونا هم که ساک زدن مد نبود. . . اقا واقعا سکس داشتن افتخاره؟؟؟ اقا من بیست سالمه سکس هم نداشتم . . . اگه داشتم میام داستانشومیذارم . . . دیگه عقده بازی درنیارین . . . یک ساله عضو شدم هیچی نگفتم. . . .باباشعورهم خوب چیزیه . . . رایان گیگرکه تودیارکفر بازن داداشش سکس کرده ازنظرهمه اروپامنفورشده . . . اون وقت ننه و خواهر و . . . همه ایرانی ها جنده شدن . . . مرداهم میکنن

0 ❤️

312264
2012-02-23 05:21:01 +0330 +0330
NA

fبسیار ساده گفتی ولی نگفتی چگونه با یه نوار دادن مخ زنه را زدی

0 ❤️

312265
2012-02-23 06:05:26 +0330 +0330
NA

کس شر محض بود قبول کن کس گفتی و وقتمونم گرفتی بچه جقی.

0 ❤️

312266
2012-02-23 14:37:59 +0330 +0330
NA

داستانت رو می شد زیر سبیلی قبول کرد و با خوش باوری باور کرد ولی اونجا که گفتی اون از تو زود تر ارضا شد کوس گفتی چون معمولا زن به این راحتی ارضا نمیشه حد اقل برای بار اول .یک بچه 18 ساله تا بکنه تو کوس ارضا شده چه برسه که بخواد تلنبه بزنه و زن رو ارضا کنه.

0 ❤️

312267
2012-02-23 14:41:06 +0330 +0330
NA

پسرم وقتی میای داستان بنویسی یه طوری بنویس که لااقل خودت متوجه بشی که چی مینوسی؟؟؟؟؟

0 ❤️

312268
2012-02-23 15:21:52 +0330 +0330
NA

درسته كه شما 20 سال سكس نداشتي ،
ولي ديگران كه با شما سكس داشتند!
البته بچهگي هات!

0 ❤️

312269
2012-02-23 15:59:22 +0330 +0330
NA

DAMET GARM KOSE DAG GAYIDI

0 ❤️

312271
2012-02-23 18:08:52 +0330 +0330
NA

زن همسایه چند ساله بود اندامش چطور بود ؟ دکی این کردن رو که همه مینویسن مهم حالتشه که از لب شروع میشه تا آخر نمیدونم چرا احساس می کنم تو زن همسایه رو نکردی بلکه مرغ همسایه رو کردی!!!

0 ❤️

312272
2012-02-23 19:23:33 +0330 +0330
NA

والا فک نکنم به این بشه گفت سکس جانانه. چقد زشتن این آدمایی که از محیط کارشون سواستفاده میکنند.اخه مگه جا قحطیه که میری محل کسب تو به گا میدی احمق خان. اونجا سفره یه خونواده است نه حجله. ننوشتی بعد اینکه ریدی به مغازه بابای بیچاره ات که از اعتمادش سواستفاده کردی چقد وجدان درد گرفتی گوز مغز جان.جالبه یه مدته سبک داستانها شده سکس با همسایه .بازم بنویس هرچقد دوست داری بنویس ولی نه گوز به اعصابمون

0 ❤️

312273
2012-02-24 11:28:10 +0330 +0330
NA

to k dashti ahang gush midadi yeho film besh dadiiiiiiiiiiiiiiiiiiii ??? vaaaaaaaaaaaaaaaaaa???

0 ❤️

312274
2012-02-24 21:01:57 +0330 +0330
NA

حالا حتما بايد دربياريبريزي رو كمر خانم يا رو سينه ش يا رو صورتش يه خورده كمتر از اين فيلماي پورنو تقليد كنيد.

0 ❤️

312275
2012-02-26 04:01:04 +0330 +0330
NA

دوست عزیز من بهت پیشنهاد می دم حداقل یه بار سکس بکن،تجربه داشته باش بعد بیا اینجا داستان تخیلی بنویس وقتی نمی دونی سکس چیه وقت مردم چرا می گیری؟

0 ❤️

312276
2012-02-27 08:06:07 +0330 +0330

کیرم تو مغز کیریت با این داستان تخمیت. فکر کنم پشت یخچال هر روز کونت میذارن عقده ای.

0 ❤️

312278
2013-01-30 22:14:41 +0330 +0330
NA

كيرم تو داستانت!!

0 ❤️

773809
2019-06-15 12:06:15 +0430 +0430

برکت مغازه میره
من واسم پیش اومده و دیگه تو اون مغازه نتونستم کاسبی کنم
نمیدونما چرا ولی نفرین شد اون مغازه

0 ❤️