شروع دوستی با بردیا

1403/03/22

از مشهد رفتم تهران برای زندگی
خیلی تهران زندگی کردن به عنوان فم بوی راحت تره
هم دکتر پیدا کرده بودم برای هورمون درمانی ، و هم باشگاه میرفتم برای افزایش حجم باسن
سینه هامم قراره پروتز کنم اما خب برجستگیه کافی رو گرفته بود.
خونم توی اکباتان بود و کلا ۵۰ متر بود، دیگه همه چیز دارم ، کاملا در حال تبدیل شدن به دخترم .
مدتی قبل قرار بود برگردم مشهد به امید این که توی مهمونی هایی که دعوت بودم پارتنر یو برای چند شب پیدا کنم
فم بوی وقتی هورنی میشه دیگه مهم نیست با کی میخواد سکس داشته باشه
صرفا کیر میخواستم از یک فرد با تجربه.
بلیطم کنسل شده بود و مجبور شدم برم ترمینال جنوب ، به طرز باورنکردنی چهار ساعت منتظر اتوبوس وی آی پی بودم ولی پیدا نشد
سواری های شخصی ولی بودن ، منتظر شدم برای یک ماشین تمیز که بده نیم ساعت یک سمند تمیز پیدا شد
شرط کرده بودم صندلی جلو باشم
سوار شدم و با این که اصرار داشتم تنها باشم و کله ماشین رو با یکم تخفیف حساب کنم
اما چون افغانی های بدون مجوز رو میبردن خیلی بیشتر می گرفتن ازشون
بردیا اومد و گفت اینا تا مشهد نمیاد و شاهرود پیاده میشن کلا ۵-۶ ساعت هستن
قبول کردم
بردیا راننده تاکسی بود با هیکلی مردونه و بزرگ ، پیراهنی قشنگ ریش هایی انکادر شده و موهای جو گندمی ، و چهره ای بسیار دل نشین.
خلاصه راه افتادیم و سعی کردم حواسه خودمو پرت کنم
اصن من داشتم میرفتم مشهد بدم ، خیلی حشری بودم
تا وقتی که رسیدیم شاهرود ، متوجه میشدم خیلی آهسته توی هم کلام شدنش با من بهم دست میزنه و زیر چشمی نگاهم میکنه ، اما راه نمیدادم.
با این که گرمای حشریتم پشت چشمام داشت کورم میکرد و از دلو رودم تا سوراخم گز گز میشدم و کاملا بدنم اماده سکس بود.
کافی بود یکم اصرار کنه.
رسیدیم شاهرود و اینا پیاده شدن ، ساعت ۲ صبح بود.
بردیا گفت خیلی زیاد خوابم میاد و اگر مشکلی نداری خونه ی راننده همکارم شاهروده ، دو ساعت بخوابم و بعدش بریم .
گفتم موردی نداره
میدونستم اگه قراره اتفاقی بیوفته همین الانه
رفتیم خونه ی دوستش و درجا بالشتو برد زیر سرش و خوابید
اما من داشتم دیوونه میشدم
همه ی وسایلم و چندین ست لباسه سکس و لباس زیر توی چمدونم بود
گفتم من باید به این بردیا بدم جوری که حتی اگر فم بوی نخواد هم نتونه رد کنه ، یک ساعتی توی همین حال بودم تا دیگه شل کرده بودم
رفتم حمام و از اونجایی که چندین بار لیزر کردم هیچی مو نداره بدنم
تمامه بدنمو شستم اومدم بیرون نشستم بردیا بیدار شده بود
گفت همین یک ساعت کافیه فقط یک دوش بگیرم میام
گفتم باشه
به محض این که رفت توی حمام ، رفتم دمه در و گفتم آقا بردیا میشه به سوال بپرسم ؟
-جانم
+تا کی میرسیم مشهد
-تا ۱۰-۱۱ نهایتا
+شما کی باز برمیگردین تهران من چهار دیگش میخوام برگردم
صرفا میخواستم یکم حرف بزنم باهاش
-من همون شبش برمیگردم
+پس تا شبش مشهدین
-اره شبا این مسیر مسافر خیل بیشتر هست
+اوکی من عجله نداریم بیاین بخوابین بازم
-مطمئنی ؟
+اره خطرناکه قبل طلوع میریم
-خدا خیرت بده

بدو بدو رفتم چمدونو باز کردم
لوسیون رو زدم
سریع رژ قرمز زدم با یه خط چشم
صورتمم یکم صاف کردم
سوتین و شورت قرمز پوشیدم و
فیش نت رو پام کردن
و روی همش یه بادی حریر مشکی پوشیدم
تازه میخواستم برم زیر پتو که سورپرایزش کنم
برگشتم دیدم پشت سرم وایساده
خشکش زده بود ، منم اب دهنمو قورت دادم ، بهش گفتم من فم بوی هستم و از شما…
نذاشت حرفمو تموم کنم اومد دستشو انداخت دور کمرم و با دست دیگش گردنمو گرفتو لباشو گذاشت روی لبام

-مگه میشه این بدنو برجستگی سینه رو با این پوست صاف دید متوجه نشد
افتاده بودم توس دستاش و همراهیش میکردم
در حالی که لب همو میخوردیمو میمکیدیم ، منو برد سمت بالشتو پتوویی که روی زمین بود

  • ببخشید امکانات کمه
  • مهم چیزه دیگه ایه
    -اگه خواستی فردا میبرمت مشهد هتل

شروع کردم به ناله و جوابه این حرفشو ندادم
هنوز دراز نکشیده بودیم
دستاش به سمت کونم رفت و فشارشون میداد ، منم یه دستم روی ریشاش بود و دست دیگم رو بردم سمت شلوارش
کیرشو گرفتم دستم ، بلند نبود شاید فقط ۱۶ سانت بود ولی خیلی خوب کلفت بود
دقیقا چیزی که میخواستم
لبامو ول کرد و گردنمو بوسید
کم کم خم شدم و روی زانو اومدم
شلوارشو دادم پایین
و کیرشو دیدم
انقدر خوشگل و خوش رگ بود که خیلی زود شیفتش شدم
این ادم داشت توی این کار حیف میشد
کیرش توی دستم بود و از پایین تا بالاش رو لیسیدم
و کردمش توی دهنم شروع کردم مثل کیر ندیده ها به خوردن
داشت دیوونه میشد ، مک میزدم سرشو اروم گاز میگرفتم و گاهی بقلای پاشو میگرفتمو با تمام وجود تا ته میخوردم
حشری شد و شروع کرد تلمبه زدن توی دهنم
و هی نگه می داشت کیرشو ته حلقم
عق میزدم و تف زیاد میشد
این تف خیلی نرم ، و عالی بود برای سوراخم لذته دادن رو دوچندان میکرد.
کیرشو در اورد م دید من عجیب خمارم
دستمو دور کیرش کشیدم و تفارو جمع کردم و زدم به سوراخم
-میخوای سوراختو بخورم ؟
+تمیزه ولی طاقت ندارم ، میشه فقط بکنی منو ؟
انگار توی سرش بمب ترکوندم با این حرف
شونه هامو هل داد از پشت افتادم روی پتو
کمرمو گرفتو منو چرخوند و بالشتو گذاشت زیر شکمم
دیدم ارتفاع کمه کونمو دادم بالا و بادی حریرم افتاد روی کمرم
گفت میشه فقط یه عکس ازت بگیرم
گفتم زود باش فقط ، صورتم نیوفته فیلمم خواستی بگیر
-باورم نمیشه تو پسر باشی
+دارم دختر میشم کامل ولی توروخدا بس کن حرف زدنو حداقل بزار لای پام حسش کنم
کیرشو گذاشت روی سوراخم بین لپای کونم میمالیدش
من فقط ناله می زدم و کونمو میدادم بالا تر ، داشت نبض میزد
گذاشت دمه سوراخم اومد سرشو نزدیکه سرم گفت حاضری
-بکن توروخدا منو بکن دارم دیونه میشه
سرشو هل داد اروم کلفت بود خیلی سخت داشت میرفت اما این درد تماما برای من لذت بود
از مفعول بودنم ، درد کشیدنم ، و زیر مرد بودنم داشتم لذت میبردم
اروم اروم کرد تو کونم تا دیدم شکمش خورد به لپای کونم
-یکم بمونه دردت کم شه
خودم شروع کردم به جلو عقب کردن باورش نمیشد
اسپنکه محکمی زد که آهی کشیدم انگار پارو گذاشته باشم روی گاز
فیش نتم خاص بود قسمت سوراخم خودش باز بود اما با این آه من
فیش نتو پاره کرد و شروع کرد تلمبه زدن
با هر ضربه شکمش به کونم ، یک قدم به اوج زنونگیم نزدیک تر میشدم
واقعا کاش جای این دول من کس داشتم
چون حتی اگر تغییر جنسیتم بدم بازم کس نمیشه

کمرش سفت بود و من تمام مدت لذت میبردم
حدوده ده دقیقه بدون وقفه داشت تلبه میزد ، میگفت میخوای سفر هاتو خودم ببرمت ؟ هیچکیو دیگه سوار نمیکنم
منم از خدا خواسته قبول کردم
از حالت دمر فقط کونمو آوردم بالا و داگی شدم حشری تر شد و بیشتر و بیشتر تلمبه میزد
گفت داره ابم میاد
گفتم بریز توم
با چند تا اسپنک یهو تا ته چسبید بهم
بدنم داشت از شدت حشریت میلرزید
خودشو انداخت روم و دوباره دمر خوابیدم روی زمین
حسم بی نظیر بود
توی لباس های مخصوص خودم
دراز کشیده بودم
و یک مرد قوی و جذاب و ارضا کرده بودم
در حالی که خودمم توی مرحله ارضا شدن بودم
چند دقیقه تمام وزنش روی من بود و ابشو توم خالی کرد اروم به پهلو خوابیدیم
یکم عقب جلو کرد خودشو و با دستش دول منو گرفت یکم تف کردم توی دستش و برام یکم جق زد
توی کمتر از سی ثانیه آبم اومد
اومد بریزه توی دستمال
دستشو گرفتم همشو از روی دستش لیس زدمو خوردم
معمولا فم بوی ها به این کار عادت دارن، اگه ندارن هم من دارم .
اروم کیرشو که دیگه تقریبا خواب بود رو از لای پام کشید بیرون
بلند شدم سریع رفتم توی دستشویی
بدون کاندوم ریسک بزرگی کرده بودم
اما ظاهر کیرش حداقل تمیز بود اون لحظه
رفتم توی خودمو خالی کردم
دوش گرفتم
اونم تا من دوش گرفتم خودشو تمیز کرد
حدوده سه ساعت بغل هم خوابیدیم و پاشدیم راه بیوفتیم
توی خونه لاس میزد باهام و من لذت میبردم
اسپنک میزد بوسم میکرد لب میگرفت نازمو میکشید
خیلی عجیب بود
انگار کاملا با یک زن طرف بود
خیلی رضایت داشتم از حس خودم
لباسامو پوشیدم سوار ماشین شدیم
۷ صبح بود
راه افتادیم
بعد سنگ بست وارد بزرگراه عوارضی شدیم
دستش روی کمرم بود و مدام کونمو ماساژ میداد
من داشتم لذت میبردم و طاقت نداشتم
باورم نمیشد بازم میخواستم
موقعیت بزرگراه و خلوت دیدم سریع خم شدم
-چیکار میکنی دیوونه
+دلت نمیخواد بخورم برات ؟
-مگه میشه دلم نخواد
کمک کرد کیرشو در اوردم و دوباره افتادم به جونش
ساک می زدم و مک میزدمو میخوردم براش
بهم گفت من مجردم ولی واقعا اگر بخوای میتونیم اشناشیم با هم و اگه خواستی بیای با من زندگی کنی
سرمو کج کردم گفتم چون کیرت توی دهنمه میگی ؟
خندید
منم دوباره شروع کردم خوردن
حدوده ۱۵ دقیقه خوردم تا ابش اومد
و اونم تا اخر شو قورت دادم
چون تازه حموم بودیم و تمیز بود
بلند شدم نشستم دور دهنمو پاک کردم و یکم آب خوردم
تشکر کرد
گفت من نمیشناسمت اما زندگی جنسیمو کامل میکنی
منم میتونم تمامه نیاز جنسی رو کامل کنم
بازم میگم اگه میخوای میتونیم با هم زندگی کنیم

میتونستیم تموم کنیم بده امروز همه چیزو
اما گفتم میتونیم شریک جنسی هم باشیم مشکلی ندارم اما نمیتونم وارد رابطه احساسی شم
شاید الان نه
اما کی میدونست به جایی که امروز باهاش هستم میرسم
امیدوارم از خاطره ی آشنایی با بردیا خوشتون اومده باشه
اگر استقبال بده بازم تعریف میکنم

نوشته: ماریا


👍 25
👎 9
16901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

987344
2024-06-12 00:26:04 +0330 +0330

کصشر ترین مطلبی بود که تا حالا تو سایت آپلود شده

3 ❤️

987365
2024-06-12 02:36:09 +0330 +0330

منم تنها زندگی میکنم

0 ❤️

987370
2024-06-12 02:49:53 +0330 +0330

کیرم توی این سایت ک داستاناش همش شده گی و لز کیر تو ادمین کیر تو نویسنده هاش نمی‌دونم سایت میخواد همه رو همجنس گرا کنه چیه فازش

1 ❤️

987394
2024-06-12 09:01:26 +0330 +0330

ماساژ خواستی تهران در خدمتم

0 ❤️

987397
2024-06-12 09:55:42 +0330 +0330

سیکتیر بابا روت نمیشه بگی کونی هستی؟فمبوی😄

1 ❤️

987410
2024-06-12 13:40:48 +0330 +0330

بکنمتون.

0 ❤️

987415
2024-06-12 14:23:58 +0330 +0330

دیگه یواش یواش باید رید تو سر در شهوانی

1 ❤️

987436
2024-06-12 18:54:58 +0330 +0330

سلام
از نظر من یکی از بهترین داستان‌های شهوانی بود و امیدوارم ادامه‌دار باشه. حستو دوست دارم.

0 ❤️

987530
2024-06-13 09:49:57 +0330 +0330

خوب نوشتی، آفرین. به حرف این مــادرجــنده های بی اصل و نسب توجه نکن.

خطاب به کاربر Roomeeoo
مجبوری داستانی که تگ گی داره رو بخونی؟

0 ❤️

987542
2024-06-13 14:40:30 +0330 +0330

لامصب انقدر قشنگ تریف کردی منم دلم میخاد بردیا روم بخوابه😋💦

0 ❤️

987553
2024-06-13 17:29:28 +0330 +0330

قشنگ بود مرس

0 ❤️

987670
2024-06-14 16:39:04 +0330 +0330

خداشانس بده خدایه فم بوی خوگل وپایه هم قسمت ماکنه

0 ❤️

987680
2024-06-14 18:01:49 +0330 +0330

مفعول سن پایین و تمیز از ارومیه می‌خوام

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها