ماساژور حرفه ای (۱)

1401/10/26

تو پیج های مختلف اینستاگرام درحال وقت گذرانی بودم،یه پیام دریافت کردم که یک ماساژور منو فالو کرده بود،همینجوری پیجشو بازکردم چندتا عکس از خودش در حال ماساژ انداخته بود،به نظرم آومد احتمالا تو کشور دیگری باشه چون دیزاین محل هایی که توعکسهای دسته‌اش بود متفاوت بود،همینجوری فالوش کردم.۱۰دقیقه بعدش سلام فرستاد واحوالپرسی،خودشو معرفی کرد که ماساژوره وتخصصش ماساژ جنسیه،در آخرهم یه جمله ای نوشته بود که یه جورایی ذهن منو مشغول کرده.نوشته بود تو کیس خودمی واگر بیایی من ماساژت بدم بند بند وجودت وکلیه سلولهای بدنت رو درگیر میکنم.
اسمم احمده و ۴۶سالمه،تا این سن فقط تو فکر رابطه با جنس مخالف بودم ولی این پیامها یه جورایی یه حس متفاوتی در من ایجاد کرد.
ازش سوال کردم منظورتو متوجه نمیشم.میشه بیشتر توضیح بدی خلاصه اول اجازه گرفت که میتونم راحت صحبت کنم وبعدش گفت من از تو خوشم اومده دوست دارم یه جوری ماساژت بدم که به اوج شهوت برسی واونوقت بکنمت!!!اولش خیلی جاخوردم،تا بحال بااین سن و سال کسی اینجوری باهام حرف نزده یه دفعه یه نفر که نصف سن منو داره بی مقدمه اومده بهم پیشنهاد میده بهم تجاوز کنه.
با اینکه خیلی عصبانی شده بودم ولی کاملا منقلب شده بودم.اون شب دوسه ساعت باهاش چت کردم وچتهاشو پاک کردم وخوابیدم.
فرداش سرکاربودم که چندتا پیام فرستاده بود.من حدود ۱۱۵کیلو وزنمه وبخاطر ورزش بدنم روی فرمه وبا تعریفهایی که کرده بود خیلی وسوسه شدم.من که زن دارم سه تا بچه دارم یه حس عجیب پیدا کردم.عصرش توراه بازگشت به خونه ازم شماره خواست وبهم زنگ زد.
نمیدونم چه حسی درمن ایجاد شده بود ولی وقتی باهاش شروع به صحبت کردم انگار مدتهاست میخواهمش،بعد از سلام و احوالپرسی وقربون صدقه رفتن بهم گفت تو مال منی و دوست دارم باهم زندگی کنیم و دوست دارم زنم بشی!!!
صحبتهاش بینهایت روم اثر کرده بود انگار منو جادو کرده باشه لذت بی حدوحسابی تو خودم احساس میکردم.بهم پیشنهاد داد تصویری باهم صحبت کنیم.وقتی رسیدم خونه خوشبختانه کسی نبود و وقتی زنگ زد پاسخ دادم.اولش فقط صورتش مشخص بود و کم کم قسمت‌های بیشتری از بدنش مشخص شد.خدارو شاهد میگیرم وقتی دوربین قسمت‌های بالای کیرش رو نشون میداد ضربان قلبم بینهایت شدید شده بود،حس بسیارعجیبی که تمام وجودمو گرفته بود.همینجوری تو صحبتهای ازم درخواست میکرد لخت بشم ومن بخاطر اینکه یه موقع اعضای خونواده سرمیرسن امتناع میکردم.خلاصه با اصرار فراوان قبول کردم و لخت شدم البته باشورت ،دراین زمان دوربین رو روی کیرش برد که با دست میمالید.دهنم خشک شده بود تمام بدنم رعشه افتاده بود ،خدایا من چرا اینجوری شدم.حس عجیبیه واقعا احساس میکردم میخوامش،لبهام برای کیرش له له میزد،یه کیر ۲۲سانتی فوق العاده زیبا،کلماتی که بکارمیبرد منو از خودم بیخود کرده بود،میگفت دوست داری رگهاشو لیس بزنی؟دوست داری سرشو بمالم روی لبهات؟میخوای بمالمش لای قاچ کونت؟
خودم هم حسابی راست کرده بودم.رفتم توی حمام و شورتمو درآوردم.وقتی باسن منو جلوی دوربین دید با کلماتی که واقعا نشون میداد عاشق نزدیکی بامنه حسش رو بیان می‌کرد.خلاصه هردو ارضا شدیم و بعدش التماس میکرد که یه قراربذاریم.
حقیقتا خودم هم خیلی میخواستم ولی نمیتونستم همینجوری وبدون درنظر گرفتن عواقب این کار تن به این قراربدم.
دوروز هرچی تماس می‌گرفت ریجکت میکردم.روز سوم ساعت ۳نصف شب یه خوابی دیدم که واقعا دیوونه شده بودم.
خواب دیدم اومد پیشم و باهم رفتیم توی رختخواب،هردو لخت،توخواب انگار حسش میکردم که دست می‌کشه روی شکم و سینه ام،نوک سینه ام رو لیس میزنه و همزمان تخمامو ماساژ میده ،وکم کم کیرمو میمالید،زبونش توی دهنم می‌چرخید و لبهای همون می‌خوردیم.توخواب کیرش رو روی ابهام گذاشت و در حال شل مشغول میک زدن شدم.چقدر لذت بخش بود اون نرمی کم کم عضلانی میشد .سرم دراختیار اون بود وتوی دهنم تلمبه میزد ،وناگهان دهنم پراز مایع لزج وشور شد.باور کنید حقیقتا لذت بخش بود،وقتی بیدارشدم از اطاق خواب بیرون اومدم و توی پذیرایی نشستم و دیدم تو اینستاگرام آنلاینه.مردد بودم بهش پیام بدم یانه؟یک پیام ازش دریافت کردم عشق من بیداری؟نتونستم جواب ندم گفتم آره عزیزم بیدارم،گفت چرا جواب منو نمیدی؟گفتم لعنتی تو بامن چیکارکردی که کلا تغییر کردم؟کلی قربونت صدقه ام رفت که می‌دونه من چه حالی ام وچطوری منو اوکی کنه.
دیگه مغزم کارنمیکرد وواقعا همون حس هایی که می‌گفت در وجودم بهم فرمان میدادند.قرارشد کردان یه جا ردیف کنه وآدرس بده برم اونجا،ساعت ۸به محل کارم زنگ زدم و گفتم امروز حالم خوب نیست ومرخصی گرفتم.


تو این فکر بودم که چطور با این سن و سال اسیر یک جوون که تقریبابیست سال ازم کوچکتره شدم وبه خودم افتخار میکردم که یه پسر جوون خوش تیپ وشهوتی عاشقم شده.تو همین افکار بودم که بهم پیام داد که برام لوکیشن می‌فرسته.رفتم حمام وحسابی به خودم رسیدم.بعداز حمام دیدم روی گوشیم پیام داده ولوکیشن فرستاده.
وقتی رسیدم نزدیک محل زنگ زدم بهش وگفت منتظرمه،وارد حیاط که شدم خشکم زد،چقدر از اونی که توی چت تصویری می‌دیدم جذابتره،با یه شلوارک بود وسینه کاملا بدون مو و بدن کاملا ورزیده.
اومد جلو وبغلم کرد،بی اختیار دستش رو توی دستم نگه داشتم،دستم رونگه داشت ولبش روآورد جلو ویه لب کوتاه گرفت،گفت خانومم توهم مثل من لحظه شماری میکردی؟گفتم نمیدونم چی بگم ولی خودم موندم چطور تو این مدت کوتاه به این راحتی شیفته توشدم.وقتی به سمت داخل ویلا می‌رفتیم دستم رو گذاشتم پشت کمرش واونهم متقابلاً دستشو گذاشت پشت کمرم ووقتی به درب ورودی ساختمان رسیدیم دستش رو گذاشت روی باسنم ومن رو هدایت کرد به داخل.یه ساختمان نقلی بود که پذیراییش تقریبا ۶۰متر بود.
سوال کرد صبحانه خوردی با سرتایید کردم و گفت پس آماده شو برای ماساژ،گفتم نمیخوای یه کم صحبت کنیم؟گفت درحین ماساژ صحبت میکنیم.وسط پذیرایی یه پارچه سفید پهن کرده بود و روش یه حوله سفید یه حوله هم به حالت لول مثل بالش گذاشته بود.
اشاره کرد آماده شو خانومم،نمیدونم چرا بااین کلمه ضربان قلبم بالا می‌رفت.پیراهن وشلواررو درآوردم و جورابهامو هم درآوردم که گفت شورتتوهم دربیارعشقم،احساس میکردم خیلی وقته همدیگر رو میشناسیم.شورتمو درآوردم وگفت به پشت بخواب،وقتی خوابیدم اومد کنارم وبهم گفت ریلکس وراحت خودتو آزادکن عزیزم،بهم گفت چشماتو ببند وفقط لذت ببر.خودمو سپرده بودم بدستش،قطرات روغن روی سینه ام میچکیدوبعدش دستاشو حس کردم که روی سینه وگردنم وبعدش بازوها وشکمم حرکت میکرد،ضربان قلبم روی بینهایت بود،با نوک انگشتهای سینه هامو بصورت دایره ای می‌مالید وکم کم به کناره های ران پاهام رسیده بود،وبصورت کاملا نرم و ملایم کنار خایه هامو. میمالید،تو آسمونها بودم که گفت لطفا دمر بخواب و پیشانی رو روی بالش بذار.
با ریختن روغن روی کمرم شروع کرد.کم کم وقتی باسنم رو ماساژ میداد دوباره ضربانم بالا گرفت،ووقتی دستهاش لای باسنم کشیده میشد بی اختیار کیرم نبض میزد.پاهامو کمی باز کرد واز زیر خایه هام انگشتاشو میکشید تا بالای باسنم.وقتی باانگشتش روی سوراخم رو ماساژ میداد بی اختیار نفسم تند میشد،گفت خانومم خوشت میاد؟با گفتن جوون بهش فهموندم که خیلی حال میده،در همین حال انگشتش رو به آرومی فروکرد داخل سوراخ کونم،باورم نمیشد تا این حد از این کار لذت میبرم.بهم گفت خانومی کمی خودتو بلند کن ویه حوله لول کرده گذاشت زیرقسمت پایین شکمم وگفت خودتو راحت شل کن.در همین حال احساس کردم با یک دستش کنارخایه هامو ماساژ میده وبا یک دستش انگشتشو توی کونم بازی میده.همینجور قربونت صدقه بدنم وکونم می‌رفت.احساس کردم او هم‌ لخت شده و نشست پشت کمرم و سوراخمو لیس میزد.سفتی کیرش رو پشت کمرم حس میکردم.وای خدا مانند یک دختر اسیرش شده بودم.با یک حرکت اومد بالای سرم،وقتی سرم رو بلند کردم کیر شق شدش جلوی صورتم بود.جلو آورد و به صورتم مالید ،گفت دوستش داری؟جوابی ندادم وسرش رو بوسیدم،خیلی حس عالی ایه،گفت دهنت روبازکن وفروکرد توی دهنم،احساس کردم دارم ارضا میشم.سرم رو نگه داشت ویواش یواش تو دهنم تلمبه میزد.همینجوری که داشت تلمبه میزد گفت عاشقتم خانومی،اجازه هست بریزم تو دهنت؟جوابی ندادم چون بینهایت لذت می‌بردم.با چند تا حرکت بعدی دستش رو آورد زیر چونه ام و تا ته توی دهنم فروکرد وبانبض زدن کیرش ته گلوم ارضا شد وچند لحظه همون‌جوری نگه داشت وتکونهای ملایم توی دهنم میداد.همونجوری که کیرشو میمکیدم از دهانم بیرون کشید ولبشو جلو آورد وکنارم دراز کشید.
گفت خوبی؟کفتم عالیم عشقم.گفت از حالا به بعد بهم بگو آقایی.ولبشو روی لبهام گذاشت.نیمساعت همون‌جوری کنارهم ودر آغوش هم بودیم،فکرشو نمی‌کردم اینقدر نسبت به یک همجنس علاقه پیداکنم.دستمو به سمت کیرش بردم،کیرش نرم وکلفت وبزرگ،کمی مالیدمش ویاد خواب چند ساعت قبل افتادم،بی اختیار سرمو بردم پایین وواقعا مثل خانوم شروع به مکیدن وخوردن کردم.
حسابی قربونت صدقه ام می‌رفت وازم تعریف میکرد.لذت بسیار زیادی می‌بردیم.کمی خزید و منو به پشت خوابوند وهمونجور که توی دهنم بود کیرمو توی دهنش کرد،انگشتاش جادومیکردوقتی زیر خایه ها و سوراخمو می‌مالید.از روم بلند شد و اشاره کرد داگی استایل پشتمو بهش کنم.کمی روغن به پشتم مالید و همزمان که دوطرف کونمو می‌بوسید با انگشت هایش منو آماده میکرد،احساس کردم بیشتر از یک انگشت رو فرو کرده و کم کم احساس لذت بیشتری میکردم.گفت خانمم دارم پردتو میزنم عشقم،بی اختیار در اختیارش بودم،وقتی پاهاش وسط پاهام قرارگرفت فهمیدم که لحظه فروکردن اون کیر عزیز دروجود منه.گفت حاضری عشقم ؟گفتم آره آقایی,با یک جون کشدار فروشدن کیرشو حس میکردم.
خدایا این چه حسیه؟چرا در طول سالهای گذشته من از این حس محروم بودم؟وقتی دوطرف کونمو توی دستاش گرفته بود وجلو عقب میکرد عاشقانه ازم تعریف میکرد ومن هم غرق در لذت و درد،حس کردم داره آبم میاد خواستم با دست کیرمو بمالم که نداشت گفت بذارخودش بیاد بیشتر لذت میبری،وافعا حرفه ای بود.چند دقیقه همون‌جوری ادامه داد وهر لحظه تند تر جلوعقب میکرد ،دیگه احساس درد نداشتم وفقط لذت بود ولذت.همونجور که تند تند جلوعقب میکرد منو بلند کرد واز پشت سینه هامو توی دستاش گرفت،سرم رو برگردوند با ولع فراوان همدیگر رو میخوردیم،کلماتی که بکارمیبرد مانند ماساژ بهم لذت بخش بود،بهم می‌گفت خانومی قربون کون تپل وتنگت برم،خانومی مال خودمی،من هم پاسخ میدادم آره آقایی جونم،مال خودتم قربون او کیر قشنگت،همینجور سفت بغلم کرده بود واز پشت بهم تلمبه میزد ،یه دفعه حس کردم دوباره داره آبم میاد ،همزمان آقایی هم با چند حرکت محکم خودشو توی من خالی کرد.وهمونجور از پشت منو میخورد.
دوباره کنارهم ودر آغوش هم مشغول لب بازی.
تقریبا نیم ساعت همون‌جوری درآغوش هم بودیم.گفت بریم یه دوش بگیریم ،بلند شدم وباهم به سمت حمام رفتیم،توی حموم مثل لیلی ومجنون عاشقانه همدیگرو می‌خوردیم.زیر دوش همون‌جوری که کیرشو میمالیدم احساس کردم داره ادرار میکنه،نمیدونم علت حرکت بعدی من چی بود ولی بی اختیار جلوش نشستم و ادرارشو روی سینه و صورتم پاشیدم،تمومی نداشت و وقتی دهنمو بازکردم و گذاشتم بشاشه توی دهنم وبا دستم خایه های قشنگشو میمالیدم لذت فراوانی می‌بردم.وقتی تموم شد همون زیر دوش مشغول ساک زدن برای عشقم شدم.
دوستان عزیز اینها تجربه ای پر از لذت بوده وهست،با اینکه باراولم بود ولی لحظه به لحظه اش غرق در لذت وشهوت.منتظر قسمت بعدی باشید،بدرود

نوشته: احمد


👍 9
👎 6
28001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

910913
2023-01-16 07:48:47 +0330 +0330

کشور که نیست، کونی خونه ست…!!

1 ❤️

910939
2023-01-16 10:28:34 +0330 +0330

از این سن بالاها بیاد منم ماساژش بدم و…

0 ❤️

910960
2023-01-16 14:20:01 +0330 +0330

ادراو حالمون بهم زدی

0 ❤️

910986
2023-01-16 19:06:04 +0330 +0330

نمیدونم چرا همش فکر میکنم جای شخصیتهای داستان عوض شده

0 ❤️

939614
2023-07-27 18:50:24 +0330 +0330

منم ماسور حرفه ایم هرکی ماساژ خواست بیاد

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها