منو دوست پسرم و الناز

1400/10/10

سلام به همه من نازنین هستم همونی که داستان نازنین و الناز و نوشتم. این دفعه داستان من سکس منو و الناز با دوست پسرم هست. داستان از جایی شروع میشه که من با پسری به اسم مهران دوست شدم که 23 سالش بود و تو اینستا باهاش آشنا شدم یه پسر قد بلند با چشمای مشکی و بدن هیکلی  بدنسازی کار میکرد قدش از منو الناز خیلی بلند تر بود 1.84 بود قدش. من با مهران کلی بیرون میرفتیم و میچرخیدیم با ماشینش میودمد دنبالم میرفتم سینما و کافه و جاهای مختلف. حتی منو مهران تو خونه مهران که خونه مجردی داشت باهم سکس کردیم که مهران میخواست منو از جلو بکنه که من مخالفت کردم و بعد کلی اسرار از پشت باهم سکس کردیم. منو مهران خیلی باهم ایاق شده بودیم و حتی چند باری هم وقتی میخواستم باهاش برم بیرون الناز رو هم با خودم میبردم و منو مهران حتی بعضی وقتی جلوی الناز از هم لب میگرفتیم. و منو مهران موقعه هایی که باهم تنها بودیم از فانتزی هامون برای هم میگفتیم بهش میگفتم که لزبین هم هستم که اونم گفت مشکلی باهاش ندارم و از اون جالب تر فانتزی مهران بود که به تریسام علاقه داشت. و چند بار از من این درخواست و کرده بود که دوست داشت یه دختر دیگه ای هم بغل من باشه موقع سکس که من هم کلی باهاش مخالفت میکردم. مهران همیشه میگفت دلش میخواد یه پارتنر دیگه هم بجز من موقع سکس باهامون باشه که بعد از کلی پافشاری مهران تو این مسئله من قبول کردم. و دنبال این بودم که به کی میتونم این قضیه رو بگم که آشنا هم باشه فکرم رفت سمت الناز و گفتم الناز بهترین تصمیمه. که گفتم الناز و باید هرطوری هست بکشونم بیارم سمتمون فرداش من به الناز زنگ زدم گفتم بیاد خونمون اینکه آیا صبح مدرسه نمی رفتیم یا نه دلیلش این بود که تو وسطای تیر ماه بودیم و امتحانامون خیلی وقت بود که تموم شده بود. الناز امد خونه ما با هم رفتیم اتاق منو نشستیم کلی باهم صحبت کردیم و بعد بحث افتاد از دوست پسر من که الناز گفت از وقتی که با مهران دوست شدی دیگه کمتر با من میگردی کلن منو از یاد بردی منو گفتم این چه حرفیه هیچکی ندونه تو که خوب میدونی تو بهترین دوست منی من هر اتفاقی تو زندگیم میوفته اول به تو میگم. که النار بعدش بدون هیچ دلیلی ازم یواشکی پرسید نازنین با مهران سکس هم کردی که گفتم اره یکی دوبار که الناز گفت کیرش چقدره بزرگه گفتم خوده مهران که میگه کیرش 23 سانته. بعد الناز سوالای دیگه پرسید مثل از جلو باهاش سکس کردی یا از عقب چه حالی داشت براش ساک هم زدی و از این سوالا که من دیدم الناز از مهران خوشش امده دوست داره که باهاش سکس کنه دیدم الناز از شدت حشریت داره لبشو گاز میگیره. دیدم الناز بی هوا امد جلو از من لب گرفت منم امتناع نکردم و ازش لب گرفتم که دیدم مامانم داره صدامون میکنه که میگه دخترا نازنین الناز بیاد نهار آمادس. سر میز نهار بودیم که مامانم بهم گفت احتمال داره فردا یه سر برن خونه سمانه خواهر من همون که گفتم ازدواج کرده. که گفت سمانه میخواد وسایل سیسمونی بچشو بچینه که مامانم هم میخواد بره کمکش من هم که فردا کلاس زبان داشتم به مامانم گفتم پس من بعد کلاس زبان میام خونه سمانه که مادرم مخالفتی نکرد. بگذریم منو الناز نهار و خوردیم رفتیم اتاق من که به الناز گفتم الناز فردا پاشو بیا خونه ما الناز هم گفت باشه بالاخره منو تو تونستیم یه موقعیت گیر بیاریم که بتونیم لز کنیم بعد الناز خندید بعد این حرفش منم کمی خندم گرفت. بعد چند ساعت گوشی الناز زنگ خورد مادرش بود میگفت پاشه بیاد میخواد بره بیرون خرید کنه بیاد که مواظب داداش کوچیکش باشه. هیچی الناز پاشد از من خدافظی کرده رفت قبل رفتن بهم گفت فردا میبینمت. نصف شب ساعت نزدیکای 11:00 11:30 بود دیدم از مهران یه پیام امد که سلام چطوری چه خبر باهم کلی صحبت کردیم و بهش گفتم مهران بالاخره یکیرو برای اینکه تریسام سکس کنیم و پیدا کردم که مهران علامت تعجب فرستاد و گفت واقعا تورو خدا راست میگی شوخی که نمیکنی گفتم نه فردا ساعت یازده بیا خونه ما مهران گفت باشه بعد چند دیقه چت هم از هم خدافظی کردیم و بعد من رفتم که بخوابم صبح پاشدم که دیدم ساعت حول و حوش 9 هستش که فهمیدم مادرم زودتر رفته خونه خواهرم. من ساعت یازده و نیم زمانه کلاس زبانم بود. مهران ساعت یازده بود که امد جلو درما بهش گفتم فعلن الان باید برم کلاس زبان که مهران گفت کلاست کی تموم میشه گفتم 12:30 گفت باشه فعلن تا اون موقع من میرم به مغازم یه سر بزنم کلن مغازه مهران موقعایی که نبود کارگرش اونجارو میچرخوند. مهران منو سوار ماشینش کرد دم در کلاس زبان پیاده کرد گفت کلاست تموم بشه میام دنبالت که بعدش رفت منم تو کلاس به الناز پیام دادم که ساعت یک پاشو بیا خونه ما که النازم پیاممو جواب دادو گفت باشه اینم بگم خونه الناز اینا باما یه کوچه فاصله داشت. کلاس تموم شد و مهران امد دنبال منو رفتیم خونه ما من کلید انداختیم و رفتیم خونمون منو مهران یکم نشستیم رو مبل و صحبت کردیم و بعد شیطونیمون گل کرد و منو مهران شروع کردیم به لب از همدیگه که داشتیم لباسای همو درمی آوردیم که من دیدم آیفون خونمون زنگ خورد مهران هل شد گفت ای وای حتما مامانته الانه که بفهمه و بگا بریم. که من رفتم آیفون و دیدم و فهمیدم الناز گفتم نه بابا دوستمه مامانم نیست به مهران گفتم برو زیر تخته من قایم شو هر وقت بهت گفتم بیا بیرون. که مهران پرسید چرا و گفتم حالا برو دلیلشو بهت میگم برو دیگه. مهران رفت زیر تخت من قایم شد الناز در خونمون زد منم رفتم درو واسش باز کردم با الناز سلام علیک کردیم و همو بغل کردیم و امد تو یکم نشستیم رو مبل بعد گفت خب نازنین خانوم بالاخره موقعیتش جور شد که بهش با شوخی گفتم موقعیت چی جور شد که الناز چشم و ابروشو کج کرد و گفت یعنی تو نمی دونی منم با خنده گفتم چیو نمیدونم که الناز بهم گفت پاشو بریم اتاقت تا بهت بگم متوجه بشی. منو  الناز رفتیم رو تختم نشستیم شروع کردیم به لب گرفتن از هم که الناز شروع کرد به دراوردن روسریشو مانتوش و بعدم تیشرتش که منم تیشرت و شلوارمو دراوردم الناز یه شلوار جین آبی پاش بود پاشد شلوارو شرتشم درآورد بعد من شرتشو ازش گرفتم شروع کردم به بو کردن که به الناز گفتم جون که چه بویی میده شورتت که الناز شرتشو از دست من گرفت پرت کرد اونور برگشت گفت تا کص من هست تو چرا میری سراغ شرتم منم گفتم درسته که الناز منو خوابوند رو تخت منم به کمر خوابیدم الناز با کص نشست رو صورت من با دو دستش سرمو محکم فشار میداد به کصش که منم زبونم مینداختم تو کصشو همینجوری هی لیس میزدم بعد همونطوری که داشتم کص الناز و لیس میزدم دستمو از پشت بردم سمته سوراخ کونشو دوتا از انگشتامو کردم تو کونش هی عقب جلو میکردم که دیدم صدای ناله الناز درامد. بعد یکی دو دیقه حالتمونو عوض کردیم من پاشدم تیکه دادم به دیوار و الناز شروع کرد به لیسدن کص من هم کصمو لیس میزد هم سوراخ کونمو النازم خودش دستشو از زیر شکمش رد کرد و شروع کرد به مالیدن کصش بعد چند دیقه هم دوباره حالتمونو عوض کردیم به صورت قیچی درامدیم یعنی من دوباره به کمر خوابیدم  شروع کردیم به مالیدن کصامون به هم که الناز برگشت باحالت شوخی گفت فکر کن مهران داره میکنتت و بعد خندید که منم گفتم نه فکر کن مهران داره تورو میکنه اینو که گفتم الناز کصشو محکم تر به کص من میمالید بعدش الناز چشاشو بستو سرشو بالا گرفت منم دستمو دوباره مثل قبل نزدیک کونه الناز کردمو با لپای کونش ور رفتم و هی انگشتم و تف میزدم میکردم تو سوراخ کونش هی این کارو تکرار میکردم که الناز تو همون حالت که چشماش بسته بود گفت معلومه خیلی سوراخ کونمو دوست داری که گفتم آره مگه میشه سوراخ کونتو رو که به این خوبی و تنگی که هست و دوست نداشت. من دیدم مهران کلشو از تخت من آورده بیرون داره نگاه میکنه الناز پشتش به مهران بود اصلا مهران نمیدید مهران تیشرتشو درآورد و بعد دکمه های شلوارشو واز کرده و کشید پایین بعد مهران اون پشت بی سر صدا دستشو تف مالی کرد و شروع کرد به مالیدن کیرش کیرش راسته راست شده بودش. داشت اون عقب کیرشو میمالید هی منم با دوتا انگشتای دست چپ و راستم چهار تاشونم کردم تو کونه الناز که الناز گفت آی نازنین یواش منم گفتم ببخشید بعد با اون چهارتا انگشتم سوراخ کون الناز و باز کردم که الناز گفت آییییییی کونم پاره شد نازنین انگشتاتو در بیار خیلی مقاومت می کرد هی دستشو میزد به دسته من منم داشتم با انگشتام سوراخ کون النازو باز میکردم. النازم هم هی میگفت آییییی و هی میگفت انگشتتو دربیار بعد منم با یه فشار آخر سوراخ کون الناز باز کردم که الناز گفت آیییییییی کونم کونم بس کن بعد من با اون یکی انگشتم به مهران اشاره کردم بیا که مهران کیرشو تف زدو کرد تو کون الناز که من با انگشتام باز کرده بودمش کیر مهران که تا نصفه رفت تو کون الناز. الناز یه جیغ بلند زد و گفت آیی کونم این چی بود برگشت دید مهران پشت سرشه و کیرشم تا نصفه کرده تو کونه الناز بعد الناز تو همون حالت صورتشو چرخوند سمت مهران و دستشو گذاشت رو سینه مهران و میگفت آیییی کیرتو دربیار مهرانم همینجوری تو کونه الناز تلمبه میزد و الناز هم پشت سره هم آه آه میکرد. منم تو همون حالت داشتم با لپ کون های الناز ور میرفتم نمیدونید چه کونی داره این الناز یه کون خیلی خوب و ورزیده. بعدش الناز شروع کرد به لب گرفتن از من تو همون حالت مهرانم هی پشت سر هم داشت تلمبه میزد تو کون الناز بعد تو همون حالت من جفت پاهامو انداختم پشت کمر مهران بعد قفل کردم بهم بعد شروع کردم به جمع کردن پاهام که هرچی پامو جمع تر میکردم مهران به الناز نزدیک تر میشد و کیرش بیشتر میرفت تو کون الناز

بعد من یدفعه با یه فشار خیلی زیاد پامو جمع کردم که باعث شد مهران سفت بچسبه به الناز با همین حرکت من کیره مهران تا ته رفت تو کون الناز که الناز یه جیغ کشید و گفت آیییییییی بعد الناز از شدت درد و حشریت نیمه جون شد و افتاد رو من هی ناله میکرد بعد من سره الناز و گرفتم شروع کردم ازش لب گرفتن مهرانم همینطوری داشت تند تند تلمبه میزد تو کون الناز منم ازش لب میگرفتم بعد شروع کردیم به عوض کردن حالتمون مهران کیرشو از کون الناز کشید بیرون چون کون الناز خیلی تنگ بود یکم سخت مهران کیرشو کشید بیرون بعد تو همون حالت منو مهران الناز رو به شکم خوابوندیم و یه بالشت گذاشتم زیرش که کونش بیاد بالا حالت قمبل پیدا کنه. بعد من به حالت داگی شدم مهران هم از کون منو کرد همینطوری که داشت منو میکرد منم از شدت حشریت شروع کردم به لیسیدن کص و کون الناز همینطوری لیس میزدم و ناله میکردم. الناز هم از شدت اینکه ارضا شده بود دیگه نا نداشت که تکون بخوره داشت یواش یواش وقتی من کونشو لیس میزدم ناله میکرد. بعد چند دیقه ای مهران منو کرد هم من هم الناز به کمر خوابیدیم مهران هم کیرشو کرد تو دهنای ما هی یذره من لیس میزدم یذره الناز هی میکرد تو دهن ما تند تند عقب جلو میکرد کیرشو میکرد تو دهنمون تو دهن منو و الناز. یه چند دیقه مهران این کارو کرد تا آبش امد بعد ازم پرسید دستمال کاغذی کجاس و بهش گفتم روی میز رفت پیدا کرد کیرشو پاک کرد بعد تلفنش زنگ خورد لباساشو پوشید و گفت که میرم. بعد که حالش یکم خوب شد پاشد یدونه با مشت کوبید به بازو من که گفت کیرم دهن وتو دوست پسرت که کونمو به گا دادین این بود دوستیمون اینکه هیچی از من پنهان نمیکی گفتم آخه مهران هی میگفت تریسام دوست داره که من گفتم کی بهتر از تو که گفتم اگه بهت میگفتم به احتمال زیاد قبول نمی کردی الناز گفت اگه بهم میگفتی خیلی بهتر بود تا اینطوری کنی. بعد الناز پاشد لباساشو پوشیدو میخواست بره موقعه ای که میخواست پاشه بره هی میگفت آی کونم چقدر درد میکنه منم حسابی عذاب وجدان گرفتم موقع رفتن بهم گفت دفعه بعدی خواستی از این گوها بخوری رو من حساب نکن بعد گفت ریدم تو این رفاقت و خواهریمون که رفت درم محکم بست. بعد گذشت چند ماه از اون اتفاق الناز دیگه بامن صحبت نمی کرد و جواب پیامامو تو تلگرام نمیداد. که یروز دیدم الناز نوشته به شرطی میبخشمت که بگی ببخشید غلط کردم گوه خوردم الناز خواهش میکنم منو ببخش منم با کلی گریه زاری همینارو واسش نوشتم و کلی ازش معذرت خواهی کردم که اونم گفت درسته میبخشمت اما دیگه باهات کاری ندارم منم بعد چند روز با مهران حسابی دعوام شد و باهم کات کردیم فهمیده بودم داره با دختر دیگه ای میپره خب این بود از این یکی داستان من امیدوارم خوشتون امده باشه.

نوشته: الناز


👍 18
👎 14
77201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

850699
2021-12-31 01:11:58 +0330 +0330

سبک نگارشت بسیار بده. و حیرونم با این سواد کپک زده معنی “امتناع” رو از کجا میدونی!!

1 ❤️

850712
2021-12-31 01:45:16 +0330 +0330

۲۳ سانت کیر ؟ نویسنده قطعا تا حالا سکس نداشته

5 ❤️

850739
2021-12-31 03:18:07 +0330 +0330

خانومها بگن ای نگارش دخترونست یا پسرونه ملجوق

2 ❤️

850751
2021-12-31 04:07:04 +0330 +0330

بچه بيا پايين كصشرررررر نگوووووووووو…

2 ❤️

850762
2021-12-31 06:04:42 +0330 +0330

یه سوال خیلی مهم دارم

شما‌نازنین بودی
الناز دوستت

اخر داستان زدی نوشته الناز؟😂😂😂😂😂

5 ❤️

850771
2021-12-31 07:42:52 +0330 +0330

اگه اینقدر من،من نمیکردی شاید خوب بود

0 ❤️

850775
2021-12-31 08:20:35 +0330 +0330

جالبتر فانتزیه مهران بود که به تریسام علاقه داشت؟؟؟ یعنی واقعن تعجب کردی؟ آخه کدوم پسریه علاقه نداشته باشه همزمان با دوتا دختر توی تخت باشه؟
حالا حتمن باید عدل همون مدقه خونه شما خالی بشه که داستان هم تصنعی بشه؟ خو مگه مهران خونه مجردی نداشت؟ تازه یکمم وقت میزاشتی رو زدن مخ الناز که بیاد خونه مهران داستان باحالتر میشد
وای وای وای برو زیر تخت قایم شو این دیگه خیلی ضایع بود تو توالت قایمش میکردی آبرومندتر بود
برگشت دید مهران پشت سرشه و کیرشو تا نصفه کرده تو کون الناز؟؟؟ خودش اسمش النازه لازم نیست اینجا ببینه کیر تو کون النازه! بهتر نبود میگفتی مهران رو دید که پشت سرشه و کیرش تا نصفه تو کونشه؟
الناز تو بغلت بود و مهران پشت الناز بهد تو پاهاتو انداختی دور کمر مهران قفل کردی؟؟؟ ننه لنگ درازی لامصب؟؟ چند متری؟
کیرش تو کون مفتتون بود بعد دوتایی کیر عنیشو لیس میزدین و ساک میزدین براش؟؟؟ حالا بفرض که خودت برا سکس آماده بودی کومت تمیز بود الناز که روحشم خبر نداش کونش پر گوه بود
خودت واسه پسره دختر آوردی بعد چون فهمیدی با دختر دیگه رابطه داره ترکش کردی؟؟؟ شاید با الناز کوسو ریخته بوده رو هم

3 ❤️

850788
2021-12-31 10:23:00 +0330 +0330

ناموسا یه فیلم سوپر دیدم همین بود فقط از کس میکردن
مال شرکت moms teach sex بود

2 ❤️

850821
2021-12-31 16:58:15 +0330 +0330

تکراریییییییییییییی

1 ❤️

850832
2021-12-31 19:38:45 +0330 +0330

ولی موندم تا حالا ۲۳ سانت روی یه خطکش اندازه گرفتین که اینجوری میگید ۲۳ سانت بود ؟

2 ❤️

850838
2021-12-31 20:23:24 +0330 +0330

خوب بود مرسی

0 ❤️

850843
2021-12-31 20:56:01 +0330 +0330

بدک نبود

0 ❤️

850866
2022-01-01 00:35:02 +0330 +0330

خدایی این داستانا تو پورن هاب هم قفله.بعد بابا به طرف یه امادگی بده یهو نبینه ۲۳ سانت کیر رفته تو کونش شوک بهش وارد بشه

0 ❤️

850877
2022-01-01 01:02:13 +0330 +0330

دمت گرم ملامت زیبا بود کیرمو راست کرد چون این کاره ام

0 ❤️

850944
2022-01-01 05:17:58 +0330 +0330

چه جالب یه داستان دیگه امشب آپلود شد، “من و فاطمه و دوستش”
فقط توی اون پسره میره زیر مبل نه تخت
دختره هم دیلدو داره
یا جفت این داستانا کصشره یا تو فاطمه ای یا اونی که اون داستانو نوشته آرشه

1 ❤️

873440
2022-05-11 10:57:54 +0430 +0430

چرا دقیقا وقتی دونفر دارن یواشکی لب و عشق بازی میکنن یهو ماماناشون میگن میخوان برن بیرون ؟؟

0 ❤️