من و آتوسا

1401/07/07

سلام به همگی. من کوروش هستم قدم 186 و وزنم 75
من چند سال پیش به درد فوت فتیش مبتلا شده بودم
داستان برمیگرده به وقتی که من با اتوسا دوست بودم اتوسا دختر خوشگلی بود متولد سال 74 و قد 180 وزن 65 و خیلی دختر مهربونی بود خیلی چهره زیبایی داشت و خوش هیکل بود و پاهای خییییلی خوشگلی داشت نه خیلی چاق بود نه خیلی لاغر همیشه لاک آبی یا مشکی میزد همیشه که با من قرار داشت آرایش میکرد تقریبا نزدیک ۳سال باهاش دوست بودم ، میترسیدم بهش بگم من فوت فتیش دارم و پاهات رو دوست دارم،یه روز دل رو زدم به دریا و تو پارک قرار گزاشتیم.
به هزار بدبختی بهش گفتم.
اونم خیلی تعجب کرده بود ولی براش عادی شد خودش گفت: اگه بخوای میتونی پاهای منو لیس بزنی 🙂
فکر نمیکردم انقدر راحت کنار بیاد😆و منم خیییلی خوشحال شدم گفتم راست میگی😉 گفت اره من مشکلی ندارم
سایز پاهای زیباش 39.40 بود فوق العاده زیبا بود😋😋
یکی از اقوام اتوسا اینا فوت کرد و خانواده اتوسا رفتن شهرستانشون
من و اتوسا دانشگاه بودیم و هوا خیلی سرد بود و اتوسا هم یه چکمه بلند پاشنه بلند مشکی پوشیده بود با شلوار پلاستیکی مشکی جذب،اتوسا اصلا جوراب نمیخرید و پاش نمیکرد.
تو دانشگاه بهم گفت بیا از همینجا برقم خونمون بهترین فرصت اگه میخوای پاهامو بخوری منم از خوشحالی نمیدونستم چی بگم گفتم اره چرا که نه دانشگاه که تموم شد بریم.قبل از دانشگاه اتوسا رفته بود خرید کنه برا خودش
وقتی رسیدیم خونشون گفت که الان 8 ساعته که این چکمه ها رو پوشیدم
بعد با چکمه هاش رفت تو خونه نشست روی مبل و پاهاش رو دراز کرد رو میز
گفت: خب،معلومه که بلدی چیکار کنی شروع کن دیگه.
رفتم و چکمه هاش رو در اوردم جوراب پاش نبود و پاهاش خییلی خیس بود
و خیلی سفید شده بود و نرم شده بود و اینقدر بو گرفته بود که تو کل پذیرایی بوش پیچیده بود اگه فوت فتیش نداشتی بوش غیر قابل تحمل بود🔥😍
اول شروع کردم به بو کردن هنوزم بوش تو دماغمه بوش به ترشی میزد و عالی بود بعد از اون چکمه هاشو بو کردم بوی اون از بوی پاش بیشتر بود😋 کفی چکمه سفید رنگ بود و چون اتوسا بدون جوراب میپوشد کاملا سیاه شده بود و جای انگشت های پاش مونده بود روش.
شروع کردم به خوردن و لیسیدن پاهاش و لاک مشکی زده بود
بین انگشت هاش چرک زیادی جمع صده بود و همشو خوردم مزه ترشی میداد
کف پاهاش انقدر عرق کرده بود که کاملا نرم شده بود و سفید😻🙈
اونم کس خودشو میمالید و داشت ارضا میشد
منم ابم اومد و ریختم تو شلوارم.
وقتی که تموم شد خودمونو جمع و جور کردیم و من اتوسا رو بغل کردم و گفتم مرسی عزیزم❤ که گذاشتی پاهاتو بخورم اونم منو بغل کرد و گفت خواهش میکنم عشقم. گفت ببخشید چند روز بود که حموم نرفته بودم و پاهامو نشسته بودم خیلی بو میداد یه وقت ریه هات اسیب نبینه از بوش؟
گفتم نه بابا اگه هم شد فدا سرت. اونم خندید
گوشیش زنگ خورد خانوادش گفتن امشب شهرستان میمونیم.
اتوسا بهم گفت امشب اگه خواستی پیش من بمون تنهام منم زنگ زدم به بابام گفتم امشب خونه دوستم میخوابم و بابام گفت باشه.
رخت خواب پهن کردیم و رو زمین توی پذیرایی خوابیدم تا صبح حرف زدیم و خوابمون نمی برد.
خانواده اتوسا تصمیم گرفتن برن شهرستان پیش فامیل هاشون زندگی کنن و
یه مدت تلفنی باهم در ارتباط بودیم و بعد خبر رسوندن که ازدواج کرده منم گفتم ایشالا خوشبخت شه. الانم دو ساله که ازدواج کردم.
دوستان یه فوت فتیش دیگه هم با اتوسا داشتم بزودی اونم مینوسیم.

خداحافظ شما.🙋‍♂️🙋‍♂️

نوشته: کوروش


👍 8
👎 9
29901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

897326
2022-09-29 03:31:01 +0330 +0330

اسم تو کورش بود اسم اونم آتوسا. زلزله ۲۵ ریشتری تو مقبره کورش کبیر گزارش شده داره دنبالت میگرده استخوان پاش رو تا زانو بکنه تو کو. … نه همون حلقت بهتره

2 ❤️

897329
2022-09-29 04:34:49 +0330 +0330

ناموسا ننویس

1 ❤️

897420
2022-09-29 23:31:28 +0330 +0330

نمی دونم چرا اکثرا این قوم مجلوق دست بقلم کسشعر نویس. اصرار دارند قدشان بالای 183 هست؟ با پوزش از همه دوستان بلند قد، از قدیم گفتند هرچه بلندتر مغز تهی تر اینهم نمونه تاریخی اش!!

1 ❤️

897510
2022-09-30 09:56:34 +0330 +0330

منم دوست دارم کفپای دخترارو بلیسم ولی بدشون میاد

0 ❤️