من و سارا

1399/11/25

سلام من امیر ۳۵ سالمه دیروز ی تایپک زدم که اگه بنویسم داستانهامو فحش میدین یا نه ودیدم‌ استقبال زیاد بود و در هر صورت فحش رو میدین😁خب تو این ده سال اخیر سکس زیاد داشتم که اکثرا هم متاهل بودن از حدود سن ۲۱ سال بگیر تا ۴۶ سال و تقریبا ۹۰ درصدشون هم تو گروهها تلگرام و لاین و وایبر هم که اون اوایل مد بود باهاشون آشنا شدم
خب بریم سر بهترینشون که سارا بود سال ۹۳ بود من تازه ی سامسونگ خریده بودم و ذوق داشتم تو همه گروهها و چت روم ها بودم تا اینکه سارا تو ی گروه اصفهانی به پستم خورد شاید ۴ ماه فقط باهاش چت میکردم و در حد یک یا دوتا عکس برام فرستاد که خب با هزارتا افکت و اینا بود ی روز عصر بهم پیام داد که کجایی منم سرکار گفت آدرس بده منم دادم ی نیم ساعت بعدش پیام‌داد که من تو فلان خیابونم شک شدم اصن رفتم اونجا و دیدم ی دختر خیلی خوشگل از نظر من البته پوست سفید از پژو پیاده شد رفتم جلو احوال پرسی گفت ماشینم خراب بود اومدم اینجا گفتم ی سر هم ببینمت در حد ی ۱۰ دقه تو ماشین نشستیم و حرف زدیم که گفت باید برم و‌خدافظی کردیم خلاصه بدجور رفت رو مخم و تا چند روز همش تو پیام بهش میگفتم باورم نمیشه اومدی اینجا ببینمت و اینا اونم گفت من خودم دوست داشتم از نزدیک ببینمت خلاصه طولانیش نکنم دیگه کم کم بحث سکس رو باز کردم و میخاستم ببینم چی میگه و دیدم مخالفه ولی من هر بار که باهاش حرف میزدم ازش می‌پرسیدم دلیل مخالفتت چیه تا یه روز گفت من متاهلم و نمیشه و فقط در حد چت و تلفن میتونم باهات باشم من جا خوردم اصن و اون نقشه تو سرم تاب میخورد که چه بهتر از این که متاهله خلاصه که حدود ۷ ماهی شد باهم بودیم و من یکبار دیگه هم به اصرار من اومد که ببینمش رفتیم یکجا خلوت ی سیگار روشن کردم و همینجور که حرف می‌زدیم بهش گفتم میشه لب بگیرم گفت ول کن نیستیا تا مارو نکنی و خندید خلاصه به زور اولش گفت نه ولی راضی شد ی چندتا لب داد و کیر ما هم راست شد ی پک به سیگار زدم و لباامو گذاشتم رو لباش و دود سیگار رو دادم تو دهنش و لباشو حسابی مکیدم و گاز گرفتم برا اون روز فقط در چندتا لب و یکمم دستمو گذاشتم رو سینه هاشو و تموم شد هفته های بعد که بازم به اصرار من اومد دوباره رفتیم همونجا قبلی ی نیم ساعتی حرف زدیم و قدم زدیم و اینم بگم تا فحش نخوردم😁😁اونجا بسیار بسیار خلوته بخصوص عصرها ساعت ۵ اینا به بعد …بعد از قدم زدن و اینا نشستیم تو ماشین تا نشست بهش گفتم ساک میزنی برام گفت نه اینجا تو ماشین یهو یکی رد میشه میبینه که راضیش کردم بلاخره و صندلیمو خوابوندم و درش آوردم که گفت این که تو دهنم جا نمیشه بزرگه گفتم تا هرجاشو میخای بخور خلاصه ی ۵ دقه لیس زد و سرشو مکید منم دست کردم تو لباسش سینه هاشو میمالیدم دیگه داشت اه و اوه میکرد که سرشو گرفتم فشار دادم گفتم چرا نمیکنی دهنت پس که به زور تا نصفش رو خورد و با دستش اون نصف پایین رو گرفته بود میمالید ی ۱۰ دقع شد و انصافا خوب میخورد و لیس میزد منم داشت آبم میومد سرشو کشیدم کنار و ریختم تو دستمال کاغذی و بعدشم حسابی ازش لب گرفتم بهش گفتم سکس میخام گفت نه تو ماشین نمیشه و تا همین قدر هم خیلی ترسیدم بزار برا وقتی که جا جور شد خب این پارت اول بود استقبال خوب بود بقیشم مینویسم

نوشته: امیر


👍 2
👎 18
11401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

791653
2021-02-13 00:55:55 +0330 +0330

یه روزی زنتم برا یکی دیگه تو ماشین ساک میزنه،شک نکن

2 ❤️

791662
2021-02-13 01:03:11 +0330 +0330

اصفهان یه شهر بزرگه قرنها پایتخت بوده قبل کرونا کلی هم توریست خارجی داشت یعنی تو کلش یه دختر مجرد پیدا نمیشه دوست دخترت بشه که میری شکار زن متاهل؟؟ به نظر خودت درسته یه مرد تو این اقتصاد که نون از زیر پنجه شیر در میاد بره صبح تا شب جون بکنه که زن جندش تامین باشه تو از نبودش که برای سیرکردن شکم همون زنه سو استفاده کنی بیوفتی دنبال زنش؟؟ زمین گرده حضرت آقا باش تا نوبت خودش بشه…

4 ❤️

791705
2021-02-13 06:30:00 +0330 +0330

عجب!!!

0 ❤️

791715
2021-02-13 08:59:00 +0330 +0330

باید یه نامه به احمد ذوقی بنویسم تا به نویسنده ی داستان بگه : خداوکیلی صد تومن هم میدم ننویسسس !

1 ❤️

791815
2021-02-14 01:28:11 +0330 +0330

اینا چجوری تا با یکی میگن سلام اونم متاهل فرداش میکننش؟ ما بخوایم یه جنده تمام عیارو بکنیم شیرازه مون در میاد آخرشم سرکاریم قالمون میذاره آخه بچه کونی کم کس بگو

0 ❤️

791966
2021-02-15 00:36:26 +0330 +0330

جغس این چی بود نوشتی

0 ❤️