پری جونم

1401/02/23

سلام
من اسم مستعارم آرش
داستان مربوط به قبل ازدواج من هست
پری دومین دوست دختر من بود
من و پری تو یه گپ تو تلگرام آشنا شدیم
اوایل زیاد بهم پیام نمیدادیم.تا اینکه یه بار به قول خودش اشتباهی یه گیف نیمه سکسی برام فرستاد.
منم که مجرد و در حسرت کون و کوص
خلاصه هی انکار میکرد اشتباه شده منم به ظاهر بیخیال شدم
بعد از یه هفته پیام بازی .راضی شد همدیگه رو ببینیم منتهی فقط اون منو ببینه.چون فکر میکردم عکس های پروفایل ام خودم نیستم.
وقتی مطمآن شدم خودم هستم .
سری بعد قرار شد بریم کافه.بهم گفت که من انتخاب کنم کجا بریم
چون پری بچه بزرگ خونه شون بود بابت بیرون اومدن مشکل نداشت
خلاصه روز موعود رسید
چون عکس پروفایل اش فقط صورت اش بود و قبل از اون هرکاری کرده بودم
عکس قدی نداده بود
باورم نمیشد یه دختر ۱۷ ساله.تقریبا قد بلند با اندام ورزشکاری
هنوزم باورم نمیشد این به من پا داده.خلاصه سوار ماشینم شد و رفتیم
سمت کافه.تابستون بودو منم یه پیرهن چهارخونه قرمز و سفید با یه شلوار لی مشکی پوشیده بودم.تعریف از خود نباشه خوشتیپم.ولی کیر بیچاره ام داشت خفه میشد
نشستیم و یه آبمیوه خوردیم و یه قلیون کشیدیم و یه مقدار چرت و پرت گفتیم .خلاصه خوش گذشت.
موقع بلند شدن یه لحظه کم مونده بود بیفته من محکم بغل اش کردم که نیفته.همون لحظه کیرم با باسن اش برخورد کرد.خودم رو زدم به کوچه علی چپ .سوار ماشین شدیم.ولی تو راه فقط به فکر کون نرمی بودم که بهش خوردم.
تو مسیر هم یه کم بگو و بخند کردیم و رسوندم اش آخرش هم از دست اش بوس کردم و رفت.
شب اش بهم پیام داد که تشکر کنه.منم از خدا خواسته افتادن اش رو به شوخی گفتم و خندیدیم.اونم بهم گفت که بد که نشده بغلش کردم
منم دلمو زدم به دریا گفتم که حیف زود تموم شد کاش بیشتر بغل ات میکردم و حسابی بوس ات میکردم .اینا رو گفتم یه استیکر نیمه سکسی فرستادم
مثل اینکه اونم از خداش بود
خلاصه چت های ما به چت سکس تبدیل شده بود و هر سری از عکس کیرم رو میگرفت ولی خودش عکس نمیداد
یه روز بهم گفت عکس کیرم واسه خودم نیست منم بهش گفتم کاری نداره این سری نشون میدم
چون سرکار میرم آخر هفته ها تایم ام آزاد بود.قرار گزاشتیم جمعه نهار بریم یه جای دنج.
منم یه کافه بود که آلاچیق داشت .آلاچیق های آخری طوریی بودن که به جاهای دیگه دید نداشت
رفتیم اونجا بعد از نهار چون کنارم نشسته بود دستش رو گرفتم و گزاشتم رو کیرم از رو شلوار اول شوکه شد.زود کشید ولی دوباره خودش دست زد
کیرم حسابی بزرگ شده بود
از چت ها و فیلم هایی که میفرستاد میدونستم که حشری و داغ هست
خلاصه باورش شد این کیر واسه خودم هست.یه مقدار از رو شلوار مالید
گفتم اینجا نمیشه بریم با ماشین یه جای خلوت قشنگ دست بزن
اول قبول نکرد ولی راضیش کردم
یه جای خلوت پیدا کردم .چون شیشه های ماشینم دودی بودن خیالم یه مقدار راحت بود.
اولش یه لب بازی حسابی کردیم .خودش کیرم رو از شلوارم در آورد یه مقدار بازی داد و بهش گفتم برام ساک بزنه.اولش قبول نکرد ولی با اصرار من یه مقدار ساک زد .از اونجایی که همیشه تمیز میکنم خوشش اومده بود من یه مقدار با سینه هاش از روی مانتو بازی کردم .هرکاری کردم نزاشت دربیارم.خلاصه یه مقدار هم ساک زد و رفتیم.
دو سه روز تو چت هامون بیشتر میگفت دوس داره سکس کنیم
از اونجایی که داداشم میخواست بره مسافرت و من قرار بود از خونه شون مراقبت کنم.دیدم بهترین فرصت هست تا دلی از عزا دربیارم.
بهش پیشنهاد دادم ولی از اونجایی که دختر بود میترسید
منم بهش قول دادم که دختر بودنش صدمه نبینه .
روز قرار فرار رسید خودم رفتم دنبال اش تو راه هم بستنی یه مقدار خوراکی گرفتم.و مستقیم رفتم خونه داداشم
همین که رفتیم تو خونه محکم بغل اش کردم و شروع کردم به لب گرفتن
همینطوریی که داشتم لب میگرفتم بردمش اتاق خواب و انداختمش روی تخت .
شروع کردم به لب بازی .در حین لب بازی دکمه های مانتو اش رو باز کردم
وای چه سینه های سفید و درشتی داشت.مانتو و سوتین اش رو درآورد و شروع کردم به خوردن سینه هاش وای چقدر تمیز و سفید بودن
بعد از پنج دقیقه خواستم شلوارش رو دربیارم .اجازه نداد گفت اول باید من لخت بشم
خودش تیشرتم درآورد
هیکلم بد نیست.همینطوریی شلوار و شورتم رو درآورد.کیرم مثل اینکه از قفس آزاد بشه.افتاد بیرون.اولش جا خورد گفت از اونیی که تو ماشین بود بزرگتره.چون قرص انداخته بودم یه مقدار حجیم شده بود
اومد نشست .چهار زانو یه ساک مشتی زد.بعد از ساک زدن.شلوار و شورت اش رو درآوردم.شرت اش یه مقدار خیس شده بود.وای چی میدیدم یه کوص تمیز و تپل که حسابی برق انداخته بود.یه دستم رو سینه هاش بود یکی هم لای پاش .که گفت حواسم باشه دختره
گفتم پشت به من بخوابه
یه مقدار با دستم با سوراخ تنگ کون اش بازی کردم ولی خیلی تنگ بود
خودش میگفت اولین سکس اش هست.خیلی تنگ بود
یه مقدار کرم مالیدم رو کیرم و یه مقدار روی سوراخ کون اش
با انگشت بازی کردم باهاش .قمبول کرده بود
کیرم رو آروم گزاشتم سر سوراخ کون اش یه مقدار فشار دادم
یه جیغی زد .زود بالش و گزاشتم جلوی دهن اش که صداش همسایه ها رو خبردار نکنه.یه چند لحظه وایسادم .داشتم التماس میکرد آرش جر خوردم دربیار
ولی من میگفتم صبر کن الان بهتر میشه با یه دستم سینه هاش رو میمالیدم و کیرم رو آروم آروم فشار میدادم تو سوراخ تنگ اش وای خیلی تنگ بود.به هر زحمتی بود.کیرم که ۲۰ سانته تا آخر کردم توش.از پری نگم که از شدت درد نمیتونست تکون بخوره.بهش گفتم شل کنه تا دربیارم
یه مقدار خودش رو شل کرده بود.یه بالش گزاشتم زیر شکم اش .کیرم رو کشیدم بیرون همین که خواست سرش دربیاد دوباره کردم توش وای چقدر تنگ بود
پری .قسمم میداد آرش جون یواش یواش ولی من فقط میخواستم بکنم
بعد از چند بار تلمبه زد دیدم داره حال میکنه چون ناله هاش تبدیل به آه آه کردن شده بود.با دستم با کوص اش بازی میکردم که یه آه کشید و دستم خیس شد فهیدم ارضا شده بود
همینطور که کیرم تو کون اش بود روش خوابیدم
بعد از چند لحظه به خودش اومد
دوباره قمبل کرد و خودش گفت .تلمبه بزنم
وای الانم یادم میفته کیرم سیخ میشه
تو کون تنگ و سفید اش داشتم تلمبه میزدم
بعد از چند دقیقه احساس کردم آبم داره میاد بهش گفتم.دربیارم بریزم رو سینه هاش ولی گفتم .بریزم تو کون اش .وای صدای بکن بکن بکن پری حسابی حشریم کرده بود .تلمبه آخر رو که زدم
حس کردم کل بدنم خالی شد تو پری
همینطور بیحال روش خوابیدم
بعد بلند شدم دیدم از کون اش آب کیرم زده بیرون
وای بلند شد بریم یه چیزی بخوریم نتونست راه بره منم .خیلی درد داشت بهم چندتا فحش داد منم بغل اش کردم و بردمش سرویس
بعد از سرویس اش یه مقدار خوراکی خوردیم و یه مقدار فیلم نگاه کردیم
به پیشنهاد من رفتیم حموم و یه بار هم تو حموم حسابی کردمش
ولی این سری راحتر بود چون سوراخ اش گشاد شده بود
هنوزم که سری اول یادم میفته کیرم سیخ میشه خیلی تتگ بود
بعد از حموم و خوردن یه غذا بردم رسوندمش
تو راه ازم تشکر کرد.چون خوش میگفت اولین سکس اش بود خیلی بهش حال داده بود
بعد از اون هم دوبار سکس کردیم یه بار خونه خودشون یه بار هم خونه بابام
ولی هیچ کدوم مثل سری اول حال نداد.
لعنت به روزگار که نزاشت ما بهم برسیم چون تو مدت شش ماه که باهم بودیم واقعا دوسش داشتم
پری به خاطر فوت پدرش تو تصادف مجبور شد .با مادرش و داداش کوچیک اش برن یکی از شهرهای شمال چون.باباش رو اونجا خاک کردن.اکثر فامیل هاشون هم اونجا هستن
بعد از فوت باباش.یه بار اتفاقی تو شهر خودمون دیدمش .چون شماره ای ازش نداشتم نتونستم از حال اش خبردار بشم
ولی خودش با یه خط بهم پیام داد که نامزد کرده و خیلی هم خوشبخت هست.برای منم آرزوی خوشبختی کرد.
من بعد از اون ماجرها ازدواج کردم.
تمام.

نوشته: آرش


👍 3
👎 8
9601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

873715
2022-05-13 01:15:16 +0430 +0430

نمیدونم چرا احساس میکنم داری فیلم تعریف میکنی!!!
تو کافه افتاد منم تو هوا گرفتمش کیرمم چسبید به کونش!!بعد هم دم در دستش رو بوسیدم؟!!!داداش اینجا ایرانه یکم زیادی رفتی تو فاز تایتانیک.
ضمنن وقتی یه بار از نزدیک کوس دیدی و سکس کردی وقتی خانم ارضا شد انتظار نداشته باش دستت خیس بشه اون خیس شدن مال داستانهای چهار تا جقی مثل خودته

1 ❤️

873771
2022-05-13 06:02:51 +0430 +0430

اورش خود فهمید چی گفته یا من بگم چی گفتم مرتیکه جقی چاقال بچه های سعید طوسی از تو باسواد تر هستند ماشین داشتی شیشه هاش دودی بود نه بابا راست میگفت با کون بشین روش جقی

0 ❤️

873803
2022-05-13 10:02:18 +0430 +0430

برو کونتو بده سرور و سالار جقی ها 💩
هیکلت که خوبه ،کونتم خوبه…
خودتم یه جاهایی لو دادی قضیه رو:
«چند لحظه وایسادم .داشتم التماس میکرد آرش جر خوردم دربیار»

0 ❤️

873863
2022-05-13 18:59:13 +0430 +0430

اول جقت بزن. بعد اگر هنوز تصوراتی داشتی بنویس

0 ❤️