پیرمرد خیلی شهوتی

1403/02/07

سلام عزیزان
منم مثل بقیه می‌خوام داستانی رو برای همه تعریف کنم
‌‌ اسم من شهناز البته اسم مستعارمه ۳۵سال سن دارم مطلقه .دو سال پیش با زن داداشم تصمیم گرفتیم بریم برا آموزشگاه رانندگی که گواهینامه بگیریم .توی شهرستان زندگی میکنیم .هر دوتا ییمون رفتیم یه آموزشگاه .بعد کلاسها زن داداشم رو معرفی کردن با یه آقای جوون .منم معرفی کردن با یه خانم .زن داداشم خدایی استعدادش خوبه با بیست جلسه تعلیمی .و دو جلسه آزمون سریع گواهینامه اشو گرفت ولی من بعد شش ماه نگرفتم .بعد یه مدتی ولش کردم .دوباره بعد از حدود پنج ماه تصمیم گرفتم از نو برم سراغش .وقتی رفتم یه پیرمرد خوشتیپی دم در بود که انگار منو می‌شناخت ازم پرسید شما مال این آموزشگاه هستین گفتم آره بودم ولی چند ماه پیش رد شدم دیگه نرفتم سراغش الان میخوام برم ببینم چیکار میکنم .یه پیرمرد خوشتیپی بود و ریش های صفر زده فقط یه کراوات کم داشت ولی من اصلا ندیده بودمش تا اون روز.گفت میخوای گواهینامه بگیری یا نه ؟گفتم معلومه .گفت من یه نفر رو بهت معرفی میکنم هم ارزون تره هم خودم باهاتون میام مال همین آموزشگاه هستش که هم خوب یادت بده هم ویژه حساب کنه فقط رفتی داخل بگو من فلان کس رو میخوام .وقتی گفتی فلان کس من خودم بهش زنگ میزنم واسه سفارش . خلاصه من رفتم داخل و همون حرفای اقا رو گفتم و برگشتم .بعد دو روز بهم زنگ زد شمارمو از دفتر گرفته بود گفت که سلام فلانی هستم امروز آقای دوستم با شما تماس میگیره منم میام باهاتون.خلاصه بعد چندین جلسه تعلیمی خوب اون آقا و حمایت ایشون پیرمرد منظومه من گواهینامه قبول شدم اما ماشین ندارم.خیلی خوشحال اومدم خونه و کلی تشکر از اون پیرمرد خوشتیپ.و گفتم انشاالله فرصتی بشه جبران کنم. بعد دو روز زنگ زد دوباره گفت که من خوشحالم قبول شدین .ولی نیازه چند بار تمرین کنید .توی تعلیمی باهاشون گفته بودم ماشین ندارم. گفت که یه پراید دارم میتونی برا اینکه از یادت نره یکی دو باری بیای با ماشین من دوری بزنی تا دستت نرم بشه .منم تشکر کردم قطع کردم دیگه فراموشم شد تا یکی دو ماه .بعد از یکی دو ماه نشستم پشت فرمون ماشین داداشم با اینکه گواهینامه داشتم ولی ده بار خاموش شد ماشین خیلی خجالت کشیدم از زن داداشم که تو ماشین بود .زورم گرفته بود .یاد حرف پیرمرده افتادم و روز بعد بهش زنگ زدم که با ماشینش دوری بزنم . خلاصه زنگ زدم بهش تا گفتم فلانی هستم سریع گفت در خدمتم .جریان رو براش گفتم گفت همین امروز بیا .رفتم یکی از محله ها منتظر موندم تا اومد.نشستم پشت فرمون چند باری چند تا نکته بهم گفت و فرمون رو بعضی مواقع دست میزد رو دستم می‌گرفت یا دستمو می‌گرفت دنده عوض میکرد برام واقعا من که هیچ حسی نداشتم اون جای پدر بزرگم داشت ولی نمی‌دونم چی شد یهو ازم پرسید یا نمی‌دونم یادم نیست در مورد خوشگلی و اینا گفت منم زدم زیر خنده داشتم میخندیدم که دستمو گرفت گذاشت روی یه چیز داغ یهو نگاه کردم زیپ شلوارشو باز کرده بود یه کیر سفت ازش زده بیرون اصلا جا خوردم و یجوری شدم دروغ چرا کیرشو که دیدم یه مقداری خیس شدم نمی‌دونم چرا خواستم داد بزنم و سرو صدا کنم ولی شل شدم بر عکس هیچی نگفتم فقط سکوت و عرق و خجالتی و اینا
زدم کنار اونم یهو گفت من از شهوت نمی‌دونستم چیکار کنم دوست داشتم با شما رابطه داشته باشم .به جان مادرم انگار سحرم کرده بود هیچی نگفتم خلاصه اش کنم فقط می‌دونم توی یه خونه خالی باهاش سر درآوردم . دیدم داره لباسامو در میاره لختم کرده بود و خودش بخت شده بود یه کیر مثل یه کیر جوون کلفت و دراز و قرمز و صورتی مثل صورتش صاف تمیز کرده بود خودشو حسابی .اومد دستشو گذاشت رو کوسم شروع کرد مالیدن کوسم از خودم بی خود شدم …

بعد از مالیدن کوسم کاملا خیس شده بود جوری که حین مالش کوسم صدا میداد خیلی بلد بود این پیرمرد …منم براش یه ساک حسابی زدم جوری که تا حالا واسه کسی نزده بودم .کیرش خیلی تمیز بود و صورتی
خلاصه درازم کرد دهنشو گذاشت رو کوسم چنان برام میخورد میگفتم الان دهنش از کوسم رد می‌کنه میاد تو شکمم .خیلی خوب برام خورد .پاهامو مثل فیلم سوپر زد بالا رو دوشش دقیقا تا آخرین سانت کیرش که حدود بیست سانتی داشت تا بیخ گذاشتتو کوسم وای چه عقب جلویی میزد صدای خایه هاش که میزد به کوسم هنوز تو گوشمه به جان مادرم تا حالا همچین پیرمردی با این نوع شهوتی بودن ندیدم کار سه تا پسر جوون رو میکرد راحت .کم کم پاهامو هی داد بالا هی بالاتر و بالاتر جوری که هم شده بودم مثل گلوله قشنگ سوارم شده بود و تلمبه میزد .کامل مسلط رو کوسم و میزد توش بعدش گفت حالت داگی وایسا کونمو قلمبه کردم براش از پشت سوار لپ های کونم شد و گذاشت تو کوسم
خیلی خوب تلمبه میزد .گه گاهی بر می‌گشتم عقب یه نگاهی به روش گاییدنش و خودش میکردم کیف میکردم برای این جدیتش توکار .اخم کرده بود و فقط میزد انگار دشمنی باهام داشت .چند بار رفتم تا مرحله ارضا آکا نذاشت .به سختی راضیم کرد که از کون منو بکنه من همش میترسیدم ولی باور کنید مثل آب خوردن تقریبا بدون درد از کون هم من گایید همون‌جوری داگی کیرشو تا نافش کرد تو کونم باور کنید چنان از کون منو گایید که میخواستم هر روز بهش بدم . خلاصه منو ارضا کرد حسابی اون روز اونم دو بار . خودش هم دوبار ارضا شد یبار کامل ریخت تو کونم یبار هم ریخت رو باسنم . خلاصه نوش جونش بشه .بعد اون دیگه نرفتم پیشش اینم هدیه من بود بابت گواهینامه گرفتن با کمکش .

نوشته: شهناز


👍 21
👎 9
26001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

981183
2024-04-26 23:32:59 +0330 +0330

خوب بود
من که حال کردم
بعضی از کیرا نمیشه ازشون گذشت
باید تسلیمش بشی ازش لذت ببری

0 ❤️

981205
2024-04-27 00:23:08 +0330 +0330

نوش جونت

0 ❤️

981211
2024-04-27 00:50:32 +0330 +0330

کدوم آموزشگاه اجازه داد با مربی مرد بدون همراه بری و تازه ی نره خر غریبه هم همراتون باشه؟

1 ❤️

981215
2024-04-27 01:07:00 +0330 +0330

دقیقا از نوع نوشتن معلومه که ی اقا پسر اینو نوسته خانم ها نوع نوشتنشون خیلی،فرق داره.

4 ❤️

981222
2024-04-27 01:37:20 +0330 +0330

اینکه موقع اموزش همراه نداشتین واقعیت ماجرا رو زیر سوال میبره.
شکل گیری یه داستان بستگی به خیلی اافاقات حاشیه ای دورورش داره . داستانت با واقعیت مطابقت نداشت.
ما کاری به راست و دروغ ماجرا نداریم . فقط جوری داستان بنویس که حتی اگر واقعی نباشه با واقعیت جور دربیاد.

0 ❤️

981232
2024-04-27 03:38:48 +0330 +0330

دود از کنده بلند میشه ،😊عالی بود براوور

0 ❤️

981234
2024-04-27 03:49:07 +0330 +0330

جون به تو شاناز

0 ❤️

981253
2024-04-27 08:40:50 +0330 +0330

جالب بود و واقعی
اگه من بجای تو بودم ولش نمی کردم. کص کن خوب یه نعمتیه اونم مسن و جا افتاده

0 ❤️

981257
2024-04-27 08:53:00 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده

0 ❤️

981260
2024-04-27 08:57:25 +0330 +0330

اون کیرشو در اورد تو راضی شدی
عجب
جماعت شانس دارن

1 ❤️

981264
2024-04-27 09:22:48 +0330 +0330

نوش جونت ب نظر همش درست بود

0 ❤️

981299
2024-04-27 15:46:06 +0330 +0330

من نشنیدم دختری بگه خایه ،این اصطلاح پسراس

0 ❤️

981303
2024-04-27 15:58:07 +0330 +0330

تبلیغ پیرمرد جقی واسه کهنسالان

0 ❤️

981304
2024-04-27 16:07:55 +0330 +0330

راست میگی جیگر یعنی کسی نبود بکنه به پیرمرد چلغوز دادی واقعا که

0 ❤️

981311
2024-04-27 18:25:45 +0330 +0330

خودش میگه بعد از گرفتن گواهینامه رفته پیش پیرمرده دیگه، بعضی گفتن بدون همراه

0 ❤️

981354
2024-04-28 00:54:09 +0330 +0330

پیر مرد کمتر توهوم بزن خشک میشیا 😂😂

0 ❤️

981402
2024-04-28 11:45:59 +0330 +0330

کس نگو

0 ❤️