چطور تا حالا کونی نشدم

1401/01/17

سلام به همه ❤
از خودم بگم : اسم من ابراهیمه ، اما همه بهم می گن ابرام 🙃 ، یه پسر آرام و بی حاشیه ، ۱۹ سالمه ، قدم ۱۸۰ هست و وزنم ۶۰ ، رنگ پوستم گندمی هست ، جز اسم خودم تمام اسم ها و فامیلی ها و … مستعاره ، راست اش من یه دوجنسگرام ، یعنی هم هم جنس حشریم می کنه و هم غیر هم جنس😋 …‌هم دوست دارم کون بدم هم کون بکنم و هم کوس دوست دارم 🤤🤤🤤🤤…
می خوام یه خلاصه از اتفاقات و خاطرات سکسی زندگیم براتون بگم ، کونم بزرگه ، هر روز زیاد میدوم و راه میرم و … برای همین عضلات کون و پاهام و
در کل پایین تنم از بچگی خیلی بزرگ و برجسته هست حتی نسبت به بقیه ی بدنم ، راست اش گرایش جنسی من از بچگی مشخص شد ، وقتی هنوز هیچ چیزی در مورد سکس و کیر و …نمی دونستم ، کلاس پنجم بودم معلم ما اقای رحیمی یه مرد بد اخلاق و زشت با ضعف اعصاب و همین طور معتاد بود🤮🤮🤮🤮، کیرم تو دهنش 😂 ، اما معلم کلاس چهارم اقای ادیبی یه مرد قد بلند و لاغر و خیلی جذاب با اخلاق و خیلی مرتب بود🤤🤤 🤤 یه معلم نمونه ، خیلی برام جذاب بود ، به کلاس پایینی ها حسودیم می شد ، اون اولین هم جنسی بود که به چشمم مثل یه دختر زیبا تو جشم بقیه ، جذاب امد، هییی… ، حشری شدن من و هم مدرسی هام از همون کلاس سوم و چهارم شروع شد ، هم رو انگولی میکردن کلاس پاینی ها رو خر میکردن و توی باغ ها و … کونشون میزاشتن و …در این میان من مثبت بودم و از این کار ها نمی کردم اما خیلی شده بود وقتی توی راه رو و حیاط مدرسه و …راه میرفتم یه برجستگی پشت کونم حس می کردم ، همکلاسیم و یا .‌… از پشت بغلم میکرد یا خودش رو میمالید بهم ، خیلی حشری بودن فقط میخواستن یه جوری خودشون رو تخلیه کنن خیلی تو کفم بودن اما من احتیاط کردم و ابتدایی رو تا همین حد تموم کردم رسیدم به راهنمایی یه مدرسه دیگه با بچه ها و معلم های دیگه ، دوران راهنمایی خیلی حشری تر گذشت ، خیلی از معلم های اونجا حشری و بچه باز بودن ، کلاس هفتم بودم تو کارگاه مدرسه یه شلوار جین تنگ کرده بودم داشتم فعالیت می کردم و … یه هو به پشتم نگاه کردم و دیدم اقای فهیمی که معلم فارسی بود درست پشتم با معلم کار و فناوری ایستاده بود و با یه حشری چشم به کون من دوخته بود ، خیلی مبهوت شدم ، اقای فهیمی قد کوتاه و چشم ابی با موهای کم پشت قهوی بود و شکم داشت ، خیلی معلم حشری و بچه بازی بود ، تو کلاس ها به بچه خوشگل ها چشک می زد و بعضی وقت ها سر کلاس کیرش بلند می شد و خیلی تمیز و عادی می رفت تو راه رو راه میرفت تا کیرش بخوابه ، وقتی کیرش می خوابید بر میگشت سر کلاس ، بعضی وقت ها هم تو گوشیش خیلی مخفیانه فیلم و تصویر سکسی میدید ، راست اش اونقدری عرضه نداشت مثلا منو بلند کنه و …، فکر کنم بیشتر بچه کونی ها و …بخاطر نمره و این ها بهش میدادن اونم خیلی خودش رو حتی شفاف سر کلاس به بچه خوشگل ها میمالید ، منم خیلی حس می کردم بهم حشر داره ، اما برام جذاب نبود ، یه معلم دینی هم شهری هم داشتم به اسم اقای شمس ، اونم خیلی حشری بود اما بیشتر تو فاز دختر و جنده بازی بود ، خیلییییی لاشی بود ، یه ادم لاشی رو گذاشته بودن به عنوان معلم دینی ، هم اش از جق و هم جنسبازی و…حرف میزد ، زنش مومن بود و وقتی میدید شوهرش خیلی چشم ناپاک و …هست بهش نه محل میداد و نه کوس و اونم بیشتر تنها تو شهرما بود ، یه خونه باغ داشت هزار دفعه شده بود از اونجا رد بشم و ببینم این لاشی دو سه تا جنده با ماشین اش اورده و داره میبردشون تو خونه اش بزار بهشون ، بگذریم ، اقای شمس تیپ دختر کش میزد یه پیرهن استین کوتاه و یه شلوار جین و لاتی راه میرفت عین لات های تگزاسی ، بر امدگی کیرش خیلییی بزرگ و زایه بود انگار یه سیب زمینی کرده بود تو شرتش و روش شلوار جین پوشیده بود هر موقعه میدیم حشری میشدم 🤤، این لاشی دو بار خودش رو به من مالید ،چند بار هم روم زوم شهوت انگیز کرد ، مدرسه راهنمایی ما شبانه بود اما من خوابگاه نمی رفتم ، خداروشکر که نرفتم😁…، اما ظهر ها به همه غذا میدادن ، وقتی ۱۴ سالم بود یه ظهر من غذام رو خوردم داشتم از در سالن غذا خوری رد میشدم یه هو این لاشی هم انگار داشت میومد یه مالش توپی برای یه ۷،۸ ثانیه من رو کرد ، درست ۷، ۸ ثانیه کیرش و هیکلش رو از پشت مالید به پشت من ، برجستگی کیر بزرگش رو بین لوپ های بزرگ کونم و درست رو سوراخم حس کردم ، قشنگ و سریع از پایین کنونم مالید به سمت بالا و اخر سرم یه فشار به سمت داخل ،یه جوری شدم ، همین طور شکمش رو روی کمرم حس کردم و سکسی نفس کشیدنش رو پشت گردنم ، به هر حال یه جور این کارو کرد انگار اتفاقی اینجور شد ، منم خودم کشیدم یه طرف و زود رفتم یه مکان دیگه دومین مالوندنشم مال زنگ ورزش بود من لباس ورزشی کرده بودم داشتم از سالن خارج میشدم تا برم تو حیاط مدرسه اون هم داشت از دفتر میومد بیرون و یه برخورد دیگه از پشت با هام کرد درست کیر گندش با کونم چفت شد و قشنگ مالوند دم کونم ، یکی بگه اخه لاشی خارکصه توی که انقدر لاشی که به این شفافی میای خودت رو میمالی به شاگردت که از بچه هاتم کوچیک تره خوب قشنگ ورش دار و ببر یه گوشه خودتو خالی کن و ولش کن 😂😂😂 راست اش الان خیلی دوست دارم کاش این کار رو میکرد اما اون موقع دوست نداشتم ، چندبار دیگه تلاش کرد اما اون دفعه ها موفق نشد ، یه روز امتحان ورزش داشتم و یه توپ دادن بهمون و گفتن دراز بکشیم این توپ رو با بیشترین سرعت و تعدادی که می تونیم توی یه مدتی اول بزنیم روی زمین بالای سرمون و بعد زمین بین پاهامون و همین جوری تکرار کنیم ، منم لنگام رو باز کرده بودم و داشتم همین کار و با سرعت میکردم و که یه لحظه دیدم اون معلم دینی خوار کصه اومده تو محل امتحان و زول زده به لنگ ها و کون و …من ، اونم یه حشر خاصی داشت ، ترسیدم و تند تند زدم و تمام کردم ، القصه این معلم لاشی خار کصه خیلی ماجرا داشت مثلا تو کلاسمون یه پسر بود با فامیلی رضای درست جلوی من می نشست خیلی تنبل بود اما خیلی خوشگل بود ، خیلی سفید بود ، رنگ چشم هاش زرشکی بود و موهاش قهوی روشن ، وقتی رو میزش نشسته بود شلوارش میومد پایین و یکم از کمر و کون سفیدش معلوم می شد و محیط رو نورانی میکرد ، تا حالا ادم با این جذابیت ندیدم ، حتی بعضی وقت ها با بیاد اوردنش جق میزنم ، این معلم خارکصه و لاشی دینی ما هم خیلی خودش رو به این رضایی بدبخت میمالید و میومد پیشش می نشست یا کمرش و میمالد و … شفاف سر کلاس ، اگه منم احتیاط نکرده بودم و زرنگی نمی کردم شاید تو سه سال راهنمایی ۱۰۰ بار منم بلند کرده بود ، توی راهنمایی خیلی خیلی اتفاق های سکسی دیگه برام افتاد حتی یبارم مدیر مدرسه تو یکی از این راهپیمایی و اعتراض ها که برای فلسطین و …بود و بچه مدرسی ها رو هم میبردن خودش رو قشنگ برای چند ثانیه مالید بهم ، بعضی وقت ها توی مدرسه حس میکردم بعضی معلم ها با هم و هم زمان روم حشر دارم ، علاوه بر این اتفاق ها چند بار هم موقعیت کون کردن برام پیش امد یکی و دو نفر بچه کونی مدرسه خیلی دورم میومدن حتی یکی دو بار اول صبح بهم گفتن بیا بریم تو دستشویی ها تا بهت کون بدم ، اما من خیلی مثبت و مذهبی بودم و نرفتم ، لعنت بهم …، الان پشیمونم ، اما اونها هم خیلی داده بودن مثلا شاید من و یکی دو نفر دیگه کلا تو مدرسه نکرده بودیمشون 😂😂😂 ، القصه دوران کیری راهنمایی ما با کلی ماجرا و قضیه سکسی دیگه تمام شد و من رفتم دبیرستان ، دبیرستان نمونه دولتی شبانه روزی قبول شدم ، رشته تجربی رفتم ، دیگه به دلیل فاصله زیاد مدرسه با شهرمون مجبور شدم برم خوابگاه ، بچه های اونجا خیلی خیلی متفاوت تر با بچه های بودن که تو راهنمایی و ابتدایی دیدم ، از تمام سطح های اجتماعی و طبقاتی بچه اونجا بود ، از خانواده های خیلی پول دار و کله گنده تا خیلی عای و معمولی مثل من از جاهای مختلف ، خوب القصه بچه های اونجا به حشریت هم شهری هام نبودن اما ادم لاشی همه جا هست 😂😂 ، یک و نیم سال خوابگاه بودم و بقیه اش به دلیل کرونا مجازی ، اونجا پسر های سال بالا خیلی و به طور خطر ناک تو کف من رفته بودم ،فکر کنم چون کلا تو سن خیلی ناجوری بودن و یه جوری می خواستن خودشون رو خالی کنند ، دو سه بار خیلی عادی داشتم از کنارشون رد میشدم بد صدا شون بلند شود و بهم دیگه گفتن عجب کونی ، عجب کونی داره لامصب و از این حرف ها من واکنش نشون نمیدادم ، اما خوب چندبار تو صف غذا حتی تو نماز جماعت و …انگولی شدم بدون اینکه بفمم کار کیه ، همیشه پشمام رو میزدم برای همین موقع شلوار عوض کردن تو خوابگاه اوضاع ناجور می شد ،یه روز همه تو خوابگاه ما جمع شده بودن مافیا بازی میکردن امدم شلوارم رو عوض کنم دیدم همه مثل گرگ زل زدن به من، واییییییییییی…، تو خوابگاه اونجا فکر کنم تو غذا ها کافور میریختن حشریت بچه ها بیاد پایین ، رو بچه ها تاثیر میزاشت اما رو سرپرست های خوابگاه فکر نکنم ، چهارتا سرپرست سن بالا داشتیم ، دو تاشون به معنای تمام حشری و بچه باز بودن ، همین تور به شدت خبره چندبار تو راه پله ، سرپرستی خوبگاه بهم مالوندن و یا بهم دست مالیدن ، خیلی ظریف و استادانه ، یه بارم تنها تو خوابگاه یکی از این سرپرست های مادرجنده در خوابگاه رو باز کرد من تنها رو تختم دراز کشیده بود و یه بالشت گذاشته بودم زیر شکمم و به شکم دراز کشیده بودم و داشتم مشق ریاضی می نوشتم ، که سرپرسته وقتی این صحنه رو دید انگار تحریک شد و یکم خودش رو جلو عقب کرد و در رو بست و رفت ، یکی دوبارم تو حامام خوابگاه دیدم با دیدنم تحریک شدن و …، که خلاصه دیگه اگه یه ماه دیگه خوابگاه ها حضوری میموند شاید دوتای تا مرحله کون گذاشتنم هم پیش میرفتن ، خداروشکر کرونا امد 😂😂 😂 ، خدا نجاتم داد …، خیلی بدجنس بودن ، خوب برم سراغ معلم های دبیرستان ، من رو سه چهارتا معلمم حشر داشتم سر کلاس حواس و چشمام میرفت سراغ کون یا برجستگی کیر رو شلوارشون ، اووف🔥…، معلم های منم روم حشر داشتن مثلا یه بار سر کلاس زیست داشتم به تدریس معلم گوش میدادم ، اونم تو کلاس راه میرفت و توضیح میداد ، حواسم نبود به جلو خم شده بودم پیراهنم رفته بود بالا و شلوارم یکم امده بود پایین و بالای کون و پایین کمرم مشخص شده بود معلمم هم وقتی پشتم بود این صحنه رو دیده بود به شده حشری شده بود ، خیلی زایه ، حتی پچ پچ بچه ها رو شندیم می گفتن معلم رفته تو نخ کمرو کون ابرام ، معلم بعد چند ثانیه با فشار خودش رو جمع کرد و متاثر شده رفت سمت تخته ، منم حشری شده بودم و قشنگ وقتی داشت از کنارم رد می شد قشنگ کون قلبیش رو دید زدم و تو ذهنم ثبت شد ، عجب کونی🤤🤤🤤🤤 ، شلوارش تو قسمت کونش یکم رنگ اش فرق داشت ، فکر کنم به خاطر نشستن و … یکم رنگ اش رفته بود برای همین کونش صد برابر بیشتر جلوه می کرد البته به غیر کونش بعضی وقت ها هم برجستگی کیرش رو دید میزدم و کیر خوابیده اش کاملا از رو شلوار مشخص بود ، شاید به خاطر اندازه بزرگ اش یا تنگی شلوارش بود و حشریم میکرد در کل خیلی دلم می خواست باهاش سکس داشته باشم اما بخاری نداشت ارزم محقق نشد ، یه معلم زبان و یه معلم شیمی داشتیم هر دو کون گوشتی داشتن سر کلاس معلم شیمی یه کوت بلند می کرد تا کونش مشخص نباشه یا خیلی کمتر به ما پشت می کرد و معلم زبان هم هر موقع می خواست روی تخته چیزی بنویسه و به ما پشت کنه با دست چپش کت اش رو می کشید پایین و پایین نگه میداشت😂😂😂 دیگه اخرای مدرسه بود ، مدرسه با شهر ما ۲۵ کیلومتر فاصله داشت وقتی چهار شنبه ها بر میگشتم شهرمون مجبور بودم سر راه بایستم و سوار ماشین های مختلف بشم ، چند بار سوار ماشین چندتا مرد و پیر مرد حشری شدم که همه می خواستن تحریکم کنن و بلندم کنن در کل هیچ کسی نتونست😁😁، یکی یه پیر مرد بود از اول تا اخری که تو ماشین اش نشسته بودم دست اش رو گذاشته بود رو رون پام و عقب جلو میکرد هی از دوست دختر و اندازه کیر و سکس و شیطونی و … حرف میزد و هم درست موقعی که امد دست اش رو ببره رو کیرم من به مقصد رسیدم و پیاده شدم ، خوب دیگه کرونا امد و دیگه اینجور اتفاق ها تا حالا برام نیوفتاد همش تو خونه بودم ، ایشالا امسال بتونم برم دانشگاه دولتی و اونجا خاطرات اونجا رو هم تو سایت بزارم ، ۱۹ ساله هستن خیلی به خودم ور رفتم اما تا حالا هیچ لاشی نتونسته کونم بزاره ، من واقعیت رو نوشتم ، خوشت امده ، خوشحالم❤ ، خوشت نیومد به کیرم 😂😂 ، فوشم خواستی بدی جوابم یه کلمه است ، همچنین 😂😂😂

نوشته: Ebram_1_1


👍 8
👎 8
12601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

867254
2022-04-06 01:17:20 +0430 +0430

ابرام دهنت سرویس… اول که داستانِ سیب زمینی توی شورتِ آقای شمس از خنده پاره کرد منو. دوم هم معلم زبان که موقع رفتن پای تخته همش از دستِ شما تخمِ سگا کتش رو می کشید روی کونش😂😂😂

1 ❤️

867259
2022-04-06 01:40:41 +0430 +0430

اگه حس نمیکنی از پشت مالیدم بهت که یه کامنت بزاریم

3 ❤️

867267
2022-04-06 01:56:00 +0430 +0430

اصن امشب فقط کسشعر میگن تموم‌داستانا شدن کسشعر محض
ادمین کجایی دقیقا کجایی

0 ❤️

867288
2022-04-06 03:46:18 +0430 +0430

الان ما دیسلایک بدیم یه موقع نسبت به کونت تعرضی پیش نمیاد فردا تو خاطراتت بنویسی موقع کامنت گذاشتن چند نفری راست کردن برای کونم

1 ❤️

867424
2022-04-07 01:47:30 +0430 +0430

آقا ابرام کونی
یه کون دادن اینهمه کس شعر گفتن نداشت
بچه کونی فکر کنم تو تمام ماجراهایی که تعریف کردی تو همه مراحلش تو کونت گذاشتند آخه کون دادن که اینهمه تعریف و تمجید نداره

0 ❤️

867493
2022-04-07 11:24:53 +0430 +0430

تا همونجا خوندم که چون زیادی میدوی و راه میری عضلات کونت گنده س ! مادرجـنده پس اونجوری باشه دونده های کنیایی که کونشون از در نباید رد شه !

0 ❤️

867503
2022-04-07 13:02:41 +0430 +0430

داداش نگران نباش اول راهی به همین زودیا کون نازتو به باد میدی

0 ❤️

867520
2022-04-07 15:43:01 +0430 +0430

تو لذت می بری که دنبال کونت باشن
وگرنه تا الان داده بودی تموم شده بود رفته بود
در هر صورت هر وقت تصمیم گرفتی انجامش بدی
با یه آدم مطمئن واقعاً مطمئن انجامش بده و لذتشو ببر

1 ❤️

868574
2022-04-13 05:34:06 +0430 +0430

جون این کون کردن داره حشری کیره تا بره تو ش داغ و تنگ

0 ❤️