چیزی که عوض داره گله نداره

1402/09/06

سلام من مهناز (مستعار) هستم 31 سالمه شش سال ازدواج کردم بچه ندارم پوستم سفیده قدم 175 هست و سایز سینه ام 75 کمی بزرگتره ولی هشاد نمیشه اندام خوبی دارم . خب این داستان یا ماجرا که میخام براتون بنویسم واقعیه البته بجز اسامی ولی مو به مو چیزی که مینویسم واقعی و اتفاق اتفاده . خب شش سال پیش من با نوید ازدواج کردم اون زمان واقعا هردو عاشق هم بودیم و خیلی بهمون خوش میگذشت و بنا نداشتیم که به زودی بچه دار بشیم برای همین همیشه نوید با کاندوم منو میکرد اوایل که کسمو میکرد خیلی لذت بخش بود ولی خب هرچی میگذشت دیگه از اینکه با کاندوم میکنه نمیتونستم از کیرش لذت ببرم بهش میگفتم دیگه با کاندوم سکس نکنیم من لذتی نمیبرم ولینوید میگفت میترسم یه موقع حامله بشی دوست ندارم به این زودی در گیر بچه بشیم دوستدارم حسابی با هم حال کنیم منم خب کوتاه میومدم و زندگی برام همینطوری دیگه عادی شده بود میگذشت که بعد از سه چهار سالی که از ازدواجمون گذشته بود یه روز تو یه مهمونی خیلی اتفاقی از دختر خاله ام شنیدم که میگفت وای نوید خوب چیزی داره البته اینو خیلی مستقیم نشنیدم من تو اتاق بودم و دختر خاله ام داشت با اون یکی دختر خاله ام یواشکی حرف میزدن که من بین در بودم و میخاستم از اتاق بیام بیرون که اینو ازش شنیدم وای انگار دنیا رو سرم خراب شده بود یعنی چی که این میگه نوید خوب چیزی داره منظورش چی بود و خلاصه هزارجور فکر به ذهنم رسید . اینم بگم که این دختر خاله ام واقعا خیلی شر و پررو و لاشیه قبل از ازدواجش هم با یه پسره دوست بوده که بعدا مامانم گفت اره پسره پردشو زده و باباش هم برای اینکه ابرشون نره زودی شوهرش دادن حالا انگار گیر داده بود به شوهر من البته نوید هم بدش نمیومد باهاش لاس میزد و گاهی میدیدم با هم میگن و میخندن ، بدبخت شوهرش که مثل ماست بود و هیچی به این نمیگفت . خلاصه منم دیگه با اون داستان قبلی که از دختر خاله ام میدونستم مطمئن شده بودم که اینا با هم سر و سری دارن و برای اینکه مطمئن بشم یه چند وقتی نوید را زیر نظر گرفته بودم و دیگه مطمئن شدم بله اینا با هم رابطه دارن ، برای اینکه ازشون مدرک هم داشته باشم تا بتونم ازش استفاده کنم تصمیم گرفتم یه روز از خونه برم بیرون و برم خونه مادرم و تو اتاق خوابم یه گوشی قدیمی داشتم گذاشتم تا صدا ضبط کنه . به نوید گفتم من میرم خونه مامان شاید تا شب هم نتونم بیام اونم که معلوم بود از این خبر چقدر خوشحاله و گفت باشه عزیزم هر وقت خواستی بگو بیام دنبالت منم گفتم باشه و رفتم گوشی را آماده اش کردم تا صدا را ضبط کنه و از خونه زدم بیرون وای همش تو دلم آشوب بود دیگه تا شب داشتم دیونه میشدم که بفهمم اینا با هم تو خونه قرار گذاشتن یا رفته بیرون ؟ دیگه شب شده بود به نوید زنگ زدم بیا دنبالم و اونم اومد و خیلی خوب باهام برخورد کرد و اصلا انگار نه انگار و به روی خودش هم نمیاورد منم خب نمیدونستم هنوز چی شده . دیگه شب وقتی نوید خوابیده بود گوشی رو برداشتم و هندزفری زدم بهش و دیدم یه فایل خیلی بزرگی ضبط شده اولش انگار هیچی نبود یکمی صداهای بیخودی بعد از یک ساعت دیدم بله صدای دو نفر انگار از توی پذیرائی بود که نامفهوم بود شنیده میشد مطمئن بودم که نوید با یکی داره حرف میزنه بعدش وارد اتاق شدن و میخندیدن بله صدای دختر خاله ام بود اسمش مرجان هست یکسال از من کوچیکتره ولی صدتای منو تشنه میبره لب چشمه و تشنه برمیگردونه از بس زرنگ و آب زیرکاهه . خلاصه نوید و مرجان همش میخندیدن و مرجان میگفت وای امروز چه حالی با هم کنیم خوب شد مهناز را دکش کردی امروز باید حسابی بهم حال بدی نوید جون . نوید هم همش قربون صدقه مرجان میرفت میگفت جون قربونت بشم نفسم میخورمت میمیرم برات عشقم تو مال منی مرجان هم حسابی با حرفهای عاشقانه شوهرم کیف میکرد و میگفت جون نوید اره من مال توام توهم مالمنی قربون کیرت بشم بیا بکنش تو کسم که دارم میمیرم برات نوید جونم و صدای آه و ناله مرجان بلند شده بود که هی میگفت جون جون کسمو بلیسم برام کسمو بخور نوید جون ، قهمیدم بله اقا داره کس دختر خاله ام را براش میخوره چه آه و ناله هائی میکردن بیشرفها چند دقیقه شوهر عوضیم داشت کس مرجان را میخورد مرجان هم اتاق رو گذاشته بود رو سرش و داد و هوار میکرد انگار نمیترسیدن صداشون بره بیرون هر وقت منو نوید سکس میکردیم همش سعی میکردم صدام نره بیرون ولی این جنده خانم عین خیالشم نبود دیگه انگار ارضا شد و صداش مثل زوزه درمیومد نوید هم همش میگفت ججوووووووووووننننننننن ججوووووووننننننن فدات بشم عشقم فدات بشم دیگه جنده خانم ساکت شده بود یکمی بعد بازم با هم میگفتن و میخندیدن و همش مرجان میگفت کاش مهناز نبود و همیشه منو میکردی نوید هم میگفت آره کاش نبود توله سگها منو به پشمشون هم حساب نمیکردن خیلی خیلی از نوید عصبانی شده بودم راستش دوست داشتم همینجوری که کپه مرگشو گذاشته خفه اش میکردم خیلی ازش عصبانی بودم ولی نشسته بودم و بازم داشتم به صداهاشون گوش میکردم . بعدش نوید گفت بیا کیرمو بخور مرجان جون مرجان هم گفت جووووووننننننن باشه نوید جونم و صدای هوم هوم و ملچ و ملوچ میومد و صدای آه کشیدن نوید و مرجان داشت کیر شوهرمو میخورد اونم انگار پنج شش دقیقه ای باری نوید ساک زد که نوید گفت بسه بخواب میخوام بکنمت مرجان هم گفت جون بیا کسمو بگا عزیزم کسم مال توعه نوید جون . و چند ثانیه بعد صدای آآآآهههه مرجان بلند شد و گفت واااایییی ججججججووووووووووننننننننننن جرم بده جرم بده و نوید هم داشت تو کسش تلمبه میزد دیگه هردوشون همش قربون صدقه هم میرفتن راستش دروغ چرا با شنیدن صدای سکسشون کس منم داشت خیس میشد و شهوتی شده بودم و بی اختیار دستم رو کسم بود و صدای سکس مرجان و شوهرم را گوش میدادم و کسمو میمالیدم دیگه انگار خیلی هم از دست نوید عصبانی نبودم مرجان همش با آه و ناله میگفت جرم بده جرم بده چیزی که من به نوید نمیگفتم شاید بخاطر همین بود که نوید سراغ مرجان رفته بود چون قصه مرجان را بهش گفته بودم که قبلا با یکی دوست بوده پردشو زده . خلاصه این دوتا خوب یه دور با هم سکس کردن و فکرشو نمیکردم نوید ابشو تو کس مرجان بریزه ولی خیلی راحت مرجان بهش اجازه داد تا آبشو بریزه تو کسش . من ازش میخواستم بدون کاندوم با هم سکس کنیم نمیکرد ولی با مرجان بدون کاندوم سکس کرده بود و تازه همه آبشو هم ریخته بود تو کسش . دیگه بی حال شده بودن و فقط آروم آه میکشیدن بعدش انگار لب بازی میکردن و عشق بازی میکردم مرجان همش میگفت قربون کیرت بشم نوید جون . کیر نوید بد نیست معمولیه 14 سانته و کلفتی هم معمولیه حالا نمیدونم کیر شوهرش چقدر بوده یا اصلا مرجان چشه که اینقدر کیر کیر میکرد . بعد باهم رفتن بیرون و بازم صداهای نامفهومی بود یک ساعتی انگار تو پذیرائی بودن میخندیدن بعدش دوباره اومدن تو اتاق و بازم با هم سکس کردن که بازم از کس میکردش مرجان ناله میکرد بعد نوید گفت قمبل کن مرجان جون دیوونه کونتم دختر مرجان هم با یه جون گفتن انگار براش قمبل کرده بود نوید هی چک میزد رو کون مرجان و جون جون میگفت بعد مرجان بهش گفت نوید جون مثل همیشه سوراخ کونمو برام بلیس . وای نمیدونستم چندبار بود که با هم سکس میکردن که مرجان بهش گفت مثل همیشه . نوید هم که صداش در نمیومد فقط صدای آه و ناله های مرجان بود که هی میگفت جون بلیسش توله سگ بلیسش وای جون جون آخخخ واایی قربون زبونت بشم توله سگ آره تو سگمی کونمو بلیس مادر جنده انگار یه جور دیگه ای شده بودن اولش که سکس میکردن از این حرفها نمیزدن ولی الان مرجان داشت به نوید فحش میداد و نوید هم هیچی بهش نمیگفت نوید هم که انگار قصد نداشت لیسیدن کونشو تموم کنه نمیدونم چند دقیقه داشت بارش سوراخ کونشو میخورد کاری که برای من نمیکرد ف کلا سکسهای منو نوید فقط همون اوایل ازدواجم خیلی پر شور و پر هیجان بود بعدش دیگه همش عادی میگذشت ولی این عوضی برای مرجان داشت سنگ تموم میزاشت . خلاصه نوید شده بود سگ مرجان و مرجان همش بهش دستور میداد کسمو بخور کونمو بخور نمیدونم تو چه پوزیشنهائی بودن ولی مرجان همش به نوید فحش میداد بعدش بهش گفت بکن تو کونم کیرتو توله سگ نوید هم گفت چشم عشقم و یه صدای آههههه بلندی مرجان زد و گفت جوووووووننننننن بکن کونمو بکن کونمو نوید هم داشت تو کونش تلمبه میزد صدای برخورد بدنش با کون مرجان و صدای ناله های مرجان شنیده میشد ، اینقدر مرجان را از کون گائیدش که هردوشون بازم ارضا شدن و نوید آبشو ریخت تو کون مرجان و بازم ساکت شده بودن نفس نفس میزدن بعدش که استراحت کردن و بلند شدن رفتن بیرون بعد از نیم ساعتی برگشتن تو اتاق و معلوم شد با هم رفتن حموم و مرجان با حوله من تنشو خشک میکرد یکمی بازم رفتن بیرون و برای چند ساعتی دوباره صدائی نبود و دوباره برگشتن و برای بار سوم هم سکس کردن و اینبار سکشون بیشتر از دو دفعه قبلی طول کشید که نوید هم کس هم از کون کردش و ابشو ریخت تو کسش و یکمی خوابیدن با هم بعدشم که نوید مرجان را برد رسوندش و برگشت خونه بعدشم که من بهش زنگزدم اومد دنبال من . وای با شنیدن این صدای سکسی و تصور اینکه اینا چقدر با هم سکس کردن نمیدونستم باید چکار کنم مغزم هنگ کرده بود عصبانی بودم ولی شهوتی هم شده بودم کسم میخارید کسمو میمالیدم ولی اروم نمیشدم از نوید هم متنفر شده بودم دلم نمیخاست دیگه دستش بهم بخوره همون لحظه تصمیم گرفتم که باید تلافی این کارشو ازش بگیرم و گفتم هرجوری شده منم بهش خیانت میکنم تا دلم خنک بشه . بعد از شنیدن اون صدای کذائی دیگه مصمم شده بودم تا حتما بهش خیانت کنم و به یکی کس بدم . از اون ماجرا یه مدتی گذشته بود تقریبا یک ماهی میشد نوید یه بسته سفارش داده بود که قرار بود پیک موتوری براش بیاره که سر وقت نیاورده بود و نوید هم رفته بود سرکار و خونه نبود پیکی بسته را اورد دم در خونه به نوید زنگ زده بود بسته را آوردم بیا تحویل بگیر نوید هم گفت من خونه نیستم به خانمم تحویل بده به من زنگ زد که یه بسته هست برو تحویل بگیر منم خوب همیشه تو خونه خیلی لباسهای راحتی تنم میکنم یه تاپ تنم بود که سینه هام نصفش معلوم بود و یه شلوارک هم پام بود که تنگ بود و به رونهام چسبیده بود اهل چادر سر کردن هم نبودم یاور زنگ واحد را زد منم از آیفون دیدمش گفت بسته اوردم برای اقاتون میشه تحویل بگیرید وقتی یارو را از آیفون دیدم نمیدونم چرا ولی یک آن زیر دلم لرزید . یارو معلوم بود قد بلند و چهارشونه هست بهش گفتم میشه بیارید بالا تحویل بدید اونم گفت باشه خانم در را بزنید بیارم بالا و منم در را براش باز کردم تا اون بیاد بالا تمام خیانتهای نوید اومد جلوی چشمم منم که از این یارو خوشم اومده بود انگاری دیگه موقعیت خوبی بود تا تلافی کار نوید را دربیارم ف دیگه نه مانتو و نه روسری چیزی نپوشیدم گفتم بزار ببینم چی میشه این یارو اهلش هست و میگیره یا نه . دیگه یارو رسید پشت در واحد و در زد منم یکمی معطلش کردم و رفتم در را براش باز کردم یارو تا چشمش به من افتاد خشکش زد یکمی سر تا پامو نگاه کرد و بعد سلام کرد منم مثل اون سر تا پاشو برانداز کردم دیدم مرد جذابی به نظر میرسه یکمی سن دار به نظر میرسید یه مرد تقریبا جا افتاده نشون میداد ولی خب جذاب و چهارشونه بود یه کاپشن لی تنش بود همینطوری که یکمی همدیگرو نگاه کردیم بلاخره یارو گفت خانم بسته را تحویل نمیگیرید ؟ منم گفتم وای ببخشید و یکمی با ناز و ادا باهاش حرف زدم موقع گرفتن بسته دستمو گذاشتم رو دستش و لمسش کردم و یارو گفت میشه اینجارو هم امضا کنید ؟ منم گفتم کجارو و یه کاغذ رسید داد بهم گه امضا کنم دیگه زمان مثل برق داشت میگذشت عقلم کار نمیکرد نمیدونستم چی بهش بگم که نره و بمونه برگه را که امضا کردم گفت ببخشید اسمتون را بنویسید منم اسممو براش نوشتم برگه را بهش دادم میخاست بره پائین که گفتم میشه یه خواهش ازتون بکنم اونم گفت بفرمائید منم گفتم میشه این بسته را برام بیار داخل بزارید اخه سنگینه درصورتی که اصلا سنگین نبود یارو هم بازم به رونهای لختم نگاهی کرد و یه لبخند ریزی زد و گفت چشم خانم و من رفتم داخل یارو اومد و بسته را برداشت و اومد داخل گفت کجا بزارمش منم که دیگه کسم مور مور میشد و میخارید گفتم دنبالم بیائید و بردمش تو اتاق خوابمون وقتی جلوش راه میرفتم کونمو براش حسابی تکون میدادم و مطمئن بودم چشمش رو کونم قفل شده و بسته را گذاشت توی اتاق و برگشت بهم گفت امره دیگه ندارید منم که حسابی کرمم گل کرده بود با عشوه بهش گفتم نه یارو گفت پس من برم ؟ اینو یه جوری گفت که یعنی میخوام بکنمت . منم گفتم چیزی خوردین شما راستی اسمتون چی بود گفت مخلص شما امیر هستم گفتم امیر خان بیا بریم یه چیزی بهتون بدم بخورید و بردمش تو آشپزخونه و گفتم بشین تا برات یه چیزی درست کنم قشنگ معلوم بود دارم براش کرم میریزم امیر هم دیگه گرفته بود کسم میخاره من داشت براش چائی میریختم که امیر بلند شد و اومد منو از پشت بغلم کرد و محکم منو به خودش فشارم میداد و قشنگ کیر شقشو میتونستم رو کونم حس کنم الکی برای اینکه خیلی خوشبحالش نشه یکمی تقلا کردم و گفتم چکار میکنی ولم کن اونم منو محکمتر گرفته بود و با دستاش بدنمو میمالید دستشو میکشید رو کسم منم پامو براش بازتر کردم ولی میگفتم ولم کن ولم کن اونم حسابی کسمو برام میمالید که لذت میبردم دیگه نمیگفتم ولم کن و داشتم براش آه میکشیدم اونم میگفت جون جون قربونت بشم منو برد توی اتاق خوابمون و پرتم کرد رو تخت منم هیچی بهش نمیگفتم چون خودمم دلم میخاست زیرش گائیده بشم و انتقاممو از شوهرم بگیرم امیر جلوم داشت لخت میشد منم نگاش میکردم وقتی فقط شورتش پاش بود کیر گنده اش از زیر شورتش قلمبه بود هیکلش خیلی عالی بود قدش از نوید بلندتر و خوش هیکلتر و کیرشم که معلوم بود از کیر شوهرم بزرگتره منم لبمو یه گاز کوچولو گرفتم امیر گفت میدونستم که دلت کیر میخاد بیا خودت درش بیار لذتشو ببر منم رفتم جلوش و شورتشو کشیدم پائین و وای یه کیر کلفت و بزرگ جلوم ظاهر شد گفتم وای این چیه دیگه امیر گفت اسمش کیره عزیزم نشنیدی منم دیگه هیچی نگفتم بهش چون راستش خیلی هیجان داشتم براش امیر گفت ساک میزنی ؟ منم برای نوید چندباری ساک زده بودم ولی خب خیلی مشتاق ساک زدن نبودم ولی دیگه هیچی برام مهم نبود و دهنمو برای کیر کلتفش باز کردم امیر کیرشو کرد دهنم وای واقعا انتظارشو نداشتم کیر نوید راحت میتونستم براش ساک بزنم ولی کیر امیر از بس کلفت بود همه دهنمو پر کرده بود ولی امیر شروع کرد تو دهنم عقب جلو کردن منم با زبونم زیر کیرشو لیس میزدم . چشام داشت از حدقه درمیومد نصف کیرشو میتونست تو دهنم جا بده نصف دیگه بیرون مونده بود ولی من میتونستم همه کیر نوید را بکنم تو دهنم فک رکنم کیر امیر بیشتر از بیست سانت میشد . دیگه چند دقیقه ای به زور براش ساک زدم و فکم داشت درد میگرفت و کیرشو به زور دراوردم و گفتم نمیتونم دیگه فکم درد گرفت امیر گفت باشه خوشگله و منو بلندم کرد و لختم کرد تاپمو درآورد سینه هام لخت شدن و امیر گفت وای جووووووووووونننننن بخورمشون بعد هم شلوارکم و با شورتم کشید پائین و کونم به طرف امیر بود و بازم گفت وای وای چه حوری ای قسمتم شد امروز منم برگشتم بهش خندیدم و امیر منو رو تخت دولام کرد کونم براش قمبل شده بود برگشتم گفتم به کونم کاری نداشته باش خواهش میکنم امیر هم خندید و گفت چشم عزیزم بعد صورتشو کرد لای کونم و شروع کرد لیسیدن چاک کونم و کسم وای که چه حالی میداد یکی به غیر از شوهرت کس و کونتو برات بخوره و بلیسه منم دیگه داشتم از شهوت میمردم هی بهش میگفتم وای آخ جون امیر جون کسمو بخور کونمو بخور امیر هم با زبونش که از زبون نوید هم بزرگتر بود حسابی داشت چاک کونمو میلیسید برام و کیف میکردم . دیگه اینقدر کس و کونمو برام لیسید و مک میزد که ارضام کرد و داشتم بلند بلند آه میکشیدم امیر هم کونمو چنگ میزد و سیلی میزد در کون سفیدم و میگفت جوووووووووووننننننننن جووووووووووونننننن قربونت بشم منم رو تخت ولو شدم و دیگه نا نداشتم ولی امیر ولم نکرد منو برگردوند و پاهام لبه تخت بود منو کشوند بالاتر رو تخت قشنگ مثل یه عروسک توی دستش بودم زورش خیلی زیاد بود منو برد وسط تخت و پاهامو گرفت داد هوا و نشست بین رونهام و گفت میخوام یه حالی بهت بدم که شوهرت بهت نداده باشه و کیر کلفتشو میمالید لای کسم و ولی توش نمیکرد منم که داشتم از شهوت میمردم امیر خوابید روی من و سینه هامو مک میزد همچین نوک سینه هامو مک میزد که انگار میخواست بکنشون منم دردم میگرفت ولی خوشمم میومد و ناله میکردم امیر لبشو گذاشت رو لبم و لبمو میخورد و با دستش هم کیرشو با کسم میزونش کرد و همه کیرشو فرو کرد تو کسم وای داشتم میمردم امیر لبمو ول نمیکرد و چشام داشت میزد بیرون از بس کیرش کلفت و بزرگ بود و تا ته کرده بودش تو کسم از شب زفافم هم دردش بدتر بود داشتم جر میخوردم واقعا نمیتونستم از روم بندازمش کنار دیگه همش ازم لب میگرفت و فقط برای یه نفس کشیدن لبمو رها میکرد نمیتونستم جیغ بزنم صدامو خفه کرده بود با لب گرفتنش ولی طولی نکشید که به کلفتی کیرش داشتم عادت میکردم دیگه درد اولیه اش را نداشتم به زور دهنشو از دهنم جدا کردم گفتم بیشعور جرم دادی دردم گرفت امیر خندید و گفت این کس باید جر بخوره کس نازت خیلی تنگه مهناز جون دیگه منم گفتم خفه شو عوضی دربیار کیرتو دارم میمیرم امیر هم میخندید و تو کسم تلمبه میزد هرچی میزد بیشتر لذت میبردم و دیگه داشتم زیرش حال میکردم امیر هم میگفت دیدی داری حال میکنی با کیرم منم گفتم خفه شو فقط بکن دارم حال میکنم اونم میخندید و کسمو میگائید وای که چه لذتی میداد کیرش اینقدر کسمو گائید که داشتم زیرش جیغ و هوار میزدم تلفی همه اون سکسهای سرد و بی روحی که بی سر صدا کرده بودم را دراورده بودم و هی میگفتم کسمو جر بده امیرجون کسمو جر بده و داد میزدم دوست داشتم همه بفهمند دارم به یکی دیگه کس میدم . امیر هم اینقدر تو کسم تلمبه زد که داشت ارضا میشد و دیدم میخاد آبش بیاد دوست داشتم داغی منیشو تو کسم حسش کنم برای همین پاهامو دور کمرش انداختم و اونم مثل اسب داشت تلمبه میزد و ناله میکرد که یهوئی با یه آآآآآآهههه بلندی تو کسم ارضا شد و چندتا تلمبه آخرشو خیلی محکم تو کسم میکوبید و ناله میکرد و بعدشم سست شد و افتاد روم و نفس نفس میزد منم که نمیدونم چندبار زیرش ارضا شده بودم حسابی حالم جا اومده بود و بغلش کرده بودم و میبوسیدمش و اونم توی بغلم ناله میکرد و نفس نفس میزد و از اینکه باهاش سکس کرده بودم بینهایت راضی و خوشحال بودم و هیچ احساس بدی نسبت بهش نداشتم انگار امیر همه احساسمو مال خودش کرده بود . دیگه سه چهار دقیقه ای کیرش تو کسم بود کم کم داشت شل میشد و کیرشو کشید بیرون بهم گفت شرمندتم مهناز نمیخاستم بریزم توش ولی دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم قرص میخوری حتما گفتم آره نترس بیخال نگران نباش ، امیر لبمو بوسید گفت بینهایت ازت ممنونم نمیدونی چه لذتی بهم دادی منم گفتم تو هم خیلی بهم لذت دادی هیچ وقت فکر نمیکردم چنین کیری را تجربه کنم و امیر گفت خوشت اومد خانمی منم گفتم آره خیلی عالی بود امیر گفت دوست داری بازم بهت لذت بدم منم گفتم آره ولی برای امروز بسمه بزار یه وقت دیگه بعد بلند شدیم و امیر گفت پس من برم دیگه گفتم نه بریم حموم خودتو ترتمیز کن بعد برو گفت یه موقع شوهرت نیاد بد بشه گفتم نه نمیاد با هم رفتیم حموم و امیر تنمو میشست و من کیف میکردم همش کسمو میبوسید وکونمو میبوسید رونهامو میبوسید سینه هامو مک میزد بعدش اومدیم بیرون همش چشم رو کیر بود با اینکه شل شده بود ولی عاشقش شده بودم دیگه امیر رفت و منم تخت را مرتب کردم و گرفتم خوابیدم و یه احساس سبکی خیلی خوبی داشتم هم انتقاممو از نوید عوضی گرفته بودم هم اینکه یه سکس خیلی عالی کرده بودم و چشامو بستم و خوابیدم . بعد از اون با امیر سکسهای زیادی کردم و از کون بهش میدادم دیگه رابطه منو نوید خیلی سرد شده بود و شاید هر دو یا سه ماهی با هم یه سکس الکی میکردیم نوید سرش با مرجان یا شایدم با زنهای دیگه گرم بود منم امیر را داشتم که از نوید خیلی خیلی بهتر بود برام نوید احمق خرجمو میداد و نصف مال و اموالشو هم با ترفند از چنگش دراورده بودم و مهریه ام هم سرجاش بود با امیر جونممم که حسابی حال میکردم یه روز به امیر گفتم دوست دارم از سکسمون فیلم بگیرم داشته باشم امیرگفت برای چی ؟ منم گفتم دوست دارم وقتی تنهام نگاه کنم امیر هم قبول کرد و یه سکس خیلی خفتی با هم کردیمو کس و کونمو یکی کرد منم حسابی تو فیلم جیغ و داد و هوار میزدم بلند بلند داد میزدم میگفتم امیر جون کسمو بگا کسمو بگا بعدشم که از کون میکرد بازم جیغ و داد میزدم و میگفتم قربون کیر کلفتت بشم عشقم قربون کیرت بشم امیرجونم وای بکنش تو کونم جون جون خلاصه میخواستم این فیلم را نشون شوهر عوضیم بدم که نمیدونم چقدر بهم خیانت کرده بود باید یه کاری میکردم تا آتیش بگیره و از دورن تهیش کنم تا دلم حسابی خنک میشد . امیر با گوشیش ازم فیلم میگرفت و حسابی تو سکس بهش حال دادم . قبل از اینکه بخوام این فیلم رو نشون نوید بدم خودم یواشکی با گوشی که قایم کرده بودم از سکس نوید ومرجان فیلم گرفته بودم تا نتونه بزنه زیرش . بعد یه روز که نوید میخواست باهام سکس کنه گفتم دوست ندارم سکس کنیم گفت چرا خیلی وقته سکس نداشتیم گفتم دوست ندارم بهم دست بزنی برو با همون مرجان که سگش شدی سکس کن ، اینو که گفتم صورتش مثل لبو سرخ شد گفت چی داری میگی حالیته چی میگی منم گفتم اره حالیمه گفت داری چرت و پرت میگی منم گشیمو گرفتم جلوی صورتش و فیلم سکسشو که توی اتاقم داشت با مرجان سکس میکرد را بهش نشون دادم و گفت این چیه منم گفتم اینم مدرکه حرفمه دیگه زبونش بند اومده بود بدبخت بعدش گفتم حالا این ببین بعد فیلم سکس خودمو با امیر را بهش نشون دادم گفت این چیه دیگه خیلی عصبانی شده بود گفتم خفه شو زر نزن تو به من خیانت کردی منم سرت تلافی کردم چیزی که عوض داره گله نداره . نوید تازه وضع مالیش خوب شده بود و شرکت زده بود و منم تو نصفش شریکش شده بودم چون کلی طلا برای شرکتش و کارش فروخته بودم و دیگه زبونش بند اومده بود و نمیتونست چیزی بگه . فقط گفت غلط کردم مهناز جون تورو خدا بیا از اول شروع کنیم بهت قول میدم دیگه دست از پا خطا نمیکنم بخدا بهت قول میدم منم گفتم برای این حرفها دیگه دیر شده باید همون اول که با اون عنتر خانم میخوابیدی به این روزها هم فکر میکردی منم دیگه با امیر جونم خوش و خرم هستم و کیف میکنم تو هم برو همون سگ مرجان باش بدبخت . و اینطوری شد که فقط اسممون توی شناسنامه هم بود ولی خونه جدا گرفتم و مستقل شدم ازش و فقط گاهی که مهمونی دعوت بودیم با هم میرفتیم .

نوشته: مهناز


👍 24
👎 23
53401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

959841
2023-11-28 00:30:04 +0330 +0330

حیف کامنت

1 ❤️

959851
2023-11-28 01:53:24 +0330 +0330

خفه شو مهناز جون جون

1 ❤️

959855
2023-11-28 02:06:01 +0330 +0330

اول صدا بود چطور بعد شد فیلم معلومه جقی هستی و کسشعر گفتی کون گلابی

1 ❤️

959857
2023-11-28 02:50:14 +0330 +0330

به نظر شما واگعیه یا کیک؟؟؟

1 ❤️

959874
2023-11-28 08:42:54 +0330 +0330

چرند

1 ❤️

959885
2023-11-28 11:18:30 +0330 +0330

چرندیات یه مجلوق کوس ندیده بدبخت دوتا داستان تو یه داستان

2 ❤️

959900
2023-11-28 14:21:06 +0330 +0330

چرت بود

1 ❤️

959918
2023-11-28 21:00:56 +0330 +0330

باز هم یک حماسه‌ای دیگر از یک جنده عنتر ، اولا من نمی‌گم اون خوب کرد یا تو ، ولی چیزی که من دیدم مقصر اول تو بودی که با شوهرت سرد بودی ، نمی‌گم اون کار خوبی کرده ، ولی تحمل عنی مثل تو واقعا سخت، زنی که ساک نزنه واسه شوهرش یعنی امل ، سرد ، بیعرصه و غیر قابل تحمل ، حالا بماند به کون دادن ، بعد مثلاً به کیر بیست سانتی و کلفت و … میدی و … تو اگه آدم بودی شوهرت چشمش دنبال بقیه نبود و وقتی با شوهرت سردی ، زیر دیگران هرزه یعنی هرزه هستی .
حالا بماند به اینکه دلیل و … آوردی و آمدی انتقام و کیر شوهرت ۱۴ کردی که خوبه بد نیست و شوهر جنده رو کوچیک و از امیر که نصف حماسه شهوانی مال امیر ها هست بالا بیست کردی ، این قسمت از دور تابلو بود که چرت ، هرزه بودن تو هم راست و حرومزاده پول دوست دزد لاشی هم که هستی درست .
من اگه جای اون شوهر دیوثت بودم با همون فیلم که دستت بود و مثلاً تو هم داشتی کاری باهات میکردم ، نهایتش بهت همون مهریه و تمام ، نفهمیدی اینجا جمهوری اسهالی ، بعد بری پی هرزگی و … جنده خونه خراب کن ، مال دیگران خوب از شوهر جیز ، جنده دوزاری و شوهر کونی .

0 ❤️

959922
2023-11-28 22:01:33 +0330 +0330

کیر تو توهماتت

1 ❤️

959924
2023-11-28 22:30:00 +0330 +0330

اینکه این داستان راسته یا دروغه کاری ندارم
اما وقتی برای درمانش اقدام نکردی طبیعتا حق هر کسی هر تصمیمی بگیره اما جواب خیانت با خیانت نیست قطعا هر کسی ام بود همین کارو میکرد.
امیدوارم این نوع سبک زندگی بیشتر خانواده ها و زوج ها درگیرشون کمی کاسته بشه
البته نظر منه و نظر هر کسی قابل احترامه.

1 ❤️

959950
2023-11-29 01:02:54 +0330 +0330

امیر رفتی یه بسته تحویل یه زن دادی اومدی برا خودت داستان درست کردی مجلوق 😂😂😂😂

1 ❤️

959963
2023-11-29 02:14:47 +0330 +0330

وقتی ی داستان دیسلایکاش بیشتر از لایکاش میشه نویسنده اثر باید دیگه گوه خوری رو بذاره کنار

1 ❤️

959980
2023-11-29 08:56:43 +0330 +0330

عالی نوشتی

0 ❤️

959994
2023-11-29 12:31:24 +0330 +0330

اصلا هم تابلو نیست که پسری

1 ❤️

960139
2023-11-30 13:48:24 +0330 +0330

خوشبحال امیر خداشانس بده

0 ❤️

960568
2023-12-03 12:23:01 +0330 +0330

دقت کردین تو ۹۰ درصد داستان ها یه امیر هست

0 ❤️