کونم برای کیر پدر زنم میخارید

1397/09/21

سلام به دوستهای شهوانی
بعضی از شما که نظر داده بودین برای داستانهای قبلی که عنوان شون این بود.:شماره ۱: پدر زنم کونمو با اعمال شاقه پاره .
شماره ۲ : پدر زنم توشمال با زیرکی منو کرد .
خاستم به عرض برسونم که :
این داستانها همه واقعیت بوده و هیچکدام از تخیلات من نیست .
فقط شاید نتونستم درست بنویسم و شرح بدم . به خاطر این بود که تا حالا داستان ننوشتم . که شما ببخشید.
خدمت شما بگم که : دو ماهی بود که از شمال اومده بودیم وتقریبا اواخر ابان بود.
منم راستش رو بخاهین تو فکر اون سکس با پدر زنم بودم و با اون فیلمی که از صحنه رفتن کیرش تو کونم گرفته بود .
وبه من نشون داد .
همش بهش فکر میکردم و تو خیال خودم لذت میبردم .
وبه کون کردن هم علاقه مند شده بودم .
چند باری تو سکس از زنم خاستم که اجازه بده از کون بکنمش . که قبول نمیکرد و یه بار که راضی شد : هی میگفت بیژن درش بیار . دارم از درد میمیرم .و گریه میکرد .
کلا بگم که از دماغم اورد اون سکسو و زهر مارم کرد .
حالا داستان اصلی از این جا شروع میشه که :
پنجشنبه بود که خونه مادر خانومم شام رفته بودیم .
داشتیم تلویزیون میدیدیم و تخمه میخوردیم که تلفن خونه زنگ زد :
برادر حاجی بود که شماره تلفن یکی از فامیلارو میخاست .
حاجی گفت : بیژن جان برو بالا موبایلم رو تاقچه کنار گلدونه . اونو بیارشماره رو بدم به حاج عمو .
منم رفتم بالا موبایلو برداشتم .
پیش خودم گفتم :بزار ببینم فیلم رو داره یا پاک کرده .
رمز گوشی رو بلد بودن . چون تو شمال رمزشو دیده بودم .
باز کردم رفتم تو گالری . و پیداش کردم وبازش کردم و داشتم نگاه میکردم .
راستش رو بگم کیرم سیخ شده و داشتم میمالیدمش . یه چند باری فیلمو نگاهش
کردم . فیلم تقریبا ۴ دقیقه بود .
یه دفعه صدای سرفه اومد .
سرمو بلند کردم دیدم حاجی جلوی دراتاق واستاده داره منو نگاه میکنه .
قرمز شدم کلی خجالت کشیدم .
اینم بگم که تو این دوماه که از قضیه شمال میگزشت .
حاجی یک بارم به روی خودش نیاورده بود .و در اون مورد حرفی نزده بود .
انگار که نه خانی اومده ونه خانی رفته .
همونطور با جذبه و مهربون وخیلی جدی رفتار میکرد وبه روی خودش نمیاورد .
که بین ما چی گزشته .
حاجی گفت : بیژن ۲ ساعته چی کار میکنی . که یه موبایلو نمیتونی بیاری .
ابروی ادم را میبری چرا ؟
گفتم ببخشید حاجی .
حاجی گفت :تو گوشیم دنبال چی میگشتی ؟
گفتم : میخاستم ببینم که فیلمو پاک کردین یا دارین ؟
بعد گوشیش از دستش افتاد زیر پام .
خم شد برداره . سر شونش مالیده شد به کیرم .
حاجی گفت ؛بیژن لباستو بینداز رو شلوارت . بیا حاج خانوم سفره انداخته .
شام بخوریم .
فهمیده بودکه کیرم سیخ شده و دید داشتم کیرمو میمالیدم از رو شلوار .
حالا رفتم پایین شام خوردیم . و حاجی با من صحبت میکرد و باز اصلا بروی خودش نیاورد که چی دیده و چیزی نمیگفت . و خیلی عادی رفتار میکرد .
خلاصه بعد ۲ ساعت رفتیم خونمون .
تقریبا ۱۲ شب بود گوشیم زنگ زد .
نازنین داد زد بیژن بیا بابامه .
تعجب کردم و گفتم بله حاجی .
حاجی گفت :میتونی صحبت کنی .
رفتم تو اشبسخونه به بهانه اب خوردن . گفتم بفرمایید .
حاجی گفت : بیژن جان من فیلمو پاک نکردم . چون خودمم اون فیلمو نگاه میکنم و لذت میبرم . و بهش فکر میکنم .
دیدم که داشتی کیرتو میمالیدی و از دیدن فیلم لذت میبردی .
و حواستم اصلا به هیچی نبود .
خوب شد خودم اومدم بالا و کسی رو نفرستادم . وگرنه ابرومون میرفت .
منم گفتم :اره حاجی . به من خیلی شمال خوش گزشت . منم همش تو فکرشم .
حاجی گفت : میخای ردیف کنم فردا با هم باشیم .
گفتم باشه . چجوری ؟
حاجی گفت : خواهر حاج خانوم مریض شده .
فردا میفرستمش بره به خواهرش سر بزنه و. میگم بیاد نازنین رو هم ببره . …
بعد بیا اینجا . بعد خداحافظی کرد .
منم خوشحال شدم و تحریک شده بودم .
گفتم برم با نازنین حال کنم .
رفتم تو اتاق خواب و شلوارمو در اوردم ولخت شدم وبه کیر وخایم اسپری بیهس کننده زدم و پریدم رو تخت و شروع کردم مالیدن زنمو و با اون یه حال دلچسب و رمانتیک کردم و کلی لذت بردم .
صبح شد رفتم حمام و پشمای کیر و خایمو و کونمو واجبی زدم و حسابی تمیز کردم.
بعد صبحانه خوردیم .
ساعت ۱۱ بود که زنگ در رو زدن .
حاج خانوم بود . در باز کردم اومد تو .
و نشست .
نازنین گفت : مامان خیر انشا ا…
حاج خانوم گفت ؛ خالت مریضه دارم میرم به اون سر بزنم تو هم اماده شو بریم .
نازنین گفت ؛ بیژن برم .
منم گفتم ؛ برو حتما . خالته واجبه . منم ناهار از بیرون میگیرم میخورم .
حاج خانوم گفت ؛ بیژن برو خانه ما غذا از دیشب مونده با حاجی بخورین .
حاجی هم تنها ست حوصله اون سر میره . شما هم باهم حرف میزنید .
منم گفتم چشم .
خلاصه : اونا رفتن . منم رفتم خانه حاجی در زدم رفتم بالا .
حاجی هم تحویل گرفت . و گفت :
چطوری بیژن . پس تو هم مثل من تو کف شمالی . خوشحالم که تونستم راضی نگه دارم تو رو وبهت خوب حال بدم .
منم گفتم اره حاجی .
راستش کونم میخاره برای کیر کلفتت .
وقتی تو فیلم میدیدم که چنین کیر کلفتی تو کونم میره و در مییاد . حشری میشدم . و دوست داشتم باز بهت بدم .
حاجی دستشو گزاشت رو کیرش و میمالید و میخندید . بعد گفت :
بیژن وقتی میگی کونت برای کیر من میخاره … عشق میکنم .
بعد حاجی گفت :بیژن جان بریم اتاق خواب .
منم رفتم تو اتاق خواب . لباسامو در اوردم و رو تخت با شرت دراز کشیدم .
رومون دیگه نسبت به هم باز بود و میدونستیم از هم چی میخایم .
چند دقیقه بعد حاجی با روغن وازلین و ۳تا خیار و کاسه ی پر از یخ اومد تو .
خندید وگفت خوبه اماده ای .
امروز حسابی خوش میگزرونیم .
بعد زیر پیرهن و پیرژامه شو در اورد و اومد رو تخت . و کنارم نشست و یکم کیرمو مالید و از بقل شرتم . کیرمو در اورد . کیر منم حسابی سیخ شده بود . .
حاجی گفت : شورتتو در آر.
در آوردم .گفت : کیر خوش برش و خوش فرمی داری .
منم گفتم : حیف کوچیکه . کاش اندازه واسه شما بود .
حاجی گفت :نگو . اتفاقا سایزش خیلی خوبه . این سایز کیر همه جا کاربرد داره و همیشه میشه ازش خوب حال گرفت .
اما برای من فقط به درد فیلم سوپر میخوره و فقط بدرد جنده ها میخوره .
ادم معمولی نه میتونه درست بخوره برام . نه میشه تو کونش کرد و درست باهاش سکس بدون اسرس داشت . که دادش هم در نیاد .
بعد حاجی سرشو برد پایین و گفت خوبه حسابی تمیز کردی . بعد شروع کرد کیرمو لیس زدن و خایهامو خوردن .
بعد بلند شد شورتشو در اورد .
کیر درازشو با اون خایه های پر شو تو هوا تکون داد . بعد دراز کشید.
گفت بیا روم .
رفتم روش . مدل ۶۹ .
کیرش نیم سیخ بود . یکم صورتمو مالیدم به کیرو خایش . و اونم داشت خایمو میخورد و وازلین زد به کونم و داشت انگشت میکرد . تا راشو باز کنه .
منم داشتم کیرشو میخوردم .
که کیرش حسابی سیخ شد و من با دیدن اون کیر کلفت ۲۰ سانتی و کلاهک گوشتی قرمزش . حسابی داشتم لذت میبردم و دستمو حلقه کرده بودم دورش .
که کیرش انقدر کلفت بود که انگشت شصت و انگشت میانیم به هم نمیرسید . تقریبا ۲ سانت باهم فاصله داشت .
ومن واقعا با بازی با اون کیر لذت میبرم و کیف میکردم .
بعد حاجی گفت : بیژن پاشو اون خیارا رو بده من .
بلند شدم ۳ تا خیار رو دادم بهش . بعد
دوباره رفتم روش و شروع کردم به خوردن پایین کیرش .
حاجی هم منو انگشت میکرد . بعد انگشت شصت شو کرد تو کونم و نگه داشت. بعد یه خیار قلمی وباریک و کمی بلند رو وازلین زد .
انگشتشو کشید بیرون و خیارو اروم فرو کرد تو .
فکر کنم خیارو نصف بیشترشو کرده بود تو . بعد
حاجی گفت :بیژن پاشو . … میخام کیرمو با دهنت و زبونت بگایی .
بلند شدم و اینم بگم که خیار تو کونم بود . فکر کنم خیارو گزاشته بود تا کونم باز بشه .
کیرشو گرفتم دستم و شروع کردم به خوردن و قدشو لیس زدن و اونم اه و اوه را انداخته بود . و هر دو لذت میبردیم .
بعد دستشو گذاشت رو سرم و رو خایش فشار میداد و تکون میداد . و گفت : بیژن از زیر خایم شروع کن .
منم شروع کردم از زیر خایش خوردن و حسابی خوردم و خایشو میبوسیدم . که خیلی دوست داشت این کارو .
بعد گفت ؛سوراخ کیرمو بگا .
منم کلاهک گوشتی شو فشار دادم .
که سوراخ کیرش باز تر شد .
سوراخ کیرشم گشاد بود .
یه تف انداختم رو سر کیرش و با انگشت وبازی با سر کیرش . تف رو فرستادم تو کیرش .
وزبونم رو لول کردم و نوک زبونم رو میکردم تو کیرش . وحاجی از این حرکت خیلی لذت میبرد . همش میگفت : بگا بگا کیرمو .
بعد دیدم یه خیار دیگه که کلفتر از قبلی بود . رو روغن زد و گفت :
بیژن بیا رو م .
بعد که اومدم روش . خیار قبلی رو در اورد و سریع و اروم خیار کلفت تر رو کرد تو و اروم فشار میداد .
اینم گفت که تا نصف بیشترشو فرستاده تو . وهدفش از این کارا اینه که :
سوراخم بیشتر باز بشه . تا بتونه راحت تر بکنه و سریع تر تلمبه بزنه . تا هر دو تامون بیشتر لذت ببریم .
بعد نشست و کیرمو که هنوزم سیخ بود رو لیس زد و تا ته میکرد تو دهنش .
واون سیبیل کلفتش رو کیرم منظره قشنگی داشت . ومن از اینکه یه مرد سیبیل کلفت و کیر گنده برام ساک میزد .خیلی لذت میبردم .بعد حاجی بلند شد و گفت :بیژن اون کاسه یخ رو بیار کیرامون رو بکنیم توش خنک شه . که ابمون دیر بیاد .
بلند شدم وکاسه رو اوردم .
که تقریبا کل یخ ها اب شده بود .
من کیرمو کج کردم گزاشتم توش . وتقریبا ۱ دقیقه نگه داشتم .
و کیرم حسابی سرد شده بود .
بعد دادم حاجی .
اونم سر کیرشو کرد تو وبعد از ۲ دقیقه در اورد و خایشو کرد تو کاسه که اونم خنک شه .
بعد دست زد به کونم و خیارو یکی دو بار عقب جلو کرد و گفت خوبه ودراز کشید رو تخت.
حاجی گفت :بیژن جان وازلینشو تو میزنی یا من بزنم؟
گفتم میزنم .
اومدم روتخت گفتم؛ فکر کنم خیارم یکم اومده بیرون .
حاجی گفت :بیا روم ببینم .
اومدم روش . … اونم یکم خایمو خورد و خیارو دراورد و خیار سومو که کلفتر بود رو روغن زد و اروم فرو کرد تو کونم .
بعد بلند شدم بالشمو اوردم پیش کمرش وسرمو گزاشتم روش و از قوطی وازلین روغن ورداشتم و گذاشتم رو کیرش و شروع کردم به مالیدن .
گفتم:حاجی مالیدن کیرت چه حال میده .
انگشتم دورش نمیرسه . تقریبا به کلفتی مچ دستمه .
خندید وگفت : اره اون موقع که ۱۵ و ۱۶ سالم بود . تو مدرسه ته کلاس بعضی موقع با دو و سه تا از دوستام کیرمو نو در میاوردیم و به هم نشون میدادیم که ببینیم . برای کی بزرگتره . و پشم کیر کی در اومده و از این سرگرمی ها.
گفتم :خوب برای کی بزرگتر بود .
اونم گفت برای من .
گفتم : حاجی ببخشید اونارو کردی .
گفت :نه چون کیرم بزرگ بود .
اونا هیچ کدوم راضی نشدن به من کون بدن .
فقط یکی شون راضی شد . که اونم هر کاری کردیم نشد . و نرفت تو .
اما سه تاشونم کیرمو برام با وازلین روغنی میکردن و میمالیدن تا ابم بیاد .
ومن هر موقع میخاستم .
میرفتم خونشون یا به اونا میگفتم . میامدند خونمون و دراز میکشیدم و اونا برام روغن میزدن و برام جق میزدن .
اینطوری بهتر بود چون اونا برام میمالیدن . ابم دیرتر میامد . و بیشتر حال میکردم .
اما خودم میخاستم جق بزنم . ابم زود میامد .
همینه میگم که :کیر کلفت زیاد به درد نمیخوره و همیشه کاربرد نداره و خیلی مواقع زد حاله .
همینطور که داشت تعریف میکرد .
منم کیر وخایشو میمالیدمو و حال میکردم. و اونم راحت دراز کشیده بود و خاطره سکسی از زمان مجردی تعریف میکرد .
حاجی گفت : بیژن جان . کیر مالی بسته فکر کنم اماده ای . بلند شد ومنم نشستم .
گفت قمبل کن .
قمبل کردم . و گفتم : حاجی میشه خیارو که در اوردی و کیرتو خاستی بکونی تو . یکم فیلم بگیری .
حاجی گفت :باشه .
و موبایلشو ورداشت و روشن کرد و گفت اماده ای .
با سر گفتم اره .
خیارو در اورد و سر کیرشو گزاشت در سوراخم و کرد تو .
کلاهکشو که رفت تو رو خوب حس میکردم . و یه جون گفتم . که اونم جون گفت .
بعد در اورد و یه دفعه تا ته کرد تو .
که احساس کردم قشنگ کونم باز شد و اینم بگم که درد نداشتم .
و شروع کرد تلمبه زدن و اه و اوه کردن .
وهی میگفت جون چه کون گشادی .
غالب کیرمو بلاخره پیدا کردم . و از همین قبیل حرفها.
بعد در اورد و نشست و گفت بیا بشین روش .
اومدم بشینم . کمی کیرمو لیس زد و خایمو خورد .
که سیبیلش که به خایه هام میخورد بهم خیلی حال میداد.

بعد کیرشو تنظیم کردم رو سوراخم ونشستم روش و اروم رفت تو کونم .
چه حالی میداد . به حاجی گفتم :
حاجی موبایلتو بده از این حرکت فیلم بگیرم .
بعد بلند شدم و دوباره تنظیم کردم .
وکلاهک کیر حاجی رو با تمام کیرش فرستادم تو و این کارو چندین بار تکرار کردم و فیلم گرفتم .
من واقعا وقتی میدیدم که چنین کیر کلفتی با این ضخامت وبلندی میرفت تو کونم . واقعا خیلی لذت میبردم و حال میکردم .
بعد حاجی گفت : بیژن بسه اینقدر فیلم نگیر . میترسم ابم بیاد .
هنوزم درست حسابی تلمبه نزدم .
موبایلو گزاشتم اونور و شروع کردم بالا و پایین کردن .
بعد حاجی گفت : پاشو قنبل کن .
منم قنبل کردم . حاجی هم کیرشو تپوند تو کونم و شروع کرد تلمبه زدن و با هرس تلمبه میزد .
گفتم : حاجی تا ته بکن توش ونگه دار . حاجی هم تا ته کرد و گفت : رسید به تخمام .
منم دست دراز کردم و تخماشو مالیدم و متوجه شدم که چیزی از کیرش بیرون جا نمونده .
حاجی گفت : خودتو اماده کن .
فکر کنم الان هاست که ابم بیاد .
بعد شروع کرد به تلمبه زدن و یک دفعه کیرشو کشید بیرون
گفت برگرد .
برگشتم . اونم ابشو ریخت رو کیرم وبعد نشست . با دستش ابشو برداشت .
مالید به کیرم و شروع کرد جق زدن برام .
اب منم در اورد . وچند دقیقه ای دراز کشیدیم .بعد حاجی گفت :
چطور بود جوان . خوب حال کردی . دیدی کونتو قالب کیرم کردم .
به من که خیلی حال داد . یه دست به سوراخت بزن بیژن . ببین که چقدر گشاد شده .
منم دست زدم . راست میگفت . کونم گشاد شده بود . وراحت ۲ و ۳ تا انگشتم میرفت تو .
بعد که انگشتمو بالا اوردم . دیدم که یکم
خونی شده . بعد به حاجی گفتم .
حاجی گفت : ببخشید یکم زیاده روی کردم و محکم تلمبه زدم .
فکر نمیکردم اینطوری بشه . چون با خیار کونتو باز کرده بودم که عادت کنه .
چیزی نیست نترس بلند شو برو خودتو با اب ولرم بشور که وازلین دور کونت بره .
بعد با اب سرد بشور که کونت جمع شه .
منم تختو پاک کنم . که اب کمرمون ریخته روش . که حاج خانوم اومد نفهمه …
منم رفتم حمام و خودمو تمیز کردم و اومدم بیرون .
حاجی از اشپسخونه اومد با دو تا لیوان شیر خرما و پودر قوت تو .
گفت : بیژن بخور جون بگیری و انرژیت برگرده .
بعد نشستیم و فیلمو گرفتم ازش نگاه کردم . وکمی با هم صحبت کردیم و خندیدیم . بعد ناهار گرم کردیم و خوردیم . و من خداحافظی کردم و رفتم خونمون .

امیدوارم از این قضیه که داستانش رو تعریف کردم . لذت برده باشید .
این بار سعی کردم . بهتر توضیح بدم .
این ماجرا کاملا واقعی اتفاق افتاده .
اگه خوشتون بیاد باز از ماجراهام مینویسم .
پایان .

نوشته: بیژن


👍 5
👎 16
50334 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

735238
2018-12-12 20:33:04 +0330 +0330

کلید اسرار : زن نگیرید کونتون میزارن!!! ?

2 ❤️

735239
2018-12-12 20:35:05 +0330 +0330

بنظرم پدر زنت داره ازت انتقام میگیره که دخترشو کردی :D

3 ❤️

735245
2018-12-12 20:41:49 +0330 +0330

عمو کاندومی چرب شده تو کونت بیژول جان

0 ❤️

735247
2018-12-12 20:56:10 +0330 +0330

خدایی زندگی سختی داری تو این گرونی زن بگیری اخرشم …

2 ❤️

735330
2018-12-13 08:37:12 +0330 +0330

دیدم ب همه حاجیا عوض شد

0 ❤️

735354
2018-12-13 10:55:55 +0330 +0330

عالی بود…

0 ❤️

735443
2018-12-13 22:50:34 +0330 +0330

بنويس بازم

0 ❤️

736071
2018-12-18 08:42:16 +0330 +0330
NA

سعی کن سکستون دوطرفه باشه لا اقل اینجوری که تو همش بدی جذاب نیست.

0 ❤️

764356
2019-04-28 17:58:16 +0430 +0430
NA

لاشی واسه زنت پشمالویی واسه حاجی ترتمیز میکنی؟

0 ❤️

788159
2021-01-24 11:08:46 +0330 +0330

جالبه زیاد بنویس

0 ❤️

819585
2021-07-11 08:26:57 +0430 +0430

عالی بود دستت درد نکنه … بنويس بازم

0 ❤️

828058
2021-08-25 00:02:55 +0430 +0430

زیبا بود بازم بنویس

0 ❤️

854043
2022-01-18 06:50:32 +0330 +0330

بیژن خان، از اینجا که دارم نگاه میکنم، بعد از سه سال هنوز ته خیار تو کونت جا مونده 🧠

0 ❤️