سلام ماسا هستم از شمال داستانامو فرستادم قبلا با روح که دوستم بود خیلی حال میکردم پایه بود شدید الانم که هنوزه میرم پیشش موقعیت باشه سکس میکنیم . تو شمال پشه زیاد داره ومعمولا همه خونه ویلاییها پشه بند دارن ماهم داشتیم و از اونجایی که با روح گرم بودیم خونوادگی گاهی شبا میرفتیم پیش هم و یا سکس بود یا در کمترین مورد ور رفتن بود اون شب روح و من سر ایوون خوابیدیم زیر پشه بند منم حشری بودم و از قبل نقشه سکس داشتم خودمم خالی کرده بودم و اماده دراز کشیدیم و هنوز تو خونمون سروصدا بود منو روح حرف میزدیم و من همزمان دستام رو کیر روح داشت ورمیرفت (ماقبلا خیلی سکس داشتیم) که روح گفت بیدارن یهویی میان بیرون ضایع میشیم گفتم امون ندارم گفت بیا بریم بیرون توکوچه سیگار دارم سیگار بکشیم بیایم اومدیم و برگشتیم ده دقیقه شده بود ارامش بود رفتیم زیر پشه بند و بغل هم شروع کردم به لب گرفتن و خوردن زبون هم خوبی دوستم این بود هرکاری میکرد به غیر دادن اصلا بد دل نبود اون شروع کرد دور گردنمو خوردن منم کیرش تو دستمه ور میرم اون اروم اومد پایین دور سینه هامو میخورد و رفت دور ناف و دیوونم کرده بود پیش ابم در اومده بود اروم کیرمو شروع کرد خوردن و رفت پاهامو باز کردو سرشو گذاشت لای پامو شروع کرد سوراخمو لیسیدن بازبونش روی سوراخم میزد انگشتم میکرد خیلی حال میداد و کم کم 69 شدیم و من شروع کردم کیر خوشمزشو خوردن پیش ابشو میخوردم بازبونم لای سوراخ کیرش دنبال پیش ابش بودم خیلی حال میداد که یهو برق خونه روشن شد سریع جمع کردیم باز خاموش شد چند لحظه بعد خودم کیرشو لای کونم گذاشتمو خیس میکردم باهاش ور میرفتم خیلی حس خوبی بود که بهم گفت اینجا خطریه بریم پشت خونه اخه اونجا دستشویی بیرون داشتیم به بهونه دستشویی حال میکنیم رفتیم پشت بهم گفت دستاتو بزار رو دیوار و قنبل کن منم براش انجام دادم اروم نشست برام بازبونش سوراخمو خیس کرد و کله کیرشو گذاشت لبه کونم اروم اروم حل میداد و هی تف اضافه میکرد من از خیسی لای کونم لذت میبردم و اون فرو میکرد جاهایی که اون میترسید من خودم میرفتم عقب که تاته بره توم خیلی لذت داره اروم شروع کرد تلنبه زدن ومنم با خودم ور میرفتم و گاهی عقب جلو میکردم خیلی سرپا حال میداد انگار میتونستی پشمای پشت کیرشو رو کونت حس کنی تلنبه زدناش تند تر شد و پشت کمرمو میخورد و حشرمو بیشتر میکرد بهش گفتم ابت داره میاد بهم بگو منم بزنم مال منم همزمان بیاد که دیدم تند تند عقب جلو میکنه گفت میخاد بیاد که منم شروع به جق کردم اون گفت اووووووومدمن داغی ابشو تو کونم حس کردم و اب منم اومد اون توکونم ریخت و من رو زمین بعد کیرشو در اورد و من براش خوردم اخه از اون مزه کیرش خوشم میاد بوی اب و ته مونده ابش عاشق خوردنشم . امیدوارم خوشتون اومده باشه
نوشته: ماسا
شت پسر
واقعا این قصد کرده از ۱۷ سالگی تا همین الان ۴۰ سالگیشو برای ما تعریف کنه
جدی جدی پاره ایم …
سومین داستانیه که دارم ازش میخونم
جن رو میشه قبلش بسم اله بگیم بره بیرون ولی به ارواح چی بگیم موقع خواب کونمون نزارن؟
من اولش فک کردم از این داستانای ماورایی و اینا باشه
گفتم ممکنه مگه روح بیاد آدم بکنه، تازه اونم گی
پشمام ریخت واقعا
چیه این اسم انتخاب کردنتون
ده دقیقه با خودم درگیر بودم بخونم یا نه، اسم داستان واقعا کمک بزرگی میکنه ب نویسنده برای جذب خواننده، تا اون قسمت که گفتی همه کار میکنه جز دادن و بد دل نیست … خوندم .
جناب آدمین خان ترو جدت بیخیال شو هر داستانی رو آپ میکنی واقعا دیگه حتی میل خوندن هم کم شده این اواخر هر کیو میبینم اینو داره میگه !!!
امضا:اینجانب.
نه دم ساقیت گرم واقعا حلال خور جنس نابی میده اونم که کشیدی سیگار نبوده سیگاری بوده که چت زدی با روح گی کنی
پس حالا که به روح عقیده داری باید بگم؛ کیرم تو روحت دیوس
این چه داستانی بود😕
نه به اسمش نه به خود داستان
از همه چیز بگذریم، دو تا چیزش خیلی جالب بود. یکی اصطلاح بددل که ندیده بودم در فارسی امروز به کار بره، یکی هم اومدن فعل مضارع وسط فعلهای ماضی که داره خاطره تعریف میکنه. سهوی بوده، اما میتونست یه تکنیک داستانی عالی بشه. :)))
No gay