کون دادن سامان داخل اتوبوس

1401/03/26

سلام سلام من سامانم الان ۲۲ سالمه خاطره ای میخوام تعریف کنم بر میگرده به دوسال پیش.
از خودم بگم قدم ۱۷۲ وزنم ۸۸ دیگه توضیح بیشتری نمیدم عکسام رو پایین میزارم
خب بلیط گرفتم که بیام تهران داخل بلیط زده بود که ساعت ۱۱ و نیم شب میرسه منم قرار بود برم خونه پسر خالم که مجرده.
اتوبوس حرکت کرد، متوجه نگاهای شاگرد اتوبوس شدم هی به صندلی من نگاه میکرد اول فکر کردم معمولی همینجوری نگا میکنه
بعدش دیدم خیلی داره نگاه میکنه منم خیلی حس بدی داشتم چون واقعا یاد مدرسه مینداخت که زیاد دوس ندارم فکر کنم 🙂
نه اینکه تو مدرسه کرده باشن ها منو ها ولی خیلی ازیت میکردن.
بگذریم
دیگه داشت کلافم میکرد منتطر بودم که ارتباط چشمی باهاش برقرار بکنم که بگم چته چی میخای؟
لامصب نگا نمیکرد
رسیدیم وسط راه برای استراحت و نماز اتوبوس نگه داشت موقع پیاده شدن رضا (شاگرد اتوبوس) گفت در خدمت باشیم دیگه یه خورده ترسیدم واقعا قدش بلند چهارشونه وقتی رد شدم از کنارش فهمیدم چه هیولاییه
منم گوش ندادم بی محل کردم
بعد از ۲۰ دقیقه اتوبوس دوباره حرکت کرد و بازم نگاهای این عوض شروع شد زمستون بود منم کاپشنم رو انداختم رو پاهام دیدم دیگه نگاه نمیکنه دیگه مطمعن شدم چرا نگاه میکنه.

بعد یه ده دیقه یه ربع ی sms اومد دیدم جووون
منم داشتم شاخ در میاوردم که این کیه جواب ندادم ی پیام دیگه داد از اندامم تعریف میکرد

بلیطم رو در ساکم در اوردم دیدم شمارم رو زده روی بلیط فهمیدم که این شاگرد اتوبوسس

اقا سرتون رو در نیارم رسیدیم ترمینال داشتم پیاده میدم همش زنگ میزد تا جواب میدادم قطع میکرد.

بیخیال شدم زنگ زدم پسر خالم که بیاد دنبالم جواب نمیداد منم غریب یه ساعتی تو ترمنیال چرخیدم
داشتم به این پسره فکر میکردم یه خورده حشری شده بودم داشتم تصور میکردم خودمو باهاش
تو این فکرا بودم پیامک داده نظرت عوض نشد؟
بعدش زنگ زد یه خورده چرت و پرت گفت چیکار میکنی گفتم منتظر پسر خالمم بیاد دنبالم گفت حرفمو تموم نکردم گفت من جا دارم بیا پیش من امشب گفتم کجا گفت اتوبوس
یه خورده فکر کردم جوابش رو دادم
گفتم کجایی اونم گفت برگرد همونجایی که پیاده شدیی
منم دلمو زدم به دریا رفتم پیش گفتم قراره یه دو دیقه تلمبه بزنه دیگ:)
اقا برگشتم در اتوبوس رو باز کرد رفتم بالا تا رفتم بالا اومد سمتم گفت چیشد خیلی ناز میکردی منم بهم برخورد خواستم بر گردم نزاشت
گفت شوخی کردم و اینا از دلم در آورد.
خلاصه موقع خواب بود پرده هارو کشید و اومد سمتم چنگ میزد کونمو انقد حشرش بالا بود که کم مونده رو شلوار ترتیبمو بده
منم دیگه همراهش شده بودم
یه خورده ناز میکردم ولی جلوشو نمیگرفتم

شلوارم رو کشید پایین عین سگ کونمو گاز میگرفت وحشی خندم گرفته بود
بعدش پاشد کیرشون در اورد خنده رو لبام خشک شد خیلی عجیب بووود یه
کیر دراززز کلفت همش داشتم به این فکر میکردم اینو چجوری میخواد جا بده تو همین فکرا بودم که یهو چپوندش تو دهنم ۱۰ سانتش بیشتر نمیرفت داخل دهنم

یه ۵ دقیقه ا براش خوردم که گفت برگرد با همون اب دهنم زور میزدد
واییی دردش خیلی بددد بود الان دارم بهش فکر میکنم دردم میگیره هرکاری میکرد سرش هم نمیرفت توو

دید فایده نداره گفت دراز میکشم بشین

اقا دراز کشید و منم کیرشو گذاشت دم سوراخم یهو کونمو گرفت کشید به سمت پایین یه دادی زدم که تا حالا اون لحظه نمیدونستم که انقدر صدام عجیب میتونه باشه جلو چشام سیاهی رفت سریع بلند شدم انقدر درد داشتم که داشت گریه ام میگرفت دیدم ولی عوضی ول کن نبود به هر زار التماس راضی شد ۱۰ دیقه صبر کنه بعد ۱۰ رفتم ته اتوبوس دراز کشیدم عوضی سر ده دیقه اومد سراغم اقا باز کیرشو کرد تو ما اینبارم یه داد زدم ولی مثل سریه قبل نبود یه خورده قابل تحمل تر بود یکی دو دیقه سرشو همینجوری نگه داشت منم خیلی حشری شده بودم، خودم یه تکونی خوردم، بعدش گفت عه ؟ خوشت اومده؟ با سرتکون دادم اره اروم یه خورده دیگه از کیرش کرد داخل، سانت به سانت حس میکردم که میکنه داخل کونم عین جوراب کیرشو خورده بود کونم واقعا لذت بخش بود همینجوری ۱۵ دقیقه ای ادامه داد منم دیگه شل کرده بودم دیگه ولی همچنان درد داشتم بدم درد داشتم
گفت پاشو بشین رو کیرم
ما نشستم ی ۵ دقیقه هم اینجوری تلمبه زد خیالم راحت بود تا اونجایی که درد بگیره میکنه داخل
بعدش گفت تکون نخور منم بالا پایین میکنم گفتم باشه کمرم رو گرفت بالا پایین میکرد از پشت سرمو نگاه کردم دیدم کیرشون کاملل داره میکنه داخل سر شده بودم تخماشو دیگه حس میکردم که میزد به کونم واقعاا لذت داشت اینکه کونم انقدر جفت کیرش بود خیلی حس خوبی بود

بعد ۵ دیقه کشید بیرون یه دسمال اورد خالی کرد داخلش و ول کرد مارو
بعد از این ماجرا ی ده بار دیگه به رضا دادم بعدش دیگه کات کردم.
اولین داستانم بود خلاصه ببخشید

نوشته: سامان


👍 17
👎 6
27801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

879758
2022-06-16 01:16:39 +0430 +0430

سامان جون اومدی تهران پسرخاله نبود بیا پیش من خوش میگذره

1 ❤️

879776
2022-06-16 02:04:52 +0430 +0430

یکی از این رضا ها لطفا 😂

2 ❤️

879782
2022-06-16 02:23:39 +0430 +0430

نتیجه اخلاقی داستان
با اتوبوس نرید سفر میکننتون 😂

2 ❤️

879792
2022-06-16 02:59:11 +0430 +0430

منم ببار تو اتوبوس کون دادم. دبیرستان می‌خوندم که رفتم برا کاری تهران. شاگرد راننده مخمو زد برد تو جا خاب کرد کونمو .‌‌وقتیهم رسیدیم خونه راننده اومد جوری کونم‌ کرد که از حال رفتم.‌خشن و‌محکم میکرد و می‌گفت کبرم‌ تو‌کوس مامانت حال بده کونی

3 ❤️

879821
2022-06-16 04:24:54 +0430 +0430

خوب تحمل میکنین شما من یساعت ور رفتم با سوراخ رفیقم اخرم نتونست کامل جاش کنه موند برا بعد

2 ❤️

879841
2022-06-16 08:18:25 +0430 +0430

من نمیدونم اگه داستانتون واقعیه واقعی بنویسید مثل تخلیه و تمیز کردن
بگو رفتم توالت ترمینال
یا جایگاه بین راهی
نگو که اوتوبوس دستشویی داره

2 ❤️

879850
2022-06-16 09:04:43 +0430 +0430

انگار حقیقی بود داستان نبود.

0 ❤️

879909
2022-06-16 18:57:57 +0430 +0430

چرا یکی از این راننده ها یا شاگرد اتوبوسیا گیر ما نمیاد

2 ❤️