اسم من متین هست الان 18 سالمه قدم 170 ورزنم 85 قیافم بد نیست چاق هستم اما خیلی هم عالی نیست قضیه که تعریف می کنم مال وقتی هست که 14 سالم بود یک پسر خاله دارم اسمش سعید هست که دو سال از من بزرگتر هست خونه خالم نزدیک ما هست با پسر خالم خیلی صمیمی بودم یا اون خونه ما می آمد یا من می رفتم خونشون با هم بازی کنیم یا تو کوچه با بچه های محل فوتبال بازی می کردیم خانواده هامون اون طوری نبود بزارن دوست دختر داشته باشیم یا دنبال سکس و این حرفا باشیم پسر خالم هیکل خوبی داشت بدنش خیلی سفید بود تقربا یک سالی بود فهمیده بودم سکس چیه بچه های مدرسه گاهی همدیگه رو انگشت می کردن یا به هم می چسبیدن شوخی شوخی و دیگه من فهمیده بودم یعنی چی تو محل که با بچه ها بازی می کردیم بعضی هم سن های پسر خالم دست به کونش می زدن پسر خالم خیلی عصبانی میشد و نمی زاشت تکرار کنن من هم تا جایی که میشد نمی زاشتم کسی از این کارا باهام بکنه چون آبروم می رفت خلاصه یک سالی بود دیگه فهمیده بودم چی به چیه و چون برام گوشی خریده بودن از بچه های مدرسه فیلتر شکن هم گرفته بودم و وقتی موقعیت پیش می اومد تنها می شدم فیلم سکس نگاه می کردم ولی خیلی کم اما وقتی 14 سالم شده بود دیگه به بلوغ رسیده بودم و شهوتم بالا رفته بود دوست داشتم با یکی سکس کنم با دختر که اصلا نمی شد چون جراتشو نداشتم خانوادم هم می فهمیدن پدرمو در می آوردن وقتی دنبال فیلم سکس می گشتم یک فیلم گی هم دیدم کم کم به این فکر می کردم با پسر خالم سکس کنم اما از من بزرگتر بود و نمی شد کردش وقتی هم نمی زاشت بچه های محل بهش دست بزنن و کلا بچه مثبت بود فکر نمی کردم بشه باهاش سکس کرد ولی فشار شهوت باعث شد به سکس باهاش فکر کنم هر وقت می آمد خونه ما یا می رفتیم خونشون بازی سعی می کردم بزنم تو کار کشتی که بشه بدنمو بهش بمالم ولی رومون به هم باز نبود اونم تریپ مثبت بود نمی دونستم چی کار باید بکنم یک روز تصمیم گرفتم تو تلگرام براش یک شوخی نیمه سکسی دادم یکهو جواب داد این چیه دادی ؟ گفتم ببخشید اینو دوستم فرستاده می خواستم بدم به هم کلاسیم اشتباهی زدم برای تو گفت مگه با دوستات از این شوخی ها داری ؟ گفتم نه اینم اتفاقی شده دیگه حرفی نزدیم معلوم بود نمیشه باهاش اوکی شد یک هفته ای بی خیال شدم ولی نمی تونستم شهوت ولم نمی کرد دوباره خر شدم تو تلگرام براش زدم دوست دختر داری ؟ یکهو گفت این سوال ها چیه می پرسی ؟ گفتم ببخشید از دوستم می خواستم سوال کنم گفت با دوستات از این حرفا می زنید ؟ گفتم بعضی وقت ها گفت چیزای دیگه هم هست یا نه ؟ گفتم مثلا چی ؟ گفت چیزایی که به سنت نمی خوره گفتم دیگه بچه که نیستم چیزایی را فهمیدم گفت زشته برای سن تو خوب نیست گفتم حالا تو که بزرگتری خیلی مثبت هستی ها دوست دختر که نداری پس چی کار می کنی ؟ گفت به تو چه من چی کار می کنم گفتم بابا حالا چرا ناراحت میشی بعد خدا حافظی کردیم چند روزی گذشت آمد خونه ما و دیدم به مامان من و خودش چیزی در مورد حرف هامون نگفته تصمیم گرفتم بیشتر بهش بمالم خودمو شاید تحریک بشه یک روز قرار بود بیاد خونمون مادرم هم رفته بود خرید تصمیم گرفتم لباس های کشتی را بپوشم تابستون من و پسر خالم ثبت نام کرده بودیم کشتی لباس خریدیم اما نرفتیم خانواده هامون گفتن بریم کلاس فوتبال و رفتن عوض کردن کلاس ها مونو در ورزشگاه معمولا همیشه شلوار و نصف آستین می پوشیدم تو خونه اونم همین طور خلاصه لباس کشتی را پوشیدم شورت تنگ و رکابی چسبون کشتی و من هم چاق کونم افتاده بود توش چی شده بودم خودمو آماده کردم می ترسیدم مادرم یکهو بیاد ولی دیگه شهوت دیوونم کرده بود وقتی پسر خالم اومد اولش تعجب کرد گفت این چیه پوشیدی گفتم داشتم تمرین می کردم رفتیم با هم یک کم حرف زدیم بعد شوخی شوخی کشیدم به کشتی وقتی می رفت پشتم سعی می کردم کونمو به کیرش بچسبونم و بیشتر تو این حالت بمونم تاثیر خودش را گذاشته بود کامل نه ولی حس می کردم یک مقدار سیخ کرده اونم با شلوار ورزشی بود و نصف آستین که همیشه تو کوچه هم با همین تیپ فتوبال می کردیم خلاصه گفت بیا بریم حیاط توپ بازی کنیم گفتم ولی من از کشتی بیشتر خوشم میاد گفت چرا ؟ گفتم بیشتر حال میده گفت یعنی چی ؟ گفم حال میده دیگه گفت چرت نگو رفتیم حیاط توپ بازی من هم از ترس اینکه مامانم یکهو بیاد شلوار ورزشی و پیرهن نصف آستین که همیشه باهاش می رفتم کوچه بازی را پوشیدم و رفتیم حیاط بازی اون روز تموم شد شب پیام دادم بهش گفتم امروز بازی خیلی حال داد گفت کدوم بازی ؟ گفتم کشتی خیلی حال میده تو دوست نداری ؟ جوابی نداد گفتم نگفتی دوست دختر نداری چی کار می کنی ؟ گفت به تو چه چه گیری دادی گفتم ناراحت نشو چهار شنبه بعد از ظهر ساعت پنج بیا خونمون باز با هم بازی کنیم فقط زیر لباست لباس کشتی بپوش که یک کشتی استاندارد بگیریم گفت مامانت اجازه میده ؟ گفتم مامانم که نیست دیوونه میره خونه یکی از دوستاش تولد دوستش هست خیلی وقت داریم برای بازی یک بوس هم براش فرستادم گفتم حتما بیایی یادت نره گفت باشه یک بوس هم اون زد اون روز یک شنبه بود تا چهار شنبه ثانیه شماری می کردم چهار شنبه شد ساعت 5 مادرم از خونه زد بیرون رفتم لباس کشتی پوشیدم و آماده شدم پسر خالم هم اومد در زد باز کردم اومد تو گفتم لباس کشتی پوشیدی زیر لباست ؟ گفت آره رفتیم یک آب میوه و موز خوردیم بهش گفتم لباس هاتو در بیار دیگه لباس هاشو در آورد چقدر سفید بود بدنش تا اون موقع بدنشو با شورت و بندی کشتی ندیده بودم خلاصه کشتی را شروع کردیم هی منو خاک می کرد چهار دست و پا می شدم می رفت پشتم و گونم تو بقلش بود سعی می کردم کاری کنم کیرش به کونم بخوره کم کم دیگه سیخ کرده بود گفت بسه دیگه بیا بریم حیاط توپ بازی می خواست کیر سیخشو یک جوری تو شورت لباس کشتی قایم کنه نمی تونست می خواست لباس بپوشه که من متوجه نشم ولی بهش گفتم بابا فتوبتال چیه یک کم استراحت کنیم باز ادامه بدیم کشتی خیلی بهتره خیلی حال میده باز یک آب میوه خوردیم و شروع کردیم حسابی سیخ کرده بود و من هم سعی می کردم کونمو به کیرش بمالم چون چاق بودم وقتی منو از پشت می گرفت کیر سیخش لای کلی گوشت کونم فرو می رفت معلوم بود اونم خوشش اومده دیگه دلو زدم به دریا گفتم یکی از هم کلاس هام تو تلگرام یک فیلم کوتاه برام فرستاده بریم با هم ببینیم گفت باشه رفتیم اتاق من روی تخت من نشست گوشی را آوردم نشستم کنارش روی تختم یک فیلم گی که با ای دی دیگه برای خودم فرستاده بودم ای دی را باز کردم و فیلم را نیاوردم رفتم گفتم تو ببین من الان میام رفتم یک آب میوه آوردم براش پلی کرده بود داشت نگاه می کرد اومدم باز تو گفتم ببینم گفت این چیه گفتم مکه چی بود گفت خیلی بد بود گفتم بده ببینم دوباره پلی کردیم با هم دیدیم گفتم کجاش بد هست ؟ گفت بده دیگه دیوونه گفتم تا حالا از این فیلم ها ندیدی ؟ به جون خاله دروغ نگی ها گفت چند بار دیدم ولی نه زیاد اما برای سن تو بد هست گفتم من دیگه بچه نیستم که آب میوه را خوردیم گفتم سایت بلدی بیار چند تا فیلم ببینیم دزار کشیدم تو تخت به اونم گفتم دراز بکشه کنار من با نه و ناز بالاخره سایت سکسی زد و چند تا فیلم دیدیم من هم گفتم بزار من انتخاب کنم یک فیلم گی انتخاب کردم و دیدیم کیرش سیخه سیخ شده بود پسره کیرشو کرده بود تو کون اون یکی و داشت حسابی می کردش دستمو گذاشتم روی رون پاش با دستش دستمو زد کنار ولی چیزی نگفت وقتی فیلم داشت تمام می شد دستمو گذاشتم روی کیرش دیگه واکنشی نداشت یک فشار کوچیک دادم یک نگاه به من کرد دو بنده لباس کشتی که تنم بود از روی شونم در آوردم و دیگه سینه ام هم لخت بود و فقط یک شورت نازک کشتی تنم بود من چرخیدم به پهلو پشتمو بهش کردم گفت متین گفتم چیه ؟ گفت چت شده ؟ گفتم هیچی بعدش گفتم نمی خواهی ؟ گفت چیو ؟ یک کم قمبل کردم براش گفتم دستتو بده دستشو گرفتم و کشیدمش اونم به پهلو شد و با کشیدن دستش چسبید به پشتم دستشو گذاشتم روی سینه هام چون چاق بودم یک کم سینه داشتم براش بیشتر قمبل کردم و کیرش چسبید به کونم گفتم سعید خوبه ؟ چیزی نگفت ولی کیرش حسابی سیخ بود و با اون شورت نازک کشتی خوب به قمبل من چسبیده بود گفتم بچسب بهم دیگه کم کم یخش آب شد منو محکم بقل کرد کیرشو تنظیم کرد لای چاک کونم هر چی می تونستم براش قمبل کردم و کیرشو بهم فشار میداد آخ چه کیفی داشت بالاخره به آرزوم رسیدم سعید راضی کردم سکس کنیم با هم مهم نبود منو می کنه یا من بکنمش انقدر سفید و نرم و خوشگل بود که منو هم می کرد کیف داشت یک کم که گذشت بلند شدم شورتمو کشیدم پایین و کامل لخت شدم به سعید گفتم لخت شو دیگه سعید با کمی مکث دو بنده ورزشی را از روی شونش در آورد و شورتشو کشید پایین کیرشو گرفتم تو دستم یک کم فشار دادم برای اولین بار بود از نزدیک کیر لخت می دیدم به هر حال روی سینه هام خوابیدم یک متکا گذاشتم زیر شکمم و برای سعید حسابی قمبل کردم اونم دیگه کامل لخت شده بود خوابید روی من کیرشو گذاشت لای شکاف کونم می خواست بکنه تو سوراخم اما هر کاری کرد نتونست اولین بارش بود و بلد نبود بکنه سوراخ من هم تنگ بود راحت توش نمی رفت و دردش زیاد بود به هر حال بی خیال کردن شد و لا پایی شروع کرد به تکون دادن کیرش لای شکاف کونم آخ چه کیفی داشت می گفت جوننن چه گوشتی هستی آبش اومد و خالی کرد لای قمبلم بلند شد منو تمیز کرد با دستمال کاغذی و باز همون طوری لخت کنار هم خوابیده بودیم و فیلم سکس می دیدیم اون می خواست یاد بگیره چی کار بکنه بتونه بکنه توش که تو یک فیلم روغن مالی کون دید و گفت روغن دارید ؟ گفتم روغن چی ؟ گفت مهم نیست رفتم کشو میز آرایش روغن نیویا دیدم آوردم گفت بخواب میخوام بکنم توش گفتم اگر می خواهی بزارم بکنی توش باید بزاری یک کم لاپایی من هم بکنم اولش گفت نه یک کم صبر کرد بعد بهش گفتم پس دیگه لباسامونو بپوشیم یک لحظه فکر کرد گفت باشه فقط یک کم اون به روی سینه خوابید تو تخت و من رفتم روش خوابیدم و کیرمو لای شکاف کونش گذاشتم آخ چقدر نرم بود چه کیفی داشت خوب قمبل نکرده بود متکا هم زیرش نبود اما همین که بدن و کون سفید و نرمش زیر کیرم بود عالی بود تو ابرا بودم بعد بهم گفت بسه دیگه بیا بخواب می خوام بکنمت من هم دوباره تو تخت به سینه خوابیدم متکا زیر شکمم گذاشت و قمبل کردم کرم نیویا را مالید به سوراخم و انگشت کرد توش بعد دو تا انگشت کرد درد داشت یک کم نگه داشت و کم کم دردش کمتر شده بود بعد کرم مالید به کیرش کیرشو گذاشت روی سوراخم و خوابید روی من یکهو کیرشو فرو کرد توش چون کرم زده بود راحت تا تهش رفت توش خیلی درد داشت اشکم در اومده بود داشت گریم می گرفت بهش گفتم خیلی درد میاد گفت بزار یک کم توش باشه بهتر میشه همین طوری روی کمرم خوابید چند دقیقه بعد کشید بیرون و دوباره کرد توش باز هم درد داشت اما یک کم دردش کمتر شده بود یک کم نگه داشت و شروع کرد به تکون دادن کیرش تو سوراخم چون اولین بارم بود فقط درد می کشیدم ولی سعی می کردم تحمل کنم که حالشو بکنه که دفعه بعد اگر خواستم بکنمش بزاره یا حد اقل بزاره لاپایی بکنمش کیرش بزرگ نبود اما من اولین بارم بود و سوراخم دست نخورده بود خلاصه به هر بدبختی بود تحملش کردم تا آبش اومد و تو سوراخم خالی کرد روی کمرم خوابید تا کیرش از تو سوراخم در اومد و بلند شدیم رفتم دستشویی خودمو تمیز کردم اونم رفت دستشویی خودشو تمیز کرد و لباس هامونو پوشیدیم و تا قبل از اینکه مادر من بیاد سعید از خونه ما زد بیرون و رفت همه چیو مرتب کردیم که مادر من آمد چیزی نفهمه شب مادرم اومد و هیچی متوجه نشد خیالم راحت شد شب سعید تو تلگرام نوشت خوب بود ؟ گفتم درد داشت گفت عیب نداره اولین بارت بود اگر باز هم بخواهی دفعه های بعد بیشتر خوشت میاد دردش هم کم میشه گفتم معلوم نیست خونه ما کی دوباره خالی بشه گفت مشکلی نداره هر وقت خونه شما یا ما خالی شد با هم قرار می زاریم دفعه بعد خونه خالم قرار گذاشتیم خونه سعید و همه چیو آماده کرده بود با روغن وازلین منو کرد و من هم دوباره لاپایی کردمش اما این دفعه مدت بیشتری کردمش تا آب من هم بیاد البته آبم زیاد نبود تو اون سن خیلی کم بود شش هفت ماه بهش کون می دادم اونم می زاشت لاپایی بکنمش اما بعدش گفتم باید بزاری من هم بکنم توش دو سه هفته ای کات کرد قهر کرد مثلا اما شهوتش دیگه ولش نمی کرد تو تلگرام گفت اوکی هست برم خونشون و میزاره من هم بکنم بالاخره رفتم و من هم به اون کون سفید و نرمش رسیدم و کردمش تا الان هم داریم همدیگه را می کنیم سکس دو طرفه دیگه برای هر دومون درد زیادی نداره عادت کردیم با وازلین راحت هم کیر میره توش حسابی کیف می کنیم با هم هیچ کسی هم نفهمیده سعید پسر خالم که کلا تریپ مثبت هست من هم که نشون ندادم اهل این چیزا هستم کسی هم شک نکرده هنوز ممکنه فحش بدید و یا فکر کنید کونی هستم اما بچه های هم سن من از 13 به بعد از اینکه لاپا بدن خوششون میاد کلا بدشون نمیاد تو مدرسه خیلی ها همدیگه رو انگشت می کنن و یا به هم می چسبن از پشت فقط برای بچه های هم سن ما جور شدن مکان و موقعیت مهم هست و اینکه خجالت بزاریم کنار خیلی از بچه ها خجالت می کشن بگن خوششون میاد یا غرورشون اجازه نمیده ولی می دونم همه پسرا از 13 به بعد خوششون میاد خانواده من و خالم هم طوری هستن نه من نه پسر خالم سعید نمی تونیم دنبال دختر بریم الان هم که بزرگتر شدیم فعلا با همدیگه سکس می کنیم حالشو می بریم تا ببینیم چی میشه امیدوارم درک کنید و الکی فحش ندید و نظرتونو هم بگید

نوشته: متین