کون دادن من به داییم

1401/03/21

بعد از مدتها دوطرفه رفتن با پسر خالم یه روز موقع شنا تو رودخونه چشمم کیر داییمو گرفت
از اون روز که کیر داییمو از رو شرت خیس دیدم دیگه کیر پسرخالم بهم مزه نمیداد و شب و روز فکرم درگیر این بود که چطور میشه این کیر رو صیدش کنم.
چند ماهی از این موضوع گذشت و من همش دنبال موقعیتی بودم که کیر دایی جان رو نوش جان کنم تا این که یه روز که خونه تنها بودم داییم اومد.
اونموقع من ۲۴سالم و داییم ۲۱ ساله بود.
اومده بود تا با هم جایی بریم و چنتا خرید داشت میخواست تنها نره.
گفتم بذار من یه دوش بگیرم بدنم بوی عرق میده.
رفتم تو حموم و چند دقیقه ای که گذشت دایی رو صدا کردم که بیاد و یه لیف به پشتم بکشه، از همون موقع که رسیده بود خونه نقشه تو سرم شکل گرفته بود و کشوندن دایی تو حموم شروع کار حساب میشد.
اومد در حموم رو باز کرد وقتی دید کاملا لختم و شرت پام نیست یه دفعه جا خورد و گفت شرتتو بپوش بیشعور، گفتم شستمش دیگه دوباره نمیپوشمش.
داشت با لباس میومد تو که گفتم لباستو دربیار بوی نم حموم میگیره میخاییم بریم بیرون ناجوره.
لباساشا دراوورد و اومد تو، لیف رو صابونی کردم و دادم بهش و نشستم جلوش، شروع کرد به لیف کشیدن به پشتم و کیرمم سیخ شده بود از حشر و کونم داشت لهله میزد واسه کیر دراز دایی جون.
همینجور که مشغول لیف زدن بود تشت آب کوچیکی که جلوم گذاشته بودم و ورداشتم از رو سرم جوری ریختم پشت خودم که به اونم پاشید و خیس شد.
برگشتم کیرشو از رو شرت خیس دیدم و حشرم بیشتر شد، گفت بیشعور بگو بسه تا من پاشم و بعد آب بریز رو خودت، خیسم کردی.
تا اومد به خودش بجنبه و همون جور که هنوز نشسته بودم جلو شرتشو چنگ زدم و گرفتم، گفت چه مرگته؟
بدون حرفی جلو شرتشو کشیدم پایین کیر که اومد بیرون با دست دیگم کیرشو گرفتم خواست بره که سفت گرفتمش، حسابی جا خورده بود و نمیدونست چه خبره، گفت ول کن بیشعور این چه حرکتیه؟
گفتم بذار کیرتو یه کم بخورم، گفت نمیشه خاک بر سر، خواهرزادمی ها
تا اینو گفت سر کیرشو گذاشتم دهنم و یه کم خوردمش، گفتم دیدی شد.
یه کم که خوردمش پاشدم، کیرشم دیگه داشت راست میشد و یه جورایی بیخیال مقاومت شده بود .
گفتم یه چیزی ازت میخوام نه نگو، گفت نگو که کونت بذارم که خودم همینجا میکشمت، تحریک شده بود و اینا دیگه ظاهری بود، گفتم نه فقط لاپایی منو بکن، میخوام حسشو تجربه کنم.
برگشتم و پشتمو بهش کردم و کیرشو گذاشتم لاپام، اونم آروم کمرم و گرفت و شروع کرد کیرشو لاپام عقب، جلو کردن.
دیگه کامل سیخ کرده بود و وقتی کامل به کونم می چسبید سر کیرش از زیر تخمام رد میشد و از جلو میتونستم ببینمش، حشرم بالا زده بود داشتم میلرزیدم، گفت مگه سردته گفتم نه مگه تابستونم کسی از سرما میلرزه، حشری شدم با این کیر درازت، فکر نمیکردم انقدر سیخ شدش دراز باشه.
همینجور که داشت لاپام میکرد گفتم یه لحظه صبر کن با آب دهنم دوتا انگشتامو کردم تو کونم و دراووردم و گفت بکن توش.
جا خورده بود گفت قرار بود فقط لاپایی باشه و بعدشم کونت جر میخوره، گفتم بذارش رو سوراخم اگه نرفت بیخیال میشم و لاپایی تمومش کن، آب شهوتش رو مالید سر کیرشو گذاشت رو سوراخمو با یه فشار کوچولو و یه کم درد سرش رفت تو کونم.
آروم آروم شروع کرد تلمبه زدن تو کونم، یه دفعه کیرشو دراوورد و گفت داگی میشی، منم داگی شدم واسش و دوباره شروع کرد کردن.
کیر پسر خالم که با هم دوطرفه میکردیم تقریبا ۱۶ سانت بود یه دوسانتی از کیر خودم درازتر و ولی مال من از اون کلفت تر بود، کیر دایی جان که دیگه الان داشت تو کونم جلو عقب میشد حدود ۱۹ سانت بود به کلفتی کیر خودم.
کیرش که تو کونم حرکت میکرد و گرماش رو حس میکردم بیشتر حشریم کرده بود با عقب جلو کردنش کیر منم تکون میخورد، وقتی تا ته جا میکرد و بدنش به کونم میچسبید بیشتر بهم حال میداد و آه و نالم بلند شده بود.
تو همون حالت داگی چند دقیقه ای تلمبه زد و منم داشتم حسابی از خوردن این کیر لذت میبردم حس میکردم دارم ارضا میشم و الانه که آبم بیاد، تو همین لحظه کیرشو کشید بیرون و گذاشت رو کونم، آبش پاشید رو کمرم همون لحظه که گرمای آبشو رو بدنم حس کردم منم ارضا شدم.
کار تموم شده بود، موفق شده بودم کیر دایی رو بزنم به بدن، خیلی حال کرده بودم از این کون دادن و خوشحال از پیروزی.
خودمون رو شستیم و اومدیم بیرون، وقتی داشتیم لباس میپوشیدیم گفت یه چیزی میپرسم ناراحت نشو و راستشو بگو.
گفتم بپرس، گفت سوراخت باز بود و معلومه قبلا دادی، گفتم نه تا حالا کیر تو کونم نرفته بود ولی خودم همیشه خیار و هویح اینا تو میکنم واسه همینه سوراخم باز بود.
گفت عوضی راستشو بگو، به کسی نداده باشی بره لوت بده و آبرومون بره تو محل.
هیچ جوره قبول نکرد که کیر توش نرفته، منم ازش قول گرفتم که به بین خودمون بمونه و بهش گفتم با رضا(پسرخاله) کون هم میذاریم.
حسابی جا خورد و گفت خوارزاده های منو باش، دوتاش کونی.
خلاصه بعد از اون روز چند بار دیگه تو موقعیتای مختلف کونمو به دایی جان تقدیم کردم تا این که زن گرفت و رفت دنبال زندگی کردن کص زندایی عزیز.

اگه خوشتون اومده لایک کنین و بگین تا داستان کون دادن به رفیقم امین رو هم واستون تعریف کنم، امین یه کیر خاص داره اگه دوس داشتین اونم واستون میگم.

نوشته: سجاد


👍 25
👎 8
62201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

878792
2022-06-11 01:25:28 +0430 +0430

دایی منم کیرش سکسیه. ولی مشکل اینه به هیچ طریقی نمیتونم گولش بزنم 😂
سی و خورده ای سالشم هست

2 ❤️

878794
2022-06-11 01:29:08 +0430 +0430

کل داستان یه طرف جمله آخر که میگه امین یه کیر خاص داره یه طرف 😂

عین این می‌مونه که داری رشوه میدی که تو رو خدا لایک کن داستان بعدی قول میدم بهتر کون بدم 😂

از کیر منم قافل نشو ۱۸ سانته و کلفت

اگه خواستی یه لذت وصف نشدنی رو تجربه کنی درخدمتم

1 ❤️

878905
2022-06-11 16:27:32 +0430 +0430

منم دلم کیر خواست

1 ❤️

879083
2022-06-12 16:02:53 +0430 +0430

شرمنده ولی اصلا حال نکردم با داستانت
چنن سکسی نبود اصلا
رمانتیک هم نبود
باز شرمنده بیشتر بی ادبی حس شد تا تحریک احساسات سکسی.

0 ❤️

879129
2022-06-13 00:48:01 +0430 +0430

عاشق کودن دادنم با این که متاهلمممم

0 ❤️

879266
2022-06-13 15:46:36 +0430 +0430

جووون
دوس داشتی پروفایلمو ببین

0 ❤️

880394
2022-06-19 07:22:21 +0430 +0430

هههه خوردمش گفتم دیدی شد ههههه وای وای ما کونیها چه کونده هایی هستیم هههههه

2 ❤️

880946
2022-06-22 14:36:25 +0430 +0430

منم با پسر داییم رابطه دارم نمیدونی که چه کونی داره هم خوردنی هستش هم کردنی که توی این دوسال با هم شروع کردیم همیشه از کردنش لذت می برم با اینکه من هیچ وقت نمیگم بریم سکس کنیم خودش منو حشری میکنه درست مثل خودت منو حشری کرد که بکنمش توی اولین سکس مون

1 ❤️