سلام
این داستان کاملاً واقعی هست. فقط اسم ها عوض شده
من توی یک شرکت خودروسازی (مشهد) کار میکنم و یک دوست دارم ب اسم مهرداد و خیلی باهم جور هستیم طوری که بعد ازدواج من رابطه خانوادگی برقرار کردیم توی همین رفت و آمد ها خانمش تو اینستا منو فالو کرد و استوری های منو ریپلای میکرد بعد از چندوقت احساس کردم خانمش کونش میخاره و رفتم تو کارش تا اینکه ازم فیلترشکن خاست و این شد شروع رابطه منو و اون
بهش pm دادم که شوهرت خیلی با تلفن حرف میزنه و…
اونم میگفت با منه و یک چند روزی همینجوری گذشت گفتم به خانمم چیزی نگی باهات چت میکنم و مهرداد نفهمه که دیدم همراهی میکنه دیگه چت های ما شروع شد و جوک سکسی میفرستادم تا دلم زدم ب دریا گفتم دوست دارم اونم گفت بهت حس خوبی دارم و دیگه تلفنی باهم حرف میزدیم که شرکت ما هفته در میون صبح و عصر بود شوهرشم کنار من کار میکرد شبکار بودیم بهش pm دادم میخوام شب بیام پیشت گفت میترسم و اینجا اگه کسی ببینه و مهرداد بفهمه چی گفتم اون با من ساعت 12 شب بود راه افتادم رفتم خونشون گلبهار بود با ترس رفتم اونم میترسید در باز کرد دیدم یک خانم سکسی و فوق العاده زیبا انقدر آرایش کرده بود که اصلا انگار نمیشناختمش دست دادم و رفتم تو روی یک مبل دو نفره نشستیم اون نشست روی پام یکم حرف زدیم و لب گرفتم دیدم چشاش خمار شد گفتم چیه گفت هیچی حس خوبی دارم بهت منم گفتم اره منم همینطور گفت چرا انقدر دیر اومدی سمتم زودتر از اینا منتظرت بودم از اندامش بگم فوقالعاده سکسی سینه های 85 کون گرد و گوشتی یکم دست مالیش کردم دیدم اومد پایین مبل بعد از مالوندن رفتم سراغ کسش دیدم خیس خیس خاستم بخورمش نذاشت دست زدم به کونش دیدم لامصب آماده رفتن کیر قارچی منه شرتش رو درآوردم خوابوندمش به بغل دیدم لای کونش باز شد برگشت نگاه کرد گفت اوه این چیه مال خر هست خندیدم گفتم کلش بده بقیش خوبه خندید سایز کیرم 18 هست و تو شرکت بچه ها میگن کله قارچی چون واقعا کله بد شکلی داره مثل سر کیر لاکپشت خلاصه خاستم از جلو بکنم گفت نه به خاطر بچه که به دنیا آورده بود بخیه داشت البته مال 1 سال پیش بود ولی دوست نداشت گفتم خب چکار کنم گفت تو که تف انداختی بکن تو کونم اینو که گفت بال در آوردم فکر نمیکردم از کون بهم بده اما واقعیت این بود که مشتاق بود خلاصه یکم فشار دادم دیدم نمیره خودش شل کرد سرش رفت تو دیدم یکم خودش جمع کرد یک چند دقیقه ای همینطوری بود تا اینکه تا ته کردم توش دیدم چشاش بست شروع کردم تلمبه زدن دیگه درد نداشت داشت لذت میبرد برای اولین بار بود که شاید بعد از ده دقیقه آبم اومد و همشو تو کون خوشکلش خالی کردم کیرم در اوردم دیدم غار درست کردم برا آقا مهرداد اونم بیحال بود گوشیش زنگ خورد شوهرش گفت حالم بده میخام بیام خونه ضد حال خوردم گفتم میخاستم وازم بکنمت گفت داره میاد یک وقت دیگ ولی واقعا کون خوبی داشت نمیشد ازش گذشت خودش میگفت شوهرم اصلا به فکر من نیست بدبخت تا حالا ارضا نشده بود بعد 4 سال زندگی مشترک بعد اون خیلی باهم رفت او آمد کردیم اما دیگه فرصت نشد بکنمش چون خانم دوباره حامله شده و رابطه منو و شوهرش هم یکم بهم ریخته و منم دیگه از اینستا و بقیه برنامه ها بلاکش کردم ولی مطمئن هستم دوباره زنگ میزنه بهم چون وازم قارچ میخواد😃
دوستان داستان کاملاً واقعی هست ببخشید طولانی شد.
نوشته: حسین
شوهرش بخش نمیرسه ولی حاملش میکنه
حس خوبی بهت داره ولی بهت کس نمیده فقط کون 😂😂
کله قارچم دوس داره 🤣
نمیدونم چرا یه حسی بهم میگه از کیر کله قارچی خاطره بدی داری
واز؟
رفت او آمد؟
اصل داستان:
توی کارخونه به کونتاقچهای معروف بود و یه شب، جمیع زنپریودیان خفتش کرده و وازش!! میکنن.
میللنگ تمام خودروهای وطنی حوالهت بادا ابله متوهّم الدنگ گشاد!!
چرا بلاكش كرديداصلا رابطه تو و شوهرش خراب شده باشه چه ربطي داره و خانمت حامله بشه كه بيشتر نياز به همچين نعمتي دازي
گوه تو داستانت نکبت عوضی لاشی
امثال تو حیون هستن که اسم مشهد و خراب کردن
شک نکن زنتم وقتی تو شب کاری و پایه دستگاه عرق میریزی اونم زیر یک مرده دیگه داره عرق میریزه
با اختلاف گهترین و لاشی ترین فرد شهوانی و حتی شهر مشهد خوده کونده لاشیتی
قشنگ بود داستانت.مقصر زنان که کرم میریزن…زیاد برام پیش اومده
جلقولانه
**شک نکن که خانمت ماجرا را فهمیده و موقعی که نیستی زیر کی میخوابه. شاشیدم به هرچی آدم نامرد روزگاره. این هم شعری در وصف تو.
خسته و درماندهام، نازم بکن
با یه گایشگر، تو همسازم بکن
کون من آمادهی کیرِ کلفت
لاشی و وا ماندهام، وازم بکن
چطوری همه همکارات میدونن کله قارچیه کیرت؟ چه محل کار کیر تو کیری؟
بخیه یک سال پیش و داره و نمیزاره تو هم بکنی ، یعنی شوهرش یک ساله کوس نکرده؟ بعد در ادامه نیاز به سکس داره ، اینا به هم نمیخونه
تو مشهد یه کارخونه خودرو سازی هست اونم ویران خودرو کل کارخونه تو کون تو و اون زن رفیق جنده ت که جفتتون حروم زاده اید
کله قارچی درون و اندرونت
تا همین جا خوندم ،
ملت مواظب باشید
جیمز دین هنرپیشه خوشگل و خوشتیپ آمریکایی همینه ،
لنتی چه زود خانم ها گرفتارت میشن .
همه زنهای رفقا گناه دارنند
شوهرش بش نمیرسه
چندین ساله ارضا نشده
جاگش ارضا نتونسته بشه بچه رو از کدوم ج ن ده خونه اوردن؟
گوزو داستانت که دروغ بود اومدی اینجور بگی بت بگن عذاب وجدان گرفتی
تو عذاب دروغ گویی داری
گوز مشنگ خان
بله شوهر موقع ااومدن از سر کار باید اجازه بگیره از زنش ک داره میاد بکن مکن نداره خانم تو نریدی، تو شاشیدی تو خودت عامو
همینحوری اگر نگی هم همه میدونن ما مشهدیها چه گوهی هستیم دیگه لازم نیست از شاهکارهات خاطره بسازی و اینجا تعریف کنی.بلانسبت آدم های درست که البته خیلی کم هستن لاشی تر و بی غیرت از مشهدیها در کل این کشور پیدا نمیشه،خودم بچه همین شهر پر از کثافت هستم و ای کاش که نبودم.هر کی رو بگاییم و درست کنیم گردنمون درازه که ها دداش مو بچه مشهدم بچه های مشهد خودشان آخر خطن،ولی نه از این خبرها نیست.در جواب داستانت اندازه یک ارزن اگر معرفت داشتی زن رفیق رو نمیزدی به زمین زنی با تو باشه شک نکن با یکی دیگه هم میخوابه و چه دلم سوخت به حال همکارت که پای دستگاه قطعه سازی تا صبح جون میکنه و هر فشاری رو از محل کارش تحمل میکنه که صبح بره خونه که چه عرض کنم جنده خونه… روزش رو خوب میسازه همچین زن هرزه ای.کیرم تو سر در شهرک صنعتی کیرم تو سر در کارخانه ای که کار میکتی و در آخر مقام لاشی سال به خود تو اهدا میشه،اگر هر چی نداری مرد باش میفهمی مرد…
چه کردیم که این شد روزگار ما مردم حالم از لبن شهر به هم میخوره.🤢🤮