از کجا فهمیدم که گی هستم

1391/05/26

این داستان دقیقا سال 89 و فروردین ماه اتفاق افتاد که یک روز یکی از دوستام به اسم رضا ازم خواست که کامپیوترش رو تعمیر کنم و منم پذیرفتم.
اون روز هس گی تو وجود من بیشتر از روزای دیگه بود با وجود اینکه صبح یه خواب گی دیده بودم ولی باز هم همچین حسی داشتم که ساعت 7:00 بعد از ظهر رضا زنگ زد که برنت(من از اسمم صرف نظر می کنم) نمیدونم چرا کامپیوترم روشن نمیشه،وقت داری یه نگاهی بهش بندازی؟ گفتم باشه.
رفتم خونشون دیدم فقط خودش و داداش بزرگ ترش که 7 سال ازش بزرگ تر بود اونجاست.
سیستمش رو باز کردم و یه کم معطل کردم که داداشش بره و بعد به رضا گفتم که نیاز به نصب ویندوز داره و اون هم قبول کرد.
در حین نصب ویندوز بود که حشرم زد بالا و در مورد مسائل سکسی و عکسای سکسی و خلاصه از این چیزا ازش پرسیدم تا بفهمم اونم مثل من گی دوست داره یا نه که سریع جوابم گرفتم،جواب آری بود فقط می ترسید که تو محل برامون بد بشه.
سریع پس از اینکه کامپیوترش درست شد و داداشش رفت و خونه خالی موند فرصت غنیمت نشمردم و گفتم : کیری که واسه رفیقش راست شه رو باید برید و اونم گفت آره و منم گفتم معلومه،که یوهو دیدم هس گی تو وجودش موج میزنه،ازش پرسیدم رضا تو مدرسه با دوستات گی داشتی گفت:آره یه بار،گفتم:حالا با دوست قدیمیت چی،گفت:نه ، با تو نه،گفتم چرا:گفت میترسم کل محل با خبر بشن،گفتم:نترس نمیشن گفت:باشه قول میدی به کسی نگی،گفتم:خره ، آدم مگه…ون دادن خودش به کسی میگه که آبرو ریزی بشه،واقعا که خری،گفت:آره راست میگی،گفتم:برای اینکه دهن جفتمون باز نشه به صورت ورستال سکس میکنیم،گفت:چی چی ، این دیگه چیه،گفتم:دو طرفه چون میترسم دهن تو باز بشه،گفت:باشه قبوله اول تو بکن ،بعدش من،گفتم باشه
کاملا لباسامون در اوردیم و شروع کردیم به لب گرفتن از هم(وای چقدر گرم شده بودیم) و لیس زدن همدیگه من لب و گردن اون لیس میزدم و اون لب و گردن من،حدود 10 دقیقه همین کار میکردیم که من به رضا گفتم بخواب که رضا گفت نمیخوای ساک بزنی،گفتم نه(از ساک زدن خوشم نمیومد)
رضا خوابید و منم آروم آروم راشو باز کردم و فرو کردم،که رضا گفت:یکم آروم تر مگه داری سگ میکنی،گفتم چشم عزییییییییییزم.
آروم آروم فرو کردم و تو کونش تلمبه زدم،هیچ هسی نداشتم،چون بات بودم و این کار رو برای این میکردم که ساکت باشه یا به اصطلاح پایین شهری شاخ نشه،بهش گفتم بسه حالا نوبت توئه،اونم انگار منتظر همچین موقعیتی بود سریع برگشت و گفت بخواب،منم خوابیدم به پشت و آروم آروم اول یکم گودی کمرم لیس زد بعدش آروم آروم با دستش راهشو باز کرد که خیلی خوشم اومد.بعدش سرش به کونم نزدیک کرد و گذاشت تو سوراخم و آروم آروم روم خوابید که وقتی خوابید از زور دردی که تو پشتم پیچیده بود گفتم اخ که گفت:جون قربون آخ گفتنت برم
که دیدم یه بار دیگه در اورد بیرون و فرو کرد یه این دفعه دردش بیشتر بود که یوهو نا خود آگاه یه داد مختصر کشیدم که گفت:بخورمت،منم یه کلمه بی ادبی گفتم که اینجا جایز نیست بگم.بهش گفتم:بیشتر فرو کن میخوام تنت هس کنم،زود باش،که دیدم هر چی زور داشت فرو کرد که دیگه داشت اشکم در میومد که گفتم بازم فرو کن که وقتی فرو رفت تو بدنم دردش حس میکردم وای چه درد عجیبی داشت
بعد از دو دفعه تلمبه زدن دید که دیگه راست نیست،سریع آورد بیرون و یکم با دست راستش کرد و آروم خوابید روم داشتم از زور درد زمین گاز میزدم ولی به هسش می ارزید انگار بدنم گذاشته بودن تو کوره.
دو سه بار تلمبه زد و آبش اومد که گفتم نریزی تو کونم،گفت باشه نمیریزم،سریع یه دسمال آورد و ریخت تویه دستمال.
بعد از این سکس رفتیم حمام و اونجای همدیگه رو شستیم و همدیگه رو با حوله خشک کردیم و به محض اینکه از خونشون خارج شدیم،دیدیم که طبغ معمول فضول محله سر کوچس و اگه پامونو بذاریم بیرون دیگه تنها کسی که نمی فهمه خواجه حافظ شیرازه . سریع یه فکر به نظرم رسید بهش(فضول محله) با موبایلم زنگ زدم و گفتم میای بریم پارک فلکه دوم نیروی هوایی، اونم گفت باشه،بهش گفتم فقط رضا هم هست،اشکالی نداره گفت نه،گفتم پس من میرم حاظر شم،اونم گفت میرم موتور بیارم.
اون روز مجبور بودیم برای اینکه لو نریم باهاش بریم پارک،که هم تو راه پارک و هم خود پارک خیلی بهمون خوش گذشت.

این اولین تجربه من بود که از این به بعد که نمیشه گفت،من از 14 سالگی میدونستم که گی هستم و هس گی دارم،ولی میشه گفت دیگه برام صابت شد که گی هستم.ولی نمیدونم چطوری با این مساله کنار بیام،چون فول بات ها به دختر هیچ هسی ندارن.
بعد از این ماجرا یک ماه قبل از داستان قبلیم(صدای شهوت انگیز) اتفاق افتاد.

…پایان…

نوشته: برنت (Brent)


👍 2
👎 0
32198 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

330182
2012-08-16 05:53:14 +0430 +0430
NA

ا و ل ش د م

0 ❤️

330183
2012-08-16 05:53:44 +0430 +0430
NA

دیگه دارا حالم بهم میخوره
حالا که فهمیدی بچه کونی هستی اینم بفهم اینجا جای این حرفا نیس پسر خوب و تخم مثبت برو تو تاپیک بچه کونیا اونجا بنویس عزی زم باشه؟

0 ❤️

330184
2012-08-16 05:55:40 +0430 +0430
NA

:|
گی هستی به جهنم
ولی کسمغز سیستم رو باز کرده
و با سخت افزارش ور رفته
بعد فهمیده نیاز به ویندوز داره!
نوبری تو

0 ❤️

330185
2012-08-16 06:17:52 +0430 +0430
NA

منم دقیقا مثل تو ام برنت جان اگه آنلاین شدی بیا باهم صحبت کنیم منتظرما

0 ❤️

330186
2012-08-16 08:54:03 +0430 +0430
NA

تیر برق با سرعت نور تو کونت
کیر ناپلئون تو اون هس! کیریت
واقعا برات متاسفم
کیر انیشتین باقانون نسبیت تو کون عمت

0 ❤️

330187
2012-08-16 09:01:07 +0430 +0430
NA

nakhundam. gay nanevis

0 ❤️

330188
2012-08-16 12:24:46 +0430 +0430

حالم از گی بهم میخوره ننویس . . . . . . . . . . . . . .
نخوندم. ننویس.

0 ❤️

330189
2012-08-16 16:13:53 +0430 +0430
NA

حیونم به حیون گیریش همچین کاری نمی کنه!!!

0 ❤️

330190
2012-08-16 18:50:22 +0430 +0430
NA

خط اولو خوندم فقط
آخه کیر خر با کلفتیش تو کونت چرا همه میشن مهندس کامپیوتر؟

0 ❤️

330191
2012-08-16 19:02:26 +0430 +0430
NA

خودمو كشتم كامنت دراز و طويل نوشتم توش كلي فحش حواله ت كرده بودم
خطاي اسپم داد
قسمتي از كامنت سابقم:( اينو با يه مقدار تغيير براي يه داستان تخمي ديگه هم گذاشتم)
يادش بخير…
يه معلم ادبيات داشتيم كه اگه اين داستانو مي خوند لوله بخاري كلاسو مي كرد تو سوراخ كيرت بس كه غلط داري
نيمكتاي كلاسمون تو كونت
لامپ مهتابياي كلاسمون تو كونت
تخته وايت برد به همراه تخت پاك كن و ماژيك هاش تو كونت
كس ننه آموزش و پرورشي كه به تو مدرك داده
“هس” معاون هيتلر خدا بيامرز بود
كير هس تو كونت

0 ❤️

330193
2012-08-16 21:32:06 +0430 +0430
NA

منظورت از برنت نفت برنته دریای شماله?? من هنوز رابطه تعمیر کامپوتر با سکس تو داستانارو متوجه نشدم

0 ❤️

330194
2012-08-16 21:39:42 +0430 +0430
NA

هس هس

0 ❤️

330195
2012-08-16 23:38:13 +0430 +0430

بازم گی؟؟؟
میخ طویله تو کونت با این داستانت

0 ❤️

330198
2012-08-17 15:31:19 +0430 +0430

منم جندتا ازهمون حرفاي كه جايزنيستو بهت ميكم.اخه كيررابين هود توكونت كله كيري اينم داستان بود .خروميذاشتي عرعرميكرد جذاب تربود ازاين كه بيام داستان توروبخونم J)

0 ❤️

330199
2012-08-17 16:57:44 +0430 +0430
NA

engar be khar titap dadan ke intori zoghmarg shode kardan tu kunesh

0 ❤️

330200
2012-08-23 01:07:22 +0430 +0430
NA

بچه کونی میگی دو سه بار تلمبه زد و آبش امد و گفتم نریزی تو کونم کونی جنده گشاد

0 ❤️

330201
2012-08-29 08:45:37 +0430 +0430
NA

واقع برا اونایی که بی احترامی میکنن متاسفم چرا به جمله ها و کلمات که اینقدر قشنگ کنار هم چیده شده نگاه نمیکنید فقط نقطه ضعفشو میبینید تازه ماله خودشه دست خودشم نیست به کسی ربطی نداره. پس نتیجه که همه اون ناسزا ها به برمیگرده به خودتون.
ضمنا من از نویسنده تشکر میکنم.

1 ❤️

330202
2013-11-08 14:07:28 +0330 +0330
NA

بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️