سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان ملجوق شهوانی.بعدشم پیشاپیش کیرم تو کوس و کون ملجوقایی که میخوان بگن اولشو دیدیم نخوندیم ولی فحششو میدیم،یا میگن دروغ بود و این کس شعرا که آخرش میخوان فحش بدن…خوب بریم سر اصل مطلب:

داستان از اونجایی شروع شد که طبق معمول من اومده بودم شهوانی تا سوژه ی جلق پیدا کنمو خالی شم برم بخوابم.آخه من خیلی حشریم و روزی دو یا سه بار جلق رو باید بزنم تا خوابم ببره…داخل پرانتز اونایی که میگن نمیشه و همچین کمری موجود نیس پیام بدن بیام سه چهار بار تو یه ساعت بوکونمشون تا باورشون بشه پرانتز بسته…همینطوری داشتم میچرخیدم تو صفحات که یه تاپیک با عنوان کلوب صیغه خاله مریم که عنوان داستانم همونه به چشمم خورد بازش کردم رفتم داخل که چندتا آپلود سنتر بود که اسامی رو باید دانلود میکردی…عاغا ما رفتیم دان کردیمو باز شدو چند خط مقررات و بعدشم اسامی با توضیحاتو چند تا عکس رو مانیتور ظاهر شدو شماره هاشونم که فکر نمیکردم باشه بود…تو همون چند سطر مقرراتی که اولش نوشته بود گفته بود که قبل تماس یه مسیج با عنوان اینکه خاله مریم شمارو معرفی کرده بفرستیدو بعد بزنگید…از اونجایی که منم فکرشو میکردم که خاموش باشن یا جواب ندن همونجا پیام هارو ارسال نمودمو{ساعت2نصفه شب}دو سه ساعت دیگم گشتم تا سوژه جلق رو یافتمو بسلامتی همه دوستان زدم و دم صبح بود که هوا هم داشت روشن میشد رفتم خوابیدم. تو اس ام اس هام بعد اینکه گفتم خاله مریم معرفیتون کرده نوشتم هرموقع پیامو دیدین تک بزنین تا باهاتون تماس بگیرم…عاغا نزدیک ظهر بیدار شدمو اولین کاری که کردم صفحه گوشیمو نگاه کردم که ببینم چند نفرشون زنگیدن که دیدم امنو امانه و کسی اس یا تک ننداخته…بلافاصله بعد نهار اومدم دوباره به همشون مسیجو یه بار دیگه فرستادم البته این بار پیامو که دادم پشت بندش زنگ هم میزدم…اولی بر نداشت،دومی برنداشت،سومی برنداشت بعدشم خاموش کرد،بالاخره چهارمی برداشتو سلام علیک و معرفی بعد گفت امروز میخوای بیای یا فردا؟منم سریع گفتم خو معلومه امروز دیگه گفت باشه شش و نیم خوبه منم گفتم اوکی،آدرسو گفتو گفت فلانجا رسیدی زنگ بزن گفتم باشه خدافظی کردمو 5:30 راه افتادم راهشم خیلی دور بود گفته بود با مترو بیا فلان ایستگاه که حوصلم نکشید با تاکسی رفتم نزدیک که شدم زنگ زدم گفتم فلانجامو آدرسو برام اس کن…آدرسو اس کرد رفتم یه خورده دور خودم چرخیدم تا بالاخره پیداش کردم و رفتم دم در که رسیدم زنگو زدم تا درو باز کرد عاغا چشتون روز بد نبینه یه خانومه سن بالای خپل(چاق و قد کوتاه)با چادر اومد جلو درو منو برد به اتاقش که شبیه مسافرخونه های ناصر خسرو بود درو بست بعد گفت میدونی که مهریه چقدره گفتم آره گفت خوب در بیار دیگه دراوردم شمردم دادم بهش. شروع کرد خوندن صیغه بعدشم به من گفت بگو قبلتُ منم که خودم میدونستم دیگه. قبلتورو که گفتم چادرشو دراورد انداخت یه گوشه زیرش یه لباس حریر خیلی نازک صورتی تنش بود که همه جاشو جز سینه هاش که سوتین داشت نشون میداد…بعد به من گفت لخت شو گفتم میخام برم دستشویی کدوم وره گفت نمیشه وایسا صاحبخونه تو دستشوییه در بیاد بعد درو بستو رفت دو دقیقه بعدش اومد گفت بیا برو رفتم شاشیدمو اومدم گفت دربیار لباساتو دیدم خودشم یه شورت قرمز دستشه داره میپوشه من لخت شدم اون پرید رو تخت به شکم خوابید گفت بیا رفتم لباسشو دادم بالا دیدم شورتشو هنوز کاملم نپوشیده،گفت شروع کن دیگه اومدم پایین جلوش وایسادم گفتم بخورش همزمان که داشت میگفت نه خم شد از زیره میز یه کیسه فریزر دراورد گفت بیا جلو رفتم جلو کیسه رو کشید رو کیرمو کرد تو دهنش چند تا ساکه ریز رفت گفت بسه برو شروع کن رفتم پشتش دستمو کشیدم رو کپلای کونش گفتم بده کاندومو گفت اول شرتمو در بیااار بعد…شرتشو دراوردم برگشت کاندوم تو دستش بود انداخت رو کله و دوش اژدر خان و گفت برو تو…کردم تو 3_4تا تلمبه زدم گفت نزدییکهه گفتم بزار بره تووو بعد بگو اومد یا نه یه 10minتلمبه زدم بازم گفت نزدیکهه گفتم نه بابا گفت پس دربیار یکم با دست بزن دراوردم با دست زدمو بهش نگاه کردم گفتم برگرد از پشت میخوام بزنم گفت داره میااد یه لبخند زدم گفتم نهه گفت پس فعلاً بادست بزن گفتم نمیشه برگرد خارکسده برنمیگشت برش گردوندم خودش کیرمو گرفت کرد تو کسش 5minدیگه زدم گفت نمیخواای بیاای گفتم نه خودشو کشید جلو وبرگشت کاندومو دراورد گفت با دست بزن این با اینکارا آبش نمیااد بلند شد گفتم کجاا گفتش همینجام فک کردم میخواد برگرده ساک بزنه یا بشینه رووش که یکم کرم آورد زد رو کیرمو گفت چی مصرف کردی گفتم هیچی کلاً کمرم سفته گفت پس با دس بزن تا بیااد گفتم جنده اگه میخواستم جلق بزنم که این همه راهو نمیومدم این همه هم هزینه نمیکردم که، بیا به پهلو بخواب پیش من گفت نهه بلند شو برو اینجوری آب این نمیااد آخرش راضیش کردم اومد نشست پیشم 5_6minهم اون برام جلق زدو آخرشم بدون اینکه آبم بیااد بلند شد گفت لباساتو بپوش برو گفتم هنوز نیومدم که گفت تو یه چیزی زدی بیخودی جلق نزن دودولت زخم میشه…هیچی دیگه آخرش بدون اینکه آبمو بیاره بیرونم کردو با پررویی تمام گفت اینجارو که یاد گرفتی دفعه بعد خواستی بیای راحت تر میتونی پیدا کنی…گفتم واقعا فک کردی بازم میاام یه لبخنی زدو منم بدون خدافظی اومدم بیروونو برگشتم خونه یه دوش گرفتم خوابیدم بعد که بلند شدم گفتم بیام اینجاوو اینو بنویسم…شرمنده اگه زیاد سکسی نبوودو نتونستید جلق بزنید اولین بارمم بود که داستان که نه خاطرمو اینجا نوشتم…نظر فراموش نشه…بازم میگم پیشاپیش کیرم تو کوس و کون اونایی که بد دهنی کنن و فحش بدن…چیکار کنم دیگه اگه بد بوود ولی واقعی بوود.

نوشته:‌ sexy hot man