خاطره زن متاهل تشنه ی كير

1397/09/01

سلام.اسم مستعار من حامده.من الان ٢٤ سالمه.داستانی كه تعریف میكنم برای سال ٩٤ هست زمانی كه من ٢١ سالم بود و خاطره ٣٢.
داستان ما از پارك تنیس كرج شروع شد.من صبح های جمعه میرفتم اونجا برای ورزش تا با یك گروهی اشنا شدم كه چند تا آقا و خانوم بودند و بیشتر خانوم ها متاهل بودند.بعد از اشنایی با اونها و بازی كردن والیبال موقع رفتن رسید و من دوست داشتم مخ خاطره كه از همه ریز نقش تر بود رو بزنم.خاطره قدش تقریبا ١٦٠ بود با بدن لاغر و سینه های ٧٠ سفت و سر بالا و باسن به نسبت برجسته.خلاصه باهاشون هم مسیر شدم و توی راه برگشت تا گوهردشت كلی حرف زدیم تا اخر سر همه جدا شدن و من موندم و خاطره.موقع خدافظی گفتم راستی شمارمو بزنید اگه هفته بعد هم اومدید والیبال با هم بازی كنیم.گفت باشه فقط در صورت ضروری بودن بهم اس بده چون مستر خوشش نیاد شاید.خلاصه شمارمو زد و میس انداخت و رفت.منم كه خوشحال و تازه فهمیدم كه متاهله.خلاصه بعد اون همدیگرو ندیدیم تا دو هفته بعدش كه گفت میخوام برم دكتر وقت داری با هم بریم؟منم از خدا خواسته رفتم باهاش.موقع برگشت سوار ماشینش شدیم و وقتی اومد كیفشو بذاره عقب یه دفعه صورت فاصله ی ٢ سانتی صورتم موند و حس عجیبی بود.گفت نترس رژ لبیت نمیكنم.رفتیم رستوران توشه تو عظیمیه و غذا گرفتیم رفتیم كوچه بالایی تو ماشین و غذارو خوردیم.بعد غذا خوردن تو ماشین نمیدونم بحث چی شد كه گازم گرفت دستمو.گفتم منم گازت میگیرما گفت بگیر گفتم لپتو بیار ولی من بجاش بوس كردم.بعد دوباره تكرار كرد.انگار دوست داشت بوسش كنم.ایندفعه شجاع تر شدم و كنار لبشو بوس كردم كه برگشت و لبشو گذاشت روی لبم.بعد چند ثانیه سكوت بینمون حاكم شد و راه افتاد.تو همین زمان كیر من كه ١٧ سانته شق شده بود و قشنگ معلوم بود زیر شلوارم.از اونروز همدیگرو بیشتر میدیدیم كه یه روز دلو زدم به دریا. تولد دوستش بود و قبل اینكه بریم اونجا گفتم بریم من خونه لباسمو عوض كنم و بعدش بریم.اون روز كسی خونه ی ما نبود.خلاصه خیلی راحت اومد تو خونه و منم وقتی كفشامونو در اوردیم از همونجا كنار در چسبیدم بهش و شروع كردم به خوردن لباش.زبونش تو دهن من جم میخورد.خیلی حرفه ای با لبای نرمش داشت همراهیم میكرد.همونطوری پاهاشو حلقه كرد دور كمرم و بردمش سمت اتاق.انداختمش رو تخت و همینجوری لباشو میخوردم.با دستم سینه هاشو میمالیدم كه كم كم صدای اه كشیدنش شروع شد.منو چرخوند و نشست روم.از روی شلوار خودشو میمالید روی كیرم و لبامو میخورد.بعد پیراهنش رو در اورد كه من حشری تر شدم برش گردوندم از لبش شروع كردم و اومدم پایین سمت شلوارش كه با زبونم اطراف نافش رو میخوردم بعد دكمه و زیپشو باز كردم و در همین حین با زبونم به كسش نزدیكتر میشدم.چقدر بوی خوبی میداد كسش.شلوارشو در اوردم و با زبونم از كنار شرتش كسشو لیس میزدم و اه میكشد و بلند شدم و لباسامو در اوردم به جز شرتم.شروع كردم به خوردن كسش و اروم با انگشت اشاره ام سوراخشو باز كردم و انگشتمو بردم داخل و نقطه ی جی شو شروع كردم به مالیدن و با زبون هم كلیتورسش رو میخوردم كه یه دفعه لرزید و بدنش رو جمع كرد كه فهمیدم ارضا شده.بعد چند ثانیه منو خوابوند و شرتمو عین یه حیوان درنده كه داره از گشنگی میمیره از پام در اورد.كیرمو نگاه كرد و گفت لعنتی چقدر گنده و سفته كه فهمیدم تشنه ی كیره.شروع كرد به زبون زدم به كیرم و تخمام بعد كیرمو گذاشت تو دهنش.باورم نمیشد تمام كیرمو تو حلقش جا داد.نزدیك بود ابم بیاد ك بلند شدم و شروع كردم با كسش ور رفتن و خوابوندمش لبه ی تخت و پاهاشو اوردم بالا رو شونه هام و كیرمو میمالیدم رو كسش كه یه دفعه گفت لعنتی كیرتو بده بهم دیگه و خودش با دستش گرفت و منو به سمت خودش كشید كه كیرم یه دفعه وفت توش و خیلی دردش گرفت اخه كسش خیلی تنگ تر از اون چیزی بود كه فكرشو میكردم.اروم عقب جلو كردم تا یه كم جا باز كرد و بعدش شروع كردم به تلمبه زدن تو كس خیس خاطره جونم و سینه هاشو میمالیدم و اونم با اه كشیدن همراهی میكرد.كه بلندش كردم و حالت داگی گذاشتمش لبه تخت و یه پامو گذاشتم رو تخت و از پشت كیرمو كردم تو كسش و تقریبا ١٥ دقیقه داشتم داگی میكردمش كه گفت بسه اینجوری كه منو خوابوند روی تخت و اومد نشست روی كیرم و اروم روش بالا و پایین میرفت.كیرم قشنگ سر میخورد تو كسش و در میومد كه احساس كردم ابم داره میاد كه گفتم كجا بریزم ابمو كه گفت رو سینه هام میخوامش بلند شدم و نشست رو لبه ی تخت و شروع كرد به خوردن كیرم و با اون یكی دستش كسشو میمالید كه ابم اومد و همشو ریختم روی سینه اش.بعدش كلی لباشو خوردم.به قول خودش بوس های نرم آبكی.بعدش آماده شدیم و رفتیم تولد.
داستان شمال رفتنمون رو هم حتما براتون مینویسم اگه اینو دوست داشته باشید.

نوشته: حامد


👍 8
👎 20
95459 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

731695
2018-11-22 20:52:07 +0330 +0330

ضعیف بود

1 ❤️

731715
2018-11-22 21:33:34 +0330 +0330

عمو کاندومی تا ته بخورش

3 ❤️

731755
2018-11-23 00:13:57 +0330 +0330

مطمئنی بدون شوهرش اونم صبح جمعه که همه شوهرها خونه ان میومد پارک؟ من که فکر می کنم بهش گیر دادی که بیا خونمون اونم گفته برو بالا منم چند دقیقه دیگه میام بعدش شوهرش رو فرستاده بالا!! تازه اینقدر بهش مزه داده که با کامیونش شمال هم بردتت!! ?

4 ❤️

731784
2018-11-23 08:23:05 +0330 +0330

بد نبود یه جورایی انگار واقعیت داشت

0 ❤️

731787
2018-11-23 08:39:37 +0330 +0330

سلام بدک نبودش.ولی خوشم اومد از داستانت .منم توی اون پارک زیاد رفت و اومد دارم ادرسشو بده تا منم باهاش دوست بشم.

0 ❤️

731805
2018-11-23 10:29:30 +0330 +0330

سکس با زن شوهر دار در تمام دنیا تقاص داره ،
به دین ومذهب هم ربط نداره.
کائنات کار خودشو به خوبی بلده.
دیر وزود داره سوخت وسوز نداره.
تگ (زن شوهر دار)در تضاد با اصول مقدس انسانی وانسان بودن میباشد.
پس زنده باد انسانیت‎ ‎

3 ❤️

731812
2018-11-23 11:43:37 +0330 +0330

ینی تو 15 مین فقط داشتی داگی میکردی؟؟ (dash)

0 ❤️

731819
2018-11-23 12:17:38 +0330 +0330

بعد ار چند وقت اومدم به سایت سر زدم میبینم هنوز نسل احمق ها و بیشعورهایی که فکر سکس با افراد متاهل رو تو سرشون داره منقرض نشده.کس خواهرت داداش همین

2 ❤️

731837
2018-11-23 14:47:05 +0330 +0330

زن شوهردار خط قرمز همه ادیانه.

3 ❤️

731838
2018-11-23 14:55:00 +0330 +0330

#به جای شمال رفتن نمیخوای داستان بگا رفتنتو بنویسی دفعه بعد ؟ج ج

0 ❤️

731863
2018-11-23 20:34:16 +0330 +0330

واقعا برخی زن ها عاشق کیرن
من باورم نمیومد
تا اینکه چند هفته پیش
با زن متاهلی سکس داشتم
زیر کیرم وقتی داشتم واسش تو کصش تلنبه میزدم
مدام آه و ناله میکرد و بلند میگفت
کیر میخواااااام
اگه بار اولی که زن با کیر مواجه میشه
براش خاطره خوبی به جا بمونه
عاشقش میشهههههه
در ضمن
همه زن های متاهل این روزهاااااا
کص و کونشون رو به حراج گذاشتن

0 ❤️

731918
2018-11-23 23:38:58 +0330 +0330

خب عزیز دل کوسش تنگ بود به زور میرفت تو توهم یواش یواش تلنبه زدی تا جا باز کنه؟؟؟؟؟ تو اصلا کوس از نزدیک دیدی؟؟؟؟ اگه دیدی بودی اینجوری نمیگفتی ملجوق چون کوس به هر تنگی هم باشه راحت کیر میره توش بدون هیچ زحمتی چون حالت کشسان داره چه برسه به این که شوهرم داشته و هشتصد بار داده بوده

0 ❤️

732006
2018-11-24 13:57:27 +0330 +0330

کاربر کامران اصفهان

گفتی اینروزا همه زن های متاهل کس و کونشون به حراج گزاشتن؟
خواستم بگم اولا خواهر و مادر خودتو همه حساب نکن.
دوما از مامان جون و آبجی جونت یه قیمتی بگیر بزار اینجا شاید مشتری شدیم قنااااری.
مرسی

1 ❤️

732017
2018-11-24 16:52:27 +0330 +0330
NA

شاید زنه کاربر کامران زنش خودشو وا داده به کامران ریده کامران به مشکله روانی رسیده ه

1 ❤️

732110
2018-11-25 02:56:51 +0330 +0330

اخه جقی تو که با ساک زدن ابت داشت میومد
چطور ۱۵ دقیقه داشتی داگ استایل میکردی؟!؟!؟!
تو اصلا تاحالا دستت به کس خورده؟؟؟

0 ❤️

733269
2018-12-01 22:54:59 +0330 +0330

موندم اینایی ک تو داستانا میگن موقع خوردن داشت آبم میومد چطوری بعدش نیم ساعت تلمبه میزنن (dash)

0 ❤️

948341
2023-09-19 16:49:09 +0330 +0330

تو الان ۲۴ سالته
داستان واسه سال ۹۴
بعد تو ۲۱ سالت بود؟
بیسواد سال ۹۴ تو ۱۶ ساله بودی

0 ❤️