دختران کولی

1390/03/07

سلام دوستان
لطفا به تذکرات توجه کنید:
1.اگر میخواین با خوندن این داستان جلق بزنید بهتره خودتون رو خسته نکنید ولی توصیه میکنم بخونین چون جالبه
2.اسم ها الکیه
3.این داستان واقعیه و برای اینکه شما باور کنین داستان رو با جزییاتش میگم
4.لطفا نظر بدین ولی فهش ندین(ممنون از شعور بالاتون)
من آرشم و 21سال سن دارم و داستانی که براتون میگم مربوط میشه به 2سال پیش.من دو هفته اس که میام تو این سایت.تو تمام داستان هایی که خوندم نویسنده ها از سکساشون(حالا چه دروغ و چه راست!)خیلی راضی بودن،این شد که تصمیم گرفتم خاطره ی اولین و بدترین سکسم رو براتون بگم.
کلا آدم کس بازی نیستم ولی دختر باز هستم و به خاطر شغلم که در ارتباط با مردمه شروع بیشتر دوستی هام هم از همون محل کار بوده.
3ساله که توی غذافروشی عموم به عنوان مسؤل فروش کار میکنم.حقوقش هم خوبه واسه من که مجردم.
دیگه بیشتر منتظر نمیذارمتون.میریم سر اصل مطلب:
یه روز پنج شنبه توی مغازه نشسته بودم که دوتا دختر کولی که تا حالا ندیده بودمشون اومدن تو مغازه و خواستن که پول های خوردشون رو براشون درشت کنم منم واسشون اینکار رو کردم.بعدشم رفتن.
تا چند هفته میومدن پیش من و منم کارشون رو راه مینداختم.کم کم باهاشون آشنا شدم.یکیشون اسمش وجیحه بود و 18ساله بوداون یکی ملیحه و 17سال داشت.خودشون میگفتن ایرانی هستیم ولی قیافه هاشون به ایرانی ها نمیخورد.
یه هفته که اومده بودن مغازه بهشون گفتم شماها چرا نمیرین کار کنین؟وجیحه گفت خوب داریم کار میکنیم دیگه تازه درآمدش از درآمد تو هم بیشتره.اینم خودش یه هنره که از مردم پول کش بری.تازه کارای دیگه هم…میکنیم… .
میکنیمش رو با یه چشمک گفت و منم که فهمیدم منظورشون چیه اول خواستم بگم گمشین بیرون جنده های عوضی،ولی بعد که فکر کردم دیدم بدم نیست.کس اینجا حاضر و آماده ایستاده.فرصت هم از این بهتر واسه من که تاحالا سکس نداشتم پیش نمیاد.این شد که منم گفتم:پول مول در کار نیستا.
ملیحه گفت:حالا کی پول خواست.کجا بریم؟
گفتم:امروز که نمیشه برین فردا که تعطیله صبح همین موقع بیاین.
با خنده گفتن باشه و رفتن.
عصر که رفتم خونه خیلی خوشحال بودم.رفتم تو اتاق و داشتم واسه فردا نقشه میکشیدم.توی آشپزخونه ی مغازه یه اتاق کوچیک هست که آشپزا میرن اونجا استراحت میکنن.تصمیم گرفتم که فردا بریم اونجا.بعدشم تو فکر این بودم که چه لوازمی لازمه که باید بخرم.
عصر که شد رفتم داروخونه سر کوچمون تا یه بسته کاندم و اسپری تاخیری بگیرم.داخل که رفتم شلوغ بود و گذاشتم خلوت که شد رفتم جلو.گشتم دنبال یه فروشنده ی مرد و رفتم پیشش.گفت نسخه داری؟
گفتم نه.نمیدونستم چجوری باید بگم که کاندوم میخوام.
گفت:چی میخوای بهت بدم؟
عرق کرده بودم و صورتم داغ شد.با تت پته گفتم:یه مسواک،یه خمیر دندون،اسپری بی حس کننده دندون(همون اثر اسپری تاخیری رو داره فرقی نمیکنه)و… .کاندم رو نتونستم بگم.از شانس خوبم تو ویترین چند بسته کاندم گذاشته بود.اشاره کردم گفتم یه بسته از اونا.
خندید و گفت:دیگه مسواک،خمیردندون واسه چی میخوای.رفت آورد و سریع حساب کردم و رفتم خونه.
فردا صبح زود از خواب بلند شدم رفتم حموم و با اسپری موبر و تیغ هرچی مو ازگردن به پایین داشتم زدم.شدم صاف صاف.
دوتا لیوان شیرموز هم خوردم و با اعتماد به نفس به مادر گفتم میرم خونه دوستم و به سمت مغازه حرکت کردم.به مغازه که رسیدم درو باز کردم و تابلوی غذا حاضر نیست رو گذاشتم به روی خیابون و خودم منتظر نشستم.
یه دفعه یه حسی بهم گفت خاک بر سرت که دوتا کولی کیرت کردن.نفهم خرشدی رفت.سر کاری.
تو همین افکار بودم که وجیحه و ملیحه اومدن تو.گفتن سلام.گفتم الیک سلام برین تو آشپزخونه تا بیام.
خودم هم سریع کرکر رو دادم پایین و رفتم داخل.بردمشون داخل اتاق استراحت.تا درو بستم وجیحه که از اون یکی یه خورده خوشگل تر بود اومد جلو و گردنم رو چسبید و لباشو گذاشت رو لبام و شروع کرد لب گرفتن.اولش شکه شدم ولی وقتی از شک درومدم منم همراهیش کردم.خیلی خوب نبود چون قبلا چندبار از دوست دخترام لب گرفته بودم و طعم لب اونا کجا و طعم لب یه دختر کولی کجا.
درهمین حین ملیحه رفت سراغ شلوارم و کمربندمو وا کرد و شلوار وشرتم رو کشید پایین و کیرم رو گذاشت تو دهنش.اینجاش خیلی حال داد چون تابه حال تجربه نکرده بودم.بالاخره وجیحه گردنم رو ول کرد و گفت دامنمو بکش پایین.دامنشو کشیدم پایین.یه شرت سفید با گلای صورتی پاش بود.خیلی هیجان زده شده بودم.
بالاخره شرتشو کشیدم پایین و…
وای،چی داشتم میدیدم؟حالم به هم خورد.اقم گرفت.چیزی که دیدم خیلی وحشتناک بود.اصلا مثل چیزایی که تو فیلم سوپرا دیده بودم نبود.یه تپه پر از بوته های خاردار استوایی دیدم با یه دره بینش که بوی خیلی خیلی بدی هم میداد.
دلم به هم خورد.خوابید رو زمین و گفت بلیس.گفتم چی؟گفت بخور دیگه.اول خواستم زیر بار نرم ولی گفتم ما که تا اینجا اومدیم حیف بدون چشیدن مزه کس بریم.این شد که یه نفس عمیق کشیدم و پریدم تو دره.
بین موها یه جاده باز کردم و زبونم رو با اکراه روش کشیدم.مزه ی تلخی میداد.خیلی بد بود.کثافت هنوز 10بار لاس نزده بودم که لرزید و یه چشمه ی آب زلال از دل دره جوشید و ریخت رو صورتم.خیس خیس شده بودم.چه طعم شوری میداد.سرم داشت گیج میرفت.کیرمم که تو دهن ملیحه داغون شد از بس دندوناشو بهش کشید.
وجیحه یه لحن شهوتی گفت بکن توش.منم که میخواستم زوتر تمومش کنم کیرم رو از تو دهن وجیحه که داشت از پشت ساک میزد بیرون کشیدم و بدون اینکه اسپری بزنم کاندم رو کشیدم روش.
گذاشتمش رو کسش و طبق چیزی که تو فیلما دیدم چندتا ضربه زدم رو کسش.چندتا ناله کرد.خواستم بکنم تو ولی نمیدونستم دقیقا باید کجا فرو کنم.اونم فهمید و کیرمو گرفت گذاشت رو سوراخش و گفت برو.
کیرمو تا سرش کردم تو داغ بود و نرم.خوشم اومد بیشتر کردم تو و چندبار دیگه در آوردم و کردم توش.شروع کرد به داد و فریاد.گفتم ساکت بدبختمون میکنیا.ولی ساکت نشد.ملیحه گفت خودم ساکتش میکنم.
شرتش رو در آورد.کس اون هم بدتر از این یکی بود.پیرهن وجیحه رو هم در آورد و رفت نشست رو صورتش.وجیحه هم مثل گاو شروع کرد به خوردن کسش.حالم بد بود بدتر شد.من تازه یادم اومد که هندونه هاش رو کلا فراموش کردم.
نوک سینه هاش قهوه ای سوخته بود و اندازشون هم بزرگ بود.سرمو بردم و شروع کردم به خوردنشون.اینجاشم خیلی حال داد.من دیگه کم کم داشت آبم میومد.خواستم یه خورده جق بزنم و آبمو بریزم و هرچه زودتر برم.
کیرم رو در آوردم که ملیحه گفت:حالا من.
گفتم وای که بدبخت شدم.خلاصه کونش رو گرفت طرفم و گفت بکن.کیرم رو گذاشتم روش و کردم داخل.کاملا معلوم بود که قبلا به خیلیا داده چون راحت داخل میرفت.آبم داشت میومد.گفتم بریزم کجا؟
وجیحه گفت اینجا،دهنش رو آورد به سمت کیرم و گذاشتش تو دهنش و بعد 6 بار ساک زدن آبم رو ریختم تو دهنش.وقتی دهن پر از کفش رو دیدم دیگه شیرموز صبح رو تو گلوم احساس کردم.بهشون گفتم دیگه آماده شین برین دستشویی هم اون پشته.خودم هم دراز کشیدم که دیدم ملیحه باز اومد کیرو گرفت گذاشت تو دهنش.گفتم بسه دیگه.
بازم ادامه داد.بالاخره رفتن منم بعد نیم ساعت استراحت رفتم خونه و پشت دستمو داغ کردم که دیگه باکسی حتی زنم سکس نکنم.

نوشته:‌ آرش


👍 0
👎 0
50514 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

283590
2011-05-29 00:19:33 +0430 +0430
NA

بد نبود از داستان سکس کثیف دوست کیوان (golden dodool)الهام گرفته بود فقط سکس اون کثیف تر بود

0 ❤️

283591
2011-05-29 00:42:32 +0430 +0430
NA

یه داستان جدید و شاید هم واقعی

0 ❤️

283592
2011-05-29 02:41:52 +0430 +0430
NA

گفتی جزئیات رو میگی
اما میشه بگی چطور با کاندوم آبتو ریختی تو دهنش؟
حرفی از در آوردن کاندوم نزدی
میشه بگی چه جزئیاتی داشت که بقیه ی داستانا نداشتن؟
در کل بد نبود؛سعی کن تو داستانای بعدیت اول داستان حرفی از فحش ندادن و واقعی بودن داستان نزنی؛چون به قول یکی از دوستان اینطوری نویسنده خودش رو لو میده
موفق باشی

0 ❤️

283593
2011-05-29 03:13:36 +0430 +0430
NA

کولی ها (فیوجها یا پاکستانی ها) که خیلی از ما اونها رو به این اسم ها میشناسیم تقریبا از یک قوم و قبیله هستند که الان همه جای ایران پخشند از ولگرد و اسفند دود کن توشون هست تا مایه دار و بالا شهر نشین (کرجی ها این رو خوب میدونن) اهل بهداشت و این حرفا نیستند جنده توشون کمه ولی از یک دونشون که بیوه بود براتون بگم این که میگم عمومیت داره چون ژنتیکشون اینه : سینه های تقریبا سفت با نوک تیره چوچله بزرگ طوری که باید ببینین تا بفهمین چی میگم در سطح بالایی حشری ولی از نظر سکسی یک زن طبیعی از لحاظ غریزه رو کاملا در اونها می تونین پیدا کنید وحشی و ناب .

0 ❤️

283594
2011-05-29 04:08:24 +0430 +0430
NA

Bahal nabood

0 ❤️

283595
2011-05-29 04:34:57 +0430 +0430
NA

حااااااااااالم به هم خورد.

0 ❤️

283596
2011-05-29 09:18:44 +0430 +0430
NA

داستان سکس با کولی پسر خاله ی من هم بذار مدیریت کس کش سایت

0 ❤️

283597
2011-05-29 12:58:18 +0430 +0430
NA

سلام داداش .من از شروع خوندن این داستانت تا اخرش فقط خندیدم .تازه اگرم دروغ بود ولی باحال بودش …

0 ❤️

283598
2011-05-29 13:58:23 +0430 +0430
NA

سلام به همه

من خیلی وقته که دارم داستان های این سایتو میخونم, تا الان هم عضو نبودم ولی با خوندن این داستان دیگه نتونستم تحمل کنم

چرا مابه سکس خودمون احترام نمیزاریم؟ چرا به سکس فقط به عنوان یه راه برای ارضای جسمی فکر میکنیم؟پس روحمون چی میشه؟ یعنی نباید در کنار جسممون روحمونم ارضا کنیم؟ همه میدونیم که سکس واقعا لذت بخشه پس چرا با یه انتخاب درست و تغییر دیدگاهمون نسبت به سکس یه حس فوق لعاده رو هم به خودمون هم به شریک سکسیمون هدیه ندیم؟ تا کی میخوایم فقط از هم سواستفاده کنیم؟ خواهش میکنم در مورد این موضوع ختما فکر کنید

0 ❤️

283599
2011-09-13 23:12:08 +0430 +0430
NA

منم کولی کردم منتها بردم حمام تمیزش کردم بعد چه حالی داد

0 ❤️

283601
2012-08-19 16:07:48 +0430 +0430
NA

عزیز دلم ٰ فدای تو بشم من الهی ٰ قوبونش برم
قبل سکس رفتی حموم و همه موهای بدنتو زدی !!!
مگه میخواستی کون بدی ؟؟؟
آره میخواستی
نه …!؟
میخوای نه !؟؟
اعتراف کن
من کشف کردم تو احساساتت همجنس بازانه داری
یعنی چی !؟؟
یعنی بیشتر دوست داری کون بدی تا بکنی
دخترای مردمو الاف خودت نکن

0 ❤️

283602
2014-10-08 04:29:52 +0330 +0330
NA

جالب بود ولي ناشي بازي در آوردي البته خودت گفته بودي كه بار اولته

0 ❤️