زخم دوست داشتنی

1397/05/25

هیچوقت به اینکه از دستش بدم فک نمیکردم یجورایی تربیت کرده خودش بودم
از سال دوم راهنمایی وقتی ک حتی پریود نمیشدم باهم بودیم با ۷ سال اختلاف سنی پسری ک نصف مدرسه تو کفش بودن مال من بود .
به انتخابش چادر میزاشتم و خلاصه هرطوری ک میخواست بودم و این رابطه کاملا دوطرفه بود و اونم متقابلا هرکاری ک من دوس داشتم میکرد
رابطمونم اولا ک اصلا ممه هم نداشتم در حد بوس و بغل بود ولی کم کم با گذر زمان رابطمونم بیشتر شد و سینهای من تو دستای بزرگ و قویش شکل گرفت و منم برای جبرانش تو مغازش یا تو ماشین براش ساک میزدم
اما همه چی کاملا اتفاقی تموم شد
بعد از ۴ سال ازدواج کرد و من داغون شده بودم افسرده شده بودم بااینکه پیشنهاد هم برا ازدواج هم برا دوستی زیاد داشتم اما دلم هیشکی رو نمیخواست جز عشق خودم
تا ۳ سال بعد ک ۱۹ ساله شده بودم و باهیشکی نبودم تو این مدت
دیگ چادر نمیزاشتم قدم کوتاه بود ولی هیکلم خوب بود و توی چشم بودم. دانشگاه نمیرفتم و کار میکردم اون روز بعد از کار با بچها رفتیم بیشه نشسته بودیم و سیگار میکشیدیم که یهو دستم کشیده شد برگشتم و به کسی ک اینکارو کرد نگاه کردم با دیدنش بدنم لرزید هنوزم مث قبلش بود ته ریشش پخش و نامرتب بود و بیشتر جذابش میکرد
کشیدم تو تاریکی و سیگارو ازم گرفت و گف امیدوار بودم ببینمت اما نه اینطوری و اشاره به تیپ و سیگارم کرد
منم گفتم برو بمیر به تو ربطی نداره ک سیگارو جسبوند تو قفسه سینم و برا خفه کردن جیغم لباشو رو لبام گذاشت عین وحشیا لبامو گاز میگرفت کشید عقب و بی اهمیت به صورت اشکیم گف گمشو وسایلتو بردار بیا از خدام بود هم دل تنگ بودم هم میترسیدم
شالمو کشیدم رو زخمم و رفتم کیفمو برداشتم به بچها گفتم داییم بود
رفتم پیشش بردم تو ماشین حرف نمیزد و میروند
به دستش نگاه کردم دیدم حلقه نداره تا اومدم حرف بزنم داد زد خفه شو سحر خفه شو .
رفتیم ته ته ی کوچه باغ ک هیشکی جرئت نداشت اون موقع شب بیاد برگشت سمتم و دوباره شروع کرد خوردن لبام واینار سینهامم میمالید لای پاهام داغ شده بود صدندلیشو داد عقب و کشیدم رو پاهاش شالمو برداشت و دکمهای مانتومو باز کرد منم دقیقا رو کیرش نشسته بودم و خودمو تکون میدادم تاپو و سوتینمو داد بالا و تکیمو داد به فرمون و شروع کرد خوردن ممهام من موهاش گرفته بودم و اه میکشیدم.
بعد چند دیقه برم گردوند رو صندلی خودم و کیرشو دراورد و منم شروع کردم ساک زدن کیرش
بهم گفت برو عقب منم گفتم نمیخوام ک سیلی زد بهم و گف برو تا سگ نشدم سحر
از بین صندلیا رفتم عقب اونم پیاده شد و عقب سوار شد و تیشرتشو دراورد
مانتومو کامل دراورد و دکمه شلوارمو باز کرد منم هی میگفتم نکن و نمیخام با اینکه از خدام بود اونم محل نمیزاشت و شلوارو کشید پایین و سرشو برد لای پام و کسمو خورد غرق لذت بودم
فقط دعا میکردم بعد صب تاحالا کصم بو عرق نگرفته باشه سرشو اورد بالا و دوباره لبامو خورد و گفت برگرد
منم ک ازسیلی خوردن دوباره میترسیدم برگشتم وخم شدم انگشتشو تو کونم کرد زیاد درد نداشت اما وقتی تعداد انگشتاش رسید به ۳ تا نزدیک بود بزنم زیر گریه ولی اون انگار ن انگار و بعد دراوردن انگشتاش کیر بزرگشو فرو کرد تو کونم جیغ زدم و التماسش کردم در بیاره اما اون فقط موهامو میکشید و محکم ضربه میزد و با دستاش رو کونم سیلی میزد
منم دیگ انگار سر شده بودم
کیرشو دراورد و نشست و منو نشوند رو کیرش
تاپو و سوتینمم کند و زل به ممهام ک با بالا پایین شدنم میلرزید
یهو محکم گرفتم و تموم ابشو تو کونم خالی کرد و من ازین کون دادن فقط موقعی لذت بردم ک کیرش تو کونم نبض میزد موقع خالی شدنش
لبمو گاز گرفت و بلندم کردم از جلو دستمال اورد و تمیزم کرد
اصلا نمیتونستم بشینم و حالا ک سرد شده بودم بیشتر دردو میفهمیدم بردم دم خونه و گوشیمو ازم گرفت و گوشی خودشو داد بهم و گف برو
فهمیدم میخاد چکم کنه و ببینه ک با کسی ام یا نه
بعد سه سال برگشتیم باهم
بااین فرق ک دیگ جای مغازه و ماشین منو میبرد تو خونش و کونمو جر میداد
هنوزم ک هنوزه عاشقشم الان ۷ سال از اون ماجرا میگذره من ۲۶ سالمه و مامان بچهای عشق بچگیم شدم و همرو مدیون سیگاری ام که زخمش منو به عشقم رسوند
هنوز ک هنوزه وقتی عصبانیه حرصشو سر کونم خالی میکنه و من عاشق وحشی بازیاشم
پایان

نوشته: سحر


👍 10
👎 14
27311 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

711045
2018-08-16 21:28:54 +0430 +0430

چرا رفت؟چرا برگشت؟چرا به محض اینکه برگشت کون تو گذاشت؟
نمردیمو مفهموم عشقم فهمیدیم
ن لایک ن دیس،ب نظرم میتونی بهتر بنویسی

1 ❤️

711061
2018-08-16 21:52:10 +0430 +0430

الان عشق کون بود داستانت
کون بود عشقت
حون عشقت رو برد
بخاطر کون عاشق شدی
کونت پریود شد
چی بود؟؟؟
پاشو دخترو زیاد بخوسی دیر میرسی ها

0 ❤️

711066
2018-08-16 21:59:36 +0430 +0430

ایول عجب داستان تخمی ای بود

1 ❤️

711071
2018-08-16 22:04:54 +0430 +0430
NA

داستانت كوني بود

0 ❤️

711077
2018-08-16 22:37:07 +0430 +0430

عجب کونی داره دلبر خخخ

0 ❤️

711099
2018-08-17 03:41:49 +0430 +0430

از قدیم گفتند سر شب غذاهای سبک بخورید تا دچار بدخوابی نشید تا خوابهای چرت وپرت نبینید

0 ❤️

711104
2018-08-17 05:29:45 +0430 +0430

عالی بود. خشن بدوست ولی چرا یهو اومد کونت گذاشت؟ خخخ … حتما قبلش بچه های محل کونش گذاشته بودن اومد سر تو خالی کرد

0 ❤️

711110
2018-08-17 06:05:48 +0430 +0430
NA

به دلایل کاملاشخصی لایک کردم

0 ❤️

711119
2018-08-17 06:36:58 +0430 +0430

هیچ کدمتون سالم نیستین،
نه تو نه بکن کونت.
چیزی که بین شما گذشته عشق نیست رسما خریته محضه کون پاره خانم.
بخاطر اینکه طرفدار عشق سالمم دیس لایک.

0 ❤️

711131
2018-08-17 07:46:12 +0430 +0430

دختر سكسي از بندرعباس اگر هست بياد پروفايلم پيام بده

0 ❤️

711132
2018-08-17 07:46:59 +0430 +0430

من در حدي نيستم كه بخام نقد كنم و فقط از بيكاري خوندمش بد نيود ولي ريتم داستانت خيلي تند بود در ظمن بايد يكم براش بيشتر ناز ميكردي خوب./…

0 ❤️

711172
2018-08-17 10:58:53 +0430 +0430

یهو رفت یهو برگشت یهو …

0 ❤️

711183
2018-08-17 11:52:59 +0430 +0430

خشن و کوتاه و عشق(تو عاشق بودی اونم بعد رابطش فهمید عاشقته تو همون سکس خشنش با تو میشه دوست داشتنش را دید .ناراحتی از سیگار کشیدن .خوردن ممه.لیسیدن کست در حالی که از کون میخواسته بکنه.اینا فرق خشونت با تجاوزه )
عالی بود
فقط قسمت آخر بچه و مادر بچه کسشر بود
در کل از تسلیم بودنت و برده عشقت بودن خوشم اومد
یهویی رفتن و اومدن و قبول کردنش بدون هیچ حرفی فقط با یه کد ساده که اونم نداشتن حلقه بود اوجه داستانت بود
بازم بنویس

1 ❤️

711191
2018-08-17 12:33:46 +0430 +0430

دخترا حقشونه هرچی زجر بشکن

0 ❤️

711212
2018-08-17 15:54:14 +0430 +0430

جنده ها که تو فیلم پورنو بازی میکنن هم یکم ناز میکنن بعد کون میدن تو دیگه کی هستی. میدونی درد سوزوندن سیگار چیه!! برو تست کن حتما

1 ❤️

711741
2018-08-19 08:22:21 +0430 +0430

خلاصه عرض کنم ریدی با داستان گفتنت

0 ❤️

711824
2018-08-19 14:34:29 +0430 +0430

حسم میگه یه پسر این متنو نوشته.
تخمی بود.

0 ❤️