سکس با دختر مورد علاقه ام

1393/03/16

سلام ! اسم من علیه خیلی توی این سایت میام ولی عضو نیستم .
خوب شروع کنیم .
من 15 سالمه و اول دبیرستانم اوقات فراغتم رو معمولا با دوستام سپری میکنم ( دوست های پسرم ) منم اغلب به پارک نزدیک خونمونم میرم و کلا اونجام … داستان از اون جا شروع شد که من توی پارکمون عاشق یه دختری شدم به اسم عسل . خیلی دوسش داشتم و میخواستم باهاش دوس بشم . من اصلا تا حالا سکس نکرده بودم و بیشتر وقتا جلق میزدم . من از این دختره خیلی خوشم اومد و عاشقش شدم . خلاصه با هزار بدبختی یعنی واقعا با هزار بدبختی من مخشو زدم ( داستان مخ زدنشو نمیگم چون خیلی طولانیه )
من و عسل دوس شدیم من خیلی دوسش داشتم و دارم . حدودا دو سه هفته با هم دوس بودیم و اصلا … اصلا … به سکس و این چیزا فک نمیکردیم . همیشه تو پارک با هم بودیم و شب ها که میخواست بره خونه میرسوندمش .
یکی از دوست های خیلی صمیمی من ( محمد ) خیلی وقت قبل با عسل دوست بود و من نمیدونستم . تازه باهاش سکس هم کرده بود ( اصلا نمیدونستم ) وقتی محمد فهمید من با عسل دوستم از من پرسید که چند وقته ؟ من هم یکم زیادش کردم و گفتم یه ماه … محمد به من گفت دوسش داری گفتم خیلی . گفت میخوای باهاش بسکسی ؟ من گفتم نه بابا محمد تو هم حرفی میزنی ها ( ولی میخواستم ) گفتش که خوب پس چرا باهاش دوس شدی ؟؟ گفتم خوب مگه ادم با هر کی دوس میشه باید بکنتش اون هم گفت اره … :)) شب به محمد اس دادم که واقعا میشه ؟؟ جواب داد چرا که نه . بهش گفتم من اصلا نمیتونم بهش بگم . محمد گفت من میگم .
خلاصه محمد بهش گفت : عسل علی میخواد بکنتت ( دقیقا همینجوری )
از فردای اون روز دیگه عسل با من حرف نزد تا سه روز بعد . یه روز عسل رو جلوی در خونشون خفت کردم و بهش گفتم به پیشنهاد محمد فکر کردی ؟ بهم گفت اره کردم ولی نمیدونم . بهش گفتم ینی چی که نمیدونی ؟؟ گفت میترسم . گفتم چطور با محمد کردی ؟؟ دیگه جواب نداد و ساکت شد . بهش گفتم پس میتونی .
قبول کرد و قرار شد که مکان هم خونه ی اونا باشه . عسل ننه ی جنده ای داشت ( خیلی جنده … ) و صبح میرفت بیرون و شب میومد . بابای عسل هم نمیدونم چیکاره بود ولی همش ماموریت بود .
یه اس به عسل دادم گفتم خونه ای ؟ گفت اره . گفتم امروز خوبه ؟ گفت ینی چه خوبه ؟؟ گفتم سکس دیگه . تا این اس رو دادم بهم زنگ زد و گفت الان مامانم رفته بیرون بابام هم که کلا نیست پس الان بیا .
منم خر کیف شدم و سریع یه تیشرت پوشیدم با یک شلوار ورزشی و سریع رفتم خونشون . خونشون تا خونه ی ما یه دقیقه فاصله بود . زنگ رو زدم و بدون این که ایفون رو برداره در رو باز کرد . طبقه ی دوم بودن و اسانسور نداشتن . داشتم فکر میکردم که چجوری شروع کنیم ؟ رسیدم دم در خونه اومد در رو باز کرد یه تیشرت نارنجی پوشیده بود با یه شلوار ورزشی . خیلی مودبانه سلام کردم و دست دادم و وارد خونه شدم . خونشون خیلی قشنگ بود . من رفتم روی مبل نشستم بهم گفت چیزی میخوری ؟ من گفتم : نیومدم اینجا چیزی بخورم .
_ خندید
_ اومد روی مبل جلوی من نشست .
_ بریم اتاق ؟
_ اره
رفتیم تو اتاقش . اتاق ساده ای داشت ولی تختش خوراک سکس بود . کامپیوترش روشن بود . رفت پشتش نشست و من هم رو تخت نشستم . بهش گفتم بیا پیشم . کامپیوترش رو خاموش کرد و اومد پیشم . بهش گفتم عسل دوسم داری ؟ برای این که اذیتم کنه گفت نه . گفتم عسل اذیت نکن راستشو بگو . گفت خب معلومه . گفتم پس شروع کنیم . سریع لباسشو در اوردم و انداختمش رو تخت سوتینش سفید بود . خیلی سکسی بود بدنش افتادم روش و شروع کردم به خوردن گردنش و همینجوری میومدم بالا تا رسیدم به لبش اروم لبمو روی لباش گزاشتم و شروع کردیم به لب گرفتن . خیلی شهوتی شده بودم و تنم داغ بود . همینجوری لب میگررفتیم . بهم گفت نمیخوای لباستو در بیاری ؟ لباسمو در اوردم و روی زمین پرت کردم . خیلی حال میداد تنم روی تنش بود و لب میگرفتیم دستم رو از زیر سوتینش داخل کردم و سینش رو لمس کردم خیلی گنده نبود ولی خوب بود . بلندش کردم و سوتینشو در اوردم و شلوارش رو هم در اوردم و فقط یه شرت پاش بود دوباره افتادم روش و لب گرفتم کیرم شق شق بود دستش رو از روی شلوار به کیرم زد و گفت در بیار . شلوار و شرتمو در اوردم و لخت شدم اون هم شرتشو در اورد . گفتم میخوام از کون بگامت کرم داری ؟؟ بلند شد و از کمدش یه کرم اورد و کف دستم ریخت و افتاد رو تخت کرم رو به کونش مالیدم . وااای خیلی حس خوبی بود . کونش چرب شد و عالی بود دو تا پاهاشو بالا دادم واای کس تنگ و کون تنگی داشت . گفتم اگه محمد تورو کرده پس چرا انقد تنگی ؟؟؟ چیزی نگفت و فقط بلند بلند نفس میکشید . میخواستم تو کسش بکنم که یادم افتاد کاندوم ندارم اروم سر کیرم رو توی سوراخش وارد کردم داشت درد میکشید . بهش گفتم شرمندتم عسل دردت داره میاد ؟ گفت اشکال نداره . عشقم بهش دو برابر شد اروم تو کونش کردم خیلی حال داد . من رو تخت خوابیدم و اون روم نشست و تلمبه زد . انقد زد تا ارضا شدم و ابمو ریختم توش . فهمید ولی به روی خودش نیاورد . باز هم تلمبه زد . اصن خسته نمیشد . تقریبا 5 6 دقیقه زد . گفتم حالا نوبت توئه که حال کنی پاهاش رو بالا داد و من سرمو رو کسش گزاشتم و کس تنگشو لیس زدم . اون هم اروم داشت با موهای کوتاه من بازی میکرد و یهو احساس کردم داره موهامو میکنه فهمیدم داره ارضا میشه و تند تر لیس زدم وقتی ارضا شد یه ذره صبر کرد و گفت میخوام کیرتو بخورم و شروع کرد به خوردن خیلی عاشقانه میخورد 3 4 دقیقه خورد تا دوباره ارضا شدم نمیخواستم ابم توی دهنش بره و کیرمو در اوردم و ابمو روی تخت ریختم . دوباره خورد . بهش گفتم عسل باید برم خیلی وقته اینجام . کیرم و در اورد و با معصومی بهم نگاه کرد :*) منم خندیدم و گفتم عاشق همین چشات کردی منو دختره ی بلا . افتادم روش و کمی لب گرفتم و بعدش رفتم دستشویی و یه ابی به صورتم زدم و اومدم تو اتاق لباسامو پوشیدم ولی اون هنوز لخت رو تخت بود . گفتم چیه ؟ نکنه باز هم میخوای ؟ گفت : نه دیگه خسته شدم لباساشو پوشید و تا دم در منو رسوند . برای خدافظی یه لب خوشگل ازش گرفتم و رفتم خونه
خب این بود خاطره ی سکسی من امیدوارم خوشتون اومده باشه :))
نظر فراموش نشه

نوشته:‌ علی


👍 0
👎 1
30974 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

421243
2014-06-06 15:05:28 +0430 +0430

همه جنده شدن رفت، تاسف باره

0 ❤️

421244
2014-06-06 16:25:26 +0430 +0430
NA

تو که میدونی داری میری سکس و مثلا اولین بارته بشین چن تا فیلم پورن نگاه کن .تازه کاندوم داشتی میخواستی پرده دختر بیچاره پاره کنی .

0 ❤️

421245
2014-06-07 03:08:59 +0430 +0430
NA

خیالبافی بود مگه نه ؟

0 ❤️

421246
2014-06-07 05:32:59 +0430 +0430
NA

15 سالته اینجا چ گوهی میخوری؟
متوهم

0 ❤️

421247
2014-06-07 07:02:38 +0430 +0430
NA

داستان مخ زدنشم بگو…
ببینیم چیکار کردی biggrin

0 ❤️

421248
2014-06-07 07:27:11 +0430 +0430
NA

بهت بيشنهاد ميكنم جون 15 سالته كون بده 18 سالت كه شد ديكه كون نده بعد بيا داستاناي كون دادنت رو تو سايت بزار. اورين بجه خوب برو كونتو بده باشه كوكولي مكولي

0 ❤️

421249
2014-06-07 07:57:42 +0430 +0430
NA

فقط تا “15 سالمه” خوندم

0 ❤️

421250
2014-06-07 08:11:14 +0430 +0430
NA

حالا همه واسه ما تا 15 سالمه خون شدن :-D بریییید منکه میدونم خوندید :-P

0 ❤️

421251
2014-06-07 09:01:51 +0430 +0430
NA

اره دیگه …
دولت چطوره کوچولو

0 ❤️

421252
2014-06-07 09:03:56 +0430 +0430
NA

عجب… shok

0 ❤️

421253
2014-06-07 09:54:25 +0430 +0430
NA

به به سلام عموجان…
حالت چطوره؟ عیدت مبارک…
میگم …عمو جون حالا ایندفعه اومدی اینجا ولی دیگه نیا تو این سایت…
اینجا لو لو خور خوره داره…
هاپو هم هست…غول هم داره…
عزیزم برو …برو …یه جای دیگه بازی کن…

لت وپار

0 ❤️

421254
2014-06-07 10:12:18 +0430 +0430
NA

من یه بار دیگه هم گفتم…
بچه های امروزه اصلا عجیب غریبن…
ما تو ۱۵ سالگی فکر میکردیم فرشته مهربون برای مادرا بچه میاره …اونوقت این یارو طرفو که کرده هیچ اگه کاندوم هم میداشته عملیات پرده برداری هم انجام میداده…
رفقا دعا کنید گیر این جور بچه ها نیفتید و اگرم خدای ناکرده کارتون گیر کرد کاری نمیشه کرد باید داد و رفت…
یعنی اینجور بچه ها در حال راه رفتن آدمو میکنن…
خدایا توبه…توبه…از این بچه ها…

لت وپار

0 ❤️

421255
2014-06-07 11:29:51 +0430 +0430
NA

ya khoda ,15 salete !!!
ahhhhhh sex ham.dashtiiii:-O:-O:-O
bet pshnahad mikonam dge sex nadashte bash,too hichi movafagh nemishe.in nasihato az man dashte bash:-)
pesareye khob.

0 ❤️

421256
2014-06-07 11:58:02 +0430 +0430
NA

منم تا پونزده سالم بود خوندم،حالا برو آرزو کن زود تر بزرگ شی :) ،میترسم فردا بچه دو قلو به دنیا بیاد بگه تو شکمه مامانم سکس کردم لاشی،زمانه دیگه از بدم گذشته.
DRBRY-00104312-1AC3-7248.gif

0 ❤️

421257
2014-06-07 12:49:25 +0430 +0430
NA

من که تا حالا سکس نداشتم اما خوشبحال شما ها

0 ❤️

421258
2014-06-07 13:57:00 +0430 +0430
NA

انقدر زیاد بود حال نکردم بخونم فقط سریع اومدم پایین بگم کیرم دهنت با این داستان نوشتنت کونی 15 ساله
عمو جون برو پستونکتو ساک بزن

0 ❤️

421259
2014-06-08 07:44:09 +0430 +0430
NA

علی جان اینارو ولشون کن داستانت خوب بود.
میشه تو اولین فرصت ثبت نام کنی؟؟
چندتا سوال فوری دارم

0 ❤️