من  عارف هستم  29 سالمه وباید بگم که حدود سه سال میشد که با مهناز ازدواج کرده ام که بسیار دختر خوب وسکسی هم است که حالا بیست و دوسالشه بااندام متناسب و سینه های برجسته  و باباش فرامرزکه اعتیاد هم داره وراننده است اکثر اوقات تو مسافرت است،مادر زنم سوسن جون که سی وهشت سالشه   با پوست سفیدش وهیکل توپر و میانه اندامی که داره و با اون قد متوسط با سینه هاو باسن نسبتا  بزرگ توجه هر کس را بخودش جلب میکند، باید بگم پدر زنم نمیتونست از لحاظ سکس زنشو سیر کنه و تو این مدت سه سال بار ها وقتی پدر زنم مسافرت بود ومادر زنمو میفرستاد خونه ماو طی این مدت باهم خیلی آزادشده بودیم و باحضور زنم باسوسن جون سکس مقعدی داشتم وحتی به خواهش مادر زنم بعضی وقتها سکس سه نفره با سوسن جون ومهناز داشتیم ،حالا براتون یکی از سکسهامون رو تعریف میکنم که امیدوارم خوشتون بیاد،.پدر زنم که تازه از سفر اومده بود وبه اصرار زنم اونشب بامادر زنم مهمون ما شده بودند بعداز صرف شام بمن گفت هربار که من میرم مسافرت و سوسن را میفرسم خونه شما ، باعث زحمت شما میشودو سوسن از مهربونی هاتون بمن تعریف میکند که چقدر هواشو دارین وزحمتشومیکشین ،،وقتی پدر زنم بامن صحبت میکرد دیدم سوسن جون به طرفم چشمکی زد وفهمیدم فرامرز از رابطه هامون باخبراست،،،نیمساعتی با پدر زنم از هر دری صحبت کردیم و درلابلای  حرفها فهمیدم که فرامرز حس بیغیرتی دارد،،،، تو اطاق خواب با مهناز سر صحبت رادر مورد مادرش و سکسهامون باز کردم که بمن  کاملا واضح شد که پدر زنم بیغیرت تشریف دارد و از سکسامون با زنش کاملا اطلاع دارد  ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

لبهامون روی لب همدیگه بود و مهنازداشت لبم رو میخورد  منم باهاش لب تو لب شدم دستشو برد روی كیرمو داشت برام میمالید تازه داشتم حال میکردم که یکباره لبشو برداشت بهم خندید گفت نمیخوای به مامانم یه لب بدی ؟از دیدن دیدم مادر زنم با شوهرش بهت زده شدم واصلا نفهمیدم چطور وارد اطاق ما شده  بودند،، در حالیکه شوکه شده بودم به زنم گفتم آخه بابات اینجاست،،،،مادر زنم بالبخندی گفت فرامرز بما کاری نداره فقط نگاه میکنه وعشقشو میکنه ،،روبطرف شوهرش،،بگو به دامادمون تاخیالش راحت باشه،،پدر زنم با بیغیرتی کامل گفت،،،،آره شما راحت باشین من چند دقیقه ای اینجاهستم دوستدارم سکس دومادمون را ببینم،،،،،تازه فهمیدم که پدر زنم بیغیرت تمام عیاره
هیچی نگفتم زنم  دست مامانشوكشید گفت بیا دیگه ،،من هم بدون معطلی  لبم را روی لب مادر زنم گذاشتم هیچكاری نمیكرد فقط من لب بالاش رو براش میك میزدم و مهناز داشت از روی شلوار با كیرم ور میرفت و فرامرز بااشتیاق داشت نگاه میکرد

زنم در حضور باباش داشت كيرمو ميماليد و منم داشتم از مامانش لب ميگرفتم مهنازدستمو هدايت كرد طرف پستونهاي مامان خوشگلش واي عجب پستونهاي داشت سفید،نرم وبزرگ ،،تا چند لحظه دیگه نميدونم چطور شد كه سه تامون لخت توي بغل هم بوديم من كيرم توي دهن مهناز بود و داشت برام ساك ميزد و پستونهاي مامانش توي دهنم اخ كه چه حالي داشتم غرق شهوت و لذت تمام وجودم رافراگرفته بود هنوز يه شرت سفيد به پاي مادر زنم بود ،،به پدر زنم گفتم ،،بیا کسکش کس وکون زنت را لخت کن تاترتیبشو بدم حال کنی،،،چشم ،چشم آقا و شرتش رو از پاش در اورد با اين كار من زنم  يه لبخند زيبا زد و گفت بابا یه وقتی ناراحت نشی،،،،بابا گفت نه عزیزم عارف سرور مونه هرچه بگه انجام میدم با دیدن کس قلمبه مادر زنم  دهنمو بردم سمت كسش و شروع كردم به خوردن صداي ناله هاي مادر زنم بلند شده بود كسش ترشح داشت و ازش اب بيرون ميومد ،،،،،،،زنم گفت دراز بكش من تخت خوابيدم و اون مامانشو هدايت كرد روي من كسش جلوي دهنم بود كه زنم كيرمو به ارامي به داخل كس خودش هدايت كرد كيرم به نرمي تو كسش رفت و مهناز داشت تكون ميداد ومن توی همون حالت داشتم كس آبدار مامانشو میخوردم ،کیر پدر زنم تو دستش بود وداشت میمالید مهناز حركاتش تند شده بود و با صدای بلند جلوی مامان وباباش داشت قربون صدقه خودم و كیرم میرفت یه احساس غرور داشتم كیرمو از كسش در اورد به مامانش گفت بیا بخورش مادر زنم خیلی شهوتی شده بودبه شوهرش گفت اجازه میدی کیر دومادمون را بخورم فرامرز ،،ارره،،،اارره این آقاعارف سرور مونه وکیرشو محکم میمالید ،،،مادر زنم كیرمو تو دهنش كرد و داشت كیرمو میخورد تو ساک زدن خیلی وارد بود وکیرم را تادسته تو حلقش میتپوندم و گاهی كیرم به ته حلقش میخورد و خلاصه از خوردن كیرم توسط مادر زنم زیاد حال میكردم تو همون حالت دیدم مهناز با یه روغن داره كون مامانش رو چرب میكنه و انگشتشو توی سوراخ كونش میكنه منم دستمو بردم سمت كس مهناز خیس خیس بود وای چه بدنی داشت زنم  بدنش از یه دختر چارده ساله هم زیباتر بود ،شروع كردم به مالیدن كسش صدای سه تامون در اومده بود و هر كدوم حال مخصوص خودمون رو داشتیم و پدر زنم هم در اوج لذت بود که زنم گفت بیا بكن توی كون مامانم ،،مامانش رو به حالت سگی خوابوند واای حالا اون کون بزرگ بی نقص جلوم آماده گاییده شدن بود،،،، و كیرمو چرب كرد گفت اروم براش بزار كه دردش نیاد،،،،باصدای بلند گفتم بااجازه پدر زن مهربونم،،،،،،فرامرزباصدای شهوتناک گفت،،،،عزیزم کون زنم مال تست ،،و کیرش رو میمالید ،،،،،اروم فشار میدادم كیرم اروم اروم داشت فرو میرفت و مادر زنم سرخ سرخ شده بود ولی داشت تحمل میكرد الان دیگه نصف كیرمو تو كونش كرده بودم و مهناز داشت با باسنم بازی میكرد گاهی با زبونش باسنمو لیس میزد و گاهی هم حتی سوراخ كونم رو زبون میزد وای چه حسی بود كه یكدفه تمام كیرمو با فشار توی كون مامانش كردم ناله  ای كرد اااااااخ و خودشو جلو كشید كیرم از كونش در اومد شوهرش گفت اروم چرا جیغ میزنی ،گفت درد داره نمیخوام ،،،،پدر زنم  بهش گفت الان خوب میشه زود باش به همون حالت بخواب دومادمون ناراحت نشه،،،و از من هم خواست اروم تر كیرمو توی كونش بكنم اما مادر زنم همش میگفت درد داره ،،،،،،زنم  خودش قنبل كرد و گفت ببین مامان جوون درد نداره همون اولش درد داره و به من گفت بیا كون خودمو بكن وای كون  مهناز باسن خوشگل با یه سوراخ تنگ وناز حتی از مال مامانش هم خوشگلتر بوداما کون مادر زنم خیلی بزرگ و ژله یی بود که من کون بزرگ را بیشتر دوستدارم،،،،،،،به پدر زنم گفتم اجازست کون دخترت را جررر بدم؟؟؟آره کون تنگ دخترم را پارره کن واااای وحرکت مالیدن کیرش را بیشتر کرد
كيرمو به ارامي به سوراخ كون مهنازرسوندم و اروم اروم كيرمو فرو ميكردم يك دنيا لدت سراسر وجودم رو پر كرده بود كيرمن به سختي داشت توي كون زنم  ميرفت ميدونم كه مهناز درد داشت ولي بخاطر اينكه مامانش نفهمه چيزي نميگفت كيرم تا ته توي كون زنم فرو رفته بود و باسنش به شكمم چسبيده بود  وقتي كيرم رو توي كونش كردم  چند لحظه بیحركت شدم تا دردش کم شود زنم  خودش داشت اروم تكون ميداد و من هم حركتم رو شروع كرده بودم مامان و باباش  داشتن نگاهمون ميكردن مهناز با دست داشت با پستون گنده مامانش بازي ميكرد حركتهاي من تند شده بود و ناله زنم هم در اومد واي داشتم ارضا ميشدم اما دوست نداشتم به اين زودي تموم بشه ولي لذت كون مهنازو اخ و ناله هاش وبدن زيباش ديگه تحملي برام نزاشته بود زنم از سرو صدام و حركات تند فهميده بود كه دارم ارضا ميشم بهم گفت يه وقت كيرتو نكشي بيرون همونجا خاليش كن ضربه هام شديد شده بود دوتا هلو روبروم بودن و كيرم توي يه كون تنگ  وناز بود نميدونم چقدر طول كشيد تا همه ابم توي كون مهنازخالي شد ولي ميدونم كلي اب ازم خارج شد،،با بیرون شدن کیرم صدای گوز زیبایی از کون زنم متصاعد شد که باباش بی اختیار گفت جوووون،،، دراز كشيدم مهناز هم اومد كنارم مامانش رو رها كرده بود مثل يك مادر مهربان داشت منو نوازش ميكرد سينه اش رو توي دهنم كرد ومنو با ولعه خواصي داشتم نوك پستونش رو ميخوردم باز داشتم شق ميكردم كه گرماي يه چيزي رو روي كيرم حس كردم اره مادر زنم  بود كه اينبار با خواست خودش كيرمو رو توي دهنش كرده بود و داشت لیس میزدکيرم باز شق شده بود زنم لباهشو رو لبام قفل كرذه بود ومن هم لبهاشو ميخوردم و مامانش كيرمو خيلي باحال ساک میزد و همين كارش شهوت منو چند برابر ميكرد
كیرمو از دهنش در اوردم اینبار مادر زنم به حدی شهوتی شده بود كه خودش كونشو به كیرم میمالید و زنم هم با همون لبخند همیشگی كیرم را که به حد كافی كلفت و بلند بود میخاست توی کون مامانش کند من که کون مادر زنم را به دو طرف کشیده بودم و کیرم را زنم  رو سوراخش تنظیم میکردبه پدر زنم گفتم بیا رو کیرم تف کن تا کون زنت را با آب دهن خودت جررر بدم ،،،،،چشم چشم سرور من و  وبالای کیرم و سوراخ زنش آب دهنش را ریخت اروم اروم فرستادم کیرم را تو کون سوسن جوون حالا تا ته كیرم تو كونش بود شروع كردم به تكون دادن صدای ناله هاش بلند شده بود و مهنازم داشت بیضه هامو برام لیس میزد با وجودی كه میدونستم كه دیر ابم میاد اما باز با تاخیر كیرمو عقب و جلو میكردم و همین كار لذت سكس رو برام دو برابر میكرد ،،،،،،حالا زنم پاهاشو باز كرد و بهم گفت نمیخوای كس منو بكنی؟که باباش اومد جلو ،،،آقا عارف اجازه میدی آبمو بریزم رو کس دخترم؟ در حالیکه تو کون زنش تلمبه میزدم باحرکت سر بهش فهموندم تا کارشو بکنه او همم باعجله کیرش را گذاشت رو کس زنم وبا فریاد ااااافففف  آبش را رو کس ناز زنم خالی کرد من هم كیرمو از كون مادر زنم بیرون اوردم
رفتم طرف زنم پاهاشو باز كرده بود اروم نشستم وسط پاش در حالیکه اب کیر باباش رو کسش بود كیرمو توی كسش فرو كردم زنم با یك دستش كس مامانش رو میمالید و با یك دست منو نوازش میكرد منم داشتم پستونها و زیر گردنشو لیس میزدم صدای مادرزنم بد جوری بلند شده بود و همزمان با مهناز داشت خودشو میمالید حركتهای من هم توی كس زنم به اوج خود رسیده بود مهناز منو پایین اورد و خودش روی  كیر من نشست و شروع كرد به کوبیدن کونش روی کیرم ،،،مادر زنم  داشت گاییده شدن دخترش رو توسط من میدیدکه مهناز هم لرزشی خفیف كرد ولی هنوز تكون میداد ابم داشت میومد بهش گفتم مامانت هنوز ارضا نشده باید یک حال حسابی به مامانت بدم،،،رو بطرف پدرزنم گفتم،آقا فرامرز موافقی؟،؟؟؟ پدر زنم که دوباره داشت کیرش را میمالید گفت آره آره زنم به کیر شما نیاز دارد ،،اصلا فکر کن زن خودته آقاعارف،،،من هم مادر زنم را بغل کردم،،،،
لبهامو رو لباش گذاشتم مادر زنم خیلی قشنگ لب میداد در حالیکه لبهایش را میخوردم سینه هاشو توی دستم گرفته بودم و براش نازشون میكردم كه یکدفعه زیرم  خوابید گفت بیا كس منو بخور خیلی حالم بده انگار بد جور حشری بود زبونمو گذاشتم رو كس خوشگلش و براش لیس میزدم  صدای ناله هاش بلند شده بود ،،،،شوهر بیغیرت نگاه کن زیر کیر دومادت خابیدم واااای کیرر میخام،،،و همین كار منو بیشتر حریص تر میكرد با انگشت با سوراخ كونش بازی میكردم
كیرمو بردم جلوی دهنش بدون هیچ حرفی كیرمو توی دهنش كرد خیلی قشنگ  داشت برام ساك میزد و من نیز غرق لذت خوشی كونشو قلمبه كردم و به كیرم روغن زدم به پدر زنم گفتم  این کون گنده زنته که آماده خوردن کیرم است؟؟؟گفت آره آقا عارف کون زنم رو جررر بده پاره کن و در حالیکه مهناز تو بغلش بودداشت از دخترش لب میگرفت ،،،اروم كیرمو فرو كردم تا ته رفته بود بدون حركت ایستاده بودم و میشد درد رو از چهره سوسن جوون  خوند بهش گفتم چطور ه گفت تكون بده شروع كردم به تكون دادن كیرم احساس میكردم كه كیرم یه جای گیر كرده سرعت حركتم زیاد شده بود و مهنازم کس مامانشو به سرعت میمالید مادر زنم  هم خودشو تكون میداد با دست با پستوناش و بازی میكردم كه بدنش شروع كرد به لرزیدن واااای عاارف مادر زنتو گاییدی وااای محکم اااااخ با لرزهای بدن اون اب منم اومد همونجا ابمو خالی كردم و چند لحظه روش خوابیدم كیرم كه خابید از كونش بیرون افتاد وقتی كه بلند شد ابكیرم كه با عن كونش قاطی شده بود و بزردی میزد از لای كونش بیرون اومده بود،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

نوشته: عارف