کشش نمیدم.دختری ام 23ساله.قد170وزنم57 فووووووق العاده سکسی.بورچشموابروروشن.بهترین عضوه صورتم همه چیم،هه…مخصوصالبام.باسن برجسته سینه هام اناری کمرباریک.هیکلم درکل بی نظیره…بدنسازم. میرم سره داستانم،این داستان برمیگرده به تقریبا2ساله پیش که مایه هم محلی داشتیم که اسمش سهیل بود.من از بچگی ازپسرای بور و چشم رنگی خییییلی خوشم میومده.که سهیلم دقییییییقا اینجوری بود،بگذریم تقریبا21ساله بودم که خیلی اتفاقی باهاش رفیق شدم…5

-6ماهی تقریبا ازدوستیمون میگذشت که خیلی ناگهانی سهیل بهم پیشنهاد خونه داد. منم که اصصصصصلا بدم نمیومد و داشتم تو شهوتش میمردم گفتم باشه.حتی به خاطره این موضوع یه لباس زیره فوق العاده سکسی گرفتم. خلاصه رفتم آرایشگاه اپلاسیون چون میخواستم حسابی دلبری کنم هرچندنیازی نبودهمینجوریشم جیگربودم.چه شبیوصبح کردم جانه تو!!! خلاصه روزه موعودرییدومن رفتم سواره206قرمزه پوست پیازیش شدمورفتیم خونه داداشیش که خالی بود.هردومون میدونستیم بخاطره چی رفته بودیم پس طفره نرفتیم تاازدرواردشدیم لب واسه هم نزاشتیم.طوری کشیدمش طرفه خودم که سرش خم شدطرفمومنم کاملاحرفه ای پاهاموحلقه کردم دوره کمرش.ازلمه هام گرفت یهودادزد آخخخخخ ملودی لعنتی ایناچی ان؟دورادوردیده بودمش امادیدن کی بودماننددست زدن؟کلی خندیدمودوباره لباشوگرفتم.تواون مسیری به اون کمی طوری کونمومالیدکه سرشدکونه بیچارم.توهمون حالت درازکشیدیم روتخت وای داشت کیره سفتش میخوردروکسم،داشتم میمردم زیپه شلوارم داشت کسموزخم میکرد که سهیل فهمیدوبلندشدلباساموتندتنددرآوردن تموم که شدبلندم کردوگفت برام یه قربده،منم چون وحححححشتناک رقصم خوبه یه حرکته فوقه سکسی اومدموبه معنای واقعی چلش کردم.پشتم بهش بودوداشتم قرمیدادم که مثله دیوونه پریدبهموانداختم به شکم روتخت.اصلااجازه ندادلباساشودربیارم.اماشرتش تنش بود.توعمرم کیرندیده بودم.ازروی شرت میشدحدس زدکه چی زیرشه!!!خوابیدروم آخ که دیگه طاقت نداشتم.برگشتموانداختمش اونورباشرت نشستم روش نمیدونستم این کارم باعثه دردش میشه یه آخی گفت که مثله پسراشهوتم زدپسه کلم.باعشوه معذرت خواهی کردموشرتشودرآوردم گفت بزارشرتتوواسه خودم گفتم باشه!همینجوری که چشمام روکیرش قفل بوددرازکشیدم خلاصه ازنوکه سرم بوسیدوخوردتاسینه هام.اینوبگم که من فوقالعاده شهوتیم اماارضانمیشم.خلاصه انقدسینه هاموخوردکه نوکش شدمثله زنه شیرده…منم که داشت گریم می‌گرفت فقط التماس میکردم زودترکاری کنه!حرکتشوتندکردورفت واسه چوچولم اول بادندون گرفتشوبادندوناش جابه جاش کرد.ازچشمام اشک میومد.چشماموبسته بودم که یهویه چیزه سفت دمه کسم احساس کردم حسابی خیسش کرده بودازرخصت گرفتوفشاردادتووااااااااااااای داشتم روانی میشدم.یه درده فجیح بالذته تمام…انقددوسش داشتم که نمیخواستم بدونه دردم میاد.تحمل کردم یه،یه ربعی فقط میزدتااینکه دردش رفتوشدلذته خالص(سهیل میدونست من ارتجاعی ام به خاطره یه مسئله ای رفتم پیشه دکترکه فهمیدم) همه چی برام تازگی داشت داشتم لذت میبردم که باسنموبازکردگفت ملودی سوراخه کونت داره چشمک میزنه بزاربریزم توش.منم ازخدابیخبرگفتم هرچی شمابگی؟ازکس حسابی کردبعدگفت داره میادبازکن بازکن منم بادستم بازش کردم کیرشوخیس کردوگذاشت دمشویهودادرفت تو،حتی الانم که داره یادم میاداشک توچشام جمع شده فقط فریادمیزدموکمک میخواستم.یهوکشیدبیرونومعذرت خواهی کردومنم که هنوزتوفازه سکس بودم بعدازیه کم نازکردن اجازه ادامه کارودادم اماباایمنیه تمام.سکسمون یک ساعتی طول کشیدسوراخم تازه داشت بهم حال میدادکه گفت توتمومه عشششششششقمی ملودی ی ی ی ی ی ی…یه آهی کشیدودرازکشیدروم.منقبض منبسط شدنه کیرشومیفهمیدم.اونروزسهیل 5باردرعرضه 5:30ساعت ارضاشد.از اونروز ماسکسای وحشتناک عالی رو باهم تجربه کردیم الآن2سال میگذره و ماهنوز عاشقه همیم…16شهریورسالگرده دوستیمون عقدمیکنیم.الآن نامزدیم… هرکسم فهش دادیاباورش نشدبه تخمه سهیل جونمممممم… فداتون…

نوشته: ملودی