سکس جلو شوهر تو مغازه

1397/08/13

سلام
داستانی ک میخوام تعریف واقعیه
من اسمم رضاس ۱۹ ساله قدم ۱۸۴ بدنی خوبی دارم چون از بچگی والیبال بازی کردم و بدنم رو فرمه
من تو مغازه لباس زنونه تو داخل شهر کار میکنم
مغازه ک من کار میکردم تو منطقه ای از شهر بود خرید و فروش زیاد بود تو مغازه با خیلیا سکس کردم یا مخشونو زدم رفتم خونشون یا بردم مکان اما داستانی ک میخوام تعریف کنم برا خیلی عجیب و هیجانی بود
بریم سر اصل مطلب:
ی روز تابستونی ک هوا گرم بود حوالی ظهر تو مغازه تنها بودم ک ی زن و شوهر اوندن برا خرید لباس زنه خیلی سکسی بود مانتو جلو باز پوشیده بود و ی ساپورت تنگ ک خط کوسش معلوم بود و ی بلوز هم پوشیده بود ک سینه هاش خودنمایی میکرد سینه هاش بزرگ بود کون خوش فرمی داشت معلوم بود شوهرش زیاد از کون میکنه چند تا لباس انتخاب کردند و گفتم برین اتاق پرو امتحان کنید از انتخاب لباسشون معلوم بود میخوان برن عروسی یا جشن زنه رفت تو لباسارو امتحان کنه منم با مرده مشغول صحبت شدم از طرز حرف زدنش معلوم بود زن ذلیله بعد زنه شوهرش رو صدا کرد شوهره با عجله رفت پیشش بعد یکم حرف زدن شوهره رو ب من گفت اقا میشه ی نگاهی ب این لباس بکنید یکم گشاده برا زنم منم رفتم نزدیک نگاه کردم زنه خیلی سفید بود در جا کیرم شق شد رفت نزدیک گفتم اجازه هس زن گفت بفرما با دستم یکم لباس رو فشار دادم تا ببینم چقدر گشاده وقتی دستم با بدنش برخورد کرد فکر کردم ارضا شدم بعد گفتم صبر کنید ی لباس تنگ تر بیارم ی لباس بردم گفتم اینو امتحان کنید زنه با لبخند لباسو گرفت و گفت ممنون منم اومدم این طرف ک دیدم مرده جلو اتاق وایستاده و درو نبسته زنه شروع کرد لخت شدن وقت شورتش تنش بود منم داشتم زیر چشمی دید میزم وقتی سینه هاش افتاد بیرون کیرم صد برابر شق شد و داشت شلوارمو پاره میکرد بعد لباس رو پوشید مرده منو صدا کرد و قیمت لباس رو پرسید منم گفتم فلان قیمت بعد زنه گفت ی لباس دیگ میخوام امتحان کنم من این بار نرفتم کنار ایستادم کنار اتاق زنه شروع کرد لخت شدن جلو من منم ی دستی ب کیرم کشیدم و داشتم جا ب جا میکردم ک دیدم مرده داره ب کیرم نگاه میکنه زود دستم کشیدم زنه لباس پوشید و گفت اقا میشه مغازه رو ببندید میخوام داخل مغازه راه برم ببینم خوبه یا ن منم گیرگیره مغازه رو از اوردم پایین زنه از اتاق اومد بود جوری راه میرفتم ادمو حشری میکرد منم زنه جندس و شوهرش هیچی نمیگه جرات رو بیشتر کردم و زیاد نگاه کردم ک زنه ی لحظه شد کفششو درست کونش از زیر لباس زد بیرون و کوسش از رو شورت کامل معلوم بود اومد نزدیک من و گفت اقا کوتاه کونم میزنه بیرون منم گفتم ی لحظه اجازه بدید بعد دستمو بردم رو کونش و مالیدم بعد یکم لباس رو کشیدم پایین گفتم خانم اینا کشی هس پایین میان زنه خودشو داد عقب طوری کیرم خورد ب کونش بعد گفت اقا من اگ سوتین بپوشم سینه هام جا نمیشه تو لباس منم دستم کشیدم رو سینه هاش گفتم خانوم اولا سینه شما بزرگه ب زور جا میشن دوما این لباس رو با سوتین نمیپوشن بعد ی چنگ ب سینه هاش زدم ک صدای اه و اوخ زنه بلند شد کیرمو بیشتر بهش فشار اوردم و شروع کردم ب خوردن گردنش مرده ی لحظه گفت اقا چکار میکنی میخواستم جواب بدم ک ی لحظه زنه گفت تو خفه زن ذلیل بذار کارشو بکنه بعد لباسشو در اوردم و شلوارمو با شورتم دادم پایین کیرم فشار دادم ب کونش رفت لای پاهاش و بادستام با سینه هاش بازی میکردم ی دستم بردم پایین تو شورتش و ک خورد ب کوسش دیدم خیسه خیسه بعد خواستم شورتشو در بیارم دیدم دستم خونیه ک زنه برگشت گفتم ببخشید امروز پریود شدم من تف کردم تو شانسم گفتم باشه منم از کون میکنمت زنه قبول کرد مرده هم با سرش تایید ک ادامه بده زنه زانو زد و کیرمو خورد بعد بلندش کردمو خمش کردم کیرمو گذاشتم رو کونش و با قدرت فشار دادم تو و شروع کردم تلمبه زدن یکم کردم ابمو خالی کردم تو کونش بعد لباسامونو پوشیدیم رفت لباس خریدن رفتن عصر صاحب مغازه اومد تو مغازه لب تاب داشتیم نشست با اون ور رفت منم با مشتریا مشغول شدم بعد موقع رفتن منو صدا رفتم دیدم تو مغازه دوربین جا سازی کرده و تمام کار هارو منو دیده بعد منم سکته کردم ک الان منو اخراج میکنه ک گفت چند وقته میدیدم ک با زنا سکس میکنی اینجا اما وقتی دیدم با ی زوج سکس میکنی خوشم اومده منم میخوام این تجربه رو داشته باشم منم تعجب کردم گفت چطور گفت میخوام زن منم جلو من بکنی من دیگ شوکه شده بودم ک ب قرار گذاشتیم برا روز ب عنوان ماساژور برم خونشون و زنشو بکنم ک اون داستان هم دفعه بعد تعریف میکنم ببخشید ک طولانی شد اما باور کنید واقعیته فحش هم ندید ممنون ک داستانمو خوندید.

نوشته: .


👍 14
👎 64
268932 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

728242
2018-11-04 21:02:09 +0330 +0330

اول اول من اول شدم

1 ❤️

728247
2018-11-04 21:08:27 +0330 +0330

یه بار داستان رو بخون ببین خودت باور میکنی
میگن کل کسبه اون محل منتظرن زن اونا رو هم بکنی


728248
2018-11-04 21:08:30 +0330 +0330
NA

اصن زنده میشم میام قسمت نظرات!! واگذارت به بقیه دوستان…

5 ❤️

728254
2018-11-04 21:18:20 +0330 +0330

افغانى هستى ؟ با اين نوشتنت ؟

2 ❤️

728255
2018-11-04 21:19:16 +0330 +0330

کیونت رو تا چه حدی جر داده شوهر مشتری؟

1 ❤️

728261
2018-11-04 21:25:18 +0330 +0330

فروشنده مرد تو فروشگاه لباس زیر زنانه ؟؟؟ (dash) (dash)

4 ❤️

728268
2018-11-04 21:42:07 +0330 +0330

میخوام مثبت نگر باشم :بعضی وقتا اتفاقات عجیب غریبی واسه ادم میفته ،اونقدر عجیب و غیر قابل باور که در صورتیکه واسه کسی تعریفش کنیم ممکن نیس حرفمونو باور کنه بشخصه معتقدم تعریف کردن وقایع اینچنینی اشتباه محضه چون نتیجه ای جز ناباوری مخاطبان و خالی بند معرفی شدنمون در پی نداره

3 ❤️

728270
2018-11-04 21:43:45 +0330 +0330

تا حالا ف ح ش نداده بودگ
ولی خیلی مادددددرت جنندسسسس
کیر آمون تو مخ پدرت که تو رو پس اتداخت

2 ❤️

728278
2018-11-04 22:01:30 +0330 +0330

وقتی به کرکره میگه گیر گیره
یعنی هر چی کیر تو دنیاست
تو مغر کیریت کنن
که کلِ زندگیه کیریتو فقط جق زدی


728299
2018-11-04 23:14:41 +0330 +0330

هرچی من میگم از عوارض جق زیادی زوال عقله کسی به حرفم گوش نمیده که

2 ❤️

728303
2018-11-04 23:18:53 +0330 +0330
NA

اصن همسو باور کردم،بخصوص اونجا ک صاب کارت گفت زن منم بکن

0 ❤️

728304
2018-11-04 23:22:00 +0330 +0330
NA

یاد فیلم سوپرا افتادم…طرف به شوهرش میگه خفه شو تو کیرت کوچیکه???
کص میخه جغی

0 ❤️

728312
2018-11-04 23:57:29 +0330 +0330

باباااااااا !!!

عمو جانی!!!

بیا بخورشششششش!!!

0 ❤️

728320
2018-11-05 00:32:04 +0330 +0330

کثافت نجث ، پریود بود و کیرطو کردی تو کیونش
صگ برینه به غبرط

0 ❤️

728337
2018-11-05 03:29:11 +0330 +0330

من داری شد کرد صاخاپ مغاره
شازده پسر این کلمات فارسی نیست که نوشتی برو تو شهوانی بورکینافاسور بزار شاید اونا بفهمند چی نوشتی

0 ❤️

728349
2018-11-05 04:26:45 +0330 +0330

عزیزم کمتر جق بزن به چشات رحم کن گیرگیره
مگه مجبوری

0 ❤️

728350
2018-11-05 04:28:55 +0330 +0330

چطوري عمو جاني ؟؟؟
ما رو نكني

0 ❤️

728351
2018-11-05 04:33:20 +0330 +0330

بازم یه جقی داستان نوشت

0 ❤️

728362
2018-11-05 05:55:32 +0330 +0330

ولش کن نظر نمیدم…

0 ❤️

728383
2018-11-05 07:48:32 +0330 +0330

جان مادرت دفعه بعدی که خواستی از تخیلاتت بنویسی حداقل کسه شعر ننویس .انقدم احمق جان مردا ایرانی بیق و ببو.نیستن شاید تا کشیدی پایین شوهر یارو.کونت.گذاشته این بیشتر به.واقعیت نزدیکه

0 ❤️

728389
2018-11-05 08:44:40 +0330 +0330
NA

دوستان میدونین منظورش از اون قسمت کستان که میگه:(منم گیر گیره رو کشیدم پایین)چیه؟؟؟این دوستمون ترک هستن و ترکها به کرکره میگن کیر کیره!!!اینم دیده اگه بگه کیرکیره می خندن بهش برا همین نوشته گیرگیره (dash) (dash) (dash)

1 ❤️

728396
2018-11-05 09:10:13 +0330 +0330

هیچی دیگه زن مردم رو نگاه چپ کردی شوهر زنه وصاحاب مغازه دوتایی به هفت روش سامورایی کونت گذاشتن اومدی اینجا حرصتو خالی میکنی

1 ❤️

728410
2018-11-05 10:51:53 +0330 +0330

گیرگیره رو دادی پایین؟
نکن دوست جقی !!!
ننویس !!!

0 ❤️

728415
2018-11-05 11:31:22 +0330 +0330

، (dash) (dash) ?

0 ❤️

728422
2018-11-05 11:55:26 +0330 +0330

گیرگیره مخ اینو یکی بده پایین اقاااااا

3 ❤️

728438
2018-11-05 12:55:43 +0330 +0330

داداچ، اون خون نبود، آبت اومده بود اما چون جق پر محتوایی بود دست نکشیدی و ادامه دادی
کم بزن ولی همیشه بزن تا اینجوری فیوز خایه نسوزونی

0 ❤️

728439
2018-11-05 12:57:59 +0330 +0330

دیگه کوسو شعر نگو

0 ❤️

728442
2018-11-05 13:29:06 +0330 +0330

آخه از کسی که کلمه “فقط” رو می نویسه "وقت " انتظار چه داستانی دارید؟
اما بعضی ها تو تخیلات هم یه جاه طلبی خاصی دارن. صاحب مغازه هم گفته بیا زن منو بکن (dash)
تازه اول و آخر داستان هم اصرار داره واقعیه

0 ❤️

728455
2018-11-05 14:28:28 +0330 +0330

عالی بود، نگارشت فوق‌العاده بود، من تازه فهمیدم باید گیر گیره نصب کنم واسه مغازه، کاملا آموزنده و کاربردی
مردک عبد الکصجقین ?

0 ❤️

728460
2018-11-05 14:43:08 +0330 +0330

داستانای برازرس اینقد غیر قابل باور نیستن (dash)

0 ❤️

728468
2018-11-05 15:37:41 +0330 +0330

فیلمه مال شرکت برازرزس بوده؟

0 ❤️

728479
2018-11-05 18:19:32 +0330 +0330

داستان که واقعی نمیشه
اگه واقعیه بگو خاطره سکسی

0 ❤️

728486
2018-11-05 18:49:58 +0330 +0330

از کی تا حالا باب شده که یک مرد فروشنده لباس زیر زنانه باشه اونم در این مملکت؟!!! ننویس عامو

0 ❤️

728499
2018-11-05 19:42:21 +0330 +0330

باباااا بکن محل. ای بکن بزرگوار. ای کوس باز تیر، ای پدر بکن های عالم. من در برابر ادبیات کیریت ب وجد آمدم.
یکی بیاد در این توآلتو ببنده

0 ❤️

728504
2018-11-05 20:03:30 +0330 +0330

تخیلات یه جقی

0 ❤️

728512
2018-11-05 20:35:51 +0330 +0330
NA

کیر عباس جدیدی تو گوش درازت .گراز جقی

0 ❤️

728545
2018-11-05 21:53:14 +0330 +0330

ای کاش پدرت اونشب تو رو میریختش روی آسفالت که به اینجا نرسی اینجور چیزارو بگی آخه کصکش من ۱۰ساله کارم لباس زنونست چطوری طرفو جلوی شوهرش گرفتی کردیش جقی داشتی تو مغازه جق میزدی صاحب کارت دیده گفته برای منم بزنم برای همین رفتی خونش ماساژش بدی

0 ❤️

728554
2018-11-05 22:14:45 +0330 +0330

تا ادنجا خوندم که زنه گفت مغازه رو ببند میخوام راه برم
تراوشات تخمی ای بود جقی جان بچه سال :)
۱۹ سالته و کل ایرانم کردی که آخیییییی
فک کنم سکسی ترین حرکتت بو کردن شورت کثیفای مامانت باشه خخخخخخخخخ

1 ❤️

728567
2018-11-06 00:39:15 +0330 +0330
NA

احتمالا گوه خوری کردی و هیز بازی در اوردی شوهرش گیرگیره هارو داده پایین کرده تو گیرگیرت تا دیگه به کرکره نگی گیرگیره کص کش پدر مادره کیری خواهر

0 ❤️

728591
2018-11-06 06:40:05 +0330 +0330
NA

تو که راست میگی اما کص ننه آدم دروغگو!

0 ❤️

728595
2018-11-06 07:23:30 +0330 +0330

احتمالا یک روز که تو مغازه بودی و خلوت بود دو سه تا مرد
کیر کلفت اومدن تو مغازه و کرکره و کشیدن پایینو از کون کردنت و صاحب مغازه هم دید تو کون دادی یک قرار گذاشت
که بری خونش تا اونم کونت بزاره

0 ❤️

728630
2018-11-06 13:04:02 +0330 +0330

خط کسش معلوم بود ولی شرتش خونی نبود!!! خب بنویس داستان. چرا قسم میخوری واقعیه؟

0 ❤️

728636
2018-11-06 13:36:21 +0330 +0330

اووف
محله ای که بکن نداشت
تنها بکن محل
اینا رو بزار برای داستان قشنگ تره

0 ❤️

728647
2018-11-06 15:56:50 +0330 +0330

طرف پریود بوده نوار بهداشتی هم صد در صد داشته اونوقت شما خط ک*سشو از کجا دید؟

0 ❤️

728655
2018-11-06 17:03:08 +0330 +0330

آب جق کدوم کیری تو آخه!؟
انقده مزخرف

0 ❤️

728694
2018-11-06 21:03:54 +0330 +0330

جووووووون زن خودم بوده

0 ❤️

728838
2018-11-07 14:04:42 +0330 +0330
NA

خخخخخخخ جقی

0 ❤️

739251
2019-01-03 19:25:43 +0330 +0330

آقاواقعادمت گرم
من تازه فهمیدم چرابه امیرتیمورگورکان میگفتن تیمورلنگ
چونکه توی باوراین داستان تولنگ شده…
عصای همون تیمورلنگ توی کیرکیره خودت وقیافت وزندگیت بااین داستانت
کوس شنگ الدوله

0 ❤️

740868
2019-01-11 21:02:41 +0330 +0330
NA

فقط موندم چطوراینا به ذهنت امد که بنویسی

0 ❤️

743619
2019-01-25 18:29:10 +0330 +0330

یعنی خیلی بیناموسی

0 ❤️

744466
2019-01-29 10:21:48 +0330 +0330

به به زن شوهردار. جوووون

0 ❤️

744648
2019-01-30 07:11:49 +0330 +0330

داداش یه زنه رد شد بدو بکنش

0 ❤️

745154
2019-02-01 09:08:09 +0330 +0330

حاجي فحشي نموند كه من بخوام بهت بدم،دوستان همه ي فحش هارو نثارت كردن ولي باور كن داري برعكس ميزني?

0 ❤️

747733
2019-02-13 12:28:40 +0330 +0330

کمتر دروغ بگو ،کیرم کون زن همسایتون

0 ❤️

749471
2019-02-20 17:33:30 +0330 +0330

این نمیدونم اسمش چیه فقط میدونم هرچی هست داستان وخاطره نیست
خرطوم ماموت ده تنی توی کونت وازحلقت بزنه بیرون
چی مصرف کردی که هم غلط املایی وهم غلط فکری وهم عجله وهم …را به اوج رسوندی
به جای اینهمه کارکیرم روساک میزدی بهترازاین کوس شرنوشتنت بود

0 ❤️

754088
2019-03-13 23:08:32 +0330 +0330

وایی خدایی ادم فحش های نظرات رو میخونه قش میکنه از خنده

0 ❤️

756680
2019-03-27 01:28:02 +0430 +0430
NA

گیرگیره مغازه تو کونت کس خل

0 ❤️

773364
2019-06-13 19:59:39 +0430 +0430

نظر شما چیه؟کس نگو این داستان من قبلن خودنم ک زنه میره تو اتاق پرو لباس عوض کنه دو تا پسر کس و کونش میکنن کس میگی واس خودت

0 ❤️

839901
2021-10-30 22:13:47 +0330 +0330

منم زوج میخام

0 ❤️

846644
2021-12-06 17:59:57 +0330 +0330

دو ساله دنبال یه مغازه میکردم ک با زنم بریم اونجا ولی پیدا نمیشه که نمیشه،گاییده شدیم اه اه اه

1 ❤️

858169
2022-02-09 00:10:09 +0330 +0330

بکن بکن محل توی سلطان محمد خرکیه

0 ❤️

890196
2022-08-14 20:54:29 +0430 +0430

اره حتما

0 ❤️