من و خواهرزاده خوشگلم

1394/10/06

سلام. هیچ وقت یادم نمیره. من مصطفی هستم 28 ساله. عروسی پسر داییم تو دهات بود که مام دعوت بودیم. اون موقع فک کنم 22 سالم بود. من یه خواهرزاده دارم به اسم مژگان که تنها دختر خواهرمه و اون موقع 13 سالش بود. خیلی خوشگل و دوستدار سکس بود اون موقع ها. چون تو دهات هم هیکل دخترا بزرگتر از سنشونه و خیلی هم سکسی میشن چون زیاد پسر نمیبین. بگذریم. منم یه جورایی همیشه تو کف کردن این خواهرزادم بودم البته.اون روزم این فکر لعنتی حتی قبل از رفتن به دهات تو ذهنم بود. وقتی رسیدیم دیدم خیلی شلوغ پلوغه و یه گوشه ایستادم. مژگان ما یه کون خوش تراش داشت با سینه هایی درشت برای یه دختر ت
و اون سن. صورت خوشگل و بدنی که فقط تو ساپورت و نهایتا با آستین کوتاه دید بودمش قبلنا. ولی روز عروسی با آرایش دیدمش و دلم ریخت. لباسش بی آستین بود بازوهای سفیدش از زیر یه شنل که مثلا برای رد شدن از جلوی مردا میندازن سرشون معلوم بود. واقعا راست کرده بودم. اونایی که از قبل نقشه میکشن واسه کسی میدونن چی میگم. تو دهات فامیلامون خونه هاشون نزدیک همه برای آرایش مارایش میرن خونه همدیگه و برمیگردن. خواهرزاده خوشگلم منو که دید بدو اومد سمتم. موقعی که میدوید سینه هاش میپرید بالا پایین و خط شونم که تازه دراومده بود قشنگ معلوم بود. اومد جلو و تازه فهمیدم آرایش چی کرده بود با صورت این بچه. بدنشم بیشتر معلوم شد. ران پاهاشم معلوم بود چون یه لباس خیلی کوتاه پاش بود. بغلش کردم و بوسیدمش اونم با همه سادگی بوسم کرد و گفت دایی . جیگر. پس زن کی میگیری و از این حرفا. گفتم یه زن مث تو پیدا بشه حتما میگیرم. بعد بازم با همه پاکی و سادگیش گفت میای تا خونه بغلی بریم من لباسامو بردارم؟ گفتم بریم. البته مث خر خوشحال شدما. گفتم برم شاید لخت تر ببینمش. هنوز فکر کردنش نبودم.

خلاصه رفتیم و تو راه هم هی به سینه مینه هاش نگاه میکردم و اون کس خل هم اصلا حواسش نبود. من این ور اون ور و نگاه کردم ببینم کسی نبینه دارم میرم تو با مژگان. رفتیم خونه فک کنم عمه مژگان. همون نزدیک عروسی بود. هیشکی نبود تو خونه. منم رفتم وایستم تا این کارش تموم شه. ولی وسوسه نزاشت لامصب و رفتم از لای در نگاهش کردم. داشت لباسشو در میاورد که یکی دیگه بپوشه بعد هی ریتمیک میرقصید و خودشو جلوی آینه نگاه میکرد. یه دفعه رفتم تو و در و بستم. لباسو گرفت جلوی سینه هاشو گفت ای وای دایی برو بیرون الان میام. وقتی رفتم تو لباس دقیقا یه قسمت کوچیکی از بالا سینه شو پوشونده بود که اونم با دستش نگه داشته بود. ولی کل کمرش از پشت و شونه هاش کامل معلون بود. گفتم مژی دایی چی کار میکنی و یه کوچولو رفتم طرفش. ترسید رفت عقب گفت دایی چی کار میکنی ؟ گفتم شب عروسی پسر داییه منم هوس کردم. گفت دایی زشته یعنی چی؟ من سنی ندارم در ضمن دختر خواهرتم. گفتم با همین سنت پدر مارو در آوردی مژگان.
رفتم جلو و لباسی که جلوی سینه هاش گرفته بودو با زور ازش گرفتم. سینه های خوشگل و درشتی داشت که خوشبختانه سربالا و رو فرم بود. نوکای صورتی و رگای آبی که از زیر پوست شفافش کاملا معلوم بود. گفت دایی نکن من خواهرزادتم و آشکارا شروع کرد به گریه کردن. ولی به محض اینکه از ش لب گرفتم صداش کمتر شد. یه جورایی میترسید ازم. چن تا لب یکی دو دقیقه ای ازش گرفتم و ازش خواستم زانو بزنه. رو زانوهاش نشوندم و دهنشو راست کیرم گرفتم و خودم سریع شلوار پیرهنمو درآوردم. دهنش کوچیک بود ولی لباش خیلی حشریم کرد. دستامو گرفتم دو طرف شقیقه هاشو کیرمو گذاشتم تو دهنش. هیچ چی نمیگفت. الان میگم کاش داد بیداد میکرد که اقلا این گناهو نمیکردم. ولی با چشمای پر اشک فقط به کارای من نگاه میکرد. کیرم حدودا 15سانت بود. حدود 3تا 4 دقیقه ای تو دهنش بود و وقتی قشنگ لیز شد گفتم بسه. موقعی که ساک میزد چشاش مستقیم تو چشمم نگاه میکرد. فرض کنید دو تا چشم خوشگل با اشک ملایم. با دستاشم رونامو از پشت گرفته بود. فک کنم خودشم بدش نمیومد. به هر حال وقت تنگ بود. پا شد لباس کوتاهشو در آوردم و پاهشو انداختم رو شونها هام. پرده مرده دیگه برام م
هم نبود ولی دلم میسوخت. شورتشو از پاش درآوردم و بوی کس نو نهالش پیچید تو صورتم و وحشی شدم. فک کنم پرده هم نداشت. یه مقدار نمیدونم جه کرمی بود از تو یخچال اون خونه زدم رو کیرم. در بین کارام البته هی میگفت دایی تو رو خدا نکن. بزار برم. ولی این لامصب بلند شده بود. نمیتونستم ولش کنم. وقتی دوباره اومدم بالاسرش یه تیکه از لباسش هنوز تنش بود. اونم با زور در آوردم و لبه کسش رو با زبونم خیس کردم. چقدر خوشبو بود. این طفلک خودشو برای عروسی قشنگ تمیز کرده بود از حموم تازه اومده بود احتمالا. ولی نمیدونست یه دایی کیر کلفت از شهر براش راست کرده. من به بازوهای دختر بچه ها خیلی علاقه دارم. بازواشو نگاه میکردم و لذت میبردم. هی سطح داخلی بازواشو میمالیدم و دو تا دستاشو با یه دست برده بودم بالای سرش رو زمین نگه داشته بودم. با یه دستم سینه هاشو میمالیدم. کیرمو کرده بودم تو کس کوچیک و تمیزش و داشتم یواش یواش تلمیه میزدم. اونم آی اوی میکرد. دیگه مطمئن شدم خواهرزادمون قبلن هم بله… . هیکل درشتم رو بدن نحیف دختربچه ای بود که یه چن سالی بود میخواستم بکنمش. موهاشم بلند بود و هی میومد تو صورتش. من با دستم میدادم کنار که درد رو تو صورتش ببینم. وقتی تلمبه میزدم هی کمرشو از زمین جدا میکرد. اگه اندازه میگرفتی کیرم تا وسطای شیکمش میرفت تو. هی داشتم به لباسی که مثلا قرار بود تو عروسی بپوشه نگاه میکردم تلمبه میزدم. هر دو مون عرق کرده بودیم ولی عرق بدنش که داشت برق میزد وحشیم کرده بود. راضی نمیشدم. بهش گفتم برگرده و کیرم و گذاشتم تو سوراخ کونش. لگنش هنوز کامل نشده بود ولی انصافا کون درشتی داشت. دستام هنوز از اون کرمه چرب بود و دستامو میکشیدم رو دو طرف نخاعش و دنده هاشو که کشیده میشد میدیدم. بدنش به طرز شهوت انگیزی بچگونه بود ولی مث یه فاحشه میشد کردش. کیرم تا خایه میرفت تو سوراخ کونش و میومد بیرون. هر دفعه هم که ضربه میزدم هق هق صدا میداد. سرشو از سمت چپ صورتش گذاشته بود زمین و انگار منتظر بود کار من تموم شه. یه یه ربعی تو کون و کوسش به تناوب میزاشتم و اونم فقط به کارام نگاه میکرد و آروم هق هق میکرد. یه چند دقیقه ای مث سگ نیگهش داشتم و کردم تو کونش. داشت ابم میومد و از تو کونش در آوردم که دردسر نشه بعدا. ریختم رو کمرش و وقتی آبو حس کرد رو کمرش برگشت نگاه کرد رو کمرشو منم با دستم مالیدمش رو کمرش. مث بره ای که نگه میدارن واسه آمپول زدن و اینا و وقتی ولش میکنن با تمام سرعت فرار میکنه از زیر دستم دراومد و لباسشو گرفت جلوی سینه اش دوباره!!! بازم داشتم به بازوهای سفیدش که نرم و بچگونه بود نگاه میکردم. داشتم به بدن نحیف و کوچیکی نگاه میکردم که چند دقیقه پیش زیر کیرم عرق کرده بود و الان داشت با لباس پوشیده میشد. لباسی که میخواستو پوشید. بازم کوتاه و بدون آستین و سفید. ران های پاشم بازم معلوم. بازم کردنی بود ولی دیگه دیر شده بود. خاک تو سرم. بای

نوشته: کس خل


👍 4
👎 7
81586 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

526651
2015-12-27 21:28:17 +0330 +0330
NA

اي مادر اون مغز پريودتو گاييدم يعني خاك تو سرت كه خالي بنديشم زشته بدبخت با خواهرزاده خوب برو خواهرتم بكن ديگه اونم احتمالن كس چاقي داره بالخره از قديم گفتن دختر به مادرش ميره

0 ❤️

526663
2015-12-28 00:13:06 +0330 +0330

همون از اسمت معلومه چی هستی!

0 ❤️

526665
2015-12-28 01:00:30 +0330 +0330

کسخل چرا به زور کردیش دخترای این سن خودشون کنجکاون راحت میدن

1 ❤️

526666
2015-12-28 01:30:40 +0330 +0330
NA

واقعا خری.اگه ادم نتونه جلو خودشو بگیره چه فرقی با حیوون داره حیوون خان. برو خودکشی کن…

0 ❤️

526675
2015-12-28 06:27:42 +0330 +0330

اینه که میگم کلی هست . مشکل جامعه مان اینه که اگر در ایران مسجدی بنا میشود باید توالت هم باشد . خوب اگر مکان هایی جهت رفع نیاز جنسی باشد نه کاملا اشکارا . دیگر خیلی از تجاوز ها و قتل ها در کشور کاهش پیدا میکند نظر شما چیه
درضمن من دانشجویه پزشکی هستم .

1 ❤️

526684
2015-12-28 09:42:23 +0330 +0330
NA

خاک بر اون سرت. کس کش بی ناموس.
حالا افتخارم میکنی .
ننتو گائیدم

0 ❤️

526686
2015-12-28 10:10:23 +0330 +0330
NA

کم حرفی نمیزنم چون دوستان به خوبی به خدمتت میرسن حرومزاده ی کونی

0 ❤️

526695
2015-12-28 13:27:08 +0330 +0330

بنظر من سن 12 تا 16 همش کنجکاویشونه
نه هیچ حسی داشتن بهت
بهتره پس دورشون ادم نره ک لطمه بدی نخورن

1 ❤️

526698
2015-12-28 13:59:12 +0330 +0330

ذهن مریض !

0 ❤️

526709
2015-12-28 17:03:18 +0330 +0330

نباید بدون رضایتش میکردیش گناه داشت پسرا هیچ کدوم به دخترهای اطرافشان رحم نمیکنن

0 ❤️

526715
2015-12-28 18:59:06 +0330 +0330
NA

یعنی کیرم تا دسته تو کونت لاشی هرومزاده بی ناموس

0 ❤️

526716
2015-12-28 19:01:07 +0330 +0330
NA

کس کیره تمام کسانی که میاد زیر داستانت نظر میدن تا ته تو کونت لاشی

0 ❤️

526717
2015-12-28 19:04:32 +0330 +0330

اگه داستانت واقعی باشه و خواهر زادت پرده نداشته دست کیرت درد نکنه اما نباید به زور میکردیش/

0 ❤️

526719
2015-12-28 19:11:33 +0330 +0330

خیلی احمق هستی . من هم به مهیا موافق . هستم اخه زوری چه حالی میده .

0 ❤️

526733
2015-12-28 21:41:44 +0330 +0330
NA

;)**** عزیز دلم حداقل کس میگی یکم کم بگو

0 ❤️

526751
2015-12-29 01:15:47 +0330 +0330

کیرت ۱۵سانته بعد اندازه میگرفتی تاوسط شکمش میرفت؟؟؟؟

0 ❤️

526770
2015-12-29 11:40:36 +0330 +0330

جووووووون منم دوس دارم دختر خواهرم رو بکنم آقا هر کی دوس نداره نکنه دیگه به کسی ربطی نداره که دیگران چکار میکنن والا

0 ❤️

526799
2015-12-29 16:07:03 +0330 +0330

یه جقی کونی بیشتر نیستی.
معلوم نیس میخای ب چی برسی با این کس شعرااا

0 ❤️

526843
2015-12-29 23:14:55 +0330 +0330

.تو لیاقت فحش رو هم نداری بدبخت.یعنی فحشی که واقعا بتونه دلمو خنک کنه وجود نداره تا بهت بدم.فقط برو بمیر…

0 ❤️

526854
2015-12-30 01:54:54 +0330 +0330

ﺭﺍﻥ ﭘﺎﻫﺎﺷﻢ ﻣﻌﻠﻮﻡ
ﺑﻮﺩ

‏! ‎:-|‎
خب آخه کونده لاشی دستای آدمم مگه ران داره، جاقاله جقوز؟! ‎:-|‎

0 ❤️

526857
2015-12-30 05:07:31 +0330 +0330

asheghe gaeedane namoosam

0 ❤️

526934
2015-12-30 21:46:53 +0330 +0330

نامرد الاغ

0 ❤️

526950
2015-12-31 05:57:52 +0330 +0330

این بیناموس بازیا چیه بابا؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

526970
2015-12-31 11:35:47 +0330 +0330

کیرم تو مخت عقده ای جلق میزدی بهتر بود

0 ❤️

527066
2016-01-01 09:01:50 +0330 +0330
NA

نظر شما چیه؟کوسوشعر

0 ❤️

527077
2016-01-01 11:29:10 +0330 +0330

اگر افتی در دست من یک زمان
چنانت بگایم به گرز گران
که تا هفته ها کون نازت به خون
به یکسان شود همچو میله بتن
از آن پس به هر جا به گردن کشان
به آن کس کشان بلاد خران
بگویم به صد فر و صد فخر و هر
سوراخ محارم کننده بدادم به جر
د آخه بریدم به سر پوز تو
بدادم به جر مادر و خوارتو
بگایم کونت را به شمشیر تیز
چه کاریست کردن به کون عزیز ؟
نویسنده ی کس کشان و خران
شهنشاه خواهر کنان جوان
نداری تخلص درین ورطه ها
بدارم برایت تخلص حالا
لقب میدهم بر توی کس پدر :
شهنشاه دیوث کس ، تخم خر

0 ❤️

527501
2016-01-05 11:25:49 +0330 +0330
NA

بیشعور

0 ❤️