پسر ۱۹ساله با خانم متاهل

1397/09/02

سلام به بچه ها
اسمم سجاد هستش 19سالمه
میخوام یکی از داستان سکسم رو تعریف کنم
این دروغ نیس و اهل دروغ نیسم هرکسی میخواد باور کنه نمیخوادم ب تخمم

درست تو فورجه های دانشگاه بودیم ک برگشتیم شهرستان یعنی شاهین شهر اصفهان
بعد از استراحت چن روزه با یکی از دوستای صمیمی هم مدرسه ای رفتیم تو شهر کس چرخ بزنیم… داشتیم تو پاساژ ملت تاب میخوردیم ک قیمت گوشی بپرسیم ک چشمم یه خانمی خوش اندام چش درشت و تیپ جیگری زده بود رو گرفت… من زیاد اصلا اهل زن بازی نبودم ولی نمیدونم چی شد نگاهم باش ست شد… (از خودم بگم… قد183 وزن 70هیکل ورزشکاری تو پر موهای بلند لخت قهوه ای) نگاهش ک کردم دیدم ی خنده ریز زد من زیاد توجه نکردم اخه خیلی زنا رو میدیدم ک این برخورد میکنن باهام دوباره نیگاه کردم اونم امار میداد دیدم ی پسر دنبالش پسرش داشت قیمت گوشی میگرفت ک بعد فهمیدم میخواست ی گوشی واسه یکی از دوستا
ش بخره… خلاصه دید من خیلی خل تشریف دارم به صورت اشاره گفت شماره بنویس منم گرفتم موضوعو تا حرکتشو دیدم نمیدونم چیشد یهو قلبم داشت کنده میشد… رفتم تو یکی از مغازه ها و شمارم رو ی کارتاش نوشتم اومدم بیرون دیدم پسرش رفت تو مغازه ولی خودش نرف رفتم کنارش شمارمو دادم اونم گرفت خندید و گفتم من باید برم گفت بای بای…
اونشب گذشت دیدم زنگ نزد
دو سه روز گذشت خیلی اعصابم خراب بود
یه نوشته به این عنوان ک منتظر تماستم نوشتم گزاشتم پروفایل

فرداش من با مادرم داشتیم دنبال خونه میگشتیم برای خرید ک دیدم یه نفر تک زد و پیام داد ک سلام
قلبم زد گفتم خوده خودشه

چیزی ندادم تا رسیدم خونه سریع شمارشو ذخیره کردم رفتم دیدم تل داره و دیدم بعله یه خانمه
پیام دادم شما ک نوشت مگه منتظر تماس کی بودی گفتم خود توی لعنتی دیدم نوشت خخخ و خوبی و ایناا و و و و
باهم قرار گزاشتیم
وقتی دیدمش گفت من خیلی باهات اختلاف سنی دارم و یکم عذاب وجدان این حرفا ک نزدیک بود تموم شه ک گفتم مهم نیس کلی ن ن ووو
لحظه خداحافظی اونم تو پارک استان یهوی بغلش کردم نمیدونم چیشد رفتیم تو لبای هم…
خانم خشگله یه زنه 33ساله متاهل یه بچه 10ساله داش قدشم تا روی سینه هام بود ولی خیلی فهمیده پخته شده
میخوام خلاصه کنم ک اولین سکسمون چجور بود

بعد از چن وقت دیگه باهم اوکی شده بودیم تو ماشین همدیگه رو میخوردیمو میمالیدیم ک یهو دستشو گزاشت رو کیرم گفت وایی چقدر گندس گفت ببینم اینا منم روم نمیشد ولی یواش یواش نشون دادم گفت اووفف چ بزرگه یکم مالیدش ولی نخورد
تو چتا گفت سجاد کی سکس کنیم گفتم من مشکل مکان دارم ماشاءالله هیچ وقت خونه خالی نمیشه
اونم گفت من نمیتونم بیارمت خونه میترسم چون شغل شوهرش ازاد بود دیگه باید بر میگشتم یزد واسه دانشگاه رفتم امتحانامو دادم اومدم شاهین‌شهر ک دیدم مادرم اینا میخووان برن شهرستان با کلیی اسرار گفتم من نمیام کار دارم فلان …
خونه خالی شد زنگش زدم اونم گفت میام…
رفتم حموم سه تیغ کردم پشمامم با واجبی تمیز کردم
عطر اینا ک دیدم زنگ زد ب گوشی چون قبلا منو تا خونه اورده بود حدودی خونمون بلد بود رفتم پاین اوردمش خونه
چون مجتمع هستیم یکم ترس داشت قلبم داشت میپوکید
اوردمش بغل بوس گفت بریم تو اتاق
رفتیم تو اتاق بغل بوسش کردم لبای همدیگرو اینقدر خوردیم تا دو روز درد میکرد انداختمش رو تخت گردنشو خوردم یواش یواش رفتم رو سینه هاش وایی جم جور ولی خوردنی اخ نوکاشو تو دندونام میزاشتم فشار میدادم گاز گازیش میکردم اونم خیلی حساس بود روشون اهش در اومده بود ممه هاشو گاز میگرفتم بوس میکردم…
بوس کوچیک میکردم بدنشو یواش یواش میرفتم پایین اممم خیلی خشمزه بود من عاشق خوردن بدن زنام خیلی دوس دارم
رفتم پاینن رسیدم ب نافش زبون میزدم اونم موهای لختم میکشد ب خودش سرمو فشار میداد ب سمت کسش اخ لعنتیی جوووووون جوووووون میکرد
وایی چ بوی داره زبونم از نافش کشیدم تا بالای کصش ولی رو کصش نبردم داشت از درد حشر میمرد التماسس میکرد اخ اووف خیلی خشمزس دور کصش بازبونم خط کشیدم ابش در اومده بود دااغغ شده بود رفتم پایین کصش نزدیک سوراخش دستم گزاشتم بالاش یه نگاه کردم بهش دیدم داره مظلومانه نگاه میکنه ک زبونم از پایین کشیدم تا بالاا چنان اهیی کشید ک همسایه از شق درد میمرد
اخ لعنتی من عاشق این طعمم لامصب مزه خیلی خوبی داره شوری خیلی ملایم بوی خوبش اخ جوووووون زبونم میکشیدم رو کل کصش بوس میکردم چوچولشو گاز میگرفتم میگفت جرم بده یالااا موهامو میکشید اخخخ با ناخونای درازش کل بدنمو چنگ میزد ک زبونم کردم تو کصش عقب جلو میکردم دستمم ک داشتم رو کصش میمالیدم ک دیدم یهو پرید شرتم کند از تو کیفش کاندم در اورد کشید رو کیرم ب زوراندازش شد
یواش کیرم گرفت نزدیک سوراخ کرد با اب کصش کیرم خیس کردم یواش کردم توش تا ته اخخ وایی داغ بوددد کیرم سووخت از داغی کصش لعنتیی لبام گزاشتم رو لباش تا اه نالش بگیرم
یواش کشیدم بیرون دوباره کردم توشش لبام گاز میگرفت از درد خیلی خوبب بودد تنگ
وایی جوننن هی قربون صدقم میرفت منم حال میکردم یواش یواش تلمبه میزدمم تو کصش کم کم سرعتم زیاد کردم تند تود میکردمش پاهاش دورکمر بود منو به خودش فشار میداد بدنم چنگ میزد میمیرم براشش اخ تلمبه هام تند تند میزدم صدای شالاپ شلوپ کل اتاق برداشته بود برش گردوندم از پشت شکمشو داد بالا کردم تو کصش محکم تلمبه میزدم صدای اه نالش صدای جیر جیر تخت اخ صدای برخورد شکمم ب کون بزرگ سفیدش دیونم کرده بود دیدم دار میگه تند تند منم تند تند زدم توش دیدم گفت دارم میشم رحمش نکردم تاته میکردم تو کصش اه بلندی کشید دستم فشار داد بدنش لرزید ب اوجش رسید اخ دیگه دس کشیدم دراز کشی
دم روش تا حالش جا بیاد بوسش میکردم کمرشو گردنشو خیس عرق شده بودیم
وایی اروم ک شد گفت تو ک نشدی گفتم اره من کمرم سفته دیر میشم قبلنما گفتم بهت اینو دروغ نمیگم اصلا سفته کمرم چون اصلا جق نزدم تو زندگیم و بدم میاد خلاصه گفت خوب بکن دوباره تا بشی منم یواش برش گردوندمم کردم تو کصش یواش یواش دیدم داره موتورش راه میفته منم کیرم سفت شد دوباره سینه هاشو گاز میزدم لباشو میخوردم ممه هاشو میمالیدم با دستم وایی چه خوبه لعنتی بدنشو دوس دارم لباششش چشااشش حشری شدا بود موهامو میکشید منم برش گردوندم داگ استایلش کردم گزاشتم تو کصش اگه تجربه داشته باشین میدوونید کص تو این شرایط تنگ تر میشه کردم توش عقب جلووو
تند تند تلمبه میزدم دیدم دارم میشم محکم تلمبه میزدم اخخ داغی کصش منو گاییده بود اونم داد میزد تندد تندد دارم میشممم دیدیم جفتمونو نزدیکیم باهم تو یه ان ارضا شدیم اخ
آه ابم با فشار ریختم تو کاندم اونم خیس شده بود
لعنتی خیلی خوبییی
افتادم روش
اونم با دستش صورتمو گرفتا بود
از حال رفتیم جفتمون یکم استراحت کردیم عشق بازی کردیم بلند شدیم خودمون تمیز کردیم
رفتیم باهم تو شهردسیگار خریدیم کشیدم… کجا سیگار کشیدم؟ زیر پرچم تو تپه معروف شاهین شهر غروب نگاه کردیم رفتیم سمت خونه کلی بوس کردیم هموو دیگه نمیخواستیم از هم جدا شیم

این یکی از داستان من بود با عشقم
خواستم چن تا نکته بگم
اونا ک میگن نحسی میاره چرته
خیلی هم عالی بوده برام
خیلی همو دوس داریم با اینکه اختلاف سنی داریم
هنوزم باهم هستیم
اگه خوشتون اومد داستانای دیگمونو میزارم براتون
مخلص شما
سجاد

نوشته: سجاد


👍 3
👎 35
114072 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

731887
2018-11-23 21:43:10 +0330 +0330

اون وسط های سکس یه ذره رفتی جاده خاکی
و راستش من که به شخصه نفهمیدم چی گفتی
ولی در کل نوش جونت انشالله گوشت بشه به تنت

1 ❤️

731888
2018-11-23 21:43:50 +0330 +0330

از هر دری به داستانت نگاه می کنم کسشعره. رفتی بیرون بعد زنه تو رو دید و نیشش تا بناگوش باز شد و اشاره کرد شمارمو بنویس؟ بکش سیفون رو خفه شدیم اه.

7 ❤️

731911
2018-11-23 22:59:15 +0330 +0330

جالبه و واقعیه چون اسم مکان هارم گفتی…
دوست داشتم

0 ❤️

731913
2018-11-23 23:03:29 +0330 +0330

۳ خطشو خوندم فهمیدم چقدر کس گفتی
ناموسا چرا انقدر کسشعر میگین ?

1 ❤️

731917
2018-11-23 23:35:10 +0330 +0330
NA

خوش بحالت که حداقل توی تخیلاتت تونستی داگ استایل رو تجربه کنی،لعنتی فکر کنم تو تنها کسی هستی که این لذتو چشیده،کس مغز کمتر بزن،همیشه بزن،کاش کور بشی که نتونی تایپ کنی

1 ❤️

731931
2018-11-24 01:40:04 +0330 +0330

اقا شاهین میفرماید:
کوس کَش

1 ❤️

731936
2018-11-24 02:24:22 +0330 +0330

تا به تخمم خوندم، اومدم بگم تخمت تو کونت تا اول یاد بگیری به شعور مخاطب احترام بزاری، دیسلایک

6 ❤️

731941
2018-11-24 03:46:39 +0330 +0330

اینطور که تو آخ و وای و جون کردی گمونم شوهر زنه تو پارکینگ همون پاساژه یه حال اساسی بهت داده،،،

1 ❤️

731951
2018-11-24 05:04:37 +0330 +0330
NA

هیکلتو همه ریدن

0 ❤️

731973
2018-11-24 07:42:16 +0330 +0330
NA

خوب چندتا نکته از نگاه منتقدان سکس استوری:1)کیرم تو قلمت2)کیرم تو تفکرات تخمیت چون یک زن برای به ارگاسم رسیدن حداقل30دقیقه زمان میخواد و یه مرد هرچی هم کمر سفتی داشته باشه حداکثربعد20دقیقه ارضا میشه.3)طرف پسر ده ساله داشته، پسره رفت تو مغازه ننه پسره موند از تو شماره بگیره و پسره هم کلا ننش ب کیرش بود!!! (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

731989
2018-11-24 11:08:30 +0330 +0330

دمت گرم عمو کاندومی رو سرافراز کردی

1 ❤️

732097
2018-11-25 00:53:09 +0330 +0330
NA

تو سن ۱۹ سالگی فرجه دانشگاه بودی کص ننه؟لابد تو دانشگاه کون دادن درس می خوندی.

1 ❤️

732115
2018-11-25 03:55:54 +0330 +0330

خدا رو شکر که کسمغز های جقی مفلوکی مثه تو، تو اراجیفشون به ارمانهای عمو کاندومی احترام میزارن.
یه ساک دارکوبی پر تف مهمون عمو کاندومی هستی

0 ❤️

732124
2018-11-25 05:46:34 +0330 +0330

جالب نبود…نگارشتم تو ذوق میزد…بیشعوریتم همون چند خط اول به رخ کشیدی.دیس

0 ❤️

732165
2018-11-25 15:55:01 +0330 +0330

مردتیکه پوووووفیوز با داستان تخماتیکیش

0 ❤️

732170
2018-11-25 16:38:39 +0330 +0330

اونجایی که بهت اس داد حواست نبود یکیم اومد به مامانت شماره داد
ننویس دیگه بچه ها خودشون زحمت فحش و کشیدن

0 ❤️

732213
2018-11-25 21:25:26 +0330 +0330

چی بگم بهت،نظردوستان، نظرمن است.

0 ❤️

732246
2018-11-25 23:09:56 +0330 +0330
NA

فقط تا اونجا خوندم که نوشته بود نوزده سالمه سن کسشعر گویی چقد پایین اومده

0 ❤️

732265
2018-11-26 04:26:58 +0330 +0330

خوب باید بگم دیگه !
کار به حقیقت یا دروغش ندارم
کونی لحجه تو نوشته هم داری تو.

با این وضع نوشتنت به قول خود جقیت منم شدم.

0 ❤️

732316
2018-11-26 12:29:04 +0330 +0330

من نمیدونم چطوری ۱۸۳ قد وزن ۷۰ توپوری
والا باید اسکلت برقی باشی با ۱۳ کیلو کم بود وزن

1 ❤️

732343
2018-11-26 17:36:16 +0330 +0330
NA

کیرم تو چشات،خایم تو ابروت…باقیشو بچه ها با ریتم نثار شل مغزی مثل تو میکنن که کص ننویسی…مادرساکر با لحجه انگلیسی

0 ❤️

735619
2018-12-15 06:05:24 +0330 +0330

بابا کس کن . با تجربه . داگ استایلی

0 ❤️

736010
2018-12-17 22:33:59 +0330 +0330

اره منم یه مار دارم خونه زیر بقل داره

0 ❤️

831802
2021-09-12 13:44:46 +0430 +0430

تو دنبال زن نبودی آنوقت اولین زن متاهل بهت گفت شماره بده دادی ؟
عزیزم زن بهت پا نداده بود وگرنه تو گیرت نیومده بود که اهلش باشی یا نباشی . اتفاقا آرزو داشتی ولی چون کسی بهت پا نداده بود میگی اهلش نیستی فقط دلم از یک چیزی میسوزه که تو بدبخت شدی خبر نداری . چون طفلک معصوم آنقدر بدبخت شدی خبر نداری وقتی که زن میگیری همین بلا سرت میاد این و جدی میگم . هرکسی که با زن متاهل و یا مرد متاهل وارد ارتباط میشه دیگه مثل من کارش تموم هست شک نداشته باشید دوستان این قهر طبیعت هست که برو برگردم نداره

0 ❤️