کامران با زن شوهردار

1397/08/20

سلام خدمت همه ی دوستان ، اسامی که داخل داستان میارم اصلی نیستن چون داستانم واقعیی هست ، اگر هم کم و کاستی بود منو ببخشید،
داستان یکی از سکسهای من با مریم جون از زیدهای قدیمی من هست که چند سالی هست باهم هستیم البته چنسال هست که به خاطر شغل شوهرش از شهر مون رفتن به یک شهر دیگه هرازگاهی که میاد با هماهنگی قبلی حسابی مکنمش ، خوب اول از خودم و مریم من ۳۷ سالم ۱۸۶ سانت قد و وزنم هم ۱۰۰ کیلو موهای مشکی و تقریبا بور هستم و مریم جون ۴۰ سال قد ۱۷۰ و وزن حدود ۶۵ و سینه های ۶۵ و باسن خوش فرم داره تقریبا یکماه پیش زنگ زد گفت دارم میام که منهم افتادم دنبال یه جای مناسب برای سکس با حال هیجا گیر نیاوردم تا هرجوری بود خونه خودمو خالی کردم صبح روز قرار رفتم سراغ مریم البته روز قبلش هم مشروب جور کرده بودم خلاصه رفتیم خونه با یه قایم باشک بازی خاص تونستیم بریم داخل خانه چونه خانه ما طبقه دوم و طبقه پایین خونه بابام هست سخت یکم رفتن تو ، اول کمی باهم ور رفتیم بگم که مریم لبهای گوشتی داره که من خیلی باهاش حال میکنم یه کم لبخوری کردیم که خیلی فاز دعد گفتم بزار مشروب بیارم اون نخورد جاتون خالی شروع کردن به پیک زدن که داشت باهام حرف میزد همینجور مهو لباس خواب و اون سینه های خوشمزه و پایینتر کوس خوش فرم و تپلش که حسابی منو تحریک کرد البته بگم مریم واژنشو عمل کرده و حسابی تنگ و جون میده واسه پاره کردن خلاصه وسط مشروب خوردن خوابوندمش و شرو کردیم به لب خوری اب دار حسابی لباشو خوردم که دیکه نفسش به شماره افتاده بود خودم هم دسه کمی از اون نداشتم رفتم شروع کردم به خوردن سینه های خوشمزه مریم که حسابی سر سینه هاش بزرگ شده بود وای که چه حالی میداد یواش یواش رفتم پایین تر تا رسیدم به اون کس خوشمزش باورتون نمیشه اگر بگم یه بوی خییلی خواص داره اول با زبونم لبهای کوسشو کنار زدم و کمی لیسیدم بعد شروع کردم چوچولشو خوردندیگه دیونه شده بود انگشتمم کردم داخل کس مریم جون که حی داد میزد کامران جون جون دارم میمیرم بس کن کیر میخوام قص داشتم حساب دیوانش کنم عمیجور که باهاش ور رفتم یه انگشته دیگمو روی سوراخ کیونش که از اون زیر خود نمای میکرد رو میمالیدم اون تو اوج لذت بود وقتی انگشتمو دادم تو یه اه اه ی ی کشید عجب کونی بود تنگ انگشتم با زور رفت تو که دیگه طاقت نیاورد و منو کشید رو خودشت شروع کردن لب گرفتن سگصرتشو اورد کنار گوشم و با صدایی پر زگ از شهوت گفت کیر کیر میخوام منم با تمام سرعت قدرت کیر هفده سانتی خودمو داخلش جا دادم باورتون نمیشه از بس تنگ بود کیرم میسوخت شرو کردم به تلمبه زدن حدود یه ٥ دقیقه که روش بودن جا هامون عوض شد و اون امد روی من هر دو در اوج لذت بودیم اه اه اه کنان که مریم گفت میخوام کیرتو بخورم و شروع کرد یه ساک مشتی که خیلی تو این کار حرفه ای هست منو به اوج لذت رسونه بود بعد روی پهلو خوابوندمش واز پشت کسشو پاره میکردم لامسب هرچی میکردم گشاد نمیشد همیتجور اه و ناله میکرد و منم تلمبه میزدم حالا دیگه وقت کون کردن بود درش اوردم با اب کسش در سوراخشو خیس کردن وقتی کله کیرم گذاشتم در سوراخش خودشو جمع کرد که و التماس که نکن ولی نمیشد ازش گذشت من کار خودمو کردم کیرمو همونجور که دمر بود حل دادم تو که جیغ بلند زد سفت تو بغل گرفتمش بعد یه چند ثانیه شروع کردن به تلمبه زدن اخ اخ عجب کونی همین الان باز راست کردم که با التماس مریم که خیلی دردش اومده بود کردم تو کسش ولی همش کونش تو نظرم بود شروع کردم به تلمه زدن که دیدم بله خانمم مریم جون اه اه اه کنان با یه لرزه زیبا ارضا شده بود ولی من هنوزه خیلی مونده بود چون کمر م رو حسابی سفت کرده بودم مشروب هم بدترش کرده بود شروع کردم به تلمه زدن اونهم دویبار بعد چند بار تلمبه زدن دباره تحریک شده بود داشت فکر کون کردن دیونم میکرد که کنار گوشش گفتم مریمم کفت جان عشقم ، من کون میخوام با کمی ناز گفت چشم پارم کن مثل کسم جرش بده معلوم بود تو اوج حاله گفتم به روی چشم گذاشتم در سوراخ کونش تا حل دادم تو باز یه جیغ زد دیگه صبر ندادم شروع به تلمبه زدن کردم حالا دیگه کون عشقم حسابی پاره شده بود اهم اهموم میکرد منم شدت تلمبه زدنم حسابی زیاد شده بود و بدونه وقفه میکردم که با صدای ناز مریم که دباره به ارگاسم رسیده بود منهم با تمام وجود ابمو ریختم داخل کون تنگش که الان گشاد شده بود کیرمو داخل کونش نگه داشتم و به پهلو تو بغلم بود همینجور میبوسیدم یه دفعه گفت نمیخوای درش بیاری سیر نشدی باورتون نمیشه اصلا از مریم سیر نمشم بعد کلی لب و بوس گرفتن لباس ها روپوشیدیم جاتون سبز یه قلیون چتق کردیمو بعدم بردم رسوندمش تا ببینیم کی باز بتونم جرش بدم ، دوستان عزیز ببخشید سرتونو درد اوردن اگر دزست نتونستم بیان کنم منو ببخشید ،اگر جور شود باز از سکسهام براتون مینویسم …

نوشته: کامران


👍 4
👎 15
41017 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

729727
2018-11-11 20:35:09 +0330 +0330

قلیون چتق چیه؟!!

1 ❤️

729732
2018-11-11 20:41:05 +0330 +0330

ولی زن شوهر دار اخر عاقبت نداره نکنین این کارو

1 ❤️

729734
2018-11-11 20:42:33 +0330 +0330

حس ندادی بهم. >
جالب نبود*>

0 ❤️

729741
2018-11-11 20:47:02 +0330 +0330

خودت خونه داشتی بعد دنبال جا میگشتی؟؟ ? معلومه موقع دادن به شوهر مریم خانوم جلو دیوار خم شده بودی سرتو زیاد کوبیده به اجر!!! ?

1 ❤️

729745
2018-11-11 20:49:24 +0330 +0330

خداییش موقع تایپ کردن دستت رو از روی معامله ات بردار ، با فشاری که به اون بخت برگشته میاری هم اونو خفه کردی ، هم ما رو با این همه غلط املاییت… دیگه ادم با خاطره واقعی خودش که سعی نمیکنه ارضا بشه کامی جون .

1 ❤️

729747
2018-11-11 20:50:10 +0330 +0330

من که میگم کص گفته شما چطور؟

0 ❤️

729769
2018-11-11 21:32:11 +0330 +0330

خوبه خونه بابات طبقه پایین بوده، مشروب و قلیون و جیغ و داد مریم جون، فک کنم کلا هر دو طبقه جنده خونه بوده

1 ❤️

729772
2018-11-11 21:50:59 +0330 +0330

کصخل برو اکابر اول غلط املایی کسشعر هایی که نوشتی درست کنی

0 ❤️

729792
2018-11-11 23:59:10 +0330 +0330
NA

موهات هم مشکی هستش هم بور هستی
خدا شفات بده ب

2 ❤️

729810
2018-11-12 06:28:24 +0330 +0330

میای توی سایت ده تا داستان و باز می کنی یکی یکی بخونی اولی و میخونی از دنیا و زندگی و چرت و پرت هایی که اینا نوشتن خسته میشی ، همه رو نخونده می بندی ، دمتون گرم دوستان وجداناً شومبول به دستت داستان ننویسین ، مینویسین اون اول داستان بنویس فانتزی ، چه اصراریه مردم باور کنن

2 ❤️

729812
2018-11-12 06:34:59 +0330 +0330

کامران عزیز منتظر باش چنان بگای سگی نائل بشی . رابطه بازن شوهردار درسته راحته و دردسر نداره .
ولی دردسر اصلی روچرخ روزگار میکنه تو ماتحتت . واقعا ده دقیقه یک ربع سکس با زن شوهردار ارزش یه عمر بدبختی رو نداره .

1 ❤️

729819
2018-11-12 07:59:33 +0330 +0330
NA

خاب دیدی .شاشیدی تو خودت

0 ❤️

729837
2018-11-12 11:14:38 +0330 +0330

گلم
بجاى داستان نويسى، كناب اول تا چهارم دبستان رو يكباره ديگه دوره كن

0 ❤️

729859
2018-11-12 13:53:22 +0330 +0330
NA

ای در به در چاقال درغگو

0 ❤️

729868
2018-11-12 14:40:29 +0330 +0330

تقاص زن شوهر دار بخوره تو ملاجت ضربه مغزی بشی الاهی.

1 ❤️

730051
2018-11-13 15:23:31 +0330 +0330

حرامزاده ی حرامی
سکس با زن شوهر دار …
خاک تو سرت
دیس 15 مال منه …
خاک تو سر اون زیدت
تازه داستانت را نخوندم وگرنه…مادرت بی نصیب نمیموند

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها