کردن عمه (۵)

1402/02/26

سلام حمید هستم ۳۰ ساله .تشکر دارم از دوستانی که قسمتهای قبلی را مطالعه کردن و به افرادی که با الفاظی که به خودشون میچسبه و زیبنده خودشون هست و‌ صفات خودشون را به دیگری منتسب میکنن پیشنهاد میکنم ادامه اتفاقات را مطالعه نکنن و از سر حقارت یا حسادت به دیگران توهین نکنن. مرسی از دوستانی که انرژی مثبت دادن و دم همشون گرم . ماجرایی که با عمه زهرا شروع کردم به جاهایی رسید که فکرش را نمیکردم و عمه زهرا و من حسابی داشتیم همه مدلی حال میکردیم . بعد از ضرب با سمانه و مهرداد دیگه منو عمه همیشه راجع به لذتش حرف میزدیم و قرار شد باز ردیف کنیم بریم . دو هفته بعد از ضرب مون عمه زهرا زنگم زد و گفت سمانه با یه زن و شوهر دیگه ردیف هستن و گفتن میاین بریم خونشون ؟ عکس داد ازشون و دیدم قشنگ و مهربون به نظر میان . مجید و سمیه دوستان مهرداد و سمانه بودن . اوکی کردن برای شنبه صبح اول هفته بعدی و همه قید کار را زدیم و مرخصی دادیم بخودمون . جمعه عمه زهرا حسابی بخودش رسید و آرایشگاه و شیو و همه چی را ردیف کرد . صبح شنبه رفتیم به ادرسی که سمانه داده بود و توی مسیر یه بسته شکلات کادویی خریدیم دست خالی نریم .وقتی رسیدیم لوکیشن مورد نظر مهرداد اومد دنبالمون دم درب و از پله ها رفتیم بالا . توی مسیر پاگرد پله مهرداد زد روی کون عمه و گفت جووون به این کون که امروز جر میخوره و با عمه لب بهم دادن . وقتی رفتیم داخل صدای تلویزیون زیاد بود و مجید سمیه و سمانه با لباس نیمه برهنه بودن . حدود ده دقیقه حرف بی ربط زدیم مثلا راجع به آب و هوا و مسیر جاده و … .یهو مهرداد گفت به مجید و سمیه این دوستان تازه کارن و خجالتی و نا بلد و آماتور و پاشد مانتو عمه را در آورد جلوی همه مون و شروع کرد به بوس کردن و ور رفتن به عمه زهرا و به مجید گفت یه کوس قلمبه ای داره که کیر دوتامون راحت میره توش و خندیدن و حرف رفت روی سکس و ضرب . مجید گفت هوایی شدیم بریم اتاق خواب و دست عمه زهرا را گرفت و با خودش برد اتاق و مهرداد هم دنبالشون و سمیه و سمانه هم پشت سرشون . توی اتاق زیر یک دقیقه ۶ تایی لخت شدیم و عمه را مجید سر تخت پاهاش را داد بالا و به کمر خوابوند و کوسش را شروع کرد به لیس زدن و مهرداد هم کیرش را فوری برد جلوی دهن عمه زهرا و با دست دیگه ش سینه های عمه زهرا را میمالوند و به سمیه گفت بیا ممه بخور کمک شوهرت و سمیه هم که هیکلی بود و توی مایه های عمه زهرا بود بدنش رفت رو تخت و شروع کرد به سینه خوردن عمه زهرا و من و سمانه هم پایین تخت شروع کردیم لب گرفتن و خوابیدیم کنار تخت و 69 شدیم . من سعی میکردم ببینم با عمه چیکار میکنن. سمیه و شوهرش مجید بد جور حشری بودن و مهرداد هم کمک شون میداد و عمه زهرا را به نوبت میخوردن و سمیه هم نشست دهن عمه زهرا و لب داد همزمان به مهرداد و مجید هم کیر کوچیکش را کرد توی کوس عمه و شروع کرد به تلمبه زدن و تعریف از کوس کون عمه زهرا و صدای ناله عمه و سمیه میومد که مشخص بود توی حس هستن . منم سمانه را بعد از لیس زدن 69 داگ استایل کنار تخت خم کردم و چند تا لیس از سوراخ کونش زدم و بعد لیس زدن کوسش کیرم را فرو کردم توی کوس سمانه و نگاه میکردیم که اون ۴ تا چطوری حال میکنن . مهرداد هم وقتی دید که عمه زهرا کوس سمیه را اساسی لیسش زده بود و آماده کردن بود بلندش کرد سمیه را از دهن عمه و خم کرد روی لب و سینه ی عمه زهرا به حالت داگی و کیرش را فرو کرد به سمانه تا دسته و عمه و سمیه همزمان لب و سینه همدیگه را میخوردن و میدادن به مجید و مهرداد و ناله همه مون رفته بود بالا . یه ربع که کردیم عمه زهرا را مجید بلندش کرد و جاش خوابید رو تخت و عمه زهرا را گفت بشینه روی کیرش و عمه زهرا که حسابی داشت لذت میبرد هر کار میگفت میکرد . دو سه دقه که شد مجید به مهرداد گفت دوبل بزنیم خانم ها را و مهرداد بلند شد پشت عمه که نشسته بود روی کیر مجید و گفت نترسی زهرا جون فقط دوتایی همزمان میکنیم کوس تو و همه خانمها را این مدل حال میاریم و سعی کرد کیرش را بکنه کنار کیر مجید و همزمان کوس عمه زهرا
را بکنن با همدیگه . اولش عمه اخ آی واه درد میاد کرد ولی کار بلد بودن و فرو کردن دوتایی توی عمه ‌و زن مجید هم خم شده بود و لب میداد به عمه و میگفت زود تموم میشه زهرا جون و نترس و حال میده … . کیر مجید کلفت و بزرگ نبود و کیر مهرداد هم متوسط و قلمی بود و عمه هم بس حشری بود راحت جا داده بود دوتاش را و حدود دو سه دقه همزمان کردن کوس عمه زهرا و بهش گفتن دیدی حال داد . منم که خیلی سمانه را کرده بودم بلند شدم و خم شدم دهنم را گذاشتم لای کون سمیه زن مجید که داشت به مجید و مهرداد کمک میکرد عمه را حسابی بکنن . سمیه هم بدنش مثل عمه بزرگ و خوشفرم بود . منم لیس که زدم حسابی کون و کوس سمیه را گفتم پاشو و بشین روی کیرم و خوابیدم روی تخت و سمیه افتاد روی من و عمه زهرا را که حسابی کرده بودنش گفتم وقت کردی کمک من بده و اونم با دستش سوراخ کون سمیه را که نشسته بود رو کیرم را انگشت میکرد . سمانه هم نگاه میکرد به ما و هر دقیقه با یکی ور میرفت . چند دقیقه که شد به مهرداد گفتم بیا دوبل بزنیم سمانه را و مهرداد اومد پشت سمیه و سعی کردم کون بزرگ سمیه را باز کنم همینجور که روی کیرم نشسته بود و مهرداد کیرش را کرد توی کوس سمیه و خیلی حال میداد و سمیه التماس میکرد یواش تر و عمه هم اومده بود نگاه میکرد و سمانه هم داشت میداد به مجید و ناله همه بالا بود . سمیه را که جا دار تر کردیم عمه زهرا را گفتم بشین تو جای سمیه تا بازت کنیم و جاش را با سمیه عوض کردیم دو سه دقیقه عمه را اون مدل کردیمش با مهرداد و میفهمیدم عمه زهرا دوسداره واقعا و بعدش عمه را گفتیم پا شد و سمانه نشست جاش و این دفه با مجید دوتایی کردیم کوس سمانه و حال میدادیم بهش . سمانه وسط دوبل دادن به مهرداد گفت لعنتی من عاشق اینکارم و منو عادت دادی مهرداد که دوتا دوتا بخواد دلم و عمه زهرا و سمیه و مهرداد که با هم ور میرفتن گفتن جووون جووون بکنینش داره حال میاد سمانه و مست شده و… حدود ۲ساعتی همه جوره کردیم با هم و عمه هم راضی شد مجید از کون بکنتش یواش و کون عمه را هم مجید کردش و آب ریخت تو کون عمه زهرا و منو مهرداد سمیه و سمانه و عمه زهرا را به نوبت کردیم تا ارضا بشن . اون روز هر ۶ نفرمون رمق نداشتیم راه بریم دیگه . بعد رفتیم حمام دوش گرفتیم و خداحافظی کردیم . عمه زهرا وقتی نشستیم توی ماشین که داغ شده بود صندلی هاش توی آفتاب گفت جووون چه حالی داره داغه این صندلی ها و جر خوردم از کوس کون امروز واقعی و بهترین سکس زندگی من امروز بود و بچه ها خوبی هستن و دوسدارم باهاشون رفت و آمد داشته باشیم و قرار شد هماهنگ کنه باز با هم باشیم . اتفاقات دیگه ای افتاد که بعد میگم براتون دوستان . موفق باشید

نوشته: حمید


👍 6
👎 20
48101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

928207
2023-05-16 01:04:20 +0330 +0330

بد نبود

0 ❤️

928212
2023-05-16 01:15:00 +0330 +0330

دوستان همگی یه لطف کنیدبه ادمین پیشنهاد بدید یه قسمت دیگه توی کارتابل اضافه کنه بنام کستان
تا یه سری کس شعراشون اونجا داستان کنن ما هم راحت بشیم

6 ❤️

928213
2023-05-16 01:17:29 +0330 +0330

برای فانتزی قشنگه ولی بعید میدونم توی ایران شدنی باشه !

0 ❤️

928226
2023-05-16 01:31:50 +0330 +0330

شیوا اگه اینجوری مینوشت و میرفت جلو هم قلمش هم نگارشش هم داستانش گیرا بود
شیوا مید این چین هستی تو

1 ❤️

928227
2023-05-16 01:32:11 +0330 +0330

با نظر وایکینگ کاملاً موافقم
و خدارو شکر نمیشه بیشتر از ۵ قسمت منتشر کرد

1 ❤️

928239
2023-05-16 01:58:15 +0330 +0330

دهنم سرویس شد😅
سرم گیچ رفت تا بفهمم کدوم پوزیشن می‌زنین 🤣🤣🤣

0 ❤️

928283
2023-05-16 08:01:32 +0330 +0330

اینقدر که شما میرین سکس میکنین ما فرصت نمیکنیم نفس بکشیم

2 ❤️

928496
2023-05-17 17:33:16 +0330 +0330

اخه دیوث دوعالم کدوم ابلهی چوستان تورو تایید کرده تو دلگرم شدی تو فقط جق نامه تو بلغور کردی و فحشتو نوش کردی ادم باشی نمی نویسی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها