زن‌ و شوهری‌ که‌ تریسام‌ دوست‌ داشتند

1403/02/15

سلام به همه عزیزانی که دارن این متن رو میخونن اول کار بگم که این داستان کاملا واقعیه و فقط من اسم هارو عوض میکنم یه شب بعد از باشگاه حدود ساعت های ۸نیم۹بود که با پسر عموم سهیل رفیتم کافه رفیق پسر عموم هم اونجابودداشت قلیون میکشیدسلام علیک کردیم رفتیم پیشش نشستیم رو یه تخت قلیون ماهم اماده شد اورد بعد از چند دقیقه که گذشت حرف به حرف دوست دختر سکس این حرفا شد به رفیق پسر عموم گفتم که کسیا نداری یه شب باهاش بریم بخوابیم گفت چرا دارم اما نمیدونم پا میده یا نه گفتم حالا شمارشو بده ببینیم چی میشه یه شماره داد منم پیامش دادم چند روزی خبری نبود پیامم داد تو تلگرام که شما گفتم که شمارتو از یه بچه ها گرفتم گفت بیخود کارتو بگو گفتم قصد مزاحمت ندارم به رفیقم گفتم دنبال یه کیس میگردم شمارو معرفی کرد گفت مشخصاتتو بده عکس با علامت هم بده ببینمت منم مشخصات خودمو دادم من قدم ۱۸۶تغریبا هیکلی موهامم خرمایی رنگه خلاصه عکسمو فرستادم گفت اول باید ۵۰۰بزنی گفتم من کسیو که نه دیدمش نه ادرسی ازش دارم نه چیزی چطوری اعتماد کنم خلاصه حوصلتونو نبرم یه چند روزی باهم کلنجار رفتیم تا راضی شد برم پیشش اونجا بعد تموم شدن کار پولو بدمش گفت حالا که من اوکی کردم عکس کیرتم بده خوب منم عکسشو به کسی نمیدم دیگه اخر مجبور شدم که بدم بهش تو راه دانشگاه بودم تو اتبوس نشسته بودم یه عکس از قبل گرفته بودم فرستادم براش اقا این از ما خوشش اومد یه شب جمعه هماهنگ کرد منم قبلش کس کرده بودم اما مورد اعتماد بودن اینو نمیشناختم خیلی استرس داشتم شبی که میخواستم برم زنگ زدم پسر داییم سهراب گفتم یه چاقو میخوام گرفتم با یه اسپری فلفل از محل زندگیم حدود ۲۵کیلومتری دور شدم با پسر عموم سهیل و پسر خالش شایان خیلی رفیق بودم رفتم بعد از کلی تاب خوردن تو خیابون ها جارو پیدا کردم رفتم پیامش دادم که پشت در خونم ساعت ۱نیم شب جمعه بود درو با ارومی باز کرد رفتم تو یه خانوم حدود ۳۰ساله بود سلام کردم یه دست رو بوسی کردم خدایی بدن خیلی عالی داشت بر عکس قیافش زیاد خوب نبود گفت تا اینجا اومدی ولی یه چیزی میخوام بهت بگم من یکی از رفیقام اینجاس یه لحظه ریدم تو خودم گفتم دختر یا پسر گفت مرده ولی خیلی مرد آرومیه اتیشی شدم گفت کاری باهامون نداره فقط میخواد سکسمون رو ببینه منم خیلی راه اومده بودم مجبوری قبول کردم اروم چاقو رو از پشتم در اوردم گفتم برو جلو گفت کفشاتو در بیار پشتم اروم بیا بالاموقعی که داشت میرفت بالا کونشو که دیدم همونجا میخواستم بگیرم بکنمش انقدر این بشر خوش اندام بود رفتیم طبقه ۲من کارم دوربینه لامپ ها خاموش بود خیلی راحت تر میتونستم تشخیص بدم تو اتاق دوربین هست یا نه یه چکی کردم همه چی اوکی بودسیم کشی چیزی هم رو دیوار نبود یه لنز قرمزی هم معلوم نبود مطمائن شدم که همه چی تا اینجا اوکیه تو اتاقم زیاد چیزی نبود فقط یه تخت بود یه فرش که فقط وسط اتاقو کرفته بود با یه مبل دیدم یه مرد با یه قد ۱۶۵اومد سلام علیک کرد گفت من کاریتون ندارم فقط دوس دارم یکی رفیقمو میکنه ببینم همین گفتم اوکی پس اولش برو تو اتاق تا من یکم عشق بازی کنم لب اینا بگیرم لخت که شدیم بیا قبول کرد اومدیم رو تخت وای نگم براتون خیلی بدن خوبی داشت شرو کردیم لب گرفتن اینا ندا هم خیلی حرفه ای بود گردن منو گرفت پیچید به من شروع کردیم لب گرفتن لختش کردم سینه هاشو داشتم میخوردم دیدم یارو اومد بیرون سگ شدم بلند شدم از رو کار گفتم واسه چی اومدی گفت قرارمون این بود دیگه با هزار دربه دری راضی شدم ندا هم هی مدام میگفت شهریار بیا همینجا کاریمون نداره حالا نگو یارو شوهر زنه بود ما نمیدونستیم فک میکردیم دوستشه یارو نشست رو مبل منم نمیتونستم هی مجبور بودم زیر نظرش بگیرم یهو فیلم نگیره دردسر بشه رفتم رو کار لب سینه همه جاشو خوردم دستمو که بردم رو کسش یه کس تپل لیزر کرده گفتم این خوردن داره اومدم برم پایین سرمو گرفت منم گفتم اصلا راه نداره اخرش حدود یه ۳یا۴دقیقه ای کسشو خوردم کسش آب باز کرد منم از شق درد مرده بودم ندا گفت حالا دراز بکش دراز کشیدم رو تخت یه ساکی زد واسم که قبلیا اینجوری نخورده بودن واسم قشنگ تا ته حلقش میرفت تف میکرد روش واسم دستشو زیر تخمام میکرد باهاش بازی میکرد میومد بالا تف میکرد روش هی میگفت عجب کیری داری کیر من حدود یه ۲۰ سانتی هست من خانواده مادریم عرب اهواز هستن خانواده پدریم هم کلا کیر گنده هستن بگذریم میومد بالا دوباره میرفت پایین دور کلاهشو لیس میزد بلند شد گفت دیگه نمیتونم بیا روم کاندوم گذاشتم دیدم تا نصفه کیرم اومد یکم تلمبه زدم پاره شد گفتم جهنم ضرر یا ایدز رو میگیریم یا نمیگیریم😅 در اوردم بالا پایین میکردم پاهاشو داده بودم بالا تختشم فنری بود یه تلمبه که میزدی خود تخت بالا پایینت میکرد یهو دیدم منو محکم بغلم کرد کنار گوشم اروم با صدای لرزون کفت تند تر تندتر منم سرعتو بردم بالا خدارو شکر تنها شانسی که من تو زندگیم اوردم کمرم صفته تند تند داشتم میزدم که پاهتشو دور کمرم حله کرد فشارم داد به خودش دیدم کسش تنگ شد تخمام با دور کیرم داغ شد خیس شد اروم در گوشش گفتم آبت اومد گفت اره اوردمش لب تخت پاهاشو دادم دستش دوباره شدو کردم یکم زدم خسته شدم رفتیم رو تخت ندا خابید و منم فیس تو فیس خابیدیم رو هم گذاشتم تو کسش بعد از اون یه یک ربع طول کشید دیدم آب منم داره میاد گفت آبت اومد نریزی توش لوله هام هنوز بازه گفتم باشه دیدم دوباره منو صفت بغل کرد دوباره خیس شدم انگار یه لیوان آب گرم ریختن رو کیرم تا اینجوری شد منم آبم اومد دوتایی همزمان آبمون اومد منم از توش کشیدم بیرون ریختم رو شکمش تا حالا انقدر آبم جهش نداشت انقدر زیاد نبود دیگه مگه آبم بند میومد 😂خلاصه ریختم رو شکمش دوزانو وسط پاش نشتسه بودم تا وسط چاک سینش آبم رفت کارم که تموم شد اونم از حال رفته بود شوهرش که به اسطلاح رفیقش بود گفت منم میخوام یه دست هم اون کرد منم دوباره حشری شدم گفت بیا به پشت خابید یه دست دیگه از پشت کیرمو گذاشتم اما دیگه ندا از حال رفته بود سری دوم هم آبم اومد ریختم زیر پاهاش یه دستمال اورد پاک کرد آب شوهرشم اومد اونم ریخت وسط پاهاش آونم آبشو پاک کرد منو برگشت بغلم کرد گفت مرسی که هستی یه ۵دقیقه ای هم لخت تو بغل هم بودیم سهیل با پسر خالش تو ماشین پیامم دادن بیا پس حالا منم حدود ۲ساعت تو خونه بودم پولشو زدم واسش بعد کلی بغل دست رو بوسی و یه معذرت خواهی از شوهرش اومدم بیرون …
ممنون رفقا که تا اینجا اومدین امیدوارم که لذت برده باشین این داستان کاملا واقعی بود ساخته ذهنم نیست فقط اسم ها داخلش تغییر کرده و ممنون میشم که بی احترامی نکنید اگه دوست داشتین کامنت کنید ادامشو تو چند وقت بعدش که دوباره رفتم خونه ندا براتون بگم ❤️

نوشته: شهریار


👍 15
👎 17
32601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

982322
2024-05-05 00:02:05 +0330 +0330

اگ اینا واقعیه پس ذهن ماها تخمیه 😒

0 ❤️

982329
2024-05-05 00:31:00 +0330 +0330

واقعا قیمت ۵۰۰ تومنه؟
من ۷۰۰ پیشنهاد دادم بابت میک لاو بدون رابطه کامل کسی اوکی نداده

0 ❤️

982330
2024-05-05 00:41:59 +0330 +0330

یه سوال!!وقتی از پشت خوابیده چجوری کیرشو از پشت کرده تو!!!

0 ❤️

982347
2024-05-05 01:46:37 +0330 +0330

واقعا تخیلی و چرت بود جای داستان همون جق بزن

0 ❤️

982348
2024-05-05 01:57:23 +0330 +0330

قشنگ معلومه فانتزی تریسام و زن و شوهر داری ولی تاحالا خر ماده هم از نزدیک ندیدی

0 ❤️

982352
2024-05-05 02:13:48 +0330 +0330

فقط تا اونجا خوندم ک گفتی این داستان کاملا واقعیه،اولا داستان نیست و خاطره س دوما اینجا مگه دادگاهه ک میگی کاملا واقعیه ،سوم هرکی قبل حرف زدن قسم بخوره داره دروغ میگه مث سگ،

1 ❤️

982376
2024-05-05 06:18:43 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که هنگام

1 ❤️

982383
2024-05-05 07:27:45 +0330 +0330

لطفا همون رشته تخصصی خودت ، جق زنی رو ادامه بده

0 ❤️

982396
2024-05-05 11:57:17 +0330 +0330

من اهل فحش دادن نیستم کصکش،فقط بگو چطور فهمیدی شوهرشه دیوث

0 ❤️

982417
2024-05-05 16:04:34 +0330 +0330

تو که انقدر ترسویی دوربینو همس چک‌میکنی اخر داستانو عوض نکن

آخرش اینجوره که فیلمو نسونش دادن که ازش گرفتن اونم از ترس کشید پایین و شوهر و دااداشش اومدن کونت گذاشتن

0 ❤️

982425
2024-05-05 17:14:54 +0330 +0330

عالی بود با این داستان خانمم حشری شد

1 ❤️

982448
2024-05-05 22:13:42 +0330 +0330

جالب بود
فقط نگفتى چطور دونستى زن و شوهر هستند ؟

1 ❤️

982449
2024-05-05 22:16:46 +0330 +0330

جقی اسگل رفتی کس کنی کون دادی برگشتی خلاص چاقوت رو کجات گذاشتی جوجو

0 ❤️

982583
2024-05-06 17:46:24 +0330 +0330

من باور میکنم. بدتر ازیناش شنیدم که واقعی بودن

0 ❤️