گاییدن ناخواسته خوشگل یگان

1397/09/08

سلام داستانی که میخوام براتون بگم مربوط میشه به زمستان 96 که تو یکی از پادگان های نیروی زمینی تو منطقه شمال غرب اتفاق افتاد. اسمم کیان(مستعار)هس .20 سالمه و بدن و قیافه تقریبا خوبی دارم. من حدودا10 ماه خدمت بودم که دو تا سرباز جدید به یگانمون اومدن یکیشون خوشگل بود اما بدن لاغری داشت(19ساله سفید و بی مو اما لاغر که بخاطر همین من از کردنش حال نمیکردم)
دوسه روز بود که وارد یگان شده بود و تعداد بچه های یگان هم با اون دوتا 7 نفری میشد . اون موقع بخاطر تعمیرات اسایشگاه زمین میخوابیدیم طوری که تشکارو زمین کنار هم پهن میکردیم و بغل هم میخوابیدیم. یه شب که نزدیک خاموشی بود و داشتیم تشکارو پهن میکردیم این پسره(نیما مستعار) تشکشو اورد کنو من انداخت. دراز کشیدم و چراغارو خاموش کردیم چن دقیقه ای گذشت و یهو حس کردم یکی کیرمو از رو شلوار میماله که دیدم نیماست و داره کیرمو میماله همین جوری داشت میمالید که یهو دستشو برد زیر شلوارمو از رو شرت برام مالید که کیرم راست شد و داشت ابم میومد که نذاشتم ادامه بده بعد چند دقیقه دوباره کیرمو مالید همین که میخواس ابم بیاد خودمو میکشیدم عقب. خلاصه اون شب خوابیدیمو من از کارش خیلی شوکه شده بودم اولین بار بود که یکی کیرمو برام میمالید و… شب بعد که آخر هفته هم بود بچه هارو فرستاده بودن مرخصی و کلا سه نفر بودیم که سه تامونم نگهبان بودیم. شب موقع خواب نیما وسط خوابیده بود و منم بغلش اون یکی دوستمم که نگهبان بود اون طرف نیما میخوابید. بازم موقع خواب نیما با کیرم بازی کرد و کیرم بلند شد و من اصن حس خاصی نداشتم بعد چن دقیقه یهو دستشو کرد تو شلوارمو کیرم میمالید که حشرم زد بالا و کیرم راس شد منم دیدم خودش میخاره وتصمیم گرفتم که بکنمش تا اون موقع اصلا رابطه سکسی نداشتم ک اولین بارم بود که یکی کیرمو میمالید و کون یه پسر رو لخت میدیدم، منم از فرصت استفاده کردم و بهش گفتم که برگرده اول از رو شرت با کونش ور رفتم بعد یهو شرتشو کشیدم پایین که نیما جا خورد و انتظارشو نداشت چون واقعا من همچین پسری نبودم که بخوام یکیو بکنم . کیرمو ازپشت بهش چسبوندم و گذاشتم لای پاش اصن حسی نداشتم انگار که سنگو بغل کرده بودم چون من از کون لاغر اصن خوشم نمیاد و با کون تپل وچاق حال میکنم. یه ذره تف زدم به سوراخ کونش ی خورده با سوراخش بازی کردم و تا بازشه کیرمو گذاشتم جلو سوراخ و فشار دادم که رفت تو که خیلی تنگ بود و برام لذت بخش بود نیما هم داشت حال میکرو که کیرمو تو کونش عقب جلو میکنم . یه 7-8باری که عقب جلو کردم ابم اومد و نتونستم خودمو نگه دارمو تو کونش خالی کردم اما نیما هیچ اعتراضی نکرد. رف دستشویی و خودشو خالی کرد و کم کم خودشو اماده میکرد که بره پست . من اصن از کردن نیما حال نمیکردم و خوشایند نبود برام اما لنگه کفش در بیابان نعمت است، اما بیشتر بچه های پادگان چشمشون دنبال نیما بود قیافه بچه گانه و معصومی داشت با لبای بزرگ و بدن سفید و بی مو.
تقریبا نزدیک به 5-6 دفعه من شبا نیمارو میکردم که تا اینکه خودم از کارم پشیمون شدم و بیخیال شدم. عید 97 هم که نیمه دوم عید تو پادگان بودیم فرصتشو داشتم که بکنمش اما خودم نخواستم که باهاش رابطه داشته باشم.فک کنم بجز من یکی دیگه از دوستام هم که بعضی شبا میرف پیش اون میخوابید هم نیمارو کرده باشه که من بهشون شک کرده بودم که به روشون نمی آوردم.حتی یه بار هم که داشتم زیر پتو میکردمش یکی از سربازا بهمون شک کرد که ختم به خیر شد . من این قضیه رو فقط به یکی از بهترین رفیقام که مطمئن بودم دهنش قرصه گفتم که ابروئه پسره نره و خودمم خیلی میترسیدم که یکی بفهمه چون واقعا کادریای یگانمون به من خیلی اعتماد داشتن و از بهترین سربازاشون بودم. داستان کاملا واقعی بود شاید فن بیانم خوب نباشه امیدوارم که خوشتون اومده باشه

نوشته: t.97


👍 2
👎 16
38676 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

732853
2018-11-29 21:31:42 +0330 +0330

گاییدن ناخواسته خوارت،تصادفی ناخواسته بود…

نمیدونم چرا حس میکنم یه لاشی که دنبال توجیهه یه سری دروغ و کسشعرو سر هم کرده…اگه گه خوردی و کونده بازی در اوردی این کارا دردی ازت دوا نمیکنه…

1 ❤️

732858
2018-11-29 21:46:56 +0330 +0330
NA

ببخشید آقای سامی (اگه اشتباه نکنم)منظورت چیه تو فرهنگمون جا نیوفتاده کاندوم ببرن سربازیو زندان؟مگه جنده خونس که کاندوم ببرن همو بکنن یه جوری میگی فرهنگ که انگار تو بقیه کشورا رسمه تو زندانو پادگان میان کون هم میزارن.اع ینی چی واقعا بعد داستانتم جالب نبود حالا دروغ یا راستش نمیدونم جالب نبود.اه یعنی چی عمو کاندومی توهم آره…

2 ❤️

732899
2018-11-30 00:09:16 +0330 +0330

تشک هارو؟؟ تشک؟؟ من سه تا پادگان ارتش رو دیدم چیزی که نداشتیم تشک!! دو تا پتو بوگندو میدادن یکیش زیر اندازمون بود یکی رو انداز!! مشخصه تاحالا پات به داخل پادگان نرسیده اما غصه نخور رقتی فانتزی هات با اندکی تغییر!!! واقعی میشه!! ?

3 ❤️

733000
2018-11-30 17:33:50 +0330 +0330

درود بر سامی عزیز
ازاینکه نکات مهم درارتباط با دو جنس روبواسطه استفاده از کاندوم نشرمیدی تشکر
موفق باشی

2 ❤️

733002
2018-11-30 17:40:47 +0330 +0330

یه جوری گفتی ناخواسته تصور کردم از اول تا آخرش لوله تفنگ رو شقیقت بوده

1 ❤️

733141
2018-12-01 07:00:58 +0330 +0330
NA

به نظرم ایشون باید درباره ی معنای واژه ناخواسته بررسی بیشتری کنن!!!
تو سربازی تشک نمیدن…
از کردن نیما هم که اصلا حال نمیکرده…
وقتی میری سربازی و کونتو پاره میکنن بالادستات، نتیجش میشه داستان فوق

0 ❤️

733218
2018-12-01 21:19:02 +0330 +0330

انگار ک نیما کلا اومده واسه شق کردن
کیر تو !

0 ❤️